سیاست جهانی اکنون دوره گذار ژئوپلتیکی را تجربه میکند. در دورة گذار ژئوپلتیکی که موجبات تغییر نقش و نفوذ کشورها را در مناطق و نظام بینالملل فراهم میآورد، میبایست وجوه و زوایای مختلف تحولات به شکلی دقیق رصد و تحلیل شود.
پژوهش خبری صدا وسیما: گروه بینالملل مدیریت پژوهش خبری به منظور بررسی بسترها و نیز نتایج احتمالی انتخاب دونالد ترامپ به عنوان 45 امین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، نشستی را با حضور دو تن از کارشناسان انجمن ژئوپلیتیک ایران برگزار کرد. دکتر یزدان پناه و دکتر اخباری در این نشست به سئوال های در خصوص وضع ژئوپلیتیکی جهان در شرایط کنونی و تاثیر آن بر انتخاب ترامپ، رویکرد ترامپ به مسائل مختلف منطقه خاورمیانه از جمله سوریه، عراق، ایران، ... و نیز نوع برخورد با روسیه مطالبی بیان کردند که خلاصه آن در این نوشتار ارائه شده است.
تحلیل انتخاب ترامپ در چارچوب گذار ژئوپلتیکی
دکتر اخباری:سیاست جهانی اکنون دورة گذار ژئوپلتیکی را تجربه میکند. در دوره گذار ژئوپلتیکی که موجبات تغییر نقش و نفوذ کشورها را در مناطق و نظام بینالملل فراهم میآورد، میبایست وجوه و زوایای مختلف تحولات به شکلی دقیق رصد و تحلیل شود. یکی از تحولات مهم اجتماعی که به ویژه در غرب بروز و ظهور یافته است، ترس و خشم مردم از اوضاع است که پیروزی ترامپ در آمریکا، خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، مسائل آلمان و فرانسه و نیز ایتالیا از نشانههایی آن به شمار میآید. مسئله دوم هجوم پناهجویان به کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی است که خشم مردم این کشورها را برانگیخته است. نکته دیگر تحول در فعالیتهای اقتصادی به تبع گسترش نقش فناوری و جهانی شدن اقتصاد است که کاهش فرصتهای شغلی و افزایش نرخ بیکاری را در کشورهای غربی به دنبال داشته است. آمارها نشانگر این است که در دهه اخیر حدود پنج میلیون نفر در بخش صنعت آمریکا شغل خود را به ربات ها واگذار کردهاند. ضمن اینکه با جهانی شدن اقتصاد شهروندان کشورهای جهان سوم می توانند نقش مهمتری را در تولید ارزان قیمت فناوری اطلاعات و صدور آن به کشورهای غربی ایفا نمایند و همین نیز باعث افزایش بیکاری و معضلات اقتصادی در غرب میشود.
در شرایط گذار ژئوپلیتکی، هیچ چیز در حالت سکون و آرامش نیست، بنابراین کشورها میبایست در تدوین استراتژیها این مسائل را که یکی از صاحبنظران از آن تحت عنوان «ژئوپلیتیک احساسات» یاد کرده است، مد نظر قرار دهند. در چارچوب ژئوپلیتیک احساسات، جهان معاصر به سه منطقه تقسیم میشود:
1-منطقه « ترس» که تبلور آن در غرب است. ترس غرب به لحاظ از دست دادن موقعیت مسلط در معادلات جهانی است. در آمریکا دونالد ترامپ با مدیریت این ترس، پیروز انتخابات می شود.
2-منطقه « امید»که جنوب شرق و شرق آسیا را در بر میگیرد. در واقع رشد چشمگیر اقتصادی به مردمان و دولتهای این مناطق اعتماد به نفس بخشیده و آنها را به تغییر مثبت اوضاع امیدوار کرده است.
3-منطقه « سرخوردگی» که نماد آن خاورمیانه (غرب آسیا) است. مردم این منطقه در دهههای اخیر با مشکلات بیشماری مواجه بوده و امید خود را برای بهبود اوضاع از دست دادهاند. اگرچه اغلب این مشکلات ناشی از تبعیضها و بیعدالتیهای اجتماعی و سیاسی است، اما مداخله آمریکا در امور کشورهای منطقه، حمله به عراق و افغانستان و اشغال این کشورها و نیز حمایت از حکومتهای استبدادی همچون عربستان، اوضاع را پیچیده و بغرنج ساخته است.
در واقع ترامپ پدیده اجتماعی–اقتصادی و نژادی است که توانست با شناسایی ژئوپلیتیک احساسات، وعدههای خود را با آن هماهنگ و مردم را به سوی خود جلب نماید.
جایگاه خاورمیانه در سیاست خارجی ترامپ
دکتر یزدان پناه:آمریکا بعد از سال 2008 نگاه چند سیستمی را جایگزین نگاه تک سیستمی به خاورمیانه کرد. در این نگاه، خاورمیانه به عنوان یک کل در کنار جنوب غرب آسیا و خلیج فارس در نظر گرفته میشود. به رغم درک ایالات متحده آمریکا از ظهور ژئوپلتیک چند وجهی و انتقال قدرت جهانی از نیمکره غربی به نیمکره شرقی، این کشور خاورمیانه و خلیج فارس را ترک نخواهد کرد، زیرا کنترل این مناطق ژئوپلیتیک، در راستای سیاست این کشور برای مهار قدرتهای نوظهورر جهانی تلقی میشود. برخی اطلاعات حاکیست چین تا سال2030 سه ناو هواپیمابر به خلیج فارس اعزام خواهدکرد. بر این اساس مهمترین سیاست ترامپ استفاده از ظرفیت خاورمیانه و خلیج فارس برای تنظیم رقابت با چین خواهد بود.
دکتر اخباری:در دهه اخیر با توجه به قدرت روز افزون چین، ایالات متحده درصدد حضور جدیتر در شرق آسیا و کنترل قدرت چین است. بنابراین اکنون خاورمیانه در اولویت دوم سیاست خارجی ایالات متحده قرار گرفته و به تدریج از اهمیت آن برای آمریکا کاسته شده است. موضوع دیگر حضور داعش در خاورمیانه و سیاست آمریکا برای حفظ نسخه تضعیف شده آن است تا در مواقع لازم بتواند از پتانسیل آن علیه دولتهای حاکم در خاورمیانه بهره بگیرد.
مواضع ترامپ در خصوص مسائل منطقه
دکتر اخباری:ترامپ در خصوص سوریه شکست داعش را نسبت به حذف اسد در اولویت میداند؛ در خصوص عراق حمله بوش به این کشور و نیز عدم کنترل نفت عراق در دوران اشغال را اشتباه عنوان و اوباما را به خاطر خارج کردن نیروهای نظامی آمریکا از عراق و ایجاد داعش مقصر معرفی میکند. ترامپ با تاکید بر اهمیت اصل غافلگیری در حمله به داعش، طرح خود را در خصوص مقابله با داعش مطرح نکرده است. رئیس جمهور منتخب آمریکا همچنین گفته است ایالات متحدهه نمیتواند برای دفاع از عربستان سعودی (ژاپن و کره جنوبی) هزینه کند و آنها باید هزینه این حمایت را بپردازند. ترامپ از احتمال توقف خرید نفت از عربستان در صورت نپرداختن هزینه دفاعی به آمریکا سخن گفته است. نکته مهم در دیدگاه اوباما اهمیت نظم است؛ به اعتقاد ترامپ اوضاع لیبی و عراق در زمان قذافی و صدام امن بودند و آمریکا نباید برای سقوط این دیکتاتوریها وارد عمل میشد. درباره ترکیه ترامپ از مواضع رجب طیب اردوغان بعد از کودتا در ترکیه حمایت میکند.
اما در خصوص ایران، تغییر و بازنگری در مفاد برجام ادعای اصلی ترامپ است، زیرا به گفته وی آمریکا و متحدانش در این توافق به اندازه کافی سود نبردهاند. با این حال به نظر میرسد او برجام را از بین نخواهد برد.
واقعیت این است که تیم منتخب ترامپ دیدگاه های دیگری دارند. اگرچه ترامپ درگیری در خاورمیانه مطابق رویه فعلی آمریکا را رد میکند، اما نامزدهای تصدی وزارت دفاع، سازمان سیا و امنیت ملی ترامپ فقط یک گزینه دارند و آن هم حضور در خاورمیانه است؛ حتی ژنرال ماتیس گزینه ترامپ برای وزارت دفاع گفته است ما سه تهدید اصلی داریم: ایران، ایران و ایران.
دکتر یزدان پناه:ترامپ با سه موضوع اساسی در خاورمیانه مواجه است: اولین و مهمترین آن پرونده هستهای ایران است که تاثیر همه جانبه بر تحولات خاورمیانه خواهد داشت. سیاست احتمالی ترامپ در مورد ایران سیاست مراقبت پلیسی خواهد بود. اگر ایران در مقابل این فرایند مقاومت کند ممکن است ترامپ بخواهد (مشابه بوش) ایران را تهدید به حمله نظامی کند. اما باید توجه داشت که شرایط جهانی تغییر یافته و این نوع تهدیدات کارآمد نخواهد بود. دوم تروریسمم است . داعش که ترامپ مدعی است آنها باید از بین بروند؛ ضمن اینکه دلایل آمریکا برای نابودی داعش متفاوت با دلایل ایران است؛ همچنین آمریکا ایران را متهم به حمایت از تروریسم میکند.
سوم مسئله سوریه و عراق است. در این دو کشور روسیه بیشترین امتیاز را از آمریکا خواهد گرفت. در این خصوص میبایست سیاست ترامپ را در مرحله عمل به ارزیابی نشست. اما مسلم است که آمریکا این قدرت را نخواهد داشت که بازی را مد نظر خود به پیش ببرد. خاورمیانه تاب و توان تجزیه ژئوپلتیک را ندارد. بنابراین بحث تجزیه سوریه هم عملا منتفی است. اگر این بحث جدی شود روسها کوتاه نخواهند آمد. حتی چین که از سال 1946 تا سال 2010 از حق وتو استفاده نکرد، تا کنون چهار بار در مسئله سوریه از حق وتو استفاده کرده است. این شواهد نشان میدهد بحث تجزیه ژئوپلتیکی مد نظر آمریکا در منطقه امکانپذیر نیست.
تاثیر سیاست ترامپ بر موقعیت جهانی روسیه
دکتر اخباری:روسیه در سال 2017 مواضع خود را در آسیا و اروپا تقویت خواهد کرد؛ نخست اینکه انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا برگ برندهای برای روسیه است. ترامپ مواضع دوستانهای در خصوص شخص پوتین اتخاذ کرده و از بهبود روابط دم میزند؛ ضمن اینکه نقش روسیه را در سوریه مثبت تلقی میکند. دوم بحث تزلزل در اروپای واحد به واسطه خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا و شکاف های پدید آمده در جوامع اروپایی است. از نظر روس ها از این پس امکانن اینکه اروپائیان بتوانند قدرتشان را یکپارچه علیه روسیه بکار بگیرند کاهش خواهد یافت و این موضوع خاطر روسیه را از جانب اروپا آسوده میسازد. کنار هم قرار گرفتن این دو تحول بیانگر این است که غرب دیگر نمیتواند یک بلوک ضد روسی را تشکیل دهد.
تغییرات ژئوپلتیکی این فرصت را به روسیه خواهد داد تا مواضع خود را در اکراین، گرجستان، مولداوی و حتی آذربایجان و ازبکستان تقویت کند و عملا با تسلط بر آسیای مرکزی و تا حدودی قفقاز به هند و چین نزدیک شود. بدین ترتیب روسیه در پیمان شانگهای موقعیت بهتری مییابد و میتواند دکترین سیاست خارجی خود را مبنی بر ایجاد جهان چند قطبی و چند مرکزی پیگیری نماید. بنابراین روسیه از رویکرد ترامپ بهرهمند خواهد شد. همچنین با توجه به دست بالای روسیه در تحولات سوریه، اوضاع سوریه بهبود خواهد یافت.
دکتر یزدان پناه:با حضور ترامپ در کاخ سفید سیاست کلان آمریکا که محور آن استثناگرایی امریکایی است تغییر نخواهد کرد، بنابراین آمریکای ترامپ کماکان به دنبال تعادل قوا در اروپا، مداخله نظامی در مناطق مختلف جهان و تقویت هژمونی آمریکایی خواهد بود. اگرچه با پایان رقابتهای ژئوپلیتیک دوران جنگ سرد، آمریکا یکهتاز میدان تحولات جهانی شد اما در سال های اخیر (از 2008 به بعد) ساختار قدرت جهانی تغییر یافته است و میتوان رویکرد ترامپ را در اینن چارچوب مورد تحلیل قرار داد. بر این اساس نظریه کاهش درگیری با روسیه دیدگاه شخص ترامپ نیست، بلکه شرایط فعلی آمریکا به ویژه در عرصه اقتصاد ایجاب میکند که رویه نزدیکی به روسیه را در پیش بگیرد. تاکید ترامپ بر ضرورت کاهش تعهدات آمریکا در حفاظت از متحدان نیز از شواهد این مدعاست.
علاوه بر این آمریکا درصدد است با نزدیکی به روسیه چین را مهار کند. روسیه هم مرز چین است و این دو کشور تا حدودی در معادلات جهانی به عنوان متحد عمل میکنند، بنابراین هر چه آمریکا به روسیه نزدیک شود موجبات بدبینی چین به روسیه را فراهم میآورد و آمریکا میتواند یا استفاده از این ابزار چین را تحت فشار قرار دهد. بیشترین نزاع آمریکا در دوره ترامپ با چین خواهد بود. با این حال سیاست کلان آمریکا در اروپا حفظ تعادل قواست و اگر روسیه بخواهد این تعادل قوا را بر هم بزند، سیاست ترامپ در خصوص روسیه تغییر خواهد کرد.
پژوهش خبری صدا وسیما// گروه بین الملل