پژوهش خبری: رقابت‌های درون حزبی انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده از چند ماه قبل آغاز شده است. هر یک از نامزدها که در این دوره از رقابت‌ها حائز اکثریت آرا شود، از سوی حزب به عنوان نامزد نهایی معرفی خواهد شد. تاکنون در بیشتر ایالت‌هایی که انتخابات برگزار شده، دونالد ترامپ از حزب جمهوری‌خواه و هیلاری کلینتون از حزب دمکرات از رقبای خود پیشی جسته‌اند.

اما در این شرایط جمهوری‌خواهان بیشتر از آنکه به فکر مبارزه با رقیب دمکرات خود باشند، دچار اختلافات درون حزبی شده اند. اگر چه گفته می‌شود این اختلافات نخستین بار بعد از شکست مفتضحانه رامنی در سال 2012 علنی شد، اما پیشروی دونالد ترامپ، از کاندیداهای این حزب در رقابت‌های مقدماتی، این اختلافات را تشدید کرده است. استقبال افکار عمومی‌از ترامپ، میلیاردر نیویورکی 69 ساله، جمهوری‌خواهان را به نگران کرده است. شاید نخستین‌بار است که این حزب نگران اقبال رای‌دهندگان، به یکی از نامزدهای خود است. در همین راستا، اعضای برجسته و نامدار حزب جمهوری‌خواه، بیشترین تلاش را برای خارج کردن ترامپ از میدان رقابت‌ها به کار گرفته‌اند. آنان اکنون بیشتر از آنکه از رقیب انتقاد کنند، می‌بایست پاسخگوی رابطه سخنان ترامپ با مواضع حزب باشند.

در نوشتار پیش رو ضمن اشاره به دیدگاه‌ها و مواضع ترامپ، دلایل محبوبیت او در میان مردم و رویکرد رهبران حزب برای کاهش اقبال مردمی ‌به وی بررسی شده است.

دیدگاهها و مواضع دونالد ترامپ 

ترامپ مسیر سیاسی خود را بارها تغییر داده است. او زمانی دمکرات  (2001 تا 2009) زمانی جمهوری‌خواه ( 1987 تا 1999- 2009 تا 2011 و از 2012 تا کنون) و گاه مستقل  (2011 تا 2012) بوده است. حتی در دورانی (1999 تا 2001) در حزب رفرم عضویت داشت. کارشناسان با استناد به این موضوع، عدم ثبات فکری ترامپ را خطری برای ایالات متحده عنوان می‌کنند. از سوی دیگر60 نفر از کارشناسان حزب جمهوری‌خواه هشد‌ار د‌اده‌اند‌ مواضع ترامپ، به کاهش امنیت آمریکا و تنزل جایگاه این کشور د‌ر عرصه بین‌المللی می‌انجامد .

سخنان ترامپ در خصوص کشیدن دیوار بین آمریکا و مکزیک، مسجدی‌های آمریکا، مهاجران،‌ ضرورت بازگرداندن روش های شکنجه وحشتناک، محکوم نکردن نژادپرستی، فریب خواندن تغییرات آب و هوایی و دفاع از حکومت‌های دیکتاتوری، بیشترین واکنش‌ها را نه تنها در بین جمهوری‌خواهان یا حتی مردم آمریکا، بلکه در بین افکار عمومی‌ جهان در پی داشته است.

ترامپ و سیاست خارجی

ـ منافع آمریکا در اولویت قرار دارد و به خاطر کارهایی که در جهت آن انجام می‌دهیم، از کسی عذرخواهی نمی‌کنیم. دکترین خاصی در سیاست خارجی ندارم و متناسب با موقعیت تصمیم می‌گیرم  . ما باید از خودمان محافــظت کنیم و هوشمند باشیم. ما نمی‌توانیم پلیس جهان باشیم.

ـ خاورمیانه: داشتن خاورمیانه قدرتمند بهتر از خاورمیانه پرآشوب است. شما لیبی را ببینید! ما چه کردیم؟ عراق صدام حسین چگونه بود؟ ما آنجا چه کردیم؟ سوریه هم شبیه آنها می‌شود. اگر قذافی و صدام بودند، منطقه امن‌تر بود. ما با بسیاری از رهبران جهان می‌توانیم همراه شویم، تا جهان امن‌تری داشته باشیم.

ـ کره شمالی: باید با دیوانه کره شمالی مقابله شود. ما در مورد سلاح‌های هسته ای ایران سخن می‌گوییم، اما چرا نگران سلاح هسته ای کره شمالی نیستیم؟

ـ عراق: دلیل مخالفت من با حمله به عراق، بی‌ثبات شدن خاورمیانه بود.

ـ سوریه: اسد بد است، اما جایگزین او می‌تواند بدتر باشد. آمریکا نباید شورشیانی را که نمی‌شناسد یا کنترلی بر آنها ندارد، آموزش دهد. من آمدن مهاجران را نمی‌پذیرم. دولت‌های خلیج (فارس) غیر از پول چیزی ندارند، آنها باید در سوریه منطقه امن ایجاد کنند. آمریکا هم می‌تواند کمک اقتصادی کند. بحران آوارگان سوریه تقصیر ماست، اما هیچ‌یک از آنها را نمی‌پذیریم؛ پناهندگان سوری اسب تروا هستند.

ـ روسیه: روابط با روسیه برای ما مهم است . اجازه دهید روسیه وارد سوریه شود، تا در باتلاق گرفتار شود.

ـ چین:‌ رهبران چین دوستان ما نیستند؛ دشمنان ما هستند. شما کسانی که آینده کشورتان را خراب می‌کنند؛ شغل‌های شما را می‌دزدند؛ ملت را ورشکسته می‌کنند؛ جاسوسی تکنولوژی می‌کنند؛ ارز را تضعیف می‌کنند؛ راه زندگی ما را نابود می‌کنند، چه می‌نامید؟ به اعتقاد من، آنها دشمن هستند. ‌اگر می‌خواهید آمریکا قدرت اول باشد، باید رئیس جمهوری داشته باشیم که می‌داند چگونه با چین برخورد کند.

ـ ایران: متوقف کردن برنامه‌های هسته‌ای ایران هر زمان و با هر وسیله لازم است. آمریکا در مذاکره با تهران سوء مدیریت داشت. مذاکره زیاد به طول انجامید و معلوم نیست برای چه مذاکره کرده‌اند.  (برجام) معامله ننگینی بود که سهم ایران زیاد و سهم آمریکا هیچ بود. باید توافق و تحریم را با هم دنبال کرد. تحریم بیشتر ایران، حمایت بیشتر از اسرائیل است.

ـ داعش: باید میدان‌های نفتی عراق که تحت کنترل داعش است، بمباران شود.

ـ رژیم صهیونیستی: حمایت از اسرائیل، به عنوان ناو غرق نشدنی آمریکا در خاورمیانه، لازم است. ترامپ (که چهره نسبتاً محبوبی در اسرائیل است) در ژانویه ۲۰۱۳، با انتشار ویدئویی از بنیامین نتانیاهو در انتخابات حمایت کرد و گفت یک نخست وزیر قوی، یک اسرائیل قوی است. ترامپ در سال ۲۰۱۵ جایزه آزادی را به خاطر "کوشش‌های مثبتش" در خصوص روابط اسرائیل-آمریکا دریافت کرد.  

ترامپ و سیاست داخلی

ـ امنیتِ دولت بزرگترین تهدید برای رویای آمریکایی است.

ـ آزادی مالکیت اسلحه: من مخالف کنترل اسلحه هستم. مالکیت اسلحه باعث می‌شود ما امن‌تر شویم. تیراندازی‌های دسته جمعی به دلیل مشکلات روانی است. سلامت روان از کنترل اسلحه مهم‌تر است.

ـ مقابله با تروریسم داخلی: غرق مصنوعی و دیگر روش‌های بازجویی برمی‌گردد. نگرانی درباره بازجویی پیشرفته، در مقایسه با خطر تروریسم موضوعیت ندارد .

ـ مسلمانان آمریکا: اسلام از ما متنفر است . برای اظهار نظر درباره ممنوعیت ورود مسلمانان به آمریکا عذرخواهی نمی‌کنم. مشکل با مسلمانان تندرو است. باید از اسلام رادیکال خشونت‌آمیز ترسید، نه خود اسلام. مساجد باید تحت نظارت باشند، اما بسته نشوند.

ـ مهاجرت: بررسی حق شهروندی برای مهاجران غیر قانونی در حزب جمهوری‌خواه یک ماموریت انتحاری برای این حزب است. ما برای اعطای حق شهروندی احمقانه عمل می‌کنیم. باید مهاجرت غیر قانونی متوقف شود؛ چون از لحاظ اقتصادی به ما لطمه می‌زند. بسیاری از مهاجران غیر قانونی، در گروه‌های جنایتکار عضو هستند. ما نیاز به دیوار در مرز مکزیک داریم. من می‌توانم مکزیک را برای پرداخت هزینه ایجاد دیوار متقاعد کنم.

ـ سقط جنین: برنامه‌ریزی والدین مهم است، اما سقط جنین باید متوقف شود.

ـ ‌ازدواج همجنس‌بازان: پس از رای دیوان عالی کشور، ازدواج همجنس‌بازان واقعیت است.

ـ زنان: من زن ستیز نیستم.

ـ نژاد پرستی: ترامپ در مصاحبه با سی‌ان‌ان از اظهار نظر درباره یکی از رهبران نژاد پرست «کوکلوکس‌کلان‌ها » خودداری کرد. 

ـ پلیس آمریکا: پلیس آمریکا بدترین رفتار را با مردم دارد.

ـ بیمه درمانی اوباما: اوباماکِر یک فاجعه است که باید لغو شود.

ـ‌آموزش و پرورش: آمریکا بیشتر از هر کشوری سرانه دانش اموز پرداخت می‌کند و درست نیست.

ـ‌خانواده: خانواده قوی و فرهنگ اهمیت زیادی دارد.

ترامپ و مسائل اقتصادی

ـ ایجاد شغل: نرخ واقعی بیکاری20 درصد است. ترامپ گفته است که می‌خواهد از لحاظ اشتغال بهترین رئیس جمهوری باشد که خدا تا بحال آفریده است .

ـ بالا بردن مالیات کسب و کار باعث خروج فرصت‌های شغلی از کشور می‌شود.

ـ رشد اقتصادی: رشد 6٪ در سال امکانپذیر است.

ـ‌ بودجه دفاعی، محیط زیست و آموزش و پرورش کاهش می‌یابد.

ـ انرژی:‌ نفت نیروی حیاتی این کشور است.

ـ مالیات بر واردات: مالیات20٪ بر تمام کالاهای وارداتی و 35٪ بر واردات از مرز مکزیک لازم است.

ـ سونامی ‌اقتصاد چین سال 2027، آمریکا را در می‌نوردد.

ـ‌چین و ژاپن در حال شکست ما هستند و من می‌توانم چین را شکست دهم.

ـ تجارت منصفانه به جای معامله شرم‌آور با کره جنوبی پیگیری می‌شود.

ـ شغل‌هایی که چین از آمریکا به سرقت برده بازگردانده می‌شود.

ـ پویایی اقتصاد در گرو بازگرداندن شغل از چین و مکزیک است.

ـ تجارت آزاد: محدود کردن تجارت آزاد برای حفظ شغل در ایالات متحده است.

ـ از جهانی شدن و بازارهای بین‌المللی استقبال می‌شود.

ترامپ و محیط زیست

ـ تغییرات آب و هوایی یک فریب است.

ـ به سیرکی که فیل‌ها را به خاطر حقوق حیوانات نمی‌آورد، نمی‌رویم.

ـ‌ توسعه خوب محیط زیست را ارتقا می‌دهد.

ترامپ و جمهوری‌خواهان

در حالی‌که جمهوری‌خواهان در تلاشند چهره‌ای مهربان‌تر از خود به نمایش بگذارند، ترامپ نقشه هایشان را نقش بر آب کرده است. از نظر آنها بی‌توجهی « میت رامنی» به اقلیت‌ها باعث شکست او در برابر اوباما شد، اما اکنون ترامپ با گستاخی خواستار اخراج مهاجران، توهین به مکزیکی‌ها و مسلمانان ساکن آمریکا می‌شود. در واقع میلیاردر نیویورکی نه تنها به خواست‌ها و برنامه‌های حزب ‌توجهی نکرده، بلکه در جهت عکس آن نیز قدم برداشته است. جمهوری‌خواهان که تا قبل از این تلاش داشته‌اند برای گسترش هواداران حزب، اصلاحات ایجاد کنند، اکنون نگران تصویر منفی حزب به واسطه ترامپ هستند. ترامپ اما، به جای پاسخ به انتقادات به منتقدان توهین می‌کند. با این همه جمهوری‌خواهان هنوز امیدوارند که او را متوقف کنند. جمهوری‌خواهان اقدامات زیر را در خصوص ترامپ انجام داده‌اند:

1ـ اعلام خطر درباره ترامپ و درخواست از مردم برای عدم حمایت از وی

جمهوری‌خواهان مجدانه در تلاشند تا خود را از ترامپ دور کنند و هواداران حزب را جلب نمایند.  سناتور بن ساس از ایالت نبراسکا اولین جمهوریخواهی بود که رای دادن به ترامپ را تقبیح کرد. او گفت که از شرایط موجود کلافه و غمگین است و احتمال داد که اگر رقابت بین ترامپ و کلینتون باشد، به دنبال گزینه سوم خواهد بود. اسکات ریگل نماینده ایالات ویرجینیا و نورم کلمن مشاور سیاست خارجی میت رامنی هم از مردم خواسته‌اند به ترامپ رای ندهند. اما بلندترین صدا در اعتراض به ترامپ از جانب میت رامنی بوده است. به رغم اینکه ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری 2012 از رامنی حمایت کرده بود، اما این بار رامنی نه تنها حمایت نکرده، بلکه اظهارات و دیدگاههای ترامپ را مورد تنفر و دور از شأن آمریکایی‌ها دانسته است. از دیدگاه رامنی، ترامپ یک متقلب، زن ستیز و قلدر است که آینده آمریکا را تهدید می‌کند. رامنی می‌گوید سیاست‌های اقتصادی ترامپ به رکود، منجر می‌شود و سیاست خارجی او آمریکا و جهان را به خطر می‌اندازد. مک‌کین نامزد حزب در انتخابات ریاست جمهوری 2008 هم ترامپ را فردی بی‌‌اطلاع و خطرناک برای امنیت ملی نامیده است. مک کین با انتشار بیانیه‌ای نگرانی‌های رامنی را درباره خطر ترامپ به حق دانست. او از رای‌دهندگان جمهوری‌خواه خواست به دیدگاه رهبران مطلع حزب و کارشناسان درباره ترامپ توجه کنند.

بیشتر رهبران جمهوری‌خواه در نیویورک که حامی‌لیبرالیسم اقتصادی و اجتماعی‌اند با ترامپ مخالف هستند. آنها بر این باورند که ترامپ اعتبار مردمی‌ حزب را از بین می‌برد و کاندیدایی با اثرات فاجعه بار برای حزب تلقی می‌شود.  سوزانا مارتینز، فرماندار نیومکزیکو، سناتور لیندزی گراهام و ریک ویلسون استراتژیست جمهوری‌خواه هم از ترامپ اعلام برائت کردند. ریک ویلسون، گفته است حتی اگر رونالد ریگان از قبر بیرون بیاید و از او خواهش کند تا به ترامپ رای دهد، اینکار را نخواهد کرد. 

2ـ مقصر جلوه دادن اوباما در ظهور پدیده ترامپ

بابی جیندال فرماندار ایالت لوئیزیانا (جیندال برای شرکت در انتخابات 2016 اعلام کاندیداتوری کرد اما در ادامه انصراف داد ) معتقد است، اوباما باعث ایجاد ترامپ شد. زیرا اوباما ضعیف عمل کرد و اکنون ترامپ با نشان دادن این ضعف‌ها، نسخه اشتباه می‌پیچاند. جیندال اقبال مردم به ترامپ را مشابه اقبال مردم به ریگان در انتخابات ریاست جمهوری سال 1981 مقایسه کرده است؛ زمانیکه مردم در مخالفت با کارتر به ریگان رای دادند. جیندال البته ترامپ را ضعیف‌تر از اوباما دانسته و گفته است اوباما مردانی ضعیف دارد که خود در مقابلشان قهرمان است، اما ترامپ خود ضعیف است و نیازی به عنصر خارجی ندارد. 

3ـ طبیعی و به موقع دانستن مواضع ترامپ

در حال حاضر، تعداد انگشت شماری از رهبران ارشد حزب با لحنی آشتی‌جویانه درباره ترامپ سخن گفته‌اند. این افراد این را که ترامپ موجد انشعاب در حزب است، رد می‌کنند و معتقدند رهبران حزب تاکنون توان اقناع مردم را نداشته‌اند، چون به زبان عادی با مردم سخن نگفته‌اند. اکنون که ترامپ توانسته این کار را انجام دهد و آراء جدیدی برای حزب به ارمغان بیاورد، رهبران حزب باید از او استقبال کنند. 

دلایل هواداران برای حمایت از ترامپ

در مجموع می‌توان چهار دلیل برای محبوبیت ترامپ در افکار عمومی ‌ذکر کرد:

1ـ ترامپ راه سومی‌ برای انتخاب مردم پدید آورده است. با توجه به اینکه سیستم دو حزبی آزادی مردم در انتخاب را محدود کرده است، ترامپ می‌تواند راهی سوم برای کسانی باشد که از این سیستم ناراحت هستند.

2ـ به اعتقاد هواداران، ترامپ مجازات کننده نخبگان حزب جمهوری‌خواه است؛ چون آنها مردمی‌نیستند. ترامپ می‌گوید رهبران حزب باید از خواب بیدار شوند. آنها نمی‌دانند که مردم ترکشان کرده‌اند. باید به حرف مردم گوش دهند.  

3ـ ترامپ برای همه مشکلات راه‌حل‌های ساده ارائه می‌دهد. توجه ترامپ به مشکلات مردم باعث شده است تا حتی برخی شهروندان که دوبار به اوباما رای داده‌اند، پشت سر او قرار گیرند. آنها معتقدند ترامپ می‌داند مردم چه می‌خواهند، چون خود یکی از آنهاست. شاید مواردی که او مطرح می‌کند چیزهایی است که در دل مردم وجود دارد اما جرات بیان آن را ندارند. مثل موضوع مهاجرت که برخی‌ها آن را باعث کاهش فرصت‌های شغلی برای آمریکایی‌ها در سرزمین خودشان عنوان می‌کنند. ترامپ درباره آن سخن گفته و راه‌حلی ساده مطرح کرده است: ساختن دیوار و اخراج مهاجران غیر قانونی. در واقع او مطالبی را مطرح می‌کند که مردم دوست دارند، اما از بیان آن در هراسند .

4ـ استقلال مالی ترامپ موضوع دیگری است که افکار عمومی‌ را به او جلب کرده است. ترامپ مدعی است که در انتخابات از کسی کمک مالی نمی‌پذیرد، بنابراین او مدیون هیچ‌کس نخواهد بود و رئیس جمهوری وابسته نیست. 

نتیجه‌گیری

ظهور چالش ترامپ قبل از هر چیز بیانگر آن است که احزاب دیگر نمی‌توانند مردم آمریکا را کنترل کنند و جایگاه سابق را در زندگی مردم از دست داده اند. ترامپ نه از کانال حزب بلکه به طور شخصی با مردم ارتباط برقرار کرده است و هیچ تلاشی برای کسب حمایت بزرگان جمهوری‌خواه انجام نداده است. زمانی حزب می‌توانست مردم را قانع کند که به نامزد مورد نظر آن گرایش پیدا کنند، اما در انتخابات اخیر با وجود اظهارات مکرر میانه‌روهای حزب، استراتژیست‌ها و فعالان مسیحی حزب علیه ترامپ، او همچنان پیشرو است. ترامپ نشان داد که به عقبه نیازی ندارد و حتی سران حزب هم نمی‌توانند مانع رای مردم شوند.

از سوی دیگر برخی کارشناسان تاثیر پدیده ترامپ را کوتاه مدت می‌دانند و گرایش به ترامپ را همچون حبابی توصیف می‌کنند که هر لحظه ممکن است بترکد.  اما ترامپ اگر در انتخابات نهایی نیز حضور نیابد، زلزله‌ای در حزب جمهوری‌خواه ایجاد کرد، ضمن اینکه شکاف رابطه نخبگان حاکم و مردم عادی را آشکار ساخت.

حزب جمهوری‌خواه ممکن است برای مقابله با چالش ترامپ از تبلیغات منفی علیه ترامپ نتیجه بگیرد و رأی دهندگان را از رأی دادن به او منصرف نماید. یا ممکن است ترامپ را به عنوان نامزد نهایی معرفی نماید که البته این احتمال با توجه به وضع موجود بعید به نظر می‌رسد اما اگر هم رخ دهد، حزب جمهوریخواه تحت فشار شدید افکار عمومی‌جهان قرار خواهد گرفت. راه سومی‌نیز هست و آن اینکه حزب جمهوری‌خواه از نامزدی مستقل در انتخابات به عنوان نامزد نهایی خود حمایت کند.

به هر حال ترامپ خود را برای عدم تائید از سوی حزب جمهوری‌خواه آماده کرده و اظهار داشته است که در این صورت به طور مستقل وارد انتخابات خواهد شد.  اقدامی‌ که ممکن است نتیجه‌ای شبیه انتخابات 1992 برای راس پرو داشته باشد. فردی که در سال 1992 به طور مستقل وارد انتخابات شد، اما نتوانست بیشتر از 19 درصد آراء مردم را به خود اختصاص دهد. اگر نتیجه ترامپ متفاوت از راس پرو باشد، جهان باید به جای آمریکای زورگو، منتظر « آمریکای زورگو و غیر قابل پیش‌بینی» باشد.