انتخابات ریاست جمهوری آمریکا کمتر از یک سال دیگر برگزار میشود و دو حزب مطرح دموکرات و جمهوری خواه مشغول برگزاری رقابتهای درون حزبی خود برای معرفی نامزد نهایی هستند اما آیا واقعا این مردم آمریکا هستند که رئیسجمهور این کشور را انتخاب میکنند؟
پژوهش خبری : سیستم انتخاباتی آمریکا از بسیاری جهات، استثنایی است. برای اینکه واجد شرایطِ حضور در انتخابات در یک ایالت خاص شوید، باید تشکلی را که ثبت کردهاید، با تمام معیارهایی که قانون آن ایالت تعیین کرده، منطبق شود تا تشکل شما تعریف «حزب» بیابد. سپس باید ۱۵ امضا از معتمدان شوراهای شهرهای آن ایالت جمعآوری کنید تا اسم نامزد حزبتان روی برگه رأی قرار بگیرد، ضمن اینکه قبل از ۱۵ ژانویه هم باید فُرمهای ثبتنام را ارسال و تمام هزینههای مربوطه را پرداخت کنید. در عین حال، در ایالت مجاور، تشکلی که ثبت میکنید باید معیارها و شرایط دیگری را کسب کند تا «حزب» محسوب شود؛ نیازمند جمعآوری ۲۵ هزار امضا از مجموع شهروندان بالای ۱۸ سال هستید و باید قبل از ضربالاجلِ ۵ سپتامبر سال قبل، فُرمهای مربوطه را ارسال و مراحل قانونی را طی کرده باشید. حال همین وضعیت را به ٥٠ ایالت تعمیم دهید!
به عبارت دیگر، اگر خواهان شرکت در انتخابات فدرال هستید، باید بتوانید از مجاری پرپیچوخم و گاه متناقضِ ٥٠ نظام حقوقی مختلف عبور کنید تا اسم شما روی برگههای تمام ایالتها در روز انتخابات سراسری ثبت شود. تازه اگر موفق به این کار شوید و از پس هزینههای سرسامآور این پروسه نیز برآمدید، چند روز مانده به انتخابات، یکی از دو حزب اصلی در دادگاه یک یا چند ایالت از شما شکایت خواهد کرد، با این اتهام که مثلا از میان ۲۵ هزار امضایی که جمعآوری کردهاید پنج هزار امضا «اصالت» ندارد و باز شما هستید که باید با صرف چند میلیون دلار هزینه وکیل و کارشناس، خود را از این اتهام و اتهامات متعاقب و تمامنشدنی تبرئه کنید.
اینگونه است که در سیستم انتخاباتی آمریکا، فقط تشکیلات و افرادی میتوانند در انتخابات سراسری شرکت کنند که امکانات مالی، نیروی انسانی و زیرساخت کافی در هریک از ٥٠ ایالت داشته باشند.
تا به امروز هم غیر از حزب دموکرات و جمهوریخواه، هیچ حزب دیگری موفق به کسب این موقعیت نشده است. حتی رلف نیدر (Ralph Nader) از حزب سبز نیز که در سال ۲۰۰۰ رقیب جورج بوش و الگور بود، نهایتا توانسته بود در روز انتخابات فقط در ۴۴ ایالت نامزد شود!
در صدر اهمیت بودن پول در ساختار سیاسی این شور حتی با انتقاد روسای جمهور نیز روبرو شده است؛ تا جایی که باراک اوباما چند روز پیش و در آخرین سخنرانی سالانه خود در کنگره این کشور، به انتقاد از نظام سیاسی کشورش پرداخت وگفت: «ما باید نفوذ و تاثیر پول در سیاست آمریکا را کم کنیم تا منافع پنهان و منافع خانوادهها در انتخابات از قلم نیفتد. تغییر در نظام سیاسی ما که به نحوه انتخاب افراد و نه خود افرادی که انتخاب میشوند، مربوط میشود زمانی اتفاق خواهد افتاد که مردم خواهان آن باشند. چیزی که من خواستار آن هستم دشوار است. شاید خودفریبی و پذیرفتن این که تغییر غیرممکن است راحتتر باشد. پولهایی که خرج میشود و قدرتی که به دست میآید، به تصمیماتی میانجامد که سربازان جوان را به جنگ میفرستد یا به بحران اقتصادی دیگری منتهی میشود و یا به پسرفت در تحقق حقوقی منجر میشود که آمریکاییها برای آن جنگیده و کشته شدهاند.»
انتقادات به سیستم انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده
..................................................................................................
حدود ۲۵ درصد افراد حائز شرایط رایدهی در آمریکا، در فهرستهای رایدهندگان قرار نمیگیرند و علاوه بر آن زندانیان و ۱۰ میلیون آمریکایی ساکن خارج از این کشور هم نمیتوانند رای بدهند.
درواقع تبعیض نژادی در آمریکا از دیر باز امری عادی بوده و جامعه آمریکا در این باره شاهد هیچ گونه بهبودی نبوده است و اقلیت های قومی از حقوق برابر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بهره مند نیستند. حقوق نژادهای مختلف در آمریکا برای دادن رأی محدود است.
طی انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا در نوامبر ۲۰۱۲ از رأی دادن برخی رأی دهندگان آمریکایی-آسیایی جلوگیری شد.
در گزارش ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد از آمریکا به سبب ناکامی در تضمین حق رأی برای اتباع آمریکایی-آفریقایی و اسپانیایی های ساکن این کشور به شدت انتقاد شده است.
در گزارش بوستون ریویوBoston Reviewاعلام شده است، تا سال ۲۰۱۰ بیش از پنج میلیون و هشتصد و پنجاه هزار شهروند آمریکایی به سبب محکومیت های جنایی از حق رأی محروم شدند و بیش از دو میلیون آمریکایی-آفریقایی به سبب قانونی که مستلزم تأیید هویت است در دادن رأی با محدودیت هایی مواجه بودند و برخی افراد در حقیقت از داشتن چنین حقی محرومند.
در این رابطه، به نقل از روزنامه گاردین، انجمن رنگین پوستان آمریکا بر آن شده است تا این حق اولیه اجتماعی را برای آن اقلیت بزرگ آمریکا به دست آورد. به همین خاطر رئیس این انجمن با سفر به ژنو و طرح شکایت به شورای حقوق بشر سازمان ملل در تلاش بوده، مسئولان دولت آمریکا را مجاب کند تا حق رای را به خیل انبوه سیاهان واتباع آمریکای لاتین پس دهند.
این هیات نمایندگی به سرپرستی " بنجامین جیلوس" خواستار تحقیق و تفحص سازمان ملل درخصوص قانون انتخابات آمریکا، بخصوص در ایالت های جنوبی بوده است. آنها خواستار سفر مقامات سازمان ملل به سرتاسر آمریکا هستند تا به آنها نشان دهند که قوانین انتخابات در آمریکا چطور آگاهانه، حق رای اقلیت ها را نادیده می گیرد.
سیستم انتخاباتی آمریکا متعلق به 300 سال پیش است. زمانی که بنیانگذاران ایالات متحده همه توجه خود را معطوف به این کردهبودند که در نوشتن قوانین و تعبیه سازوکارهای ساختار سیاسی، ارکانی چون مردم و حکومت، دولت فدرالی و دولت ایالتی مخدوش نشوند. به همینخاطر کنگره دارای دو بخش است یکی مجلس نمایندگان که متعلق به مردم است و دیگری سنا که وزنه حکومتی دارد. رأیگیری هم در دو بخش صورت میگیرد. مردم رأی میدهند و کالج انتخاباتی هم بهعنوان نماینده سیستم حکومتی، این رأی را تأیید میکند.
بسیاری در داخل خود آمریکا هم بر این عقیدهاند که این سیستم انتخاباتی متناسب با شرایط روز باید تغییر کند. در دهه 70 کنگره تصمیم به تغییر این ساختار انتخاباتی و حذف کالج الکترال گرفت. اما این کار در مراحل پایانی متوقف شد. اکنون حامیان تغییر این سیستم انتخاباتی میگویند که باید واسطی به نام کالج الکترال حذف شود و مردم مستقیما رأیشان را به صندوق بیندازند و این رأی به سبد نامزد برنده یا بازنده برود.
انحصار دو حزبی در انتخابات
..........................................
در تاریخ ایالات متحده به استثنای دوران کوتاهی در قرن نوزدهم، انحصار دو حزبی وجود داشته است. از سال 1856 زمان تأسیس حزب جمهوریخواه، قدرت همواره میان جمهوری خواهان و دموکراتها دست به دست شده است. در این مدت، چند حزب کوچکتر موسوم به احزاب سوم، تلاش کردهاند که این انحصار را بشکنند، اما هیچ یک نتوانستهاند ریاست جمهوری را از دست جمهوریخواهان و دموکراتها خارج کنند. در برخی از مقاطع، تعداد بسیار اندکی از نامزدهای مستقل یا وابسته به احزاب سوم به کنگره و مجالس ایالتی راه یافتهاند. با وجود این، حضور این افراد نتوانسته است بر نظام دو حزبی حاکم بر ایالات متحده تأثیر بگذارد.
انحصار قدرت میان دو حزب بزرگ، از جمله دلایل کاهش تدریجی مشارکت سیاسی در ایالات متحده بهشمار میآید. البته مدافعین این سیستم معتقدند اختلاف سلیقه میان احزاب ایالتی سبب شده است نوعی تنوع حزبی در ایالات متحده بهوجود آید. به همین دلیل در برخی از مواقع یک حزب ایالتی دموکرات یا جمهوریخواه مواضعی مغایر با رهبری حزب اتخاذ میکنند.
نظام دو حزبی در انتخابات: دموکرات و جمهوریخواه
...................................................................
بسیاری از نخبگان امریکایی با انتقاد از نظام انتخاباتی این کشور آن را «بیهوده و اسرار آمیز» خوانده که انتقاد از آن به یکی از رسوم دیرینه در زمان انتخابات شده است. نظام انتخاباتی مبتنی بر "الکترال کالج" حکم میکند که آمریکاییهای ساکن ایالتهای تعیین کننده تصمیمگیرنده باشند، و نه هیچکس دیگر. این نظام انتخاباتی تا کنون در چهار مورد–از جمله انتخابات سال ۲۰۰۰–منجر به انتخاب رئیس جمهوری شد که برنده حداکثر آرای مردمی نبود و با این حال به کاخ سفید راه یافت. زیرا جرج بوش با استفاده از موقعیت برادر خود که در آن زمان فرماندار ایالت فلوریدا بود، موفق شد با اختلاف ناچیز هزار رای، آرای این ایالت را به نفع خود مصادره و نهایتا به قدرت برسد . واقعیت این است که با وجود تمامی این انتقادات، سیستم الکترال کالج قرار نیست در آینده نزدیک تغییری کند.
الکترال کالج که در ابتدا به منظور محافظت از حقوق و منافع ایالتهای بردهدار پایهگذاری شد (چرا که در غیراین صورت ممکن بود به اتحادیه نپیوندند) ، به این علت تا کنون دوام آورده زیرا ایالتهای کوچکتر همچنان محافظت از حقوق و منافع خود را ارج مینهند و تعداد ایالتهای کوچک به قدری هست که اجازه هیچ گونه تغییری در اصلاحیه قانون اساسی به منظور انحلال الکترال کالج را ندهند- به خصوص از زمانی که تنها یکی از سه اهرم مورد نیاز، یعنی مجلس نمانیدگان، در حقیقت به رأی–مستقیم–مردم بستگی دارد. اما رأی دهندگان آمریکایی میتوانند به این دلخوش باشند که در داشتن این سیستم بیهوده الکترال کالج تنها نیستند و کشورهای معدود دیگری نیز هستند که انتخاب رئیس جمهور در آنها حتی از سیستم انتخاباتی آمریکا نیز پر ابهام است.
انتخابات ریاست جمهوری 2016
............................................................
اما این، همه ماجرا نیست. انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده کمتر از یک سال دیگر برگزار میشود و دو حزب مطرح دموکرات و جمهوری خواه مشغول برگزاری رقابتهای درون حزبی خود برای معرفی نامزد نهایی هستند اما آیا واقعا این مردم آمریکا هستند که رئیسجمهور این کشور را انتخاب میکنند؟ پاسخ به این سوال را باید در گزارش اخیر نشریه رسمی کنگره آمریکا جستجو کرد.
vگزارش نشریه «هیل» درباره پشت پرده انتخابات ریاست جمهوری
این نشریه در گزارشی با عنوان «پنج حامی مالی که رقابتهای انتخاباتی را شکل میدهند»، به مساله اهمیت پول در انتخابات ریاست جمهوری اشاره کرده و ضمن معرفی پنج فرد که در این دوره از انتخابات به عنوان حامی اصلی نامزدها به میدان آمدهاند، وابستگیهای سیاسی و اقتصادی آنان را نیز بیان کرده است.
خانواده دهووس
.......................
خانواده سوپر ثروتمند حامی جمهوریخواهان، اولین چهرهای هستند که در این گزارش به عنوان افراد تاثیرگذار بر انتخابات معرفی شدهاند. اعضای این خانواده در ردیف شصتمین فرد ثروتمند جهان طبق فهرست نشریه معتبر و بینالمللی «فوربس» قرار دارند که در حال حاضر یک میلیون دلار به کمپین انتخاباتی جمهوریخواهان کمک کرده اند. این خانواده، مالک شرکت امنیتی «بلک واتر» هستند که عملکرد جنایتکارانه نیروهای این شرکت جنجال فراوانی در جنگهای ایالات متحده در عراق و اخیرا یمن داشته است.
به طور کلی، شرکتهای خصوصی امنیتی و نظامی پس از حملات 11 سپتامبر و آغاز مداخلات نظامی وسیع آمریکا در منطقه خاورمیانه افزایش چشمگیری یافتند. میتواند گفت که فرآیند اعطای وظایف نظامی و امنیتی به این نوع شرکتها تبدیل به روندی روزافزون در جنگهای امریکا شده است. یکی از این شرکتها "بلکواتر آمریکا" بود که در پی پدید آمدن رسواییهای زیاد نام خود را به شرکت "آکادمی" (Academi) تغییر داد.
رشد قراردادهای بلکواتر با دولت آمریکا
...................................................................
رهبر انقلاب نیز در یکی از سخنرانیهای خود به جنایتهای این شرکت امنیتی اشاره کردند و فرمودند: "شما نگاه کنید در دنیا، ببینید آمریکا چهکار کرده؟ جنگهایى که آمریکا به راه انداخته است، انسانهاى بىگناه و غیرنظامىاى که در این جنگها و در غیر این جنگها به خاک و خون کشانده است؛ دیکتاتورهایى که در شرق و غرب دنیا مورد حمایت آمریکا قرار گرفتهاند - یکى از آنها محمّدرضاى پهلوىِ ایران بود و دهها نفر از قبیل او در کشورهاى آسیایى، در کشورهاى آفریقایى، در کشورهاى آمریکاى لاتین، از نظامى و غیرنظامى - و سالهاى متمادى به مردم خودشان ظلم کردند، خون مردم را به شیشه کردند، ثروتهاى مردم را غارت کردند، پدر مردم را درآوردند. حمایت از اینها در کارنامهى عمل آمریکا وجود دارد... در افغانستان یکجور دیگر، شرکتهاى آدمکشى و ترور را - که من یکى [از آنها] را یکوقتى در یک سخنرانى، اسم آوردم: شرکت معروف «بِلَکواتِر» آمریکایى که کار آن آدمکشى است، ترور است - انداختند به جان مردم."
فریس ویکس
.....................
دومین فرد تاثیرگذار بر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری امسال آمریکا، فریس ویکس است. آقای ویکس که از چهرههای مطرح صنایع انرژی در آمریکا و جهان به ویژه در زمینه گاز طبیعی است، بر طبق رتبهبندی فوربس 352 امین فرد ثروتمند جهان است که سرمایه میلیارد دلاری او در خدمت فعالیتهای انتخاباتی سناتور ایالت تگزاس یعنی تد کروز است.
üمیل هایفتز
..........................
مرمرموزترین چهره در میان فهرست پنج نفره هیل، میل هایفتز است. آقای هایفتز میلیاردر حامی دموکراتها شناخته میشود که در سال 2012 بیشتر از یک میلیون دلار به ستاد اوباما کمک کرد. او به دنبال تغییر سیاستهای دولت جرج بوش در خاورمیانه بوده است و همین مساله سبب شده تا درباره فعالیتهای او در زمینه صنایع انرژی و نفت و گاز شایعاتی مطرح باشد.
جان جردن
نفر بعد، جان جردن، یکی از حرفهایترین فعالان حوزه تبلیغات در ایالات متحده است. آقای جردن که حامی کمپینهای تبلیغاتی است، یک استراتژیست حرفهای در زمینه تبلیغات انتخاباتی در حوزه رسانه شناخته میشود که سابقه خرجهای میلیون دلاری در هفتههای آخر تبلیغات به نفع کاندیداهای مختلف را در کارنامه خود دارد.
اهمیت و نقش تبلیغات در انتخابات از آنجایی است که نظام انتخاباتی کنونی ایالات متحده به سویی در حال حرکت است که ترکیبی از عملکرد احزاب، رسانههای جمعی و گروههای ذینفوذ است که نتیجه انتخابات را مشخص میکند. در این بین، نقش احزاب مشروعیت بخشی به کاندیداها، ایجاد راه انتخاب شفاف و قابل اعتماد برای تشخیص نخبگان سیاسی مورد نظر سیستم سیاسی و روانسازی کسب اعتماد گروههای ذینفوذ است. رسانهها نیز وظیفه تبلیغات و جمعآوری آرای انتخاباتی را برعهده دارند و در این حوزه به اندازهای جلو میروند که به عقیده برخی از کارشناسان ارتباطات، میزان تبلیغات و کیفیت آن است که نتیجه انتخابات را شکل میدهد. در حقیقت رقابت اصلی در عرصه مجازی رسانه است تا صحنه واقعی جامعه. اما انجام تبلیغات، کاری بسیار پر هزینه و با مخارج سنگین است.
بیل (ویلیام) کوک
...................................
او که 307 امین فرد ثروتمند جهان محسوب میشود، به عنوان یک چهره فعال در زمینه سرمایهگذاری در صنعت نفت شناخته شده و صاحب چندین کاخ در ایالات متحده است. آقای کوک از حامیان جمهوریخواهان است که سابقه پرداخت مبلغ 250 هزار دلار به میت رامنی در سال 2012 و پرداخت 270 هزار دلار به مارکو روبیو را در انتخابات جاری درکارنامه خود دارد.
نتیجهگیری
..................
روند انتخاب رئیسجمهور در آمریکا بر خلاف ظاهر آن که نمایشی از ظرفیت و توان یک نظام سیاسی مبتنی بر دمکراسی و نظام حزبی است، حاصل فرایند تصمیمگیری از سوی صاحبان قدرت، ثروت، ایدئولوژی و در یک جمله، عناصر پشت پرده سیاست در آن کشور است که بر پایه نیازها و الزامات داخلی و خارجی آمریکا صورت میگیرد و دو حزب عمده آن کشور «حزب دمکرات و حزب جمهوریخواه» نقش اصلی این نمایش را بازی میکنند.
رهبر انقلاب نیز درباره ساختار انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا فرمودند: « نمونه دیگر خلاء نظامهای مادی، مسایل انتخابات آمریکا و حاکمیت نماینده یک اقلیت 25 درصدی بر 75 درصد است که پوچی ادعای حاکمیت مردم بر مردم و اکثریت بر اقلیت را در نظامهای غربی نشان میدهد.»
حالا باید منتظر ماند و دید ثروت کدام یک از افراد فوق، ساکن بعدی کاخ سفید را تعیین میکند.
متن کامل این مطلب در اینجا قابل دریافت است