پخش زنده
امروز: -
امروزه تروریسم به یکی از ابزارهای اصلی نظام سلطه برای گسترش و تقویت وتحکیم و تثبیت سلطه و حاکمیت خویش در سراسر جهان تبدیل شده است. در جریان مبارزه علیه رژیم آپارتاید در سال های 70 و 80 میلادی، کنگره ملی آفریقا ، توسط رژیم آپارتاید به عنوان گروهی تروریستی شناخته می شد
پژوهش خبری صدا و سیما: ترور در ادبیات سیاسی به اعمال و اقدامات خشونت آمیز جهت نیل به مقاصد سیاسی با هدف از میان برداشتن رقبا اطلاق می شود و تروریسم کاربرد سیستماتیک ارعاب یا خشونت پیش بینی ناپذیر بر ضد حکومت ها، مردمان یا افراد برای دستیابی به یک هدف سیاسی می باشد؛ بنابراین تروریسم نظریه مند شدن اقدام ترور و در واقع عمل تروریستی محسوب می شود. در جهان امروز، پدیده سیاسی تروریسم به عنوان عامل محرکه ی تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی جایگزین پدیده های سیاسی شناخته شده مثل انقلابات، جنگ ها، کودتاها، شورش ها و غیره شده است و زندگی سیاسی در سطوح مختلف آن را به چالش کشیده است. در هرحال تروریسم به هر نوعی که باشد، خشونت آمیز بودن، ایجاد رعب و وحشت و انگیزه سیاسی از خصایص مشترک کلیه اقدامات تروریستی محسوب میی شود. همین امر باعث می شود که تروریسم اصولاً معارض بنیادیترین حق بشری یعنی حق بر حیات و سلامتی قرار گیرد.
از سوی دیگر تروریسم ناقض حق امنیت شخصی افراد است که در ماده ۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر و بند ۱ ماده ۹ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی بدان تصریح شده است. شایان ذکر است آمریکا که خود را سردمدار حقوق بشر و مدعی مبارزه با تروریسم معرفی می کند، خود مولد تروریسم و ناقض اصلی حقوق بشر و حاکمیت دیگر کشورها در دنیا می باشد، زیرا جنایات آمریکایی ها در کشتار صدها هزار نفر از مردم هیروشیما و ویتنام، کمکهای آمریکا به صدام، دیکتاتور عراق در جریان حمله شیمیایی به روستای حلبچه، حمایت از حمله عربستان سعودی به مردم بیگناه یمن و حمایت از رژیم صهیونیستی در کشتار زنان و کودکان بیگناه فلسطین، حمایت عملی از رشد افراطگرایی و تروریسم و حمایت از داعش و دیگر گروه های تروریستی بر کسی پوشیده نیست، با این وجود آمریکا در گزارش سالانه وزارت خارجه خود در مورد موضوع تروریسم جهانی در سال ۲۰۱۵، ایران را در صدر کشورهای حامی تروریسم قرار داده و گفته است ایران از گروه های مختلف تروریستی جهان حمایت مالی، آموزشی و تسلیحاتی می کند. این در حالی است که ملت ایران خود بزرگترین قربانی تروریسم است، زیرا ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی بطور گسترده با فعالیت های گروه های تروریستی مواجه شده است و هزاران تن قربانی اقدامات تروریستی وخشونت بار شده اند چراکه با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، نظام جمهوری اسلامی به عنوان الگویی از حاکمیت دینی برپایه ارزش ها و آرمان های عدالت خواهانه تاسیس شد.
تروریسم دولتی چیست؟
تروریسم دولتی اصطلاحی است مشعر به دخالت دولت یا دولتهایی در امور داخلی یا خارجی دولتی دیگر که به منظور ایجاد رعب و وحشت، به وسیله اجرا یا مشارکت در عملیات تروریستی یا حمایت از عملیات نظامی برای زوال، تضعیف و براندازی دولت مذکور یا کل دستگاه حاکمهٔ آن کشور انجام میشود.کمکهای مادی (مانند کمکهای نظامی) و معنوی (مثل حمایت سیاسی) به گروههای مخالف و مشارکت در عملیاتی چون بمبگذاری، مینگذاری بنادر و سواحل، آدمربایی، هواپیما دزدی و ترور مقامهای عالی مملکتی، نمونههایی از تروریسم دولتی است.
برایان جنکینس که از خبرنگاران مشهور در معضل تروریسم است از تروریسم دولتی به عنوان «جنگ از طریق قائم مقام» یاد میکند. وی میگوید: «این کشورها (پیروان تروریسم دولتی) بر محدودیتهای جنگهای متعارف واقفاند. بنابراین ترجیح میدهند از امکانات سازمانهای تروریستی، که خود راساً آنها را ایجاد کردهاند یا تغذیه مالی آنها را بر عهده دارند، برای تهدید دشمن یا اخلال در ثبات سیاسی و اقتصادی آن کشور یا ایجاد بیثباتی سیاسی و اقتصادی در آن مملکت بهره گیرند.» جنکینس معتقد است که این شکل از تروریسم به سرمایهگذاری بسیار ناچیزی نیاز دارد (بسیار کمتر از یک جنگ متعارف)، دشمن را از پای میاندازد و میتوان ارتباط با آن را (در مجامع بینالمللی) به طور کلی منکر شد.
http://terrorism.about.com/od/whatisterroris1/a/StateTerrorism.htm
ایران؛ قربانی تروریسم
درتقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران هشتم شهریور مصادف با سالروز انفجار دفتر نخست وزیری به دست منافقان و شهادت مظلومانه دو مجاهد نستوه و چهره مؤثر و همیشه زنده انقلاب اسلامی یعنی شهیدان رجایی، رئیس جمهور و باهنر نخست وزیر و تنی چند از همراهان آن ها با عنوان «روز مبارزه با تروریسم» است. این اقدام تروریستی که به دست عوامل ضد انقلاب وابسته به سازمانهای جاسوسی غرب با هدف مقابله با اراده انقلابی ملت بزرگ ایران و فروپاشی نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران انجام شد، که در میان سایر عملیات های تروریستی در قبال مقامات عالیرتبه یک کشور، کم سابقه بود.
حقیقت کتمان ناپذیر این است که امروزه تروریسم به یکی از ابزارهای اصلی نظام سلطه برای گسترش و تقویت وتحکیم و تثبیت سلطه و حاکمیت خویش در سراسر جهان تبدیل شده است. بنابراین باید تأکید کرد که هدف قدرت های سلطه طلب غربی به ویژه آمریکا، همچنان که به مناسبت های گوناگون در توجیه تجاوزات نظامی و فرامرزی خود علیه سایر ملت ها و دولت ها همچون افغانستان و عراق و اکنون در سوریه ادعا کرده اند، مبارزه با تروریسم و آنچه که جنایت بر علیه بشریت نامیده اند نیست. زیرا آمریکا و رژیم صهیونیستی نزد افکار عمومی و سازمانهای حقوق بشری از مهمترین رژیم های حامی تروریسم هستند. به همین علت نمی توان باور داشت که تروریست هرگز نمی تواند با تروریسم مبارزه کند. همچنین محور آمریکایی- صهیونیستی و سازمان های جاسوسی آنان که منشأ و سرچشمه بسیاری از اقدامات شوم تروریستی در جهان هستند تحت هیچ شرایطی نمی توانند عنوان مبارزه با تروریسم را با خود یدک بکشند، و در افکار عمومی جهان و ملل دنیا به ویژه کشورهایی در زمره قربانیان اصلی تروریسم، قابل پذیرش باشند.
http://www.mostazafin.tv/video/3493/
نامه رهبر انقلاب به جوانان اروپا و مساله تروریسم دولتی
« حامیان آشکار و شناختهشدهی تروریسم تکفیری، علیرغم داشتن عقبماندهترین نظام های سیاسی، همواره در ردیف متّحدان غرب جای گرفتهاند، و این در حالی است که پیشروترین و روشنترین اندیشههای برخاسته از مردمسالاریهای پویا در منطقه، بیرحمانه مورد سرکوب قرار گرفته است. برخورد دوگانهی غرب با جنبش بیداری در جهان اسلام، نمونهی گویایی از تضاد در سیاست های غربی است. چهرهی دیگر این تضاد، در پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل دیده میشود. مردم ستمدیدهی فلسطین بیش از شصت سال است که بدترین نوع تروریسم را تجربه می کنند. اگر مردم اروپا اکنون چند روزی در خانههای خود پناه می گیرند و از حضور در مجامع و مراکز پرجمعیّت پرهیز میکنند، یک خانوادهی فلسطینی دهها سال است که حتّی در خانهی خود از ماشین کشتار و تخریب رژیم صهیونیست در امان نیست. امروزه چه نوع خشونتی را میتوان از نظر شدّت قساوت با شهرکسازیهای رژیم صهیونیست مقایسه کرد؟» http://farsi.khamenei.ir/keyword-content?id=1230
نلسون ماندلا در لیست تروریستی آمریکا
نام برنده جایزه صلح نوبل و سمبل آزادی در جهان در لیست تروریستی ایالات متحده آمریکا قرار دارد و وی برای ورود به این کشور نیازمند گرفتن اجازه خاص از دولت آمریکا است. در جریان مبارزه علیه رژیم آپارتاید در سال های 70 و 80 میلادی، کنگره ملی آفریقا –حزب حاکم آفریقای جنوبی در حال حاضر- توسط رژیم آپارتاید به عنوان گروهی تروریستی شناخته می شد و بسیاری از کشورها از جمله آمریکا این گروه را در لیست گروه های تروریست قرار دادند. با توجه به عدم حذف نام این گروه از لیست تروریستی تاکنون، نلسون ماندلا و بقیه اعضای این حزب هنوز نیازمند به گرفتن اجازه از وزارت امور خارجه آمریکا برای ورود به این کشور هستند. http://www.nbcnews.com/news/other/us-government-considered-nelson-mandela-terrorist-until-2008-f2D11708787
آیا آمریکا واقعا در مبارزه با تروریسم جدی است؟
کریستوفر بلک وکیل جرائم بین المللی مستقر در کانادا تلاشی انجام داده است در راستای تجزیه و تحلیل دروغ هایی که در ورای شعار «مبارزه با تروریسم آمریکا» توسط دولت این کشور پس از حملات 11 سپتامبر 2001 مطرح شد و در نهایت به این نتیجه دست یافته که این شعار چیزی جز تلاش برای به دام انداختن مردم دنیا در «ماتریس دروغ و فریب که دنیای مدرن امروزی بر اساس آن تعریف می شود نیست.» بلک طی مقالهای در پایگاه اینترنتی «نیو ایسترن آتلوک»، نوشت: «ما گفتهایم جنگ میان دولت ها به اتمام رسیده است و اکنون در حال جنگ علیه تروریسم هستیم و تروریسم یک اقدام، یک تاکتیک، یک استراتژی و یک روش است نه یک شخص، گروه یا یک کشور. چگونه می توان علیه یک روش جنگی به مبارزه پرداخت.» بلک در ادامه تاکید کرد: «اما آنها میخواهند که ما با یک روش بجنگیم و هرگز سوالی در مورد دلیل و جزئیات جنگ نپرسیم. به نظر می رسد این موضوع دیگر از هیچ اهمیتی برخوردار نیست. آن ها به ما میگویند تا در مورد دلیل حوادثی که رخ میدهد نگران نباشیم و تنها به چگونگی آن رخداد اهمیت دهیم.» این وکیل کانادایی با اشاره به عباراتی که توسط جرج دبلیو بوش در زمان حملات تروریستی سال 2001 بیان شد، میگوید: «مردم به دانستن این نکته نیاز ندارند که چرا تروریست ها وجود دارند یا آنها چه کسانی هستند و انگیزه آنها از انجام اعمال تروریستی چیست و یا حتی اینکه آیا آن ها واقعا وجود دارند. مردم تنها به این که آن ها تروریست هستند اهمیت میدهند.» این نویسنده کانادایی معتقد است که: «مبارزه آمریکا علیه تروریسم در واقع مبارزه این کشور علیه تمام دنیا محسوب میشود.»
http://sputniknews.com/world/20160620/1041604537/war-terror-lies.html
آمریکا قربانی ترور است یا مسلمانان قربانی آمریکا؟
. تا این موقع از سال، احتمال اینکه امریکاییها بهخاطر مسلمانبودن کشته شوند، بیشتر از این بوده که مسلمانان آنها را بکشند. از هر یکمیلیون مسلمان امریکایی، یک نفر بهخاطر نفرت آمریکاییهای غیرمسلمان از باورهای او کشته میشود؛ در مقابل، یک نفر از هر هفدهمیلیون امریکایی بهدست ستیزهجویان مسلمان کشته شدهاند. خوشبختانه هر دو نوع خشونت بهشکلی باورنکردنی نادرند. در یک جمعیتِ تقریباً سهمیلیوننفری از امریکاییهای مسلمان، سه دانشآموز بهدست همسایهشان به قتل رسیدند. بنا بر گزارشها ظاهراً قاتل نمیتوانسته روسری را روی سر زنها تحمل کند. از میان ۳۱۹میلیون امریکایی غیرمسلمان، نوزده نفر در چتانوگا و سان برناردینو بهدست حامیان دولتِ خودخواندۀ اسلامگرا کشته شدند. به یاد و خاطرۀ این قربانیان بیاحترامی نمیشود اگر اشاره کنیم که آنها بهطور چشمگیری کمتر از چهاردههزار امریکاییای هستند که هرساله به قتل میرسند. میزان این کشتهشدگان تقریباً یک نفر از هر ۲۴هزار نفر است. از میان تمام تهدیدهای امنیت عمومی در امریکا، خشونت ایدئولوژیک بخش کوچکی را به خود اختصاص داده است. با اینحال برای بسیاری از امریکاییها آمارها مهم به نظر نمیرسند. آنها بیشتر روی نوع خاصی از خشونت متمرکز شدهاند که نامش را تروریسم اسلامی میگذارند، در حالی که توجهی به نادر بودن آن نمیکنند. طبق گفتۀ مقامات امریکایی داعش اکنون حدود دو سال است که امریکاییهای مسلمان را به خدمت میگیرد. داعش در این مدت موفق شده است چندده نفر را ترغیب کند که برای مبارزه به سوریه و عراق بروند. بهگزارش وزارت دادگستری امریکا، در پاییز امسال تقریباً شصت امریکایی بهخاطر تلاش برای رفتن به این مناطق، دستگیر شدند و بیش از دوازده نفر در ارتباط با توطئه علیه امنیت داخلی دستگیر شدند. طبق شمارش من چیزی حدود هشت نفر طی حملاتی که بهتحریک داعش شکل گرفتند، در امریکا کشته شدند. داعش از ناچیزبودن این عدد خشمگین است. مجلۀ آنلاین آنها دابق سرزنش میکند که مسلمانانِ منحرفِ غرب، چگونه بت دمکراسی را میپرستند و بهدنبال ترسیم تصویری صلحآمیز از اسلاماند که همزیستی با همه را به مسلمانان میآموزد.
http://www.huffingtonpost.com/charles-kurzman/america-hostage-to-terrorism_b_8814088.html
تحلیل گزارش سالانه مبارزه با تروریسم وزارت خارجه آمریکا
"تیری میسان" خبرنگار و کارشناس سرشناس فرانسوی که جزء اولین افرادی بود که به ساختگی بودن حملات 11 سپتامبر توسط دولت آمریکا اشاره کرد در گزارشی در خصوص گزارش گزارش سالانه وزارت خارجه آمریکا درباره تروریسم می نویسد: وزارت خارجه آمریکا گزارش سالانه "تروریسم در جهان" را روز 30 آوریل سال جاری میلادی منتشر کرد. از نظر سازمان ملل تروریسم همان تعریفی را دارد که «الکس پی اشمیت» ارائه داده است: تروریسم روشی از مبارزه است که در آن از قربانیان نمادین یا اتفاقی به عنوان هدف ابزاری خشونت استفاده می شود. این قربانیان ابزاری، غالبا دارای ویژگی های گروهی یا طبقاتی مشترکی هستند که معیار انتخاب آنان به عنوان قربانی است. به خاطر سابقه استفاده از خشونت در مقابل یک گروه یا طبقه مشخص، سایر اعضای گروه نیز همواره در ترس به سر می برند.این گروه یا طبقه که امنیتشان از سر عمد مورد تهدید قرار گرفته است، در معرض ترور قرار دارند. قربانیان خشونت از طرف اغلب ناظرین که شاهد موضوع هستند به دلیل شقاوت و بی رحمی موجود در ترور و به دلیل زمان آن(مثلا این که در زمان صلح اتفاق می افتد)یا مکان آن(این که در میدان جنگ واقع نمی شود)کاملا غیر قابل قبول و نامعقول تلقی می گردد.این اعمال تروریستی مخاطبینی فراسوی اهداف تروریسمی پیدا می کنند. هدف این روش غیر مستقیم مبارزه، تغییر روش ها و ایده های مخاطبین است که درصدد است تغییری مثلا در دولت یا در افکار عمومی ایجاد کند و نهایتا تروریست ها بتوانند به اهداف کوتاه مدت یا بلندمدت خود برسند»
اما از سال 2004، قانون آمریکا ترویسم را بعنوان «خشونت با انگیزه سیاسی، قصد قبلی که توسط گروههای محلی و یا سازمانهای مخفی علیه اهداف غیرمبارز صورت می گیرد، تعریف می کند.» هدف این تعریف، محکوم کردن مقاومت در مقابل استعمارگری یا امپریالیسم و مبرا کردن جرایمی است که توسط دولت استعمارگر اسرائیل و کشورهای امپریالیست غربی که آمریکا در صدر آن قرار دارد، می باشد. این تعریف، مقاومت را شبیه به تروریسم می داند. قبل از جنگ جهانی دوم، واژه «مقاومت» به مفهوم نیروهای استبدادی بود که مخالف پیشرفت بودند اما بعد از جنگ جهانی دوم، این واژه به مفهوم «هرگونه حرکتی که مخالف اشغال یک کشور توسط نیروهای خارجی باشد» و در اشاره به مقاومت فرانسه مقابل یاران نازی و مقامات نظامی و غیرنظامی آلمان ها بود.
......................................................
پژوهش خبری صدا و سیما