پخش زنده
امروز: -
با بررسی آخرین سند منتشر شده درباره استراتژی امنیت ملی آمریکا که در سال 2015 منتشر شده برخی ابعاد و ریشه های دشمنی آمریکا با ایران قابل تبیین است.
1. در بخش «مقدمه اوباما بر این سند»:
الف/ هر راهبرد موفقی برای حصول اطمینان از امنیت مردم آمریکا و پیشبرد منافع امنیت ملی کشور باید با این حقیقت غیرقابل انکار شروع شود که آمریکا باید رهبری کند. رهبری قوی و مستمر آمریکا برای نظم بین المللی مبتنی بر قانون، ضروری است که عامل پیشبرد شکوفایی و امنیت جهانی و همچنین حقوق بشر و کرامت انسانی برای همه انسانها باشد. سوال مطرح هرگز این نبوده است که آیا آمریکا باید رهبری کند یا خیر بلکه سوال مطرح این است که آمریکا چگونه این کار را انجام بدهد.
ب/ ما آمریکاییها همواره اختلاف های خودمان را خواهیم داشت اما آنچه ما را متحد میکند، اجماع ملی است مبنی بر اینکه رهبری جهانی آمریکا، همچنان اجتناب ناپذیر است. ما از مسئولیتها و نقش استثنایی خود در شرایطی استقبال میکنیم که بیش از هر زمان دیگری به قابلیتها و مشارکتهای بیبدیل ما نیاز است .
2. در بخش «مقدمه سند»:
الف/ این سند، الگویی از رهبری آمریکا را پیش میبرد که در بنیادهای قدرت فناوری و اقتصادی آمریکا و ارزش های ملت آمریکا ریشه دارد.
ب/ این سند بار دیگر بر نقش رهبری آمریکا در نظم بین المللی مبتنی بر قانون تاکید میکند یعنی همان نظمی که بهترین نمود آن وقتی است که از طریق سازمان های بین المللی و منطقهای کارآمد و دولت های مسئولیت و شهروندان توانمند شده باشد.
ج/ ما هدایت تلاش های بین المللی را برای متوقف کردن اشاعه تسلیحات هستهای برعهده داشتیم و ازجمله کارهایی که در این زمینه انجام دادیم تقویت رژیم تحریم های بین المللی بیسابقه برای پاسخگوکردن ایران بخاطر عمل نکردن به تعهدات بین المللیاش بود. البته در کنار این کار به تلاش های دیپلماتیک ادامه دادیم که همین حالا نیز سبب متوقف شدن پیشرفت برنامه هستهای ایران شده و این برنامه را در ابعاد کلیدی به عقب رانده است... باهمه این اوصاف، هنوز هم انبوهی از چالشها وجود دارد که به رهبری مستمر آمریکا نیاز دارد.
3. در بخش «امنیت»:
الف/ وظایف ما به مرزهای ما محدود نمیشود... هیچ جایگزینی برای رهبری آمریکا، خواه در مواجهه با تهاجم، در ایجاد ارزشهای جهانی، یا در خدمات یک آمریکای امنتر، وجود ندارد.
4. در بخش «تقویت امنیت داخلی»:
الف/ مادامی که سلاحهای هستهای وجود دارد، آمریکا باید در منابع لازم برای حفظ یک بازدارندگی هستهای امن، ایمن و موثر -- بدون آزمایش آن -- که ثبات راهبری را حفظ میکند سرمایه گذاری کند.
ب/ ما تصریح کردهایم که ایران باید به تعهدات بین المللی خود عمل کند و نشان دهد که برنامه هستهای این کشور کاملا صلح آمیز است. برنامه تحریمهای ما نشان داده است که جامعه بین المللی میتواند و خواهد توانست آن دسته از کشورهایی را که به تعهدات خود عمل نمیکنند به پاسخگویی وادار کند، و این تحریمها در عین حال فضایی را برای حل و فصل دیپلماتیک باز میکند.
4. بخش «کامیابی»:
الف/ حفظ توانمندی رهبری ما به شکل گیری یک نظام اقتصادی جهانی نوظهور بستگی دارد که همچنان بازتابی از منافع و ارزش های ما باشد. نظام قانون بنیان ما برغم موفقیت ها اکنون با الگوهای بدیل کمتر آزاد در رقابت است. افزون بر آن، مصرف کننده آمریکایی نمی تواند تقاضای جهانی را تقویت کند. رشد باید متوازن تر شود. برای مواجهه با این چالش، ما باید در استفاده از توان اقتصادی خود برای تنظیم و معرفی مقررات راهنمای جدید، تقویت مشارکت های خود، و تشویق توسعه جامع، راهبردی عمل کنیم. ما از طریق سیاست های خود در زمینه تجارت و سرمایه گذاری، جهانی سازی را چنان شکل خواهیم داد که به نفع کارگران آمریکایی باشد.
ب/ ما با تلاش برای برقراری و اجرای مقررات از طریق نهادهای بین المللی و ابتکارات منطقه ای و با پرداختن به چالش های نوظهور مانند بنگاه های اقتصادی دولتی و حمایت گرایی دیجیتال ترتیبی خواهیم داد که نظام تجاری جهانی فردا با منافع و ارزش های ما سازگار باشد. بازارهای آمریکا و فرصت های آموزشی آمریکا به نسل بعدی از کارآفرینان جهانی کمک خواهد کرد تحرک را در رشد یک طبقه متوسط جهانی حفظ کند.
5. در بخش «مقابله پایدار با خطر تروریسم»:
الف/ ما همزمان، سرگرم همکاری با طرفهای خود هستیم تا «مخالفان میانه روی» سوریه را آموزش دهیم و تجهیز کنیم تا وزنهای تعادل بخش در برابر دولت اسد باشند.
6. در بخش «راهبرد امیت ملی 26»:
الف/ ما در حال سرمایهگذاری برای افزایش تواناییهای اسرائیل، اردن و همکاران (حاشیه) خلیج فارس خود هستیم تا بتوانیم از تهاجمات جلوگیری کنیم و در همین حال به تعهد تزلزل ناپذیر خود به (حفظ) امنیت اسرائیل ادامه دهیم که شامل حفظ برتری کیفی نظامی آن است.
7- در بخش «نظم بین المللی»:
الف/ نظام بین المللی جهان امروز در حال حاضر به شکل گسترده ای بر منبای ساختار قانون بین المللی، اقتصاد و نهادهای سیاسی و همچنین بر مبنای همپیمانی و مشارکت هایی است که آمریکا و کشورهای هم عقیده با آن بعد از جنگ جهانی دوم ایجاد کرده اند. این ساختار بین المللی با رهبری مداوم آمریکا به مسیر خود ادامه داده است. این سیستم به خوبی در طول هفتاد سال گذشته در خدمت ما بوده است و همکاری های بین المللی را تسهیل کرده و تشریک مساعی ها و مسئولیت پذیری ها را توسعه داده است. این سیستم به ما کمک کرده است که از دوران جنگ سرد عبور کنیم و موجی از دمکراتیزه سازی را رهبری و هدایت کنیم.
ب/ همزمان هزینه های متناسبی را به طرف های مهاجم تحمیل خواهیم کرد. تحریم های هدفمند اقتصادی همچنان ابزاری موثر برای تحمیل هزینه به بازیگرانی است که غیرمسئولانه عمل می کنند و دست به تجاوز نظامی می زنند یا به شکل غیرقانونی سلاح های کشتار جمعی را توسعه می دهند یا قوانین بین المللی و هنجارهای و صلح را مورد تهدید قرار می دهند. ما تحریم های چندجانبه را از جمله از طریق سازمان ملل پیگیری خواهیم کرد. اما اگر ضروری باشد به شکل یکجانبه هم در این خصوص عمل خواهیم کرد.
8. در بخش «نتیجه گیری»:
الف/ راهبرد امنیت ملی، بینش و بصیرتی برای تقویت و نگهداری از رهبریت آمریکا در این قرن، که هنوز جوان و نوپا است، به دست میدهد. آن (راهبرد امنیت ملی) عزم و نویدِ قدرت آمریکا را شفاف و روشن میسازد. هدفِ آن، پیشبرد منافع و ارزشهای ما، با برنامههای مشخص و از موضع قدرت است.
ب/ ما تمام این کارها و حتی بیشتر از آن را با کمال اطمینان به این موضوع انجام میدهیم که سامانههای بینالمللی که ما رهبریت خلق آن را درپی پایان یافتن جنگ جهانی دوم برعهده گرفتیم، کماکان به آمریکا و جهان بخوبی خدمت خواهد کرد. این دستورالعملی بلندپروازانه، اما قابل دستیابی است.
ج/ یکی از عناصر محوری قدرتِ ما، اتحاد ما و همچنین اطمینانمان به این موضوع است که رهبریِ آمریکا در این قرن، مانند قرنِ گذشته، همچنان ضروری و اجتناب ناپذیر باقی خواهد ماند.
پژوهش خبری//