همجواری سه استان بزرگ خراسان رضوی، خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان با افغانستان، فرصت بزرگ و خوبی برای توسعه روابط اقتصادی و تجاری با این کشور است.
به گزارش سرویس پژوهش خبرگزاری صدا وسیما: رابطه با دولت افغانستان و نوع روابطی که ایران باید با آن داشته باشد، صرفنظر از اینکه چه جریانی در افغانستان حاکم است، به واسطه همسایه بودن واجد اهمیت است.
طالبان بخشی از مردم افغانستان است، بنابراین نباید تحولات افغانستان را سیاه و سفید دید. از سویی همجواری سه استان پهناور کشورمان شامل استان های خراسان رضوی، خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان با افغانستان و همچنین وجود پیشینه و اشتراکات فرهنگی، دینی و مذهب فی مابین دو کشور فرصت مناسبی را برای توسعه همه جانبه و به ویژه اقتصادی فراهم کرده است. گفتنی است مرز مشترک ایران و افغانستان از ذوالفقار در شمالیترین نقطه تا ملک سیاه کوه جنوبیترین نقطه آن با درازای ۹۴۵ کیلومتر در کناره جاده ۹۹ ایران کشیده شدهاست.
طرح مسئله
یکی از پیشرانهای بزرگ توسعه اهمیت به کشورهای همجوار و منطقه، می باشد و در این میان همسایه شرقی کشورمان، افغانستان، با داشتن قریب به هزار کیلومتر و همجواری با سه استان بزرگ کشور از جایگاه ویژهای برخوردار است. در این میان مرز ۳۳۱ کیلومتری خراسان جنوبی با افغانستان، ظرفیت خوبی را برای توسعه ایجاد میکند. گفتنی است پایانه مرزی ماهیرود یکی از پایانههای تجاری بزرگ کشور است که در زمان شیوع کرونا نه تنها فعالیت این پایانه تعطیل نشد، بلکه ۲ هزار و ۸۴۸ هزار تن کالا نیز از طریق این پایانه صادر شد. استقرار پایانه مرزی ماهیرود به عنوان یک الگوی موفق بیانگر این است که در سایر شهرستانهای مرزی هم میتوان بازارچههای فعال و موفق داشت.
همجواری استان فراه افغانستان با استان خراسان جنوبی این فرصت را ایجاد میکند تا محصولاتی که در این استان تولید میشود به بهترین شکل بتواند از مجرا و مسیر افغانستان بازار صادراتی خود را در آن کشور و بلکه کشورهای دیگر پیدا کند. همچنین استان خراسان رضوی با افغانستان ۳۰۰ کیلومتر مرز مشترک دارد و گذرگاه مرزی دوغارون در این استان، ۶۰ درصد تجارت ایران و افغانستان را عهده دار است. از سویی استان سیستان و بلوچستان نیز به عنوان پهناورترین استان در ناحیه جنوب شرق کشور با کشور افغانستان ۵/۲۸۸ کیلومتر مرز مشترک دارد، یعنی معادل یک سوم از کل مرز ایران با افغانستان. مرز میلک در سیستان بلوچستان سومین پایانه تجاری بین ایران و افغانستان است که فعال است. البته گفتنی است این پایانه که به دلیل تحولات نزدیک به مرز تا فراهم شدن شرایط امن، بسته شده بود، از نیمه مرداد ماه سال جاری (۱۴۰۰) بازگشایی شد.
معادن و منابع طبیعی افغانستان
افغانستان از ذخایر ارزشمند مواد کانی و معادن مختلف بهرهمند است، اما فقدان ثبات سیاسی و اقتصادی باعث شده تا این کشور نتواند از این ظرفیت عظیم برای تولید ثروت و رفاه بهره گیرد. برآورد می شود این کشور ۳۸ میلیون نفری دارای بیش از ۲.۲ میلیارد تن سنگ آهن، ۱.۳ میلیارد تن سنگ مرمر و ۱.۴ میلیون تن مواد معدنی کمیاب است.
منابع طبیعی
افغانستان بیش از یک تریلیون دلار منابع معدنی دست نخورده دارد. وجود این منابع معدنی ارزشمند و نیاز این کشور به خام فروشی یکی از دلایل اصلی رقابت قدرت های جهانی در جهت تسلط بر این کشور است. شایان ذکر است اکتشاف منابع جدید معدنی و همچنین هیدروکربنی، همچنان در افغانستان ادامه دارد.
منابع معدنی دست نخوردهای که کشف شده اند منبع: اندیشکده جریان، گروه شبه قاره
فلزات با ارزش
آهن فراوانترین فلز ارزشمند افغانستان است. مجموع ذخایر سنگ آهن این کشور ۲.۲ میلیارد تن برآورد شده که افغانستان را در بین ۱۰ کشور برتر در زمینه استخراج آهن قرار داده است. معدن حاجیگک واقع در کوهستان بامیان، دارای بزرگترین ذخایر سنگ آهن در منطقه با ۱.۷ میلیارد تن سنگ معدنی با عیار بالا است. همچنین تخمین زده می شود که این کشور دارای ۱۸۳ میلیون تن ذخایر آلومینیوم است که عمدتاً در ولایتهای بدخشان و قندهار یافت میشود. افغانستان همچنین ۲، ۶۹۸ کیلوگرم ذخایر طلا در دو کمربند اصلی بدخشان در جنوب غربی تا تخار و غزنی در جنوب غربی تا زابل دارد. با این مقدار طلا می توان حداقل ۳۰۰۰۰۰ سکه هر کدام به وزن هشت گرم ضرب کرد.
مصالح ساختمانی
افغانستان هشتمین کشور کوهستانی جهان است که دسترسی به بسیاری از مناطق آن را دشوار کرده است. هیمالیا هندوکش در شمال شرقی کشور محصور در خشکی است و حاوی مواد معدنی و سنگ های مختلف از جمله مرمر، سنگ آهک و ماسه است که استفاده گستردهای در ساخت و ساز دارد. این کشور ۱.۳ میلیارد تن سنگ ساختمانی تزیینی دارد. سنگ آهک و ماسه انواع متداول سنگهای رسوبی هستند که به طور گسترده در ساختمان سازی استفاده میشوند.
مس، لیتیوم، عناصر خاکی کمیاب
افغانستان از نظر تاریخی یکی از برترین منابع جهان برای لاجورد، زمرد و یاقوت سرخ بود. بیشتر سنگهای قیمتی در شمال شرقی کشور یافت میشوند. افغانستان دارای ۱.۴ میلیون تن مواد معدنی کمیاب از جمله لیتیوم، اورانیوم و بسیاری مواد نایاب دیگر است. یکی از بزرگترین ذخایر مواد معدنی خاک کمیاب را میتوان در خانشین در استان هیرمند یافت. این کشور همچنین دارای ۱۵۲ میلیون تن باریت است، یک ماده معدنی بی رنگ که معمولاً در صنعت نفت و گاز در حفاری استفاده می شود. دولت افغانستان در گزارش خود در سال ۲۰۱۷ ثروت این کشور در حوزه منابع و معادن را به انضمام سوختهای فسیلی تا ۳ هزار میلیارد دلار تخمین زد. تقاضا برای لیتیوم که در ساخت باتری خودروهای برقی، گوشیهای همراه و لپتاپ استفاده میشود، قابل مقایسه با قبل نیست.
تقاضای لیتیوم در سطح جهان در حال حاضر سالانه ۲۰ درصد افزایش مییابد؛ در سالهای گذشته این نرخ، ۵ تا ۶ درصد بود. در گزارشی از وزارت دفاع آمریکا، از افغانستان به عنوان "عربستان سعودی ِلیتیوم" نام برده شده است؛ یعنی همان جایگاهی که عربستان از نظر منابع و ثروت نفت در جهان دارد.
در این گزارش تخمین زده شده که منابع افغانستان به اندازه منابع بولیوی است. بهبود وضعیت اقتصادی جهان با فروکش کردن همهگیری کرونا بر تقاضای جهانی برای مس هم تأثیرگذار بوده است: سال گذشته (۲۰۲۰) این تقاضا تا ۴۳ درصد افزایش یافت. بیش از یکچهارم از ثروت برآوردشدهی آینده افغانستان در حوزه معدن و منابع، میتواند با بهرهبرداری از منابع مس به حقیقت بپیوندد.
در سالهای حضور نیروهای ائتلاف به سرکردگی آمریکا در افغانستان از حضور فعال شرکتها و نهادهای جمهوری اسلامی در پروژههای فنی، مهندسی و سرمایهگذاری جلوگیری میشد که اکنون این موانع برطرف شدهاند.
تاثیر و تاثر چالشهای امنیتی بر روابط اقتصادی دو کشور
حضور و نفوذ گروههای وهابی- تکفیری نظیر داعش و همچنین قاچاق مواد مخدر از جمله مسائل امنیتی بین ایران و افغانستان است. افغانستان بازار خوبی برای کالاهای ایران به شمار میرود و همچنین همکاریهای اقتصادی دو کشور و فعالیت شرکتهای خصوصی در افغانستان حائز اهمیت است. به باور کارشناسان بازار افغانستان بیشترین تمایل را نسبت به کالاهای ایرانی دارد؛ چرا که:
اولاً مسیر کوتاهتر و هزینه حملونقل کمتر میشود.
ثانیا کیفیت کالاها نسبتاً بالا است.
ثانیاً از طریق بندر چابهار، روابط اقتصادی و صادرات و واردات افغانستان تسهیل میشود که امتیاز بزرگی برای کابل است و آن را از وابستگی به بندر کراچی تا حد زیادی رها میکند. مجموعه این شرایط، همکاریهای تجاری و اقتصادی را به نفع ایران و افغانستان سازماندهی میکند.
حال آنکه تقویت و ثبات مناسبات اقتصادی کشورهای یک منطقه، تا حد زیادی منوط به رفع چالش های امنیتیِ آنان است. این مهم، درخصوص تعاملات بازرگانیِ ایران و افغانستان نیز که در منطقهای تنش زا واقع شده اند، صدق می کند. مهمتر آنکه، ایران با وجود موانع امنیتیِ منطقهای و فرامنطقه ایِ کنونی، توانسته در بازار این کشور نفوذ بسیاری یابد. با این حال، روابط اقتصادی فعلیِ دو کشور، به شدت از چالش های غالباً امنیتی شده تأثیر پذیرفته است. در فضای منطقهای که ایران و افغانستان در آن واقع شده اند، بهتر می توان از اهمیت رابطهی متقابل امنیت و اقتصاد سخن گفت؛ زیرا تعاملات تاریخیِ دو کشور در عرصهی اقتصادی، به شدت از تحولات و پویشهای امنیتی در سطوح مختلف ملّی و فراملّی، تأثیر پذیرفته است. با وجود موانع گسترده امنیتی و فرازونشیب های فراوان مناسبات اقتصادی تهران-کابل طی یک ونیم دهه گذشته، در حال حاضر، ایران به بزرگترین صادرکننده کالا به افغانستان مبدل شده، که با تقریباً یک پنجم واردات افغانستان در سال های ۲۰۱۵، ۲۰۱۶، و ۲۰۱۷ از کشورهایی، چون هند و پاکستان، پیشی گرفته است.
صادرات ایران به افغانستان در سال ۲۰۰۶ از ۵۱۵ میلیون دلار به ۲، ۴۵۸، ۷۷۵، ۵۰۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶ رسید. (رشد ۵ برابری). در مقابل، صادرات افغانستان به ایران طی این سال ها، رشد دوبرابری داشته است. واردات از افغانستان در سال ۲۰۰۶ در حدود ۸/۸ میلیون دلار بوده و در سال ۲۰۱۶ به ۲۰ میلیون دلار و در سال های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ (۱۳۹۹) به ۲۳۰۵۵۵۷۴۴۷ رسیده است. کل صادرات افغانستان در سال ۲۰۱۹ نیز بالغ بر ۲.۲۴ میلیارد دلار، شامل سه دسته عمده فلزات گرانبها، میوه و آجیل و سبزیجات بوده است.
جمع بندی
همجواری سه استان بزرگ خراسان رضوی، خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان با افغانستان، فرصت بزرگ و خوبی برای توسعه روابط اقتصادی و تجاری با این کشور است. افغانستان کشوری محصور در خشکی است و بندر ترانزیتی چابهار در واقع نزدیکترین و به صرفهترین راه به مرکز افغانستان برای صادرات و واردات کالاهای استراتژیک خود از جمله سنگهای طبیعی و معدنی محسوب میشود.
هرچند تحریمهای ظالمانه امریکا علیه ایران و دو دهه اشغالگری این کشور در افغانستان و در پی آن بی ثیاتی سیاسی، اجتماعی و امنیتی، همواره عامل بازدارنده در این راستا محسوب شده و می-شود، لیکن پیشینه دو کشور و اشتراکات فرهنگی به علاوه داشتن مرز طولانی با همسایه شرقی از مهمترین دلایل نگاه خاص جمهوری اسلامی ایران با این کشور جدای از فضای سیاسی امنیتی حاکم در افغانستان است. لیکن جدای از موانع فرامنطقه ای، نبود زیرساختهای مناسب از یک سو و فقدان اراده قوی جهت تسریع در رفع موانع فی مابین دو کشور از سوی دیگر را می توان از دلایل عدم رونق اقتصادی و بهره مندی از ظرفیت های موجود برشمرد.
بی تردید شرط سرمایهگذاری در هر کشور از جمله افغانستان امنیت و ثبات همراه با عزم و اراده استفاده از منابع و سرمایههای طبیعی با ایجاد یک سیستم کارآمد بهرهبرداری از معادن از ضروریات است.
پژوهشگر: فرشته مقدم