پخش زنده
امروز: -
اتحادیه اروپا از یک سو نگران تداوم بیثباتی و یا حتی وقوع جنگ داخلی در افغانستان است و از سوی دیگر با اخراج آمریکا از افغانستان، حضور و نفوذ روسیه و چین در منطقه را مطابق منافع خود ارزیابی نمیکند.
به گزارش سرویس پژوهش خبرگزاری صدا وسیما: ”آنچه در افغانستان روی داد، فاجعه بود و هیچ کسی فکر نمیکرد طالبان با این سرعت، کنترل افغانستان را در دست بگیرد“. این بخشی از سخنان «جوزپ بورل»، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا است که نشان میدهد این اتحادیه در قبال تحولات افغانستان کاملا گیج و سردرگم شده است.
نحوه خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان و تحولات پر شتاب پس از آن نشان داد آمریکا و متحدانش در ناتو به هیچ کدام از اهداف مورد نظر خود در افغانستان دست پیدا نکردند. این یک شکست بزرگ برای اردوگاه غرب بود. گروه طالبان (۱۵ اوت/۲۴ مردادماه) بعد از خروج «اشرف غنی»، رئیسجمهور سابق افغانستان وارد شهر کابل شد. والاستریتژورنال، ورود نیروهای طالبان را به منزله خاتمه تلاشهای ۲۰ ساله آمریکا و دیگر کشورهای غربی برای «بازسازی افغانستان به شکل یک دموکراسی مدرن» دانسته است. به گفته بورل قدرت گرفتن طالبان در افغانستان بزرگترین اتفاق ژئوپولتیک برای اروپا پس از الحاق شبهجزیره کریمه به خاک روسیه در سال ۲۰۱۴ محسوب میشود.
به قدرت رسیدن طالبان
شاید بتوان این توئیت نخست وزیر اسلوونی را که سقوط افغانستان به دست طالبان "بزرگترین شکست تاریخ ناتو است"، به عنوان شاه بیت احساس امروز اروپا از موقعیت افغانستان در نظر بگیریم. در چند سال اخیر شاهد تغییری مهم در راهبردهای اروپا و آمریکا در مواجهه با مسئله افغانستان بوده ایم. نخست آنکه طالبان از منظر پایگاه اجتماعی اش در افغانستان حذف شدنی نیست، ضمن آنکه تسلطش بر افغانستان نیز پر مخاطره است. در نتیجه تنها گزینه باقی مانده، مهار طالبان از مسیر به شراکت فراخوانده شدنش در سپهر سیاسی افغانستان است. واقعیت دوم آنکه عملیات ضد شورش و حتی عملیات دولت سازی غرب و ناتو در افغانستان از جمله به عللی، چون ژنوم ژئولیتیک افغانستان و برخی اشتباهات غرب پرهزینه و ناکام بوده است.
«جوزپ بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با تاکید بر لزوم درس عبرت گرفتن این اتحادیه درباره تحولات افغانستان اعلام کرد، طالبان در جنگ پیروز شد و اتحادیه اروپا چارهای جز گفتگو با آنها ندارد. وی در جمع خبرنگاران در بروکسل اعلام کرد که «اتحادیه اروپا درسهای زیادی از افغانستان بگیرد. ما باید از خود این سؤالات را بپرسیم پیامدهای ماموریت ملتسازی که با منابع بی سابقه انجام شد، اما نتایج بسیار کمی داشت چیست؟ باید بپذیریم که اشتباهاتی به ویژه در مورد ارزیابی ظرفیت نظامی ارتش افغانستان برای مقاومت در برابر حمله طالبان صورت گرفته است. همه از سقوط ارتش طی چند روز متعجب شدهاند؛ ارتشی که ما پول زیادی صرف آن کردهایم و تلاش زیادی برای آموزش دهها هزار سرباز انجام دادهایم. من فکر می کنم که حتی طالبان نیز از پیروزی خودشان شگفت زده شدهاند.»
پس از سقوط کابل و تلاش بسیاری از شهروندان افغان برای فرار به سایر کشورها، «اورزولا فون دیر لاین» رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا گفت: «اتحادیه اروپا همچنان تماسهای فنی خود با گروه طالبان را حفظ خواهد کرد، اما هیچ مذاکره سیاسی با آنان نخواهد داشت و قصد ندارد آنها را به رسمیت بشناسد.» او توضیح داد که هدف این است تا روند انتقال از افغانستان آسان شود.
اتحادیه اروپا رسما اعلام کرده است رویکرد آتی این اتحادیه در قبال طالبان بستگی به رفتار دولت این کشور دارد. هم اکنون مقامات اتحادیه اروپا بر اساس نشست «اسلوونی» مجموعهای از شرایط برای تعیین سطح تعامل اتحادیه با طالبان به عنوان حاکمان جدید افغانستان اعلام کرده اند که «احترام به حقوق بشر» و «حاکمیت قانون» از جمله مهمترین شرایط مطرح شده است. اتحادیه اروپا در پی تحولات اخیر کمکهای اختصاص یافته در زمینه توسعه به دولت پیشین افغانستان را متوقف کرد، اما وعده داد که برای سه سال آینده حدود یک میلیارد و دویست میلیون یورو کمک مالی برای این کشور در نظر گرفته است.
دولت فراگیر
یکی از مطالبات اصلی اتحادیه اروپا از گروه طالبان پس از به قدرت رسیدن تشکیل «دولتی فراگیر» بود که همه قبایل و گروه های مذهبی، زبانی و نژادی در آن نقش داشته باشند. اما تاکنون طالبان به توصیه های جهانی درباره تشکیل دولت فراگیر توجه ای نکرده و تنها رهبران و فرماندهان جنگی و پشتون را به پست های مهم دولت موقت برگزیده است.
اتحادیه اروپا روز ۸ سپتامبر (۱۷ شهریور) با صدور بیانیهای گفت که دولت جدید تشکیل شده در افغانستان توسط طالبان فراگیر نبوده و نماینده همه گروههای قومی و مذهبی مختلف این کشور نیست. این نهاد اروپایی در بیانیه خود آورده است: «با توجه به وعدههای طالبان در هفتههای گذشته امیدوار بودیم تنوع غنی قومی و مذهبی را در کابینه ببینیم، اما با تجزیه و تحلیل اولیه از لیست اسامی اعلامشده به نظر نمیرسد ترکیب دولت فراگیر و نماینده همگان باشد.» تعدادی از وزرای جدید که برخی از آنها در حکومت قبلی طالبان در سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ تاثیرگذار بودهاند در فهرست تحریمهای سازمان ملل قرار دارند. «هایکو ماس»، وزیر خارجه آلمان، با ابراز نگرانی از ترکیب دولت جدید افغانستان گفت که دلیل چندانی برای خوشبینی نسبت به شرایط افغانستان نمیبیند.
آقای ماس گفت: «اعلام دولت انتقالی بدون مشارکت گروههای دیگر و خشونت علیه تظاهرکنندگان و روزنامهنگاران در کابل نشانههایی نیست که زمینه را برای خوشبینی ایجاد کند.» فرانسه نیز گفته است عملکرد طالبان با حرفهایشان «همخوانی» ندارد. سخنگوی وزارت خارجه فرانسه در بیانیهای گفت دولت جدید افغانستان که با حضور چهرههای قدیمی طالبان تشکیل شده، «توقعات جامعه بینالملل را برآورده نکرده است.» وزرای امور خارجه همچنین بر ضرورت هماهنگی با همسایگان افغانستان از طریق بستر همکاری سیاسی منطقهایِ اتحادیه اروپا با هدف ایجاد ثبات در کل منطقه تاکید کردند.
گفتنی است هنوز هیچ یک از کشورهای جهان به طور رسمی، دولت موقت طالبان را به رسمیت نشناخته است، اما مسئولان بلندپایه طالبان گفته اند تلاش آنها برای به رسمیت شناختن دولت طالبان در جامعه بین المللی ادامه دارد.
اهمیت ژئوپلتیک آسیای میانه برای اتحادیه اروپا
مطابق مفهوم «هارتلند» ارائه شده توسط جغرافیدان انگلیسی «هالفورد مکیندر»، آسیای میانه بخشی از "محور جغرافیایی تاریخ" است که از اهمیت ژئوپلیتیکی بالا برخوردار است. همین اهمیت باعث شد تا قدرت های بزرگ تلاش کنند در این منطقه مهم نفوذ نمایند. در پی فروپاشی شوروی ناتو تلاش کرد در منطقه پیرامونی روسیه نفوذ کند، اما خیلی زود موافقت نامه های مشارکت آمریکا با تعدادی از بازیگران منطقه ای برای ساخت تاسیسات نظامی به پایان رسید. «پایگاه ماناس»، که در سال ۲۰۰۱ در قرقیزستان ساخته شده بود، در سال ۲۰۱۴ تحت فشار روسیه و چین بسته شد و در سال ۲۰۰۵، پایگاهی در ازبکستان، که حتی زودتر ایجاد شده بود، به درخواست مقامات ازبکستان بسته شد و شکست آمریکا (ناتو) در افغانستان سقوط نهایی نفوذ آمریکا در این منطقه بود.
با این حال آسیای میانه برای اتحادیه اروپا اهمیت بیشتری پیدا کرده است. در اواسط ماه ژوئن ۲۰۲۰، شورای اروپا استراتژی جدید روابط بین اتحادیه اروپا و آسیای میانه را تصویب کرد. یکی از اصلیترین دستورالعملهای سند به روز شده، تقویت امنیت در منطقه است. این امر به طور خاصی به معنی توسعه همکاری با کشورهای منطقه و افغانستان و همچنین همکاری مشترک در برنامهها و پروژههای اتحادیه اروپا است. در همین راستا «پیتر بوریان» نماینده ویژه اتحادیه اروپا در آسیای میانه پیشتر اعلام کرده بود که "ما از همکاری شرکای آسیای میانه در حفظ صلح در افغانستان و تثبیت آن حمایت میکنیم. این تعامل فرصتهای جدیدی را برای همکاری ما با آسیای میانه ایجاد میکند. " برای آسیای میانه، یک نگرش نسبتاً مبهم در مورد اتحادیه اروپا به عنوان یک ساختار فراملی که در اصطلاح فاقد قدرت سخت است وجود دارد، زیرا در بین نخبگان سیاسی آسیای میانه، طرفداران قدرت همچنان در راس هستند.
با وجودی که اتحادیه اروپا هرگز به عنوان یک بازیگر جدی در آسیای میانه در نظر گرفته نمی شود، اما بروکسل از اهمیت ژئوپلتیک آسیای مرکزی غافل نست و به دنبال توسعه روابط با کشورهای این منطقه است. با به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، اروپا تلاش دارد سیاست خود در قبال افغانستان را از طریق آسیای مرکزی پیش برد. به گزارش خبرگزاری اسپوتنیک، «جوزپ بورل»، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در پارلمان اروپا گفت: «تمام کشورهای آسیای میانه باید تماسهای دیپلماتیک ما را در کانون توجه قرار دهند. آسیای میانه به یک منطقه مهمتر و استراتژیکتر برای ما تبدیل خواهد شد. قطعا، تحولات کنونی تاثیر زیادی در این منطقه و ثبات بینالمللی بر جای میگذارد.»
نگرانی های اتحادیه اروپا
موج جدید مهاجران افغان و قاچاق مواد مخدر از جمله نگرانی های بزرگ اروپا در قبال افغانستان پس از طالبان بهشمار میرود. اتحادیه اروپا در سالهای اخیر با سیل گسترده مهاجران مواجه بوده و این مسئله باعث شده است تا برخی کشورهای اروپایی، قوانین پناهندگی و مهاجرت خود را بازبینی کنند و بر سخت گیری خود نسبت به ورود مهاجران بیفزایند. رهبران اروپایی در تلاشند تا از هجوم گسترده مهاجران و پناهجویان از افغانستان جلوگیری کنند. پیامی که این رهبران به مهاجران افغان میفرستند این است که اگر باید از کشورتان بروید به کشورهای همسایه بروید، اما اینجا، به اروپا نیایید.
رهبران اروپایی میگویند که آنها تنها قصد دارند به شهروندان افغان که در طول دو دهه جنگ به نیروهای غربی کمک کردهاند، اجازه ورود به اروپا بدهند. کارل نیهامر، وزیر کشور اتریش در اظهارنظری گفته است: «هدف ما باید نگهداشتن اکثریت مردم در منطقه باشد.» اتریش که از کشورهای به شدت مخالف مهاجرت در اتحادیه اروپاست، پیشنهاد ایجاد «مراکز اخراج یا دیپورت» در کشورهای همسایه افغانستان را مطرح کرده است تا کشورهای اروپایی بتوانند افغانهایی را که درخواست پناهندگی شان رد می شود حتی در صورت عدم بازگشت به افغانستان، به این مراکز اخراج کنند. حتی آلمان که در سال ۲۰۱۵ بیش از سایر کشورهای غربی، پناهجوی سوری پذیرفت، اکنون سیگنال متفاوتی ارسال می کند. چندین سیاستمدار آلمانی از جمله «آرمین لاشت»، نامزد راست میانه برای جانشینی آنگلا مرکل، هشدار دادند که نباید بحران مهاجرتی سال ۲۰۱۵ تکرار شود.
از سوی دیگر افغانستان بزرگترین تولید کننده تریاک جهان است و اروپا نگرانی های جدی درخصوص قاچاق مواد مخدر از افغانستان به اروپا دارد. تریاک با ارزش صادرات سالانه ۱.۵ تا ۳ میلیارد دلار در سال، تجارت بزرگی است. به گفته «جان نیکولسون» فرمانده ارتش آمریکا، تجارت مواد مخدر تا ۶۰ درصد از درآمد سالانه طالبان را تشکیل می دهد. اما برخی کارشناسان میگویند این رقم، بیش از حد، برآورد شده است. طالبان اغلب نقش خود را در تجارت مواد مخدر رد می کند و از اینکه کشت تریاک را برای مدتی از زمانی که در قدرت بوده، منع کرده است، به خود می بالد. کشورهای اروپایی در حالی از کشت و تجارت مواد مخدر در افغانستان ابراز نگرانی می کنند که با حضور نظامیان آمریکا و ناتو در افغانستان و گذشت زمان کشت و تولید مواد مخدر به صورت چشم گیری در پهنه این کشور افزایش یافت و جالب آن که بیشتر این مناطق با محل حضور فیزیکی نظامیان انگلیس و آمریکا که برای مبارزه با طالبان می جنگیدند، منطبق بود.
بیشترین کشت و تولید مواد مخدر در اطراف یکی از بزرگترین پایگاه نظامیان خارجی در افغانستان شک و تردیدهای جدی را در محافل سیاسی و افکار عمومی این کشور در مورد دست داشتن نظامیان خارجی در کشت و قاچاق این مواد سودآور به وجود آورد. استان های «قندهار»، «هلمند» و «ارزگان» خود زمین هایی تحت کشت خشخاش دارند که به رغم در تیررس بودن نیروهای خارجی بدون هیچ مشکلی محصولاتش برداشت می شد.
نتیجه گیری
چالشهای ژئوپلیتیک مثل پیامدهای بحران در افغانستان، ناهماهنگیها و مجموعهای از مشکلات اساسی را آشکار میکند که هیچ راه حل مشخصی هم برای آنها در اتحادیه اروپا وجود ندارد. کشورهای عضو اتحادیه اروپا در پذیرش پناهجویان افغان صدای واحدی ندارند. عدم اتخاذ موضعی مشترک از سوی کشورهای عضو اتحادیه اروپا در قبال تحولات افغانستان بر نگرانی ها افزوده است. اگر اتحادیه اروپا در مورد جاه طلبیهای خود برای تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ در صحنه جهانی جدی است، همه اعضای این مجموعه باید به یک قانون و سیاست مشترک پایبند باشند. اما واقعیت این است که راضی نگه داشتن همه ۲۷ کشور عضو به طور همزمان، یک راهبرد تقریبا غیرممکن است.
اتحادیه اروپا از یک سو نگران تداوم بیثباتی و یا حتی وقوع جنگ داخلی در افغانستان است و از سوی دیگر با اخراج آمریکا از افغانستان، حضور و نفوذ روسیه و چین در منطقه را مطابق منافع خود ارزیابی نمی کند. بدیهی است اتحادیه اروپا کاملا سردرگم است و به یک رویکرد جدید در قبال افغانستان و آسیای میانه نیاز دارد. به نظر میرسد درنهایت، اروپا برای رفع نگرانیهای خود به تماسها با طالبان ادامه دهد و مقامات اروپا به رسمیت شناختن طالبان در صورت برآورده شدن منافع خود و شروط این اتحادیه را نیز رد نکردهاند.
پژوهشگر: علی ظریف