چنانچه آموزش و پرورش قصد توسعه فرهنگ پژوهش در مدارس را داشته باشد؛ باید این فرهنگ را در دوره ابتدایی ایجاد نموده و در دوره های تحصیلی بالاتر آن را بسط و گسترش دهد .
- هر نوع پیشرفت و توسعه، ارتباط مستقیمی با تحقیقات علمی دارد و رشد و توسعه کشورهای پیشرفته، در نتیجه سرمایهگذاری در بخش پژوهش است.
- ساختن زیر بنای پژوهشی کشور از مدارس و از سنین کودکی و نوجوانی دانش آموزان آغاز می شود.
- متاسفانه هنوز فرهنگ پژوهش در کشور ما نهادینه نشده است.
- اعتقاد به اینکه پژوهش میتواند بسیاری از مسائل را حل کند یا آنها را کاهش دهد در میان مسئولان چندان قوی نیست.
- هنوز بسیاری از دست اندر کاران طعم شیرین استفاده از نتایج تحقیق را نچشیدهاند
- نهادهایی که رسماً متولی امر پژوهش هستند؛ اکثراَ نام تحقیقات را با خود یدک میکشند .
- تحقیق در سطوح گوناگون کشور ما جزئی از فرهنگ نیست.
- فرهنگ تحقیق در حوزه سیاست ؛ اقتصاد؛ فرهنگ؛ جامعه و نه در سطح عامه مردم و خواص و مدیران و سیاستگذاران و تصمیم سازان و تصمیم گیران و مجریان، وجود ندارد.
- فعالیت های صورت گرفته از سوی آموزش و پرورش جهت گسترش فرهنگ پژوهش: تاسیس پژوهشکده آموزش و پرورش؛ طرح معلم پژوهنده ؛ تاسیس پژوهش سراهای دانش آموزی؛ برگزاری مسابقات انشاء و مقاله نویسی ؛ راه اندازی پژوهش های دانش آموزی
- نقش پژوهش در تصمیم گیری های کلان برای کشورهای صنعتی ۵درصد است، حال آنکه در ایران این رقم حدود نیم درصد است.
پژوهش خبری صدا وسیما: در دنیای امروز، دانایی یکی از محورها و شاخصهای اصلی پیشرفت و تعالی هر جامعه به شمار میرود. سنجش سطح دانایی به میزان تولید و مصرف اطلاعات و گسترش دانایی به دسترسی سریع و آسان به منابع علمی موثق وابسته است. در واقع پژوهش موتور محرک پیشرفت و توسعه محسوب میشود. حتی اگر نشانههایی از توسعه بدون پرداختن به مبانی پژوهشی رخ دهد آن توسعه مستمر و پایدار نخواهد بود و نمیتواند مسیر مطمئنی را طی کند. بنابراین، پژوهش مبنای توسعه است و تضمینی برای استمرار توسعه به شمار میآید. دانستههای ما یا با مطالعه منابع اطلاعاتی موجود و یا بنا به پژوهشهایی که خود انجام میدهیم، به دست میآید. اگر این دانستهها بر پایه نتایج پژوهشهای قبلی باشد، در واقع به مصرف اطلاعات پرداختهایم و اگر مبتنی بر مشاهدات و تحلیلهای جاری باشد، تلاش ما به تولید اطلاعات منجر شده است؛ بنابراین، منبع اصلی تولید اطلاعات و دانش جدید در واقع حاصل فعالیتهای پژوهشی است که انجام میگیرد. به کار بستن نتایج پژوهشهای انجام شده در هر زمینه به بهبود راهکارها و روشهای معمول در زمینههای مورد نظر منجر میشو. [1]
در این نوشتار به جایگاه و نقش پژوهش در ایران با نگاهی بر جایگاه پژوهش در آموزش و پرورش به عنوان مبنایی ترین بخش در توسعه کشور میپردازیم.
مروری بر تعریف پژوهش و نقش آن در تصمیم گیری های کلان[2]
منوچهر آقایی در کتاب پژوهش؛ در تعریف این واژه نوشته است: تحقیق و پژوهش به مجموعه فعالیتهای بدیع، خلاق، نوآورانه، نظام یافته و برنامه ریزی شدهای گفته میشود که به طور کلی با هدف و در جهت گسترش شناخت مرزهای علمی و کاربرد این دانش برای بهبود زندگی صورت پذیرد.[3]
اصولا هر نوع پیشرفت و توسعه، ارتباط مستقیمی با تحقیقات علمی دارد و رشد و توسعه کشورهای پیشرفته، در نتیجه سرمایهگذاری در بخش پژوهش است. حجم وسیع پژوهشهای علمی در کشورهای توسعه یافته و صنعتی گویای این واقعیت است کشورهای پیشرفته صنعتی بخش قابل توجهی از تولید ناخالص ملی را به سرمایهگذاری در امور پژوهشی و تحقیقاتی اختصاص دادهاند. به گفته کارشناسان، این رقم برای کشورهای صنعتی ۵درصد است، حال آنکه در ایران این رقم حدود نیم درصد است.
نارسایی های اجرایی و علمی در زمینه تحقیق و پژوهش در کشور[4]
پژوهش میتواندجلوی بسیاری از دوباره کاریها، اتلاف وقت و بودجه را بگیرد. هر قدر موضوعی بزرگتر و بااهمیتتر باشد نیاز به پژوهش برای تصمیمگیری درباره اجرای آن بیشتر است. این کار، ریسک تصمیم و اجرا را به حداقل میرساند. برای برنامه ریزی بلند مدت نیز نیاز به تحقیقات بیشتر است. در صورتی که برنامه ریزی فاقد پشتوانه تحقیقاتی و پژوهشی باشد و به طور همه جانبه پیش از آغاز مورد بررسی قرار نگرفته باشد، به یقین در اجرا و عملیاتی شدن با مشکل روبه روخواهد شد. از این رو میتوان گفت پژوهش به ویژه در تصمیمگیریهای کلان نقش عمدهای دارد. از همین روست که بسیاری، پژوهش را« حلقه مفقوده توسعه» یا « سنگ زیر بنای توسعه» مینامند. مسائل فرهنگی [5]؛ مشکلات مالی [6]؛ ضعف مدیریت [7]؛ ضعف ارتباطات [8]؛ ضعف نیروی انسانی [9]؛
جایگاه پژوهش در آموزش و پرورش کجاست؟[10]
با نگاهی به نقش نظام آموزش و پرورش به عنوان تربیت کننده و آموزشدهنده سرمایههای انسانی خلاق و پژوهشگر بایستی این سوال کلیدی و مهم را مطرح کرد که نظام آموزش و پرورش ما تا چه حد فراگیران را به این سمت سوق میدهد؟ در پاسخ میتوان گفت: پژوهش و نو آوری در جامعهای توسعه پیدا میکند که نظام آموزشی و فرهنگی، زمینه و بستر مناسب برای آن را تدارک دیده باشد. بنابراین؛ تحقیق را میتوان در کنار آموزش یکی از اهداف بسیار مهم آموزش و پرورش دانست که باید مورد توجه قرار گیرد و به نظر میرسد که مدارس و معلمان در این میان دارای وظیفه بسیار مهم و حساسی هستند که میتوانند علاوه بر فعالیتهای تحقیقاتی روح و انگیزه تحقیق و روشهای درست پژوهش را در میان دانش آموزان نهادینه کنند .
نکته مهم این است که خود پژوهش نیز نیازمند آموزش است چرا که پژوهش در حقیقت یک فن است و روش های مختلفی دارد که یادگیری و به کار بستن آنها جز با آموزش میسر نیست. متاسفانه هنوز فرهنگ پژوهش در کشور ما نهادینه نشده و باور راستین برای پژوهش در بخش های گوناگون آموزشی و فرهنگی تقویت نشده است که بتوان از آن در جهت توسعه و پیشرفت کشور استفاده کرد. اعتقاد به اینکه پژوهش می تواند بسیاری از مسائل را حل کند یا آنها را کاهش دهد در میان مسئولان چندان قوی نیست و هنوز بسیاری از دست اندر کاران طعم شیرین استفاده از نتایج تحقیق را نچشیدهاند. این قضیه در مورد نهادهایی که رسماً متولی این امرند و نام تحقیقات را با خود یدک میکشند نیز صادق است.
نگاه کارشناسان علوم تربیتی به موضوع پژوهش در میان دانش آموزان
کارشناسان علوم تربیتی معتقدند در صورتی که کودکان مستعد در شرایط مناسب آموزش دیده و فعالانه در جریان یادگیری شرکت داشته باشند در آینده به مبتکران و نوآورانی مبدل خواهند شد که سهم وافری در فرایند پیشرفت و توسعه علمی در ابعاد منطقه ای و ملی و بین المللی ایفا می کنند. با انجام پژوهش در مقاطع ابتدایی می توان میزان یاد گیری افراد را افزایش داد. بنابراین باید پژوهش از همان دوران ابتدایی به کودکان آموزش داده شود تا در آینده شاهد تحقیقاتی کاربردی و پر بار باشیم. یعنی روحیه محقق پروری باید از دبستان و بلکه درستتر آن است که از خانه شروع شود و کلمات مقدس چه ؟ چرا ؟ چگونه و که ؟ کی ؟ کجا ؟ چند ؟ کدام ؟ و ... بر ورد زبان باشند . متاسفانه در فرهنگ ما این کلمات وقتی از سوی کسی به کار برده می شوند معمولا یا به فضولی شخص تلقی می شوند و یا از ترس کشف بیسوادی فردی که قرار است به این سوالا ت پاسخ گوید ، عقیم میمانند . در کنار همه این شرایط معلمان مدارس نیز از آموزش لازم برای تدریس و آموزش پژوهش به دانش آموزان خود برخوردار نیستند.
وضعیت پژوهش در کشور از نگاه مسئولان و کارشناسان
فعالیت های صورت گرفته در آموزش و پرورش برای گسترش فرهنگ پژوهش[11]
در زمینه گسترش فرهنگ پژوهش، آموزش و پرورش راه کارهای متعددی را در قالب تاسیس مراکز پژوهشی، طرحها و برنامههایی در سطح دانشآموزان و معلمان به اجرا در آورده است که برخی از آنها عبارتند از :
الف ) تاسیس پژوهشکده های آموزش و پرورش در راستای حمایت از امر پژوهش و تربیت مربیان پژوهشگر آزموده و شایسته
ب) طرح معلم پژوهنده به منظور ترغیب به حل مسائل آموزشی و تربیتی از طریق پژوهش در عمل
ج ) پژوهش سراهای دانش آموزی با هدف ایجاد شرایط و امکاناتی که خلاقیتها و ارتقای دانش وتوانایی دانش آموزان را فراهم نماید؛ یکی از اهداف اساسی آموزش وپرورش است.
د ) واحد درسی مطالعات پژوهشی در جهت آشنایی دانش آموزان با مبانی تحقیق در مقطع دبیرستان درس « مطالعات پژوهشی» تدارک دیده شده است ولی به دلیل اختیاری بودن آن و عدم آشنایی بسیاری از معلمان با اصول تحقیقاتی و عدم وجود امکانات مناسب، این درس چندان جدی گرفته نمی شود و می توان گفت که عملا کار پژوهش صورت نمی گیرد.
ه ) مسابقات انشاء و مقاله نویسی در مدارسکه این گونه تلاشها قطعاً درجهت گسترش فرهنگ پژوهشی در سطح آموزش و پرورش نقش موثری خواهد داشت، ولی معلوم نیست که حاصل این برنامهها چه اندازه از اعتبار برخوردار است و آمار و ارقام مستندی در زمینه پیشرفت این برنامه وجود ندارد که بتوان بدان استناد کرد و بر اساس آن برای برنامهریزی آینده تصمیم گرفت.
و ) پژوهش دانشآموزی از مباحثی است که طی چندین سال اخیر در نظام آموزش و پرورش کشورمان مد نظر قرار گرفته انجام تحقیق و پژوهش توسط دانش آموزان است . اوایل سال تحصیلی 79-80 بخشنامه ای به مدارس ارسال گردید و از دبیران خواسته شد ضمن دو نوبتی شدن امتحانات شیوه ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان نیز تغییر کند که درآن مسئله نمره تحقیق به عنوان تکلیف درسی مطرح گردید، ولی اشاره ای به این نشد که: 1. تحقیق توسط دانش آموز و ارزشیابی آن چگونه باید باشد ؟ 2. مراحل مختلف یک تحقیق دانش آموزی و نظارت معلمان چگونه باید صورت گیرد؟
1. اختلاط کار مدیریتی با کار پژوهشی و کارشناسی: از جمله آفات پژوهش و پژوهشگران در این سامان آن است که مدیران و مجریان وارد جریان پژوهشگری شده و پروژه های علمی را به ثمر می رسانند و حال آنکه فضا و گفتمان و دغدغههای کار علمی با کار مدیریتی متفاوت است و مدیر به جهت رعایت ملاحظات مدیریتی نمیتواند مانند کارشناسان، اظهارنظرهای مستند و جسورانه (له یا علیه این و آن) داشته باشد. حتی اگر مدیر دارای مدارک آموزشیعالی و فارغ الحتصیل در برخی رشتههای تحصیلی هم باشد، اگر واقعاً بخواهد به نیازها و لوازمات مدیریتی پاسخ بگوید، نمیتواند ذهن نقادانه ژرفنگر کارشناسان را داشته باشد.
2. بی جایگاه بودن کارشناسان در حد مدیریتها در سازمانهای دولتی وبیتوجهی به پژوهشگران آزاد در سطح نظام و جامعه نیز پژوهشگران را دلسرد و مأیوس و بحران زده میکند، به حدی که برخی افراد با سابقه پژوهش عمیق و وسیع، به شغل های تجاری و صنفی و اقتصادی روی آوردهاند.
3. به جهت عدم آمادگی آحاد جامعه نظام سیاسی، تهیه داده های میدانی و زنده برای محققان در مسایل مهم و حساس وجود ندارد و این تمایل به صورت رویه در آمده که دادهها برای پژوهشگران عمدتاً محرمانه تلقی میگردد و از این رو این آسیب اساسی بر پژوهشهای آکادمیک وارد است که در حیطههای حساس تمایل به مباحث نظری و حتی ماندن در مقدمات موضوع دارند و لذا بحرانهای جدی جامعه مورد تجزیه و تحلیل قرار نمیگیرد.
4. در جذب پژوهشگران چه برای مشاوره با نهادها و ادارات دولتی و چه برای پذیرش مقالات پژوهشگران در همایشهایی ملی و محلی، مناسبات سلیقهای و باندی حرف اول را میزند و از این رو به جای اینکه توجه شود که چه گفته می شود، تمرکز بر آن است که چه کسی می گوید و روابط او با ادارات و مجریان همایشها چگونه است. این فرآیند پژوهشگران آزاد و مستقل را به حاشیه رانده و میراند.
5. بسیار از محققین بر جسته ایرانی در سه حیطه از غرب تغذیه میکنند: تعریف مفاهیم؛ تحدید روشها و گفتمانی که در قالب گفتمان مدرن بحث میکنند و از این رو پژوهشهای موجود با مسایل بومی فاصله گرفته و در تبیین پدیدههای خودی عقیممیمانند.
6. فقر و خلاء تشکیلاتی که پژوهشگران هر رشته را فراتر از منازعات سیاسی و مطالبات گروهی، به جهت شأن تخصصی شان دورهم جمع کرده و به صورت نهادهای غیر دولتی در رشتههای خاص فعال باشند. از آفات این مشکل آن است که کارهای تکرار و موازی (تالیفی، تحقیقی، ترجمه ای) و گاه با نتایجی مخالف یکدیگر به ثمر میرسد که هم سبب اتلاف انرژی میگردد، و هم بودجههای زاید به خود اختصاص میدهد و هم به اعتبار پژوهشها، متفکران و محصول کار آسیب میزند.
علیرغم اینکه مسئولان امر همواره از توسعه پژوهش و ارتقای جایگاه علمی کشور سخن میرانند و در این سالها نیز پژوهشگاهها، پارکهای علم و فناوری و صدها مرکز پژوهش محور دیگر در کشور ایجاد شده است اما باز هم بهبودی در کیفیت پژوهش در کشور ایجاد نشده و هنوز با رقبای منطقهای و جهانی خود فاصله زیادی داریم. از سوی دیگر چنانچه آموزش و پرورش قصد توسعه فرهنگ پژوهش در مدارس را داشته باشد؛ باید این فرهنگ را در دوره ابتدایی ایجاد نموده و در دوره های تحصیلی بالاتر آن را بسط و گسترش دهد .
شکی نیست ساختن زیر بنای پژوهشی کشور از مدارس و از سنین کودکی و نوجوانی دانش آموزان می تواند آغاز می شود. طراحی و تبیین الگوی مناسب آموزشی در مدارس بدون توجه به پژوهش کاری پر هزینه و گاه بی فایده است. فقط در صورت همسویی آموزش با جریان پژوهش است که می توان به تحقق اهداف توسعه امیدوار بود . این کار فقط با تدوین و اجرای برنامه درسی پژوهش محور میسر است که همت والای دست اندرکاران و برنامه ریزان آموزش و پرورش کشور را می طلبد تا بیشتر از این دیر نشده است تربیت معلمان ویژه با توانایی تدریس و هدایت پژوهش در مدارس در دستور کار قرار گیرد.
پژوهش خبری صدا وسیما//پژوهشگر: مرتضی رکن آبادی
[1]. تابناک، 23/ 8/ 91
[2]. تابناک، 23/ 9/ 91
[3]. تابناک، 23/ 8/ 91
[4]. پرتال دانشگاهی کشور، 5 /3/ 92
[5] - به جرات می توان گفت تحقیق در سطوح گوناگون کشور ما جزئی از فرهنگ نیست. نه در حوزه سیاست و اقتصاد و فرهنگ و جامعه و نه در سطح عامه مردم و خواص و مدیران و سیاستگذاران و تصمیم سازان و تصمیم گیران و مجریان، فرهنگ تحقیق وجود ندارد.
[6] - سطح نازل سهم تحقیقات در تولید ناخالص ملی، سطح اندک سرمایه گذاری بخش خصوصی در فعالیت های تحقیقاتی و سطح نازل بهره برداری از ظرفیت های انسانی، مالی و فیزیکی تحقیقاتی از جمله مشکلات مالی در حوزه پژوهش کشور است.
[7] - این مشکل به صورت گسسته بودن رابطه آموزش و تحقیقات و صنعت، حاکمیت قوانین دست و پاگیر اداری و مالی، ناکارایی در مدیریت علمی، عدم تمرکز در سیاست گذاری، تمرکز زدایی در اجرا، عدم توجه به اولویت ها و نیازهای تحقیقاتی، ابتلا به روزمرگی، فقدان نگرش آینده نگر، فقدان نظام نظارت و ارزیابی بر روند توسعه تحقیقات در کشور و مسائلی از این دست تجلی می یابد.
[8] - وجه مشخصه آن نامطلوب بودن ارتباطات میان بخش تحقیقات با اقتصاد، صنعت، سیاست، فرهنگ و جامعه، ضعف ارتباط با دنیای پویای علم و فناوری، ضعف مفرط پایگاه های اطلاع رسانی و مانند آن است.
[9] - در این خصوص می توان به کمبود تعداد محققان، تساهل و کم کاری در ابداع و تولید دانش و تحمل نکردن مشکلات برای نیل به نتیجه تحقیق، سطح نازل دانش روز در میان محققان و پژوهشگران، ضعف جایگاه معنوی و اجتماعی محققان و موارد مشابه اشاره کرد.
[10]- سایت ویستا،
[11]. سایت تبیان، 19/ 12/ 91
[12]. ایرنا، 24/ 9/ 94