پخش زنده
امروز: -
در این نوشتار با نگاهی به نقش آموزش در توسعه همه جانبه کشور؛ به آسیب شناسی مدارس غیردولتی که سال ها از تاسیس آن در کشور می گذرد می پردازیم.
- فشاری که از ناحیه 18 میلیون دانش آموز در سال های اولیه پس از جنگ بر پیکره آموزش و پرورش وارد شد مشوق تاسیس مدارس غیردولتی شد.
- آموزش و پرورش یکی از پارامترهایی است که نشان می دهد ما در توسعه انسانی در چه جایگاهی قرار داریم.
- نگاهی که امروز نسبت به آموزش و پرورش وجود دارد این است که پولی که در آموزش و پرورش خرج می شود یک هزینه بی بازگشت است.
- 99 درصد بودجه آموزش و پرورش صرف پرداخت حقوق پرسنل این وزارتخانه می شود.
- بسیاری از مدارس غیردولتی در ساختمان هایی دایر شده اند که استانداردهای لازم فضای آموزشی، رفاهی و ورزشی و ... را ندارند.
- سطح نمرات دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی در امتحانات نهایی 5 نمره پایین تر از مدارس دولتی است.
- مبنای هر نوع توسعه (اعم از توسعه سیاسی، توسعه اقتصادی و ...)، "توسعه فرهنگی" است.
پژوهش خبری صدا و سیما:در دهه 60 و نخستین سال های پس از پایان جنگ تحمیلی بدلیل مواجه شدن سیستم آموزشی کشور با 18 میلیون دانش آموز و کسری بودجه در این زمینه، دولت برای کاهش فشارهای وارده بر پیکره آموزش و پرورش، مشارکت بخش غیردولتی در امر تعلیم و تربیت و به منظور صرفه جویی مالی و کاهش تصدیگری دولت در این زمینه و ایجاد رقابت هدفمند در جهت ارتقای کیفیت آموزشی مدارس و توسعه برنامه های بنیادی آموزش و پرورش از طریق تأسیس و اداره مدارس و مراکز آموزش و پرورش غیردولتی را در دستور کار خود قرار داد. تاسیس این مدارس از همان آغاز موافقان و مخالفان خود را داشت. مخالفان خصوصی سازی آموزش و پرورش معتقد بودند خصوصی سازی آموزش، به شکاف طبقاتی در جامعه بیشتر دامن می زند و طبقاتی که از تمکن مالی بالاتری برخوردار هستند طبعا از آموزشی که با آن به مثابه کالا برخورد شده است بیشتر برخوردار می شوند و این در حالی است که این امر برای همه باید بصورت یکسان اجرا شود. موافقان خصوصی سازی آموزش و پرورش هم با توجه به فشارهای مالی مختلف بر پیکره آموزش و پرورش، خصوصی سازی و گسیل داشتن جمعی از دانش آموزان به سوی مدارس غیردولتی را فرصتی برای دولت و استفاده بهتر از منابع مالی موجود در مدارس دولتی بیان می کردند. اکنون حدود 25 سال از تاسیس اولین مدارس غیرانتفاعی در کشور می گذرد. در این نوشتار با نگاهی به نقش آموزش در توسعه همه جانبه کشور؛ به آسیب شناسی مدارس غیردولتی که سال ها از تاسیس آن در کشور می گذرد می پردازیم.
مدرسه غیرانتفاعی چیست؟ مدارس غیر انتفاعی مدارسی است که از طریق مشارکت مردم، مطابق اهداف و ضوابط و برنامهها و دستورالعمل های عمومی وزارت آموزش و پرورش تحت نظارت آن وزارتخانه تاسیس و اداره می شود. منظور از غیر انتفاعی بودن آن است که درآمد حاصله صرفاً صرف هزینههای جاری و توسعه آتی مدارس گردد.
جایگاه آموزش در توسعه کشور
بدون تردید می توان گفت یکی از محورهای اصلی رشد و توسعه هر کشور، آموزش وپرورش است. بی شک اجرای برنامه های توسعه نیازمند بکارگیری نیروی آموزش دیده و افراد متخصص و تحصیل کرده است و نیروهای آموزش دیده به وجود جوانان با استعداد و با توان بستگی دارد و نقش آموزش وپرورش دراین میان، کشف این استعداد ها ونیز بارور نمودن آنهاست. امروز همگان به این باور رسیده اند که میزان توسعه منابع انسانی یکی از شاخص های توسعه همه جانبه در همه جای جهان است و در نقشه جامع علمی کشور هم این شاخص بیان شده است. آموزش و پرورش یکی از پارامترهایی است که نشان می دهد ما در توسعه انسانی در چه جایگاهی قرار داریم. هر چقدر پوشش تحصیلی ابتدایی و راهنمایی و متوسطه اول و متوسطه دوم بالاتر برود نشان می دهد که پوشش تحصیلی واقعی ما بالاست که بیانگر توسعه منابع انسانی ماست. آموزش وپرورش ضمن بهره گیری مناسب ازهوش واستعداد افراد انسانی زمینه را برای رشد و توسعه کشور فراهم می آورد والبته روشن است که آموزش نیروهای متخصص ورزیده، نیاز به کادر آموزشی مجرب واستادان کارآمد دارد. امروز همگان بر این امر واقفند که خرج کردن در آموزش و پرورش کشور در حقیقت سرمایه گذاری در آینده کشور است اما متاسفانه نگاهی که امروز وجود دارد این است که پولی که در آموزش و پرورش خرج می شود یک هزینه بی بازگشت است.
پس از جنگ تحمیلی آموزش و پرورش کشور با 18 میلیون دانش آموز روبرو بود که در مدارس دو شیفته، سه شیفته و حتی چهار شیفته به تحصیل اشتغال داشتند. این در حالی است که هر ساله 99 درصد بودجه آموزش و پرورش صرف پرداخت حقوق پرسنل این وزارتخانه می شود. در سال جاری بودجه آموزش و پرورش 30 هزار میلیارد تومان بوده است و این در حالی است که هرماه این وزارتخانه 2500 میلیارد تومان صرف پرداخت حقوق پرسنل می کند. اگر خیلی خوشبینانه نگاه کنیم کسری بودجه این وزارتخانه در سال جاری 6 هزار میلیارد تومان است که این جدا از هزینه های مربوط به اضافه کار معلمان و نیروهای شرکتی و امور پرورشی و ... است.
این روند کسری بودجه هر ساله در سال های تحصیلی پس از دهه 60 وجود داشته است و علت آن هم نگاه سنتی به بودجه بندی این وزارتخانه بوده است که در سال های اول بودجه ای را برای آموزش و پرورش در نظر گرفتند و هر سال درصدی به آن افزودند بدون اینکه توجه کنند تعداد دانش آموزان هر ساله چه تغییری داشته و چه نیازهایی دارند.
در سال های اول پس از جنگ به علت فشاری که از هجوم سیل وار دانش آموزان به آموزش و پرورش وارد شد دولت تصمیم گرفت با مجوز دادن به تاسیس مدارس غیردولتی جمعی از دانش آموزان این مدارس را به مدارس غیردولتی بفرستد تا بتواند بودجه موجود را بهتر صرف مدارس دولتی کند. برای تشویق به تاسیس مدارس غیردولتی زمینه ای مرغوب را با قیمت ارزان در اختیار موسسین این مدارس قرار دادند. وام های کلان و کم بهره در اختیار موسسین مدارس غیردولتی قرار گرفت و امکانات لازم به آنها داده شد و بدین ترتیب ایده تاسیس مدارس غیردولتی به واقعیت تبدیل شد تا قسمتی از بار آموزش کشور به آنها منتقل شود.
کیفیت پایین آموزش و فضای آموزشی در بسیاری از مدارس غیردولتی
بسیاری از مدارس غیردولتی در ساختمان هایی دایر شده اند که استانداردهای لازم برای فضای آموزشی را ندارند. ساختمان های مسکونی و اداری تغییر کاربری داده و با تبدیل اتاق های خواب به کلاس درس و با اخذ هزینه های کلان از والدین به امر آموزش فرزندان آنها می پردازند. معلمان بسیاری از این مدارس فارغ التحصیلان تازه کار و یا بیکار دانشگاه ها هستند که حتی تجربه لازم در امر آموزش را ندارند. در برخی موارد هم معلمان بازنشسته و خسته از کار آموزش و پرورش هستند که حاضرند در ازای مبلغی ناچیز به تدریس در این مدارس بپردازند. صاحبان مدارس غیردولتی برای کاهش هزینه ها تلاش می کنند تا کادر آموزش خود را از بین این نیروها انتخاب کنند و کادر مذکور هم برای اینکه بتواند شغلی برای خود بیابد به ناچار تن به خواسته های مالکان این مدارس می دهند.
ما در مدرسه به دنبال رشد اجتماعی، عقلانی، عاطفی، اقتصادی و ... هستیم که برخی از آموزش ها بصورت پنهان داده می شود. وقتی دانش آموزان در حیاط مدرسه بازی می کنند رشد اجتماعی در حال شکل گیری است. در همان حیاط مدرسه رشد عاطفی در حال رخ دادن است چون انسان یک موجود اجتماعی است و از یکدیگر یاد می گیرند و این در حالی است که محوطه حیاط برخی مدارس غیر انتفاعی این ظرفیت را ندارد که دانش آموزان به راحتی بتوانند در آن رفتارهای دانش آموزی خود را بروز دهند. در بسیاری از این مدارس آزمایشگاه وجود ندارد و به دانش آموز به صورت کاملا تئوری آموزش داده می شود.
در بسیاری از مدارس غیرانتفاعی نمره فروشی باب شده است و معلمین برای اینکه استاندارد پایین آموزش کلاس خود را پنهان کنند به ناچار نمراتی بالاتر از نمرات واقعی را در کارنامه دانش آموزان ثبت می کنند و هنگامی که دانش آموز در امتحانات نهایی که بصورت کشوری برگزار می شود شرکت می کند عمق فاجعه آنجا مشخص می شود. براساس آمارهای ارائه شده نمرات دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی در امتحانات نهایی پایان دوره ابتدایی و متوسطه اول و دوم 5 نمره پایین تر از نمرات دانش آموزان هم رده در مدارس دولتی است و این یک فاجعه است. برخی از مدارس غیردولتی هم که از طریق معدل بالا دانش آموزان خود را جذب می کنند و در آخر هم اعلام می کنند که در کنکور درصد قبولی بالایی داشته اند و این در حالی است که اگر همین مدارس می توانستند دانش آموزان معدل پایین را جذب کنند و آموزش دهند نتیجه چیز دیگری می شد که نقش این مدارس را در قبولی های کنکور کم رنگ می کرد. در برخی مدارس غیردولتی برنامه درسی ارائه شده به آنان اجرا نمی شود مثلا با کاهش ساعت درس تعلیمات دینی ساعات بیشتری را به درس فیزیک اختصاص می دهند با این توجیه که این درس در کنکور ضریب بیشتری دارد.
هزینه های غیرواقعی مدارس غیردولتی
براساس برخی شاخص ها که البته واقعی هم نیستند هزینه یک دانش آموز در مدارس غیردولتی 6 میلیون تومان تعیین شده است اما در برخی مدارس رقمی بالغ بر12 میلیون تومان از والدین دانش آموز اخذ می شود. صاحبان مدارس در خصوص مبالغ اخذ شده اضافه اظهار می دارند که خدمات ویژه مانند برگزاری کلاس زبان، برنامه استخر و ... به دانشآموزان داه می شود و تا به الان هم کسی برای ارزیابی نرفته است که در خصوص این مبالغ از آنها سوال کند.
خرید خدمات آموزشی در وزارت آموزش و پرورش به بهانه خصوصی سازی
در حال حاضر 13 میلیون و پانصد هزار دانش آموز در کشور به امر تحصیل مشغول هستند که از این تعداد یک میلیون نفر در مدارس غیرانتفاعی مشغول به تحصیل هستند که چیزی حدود هشت و نیم درصد دانش آموزان کل کشور را تشکیل می دهند که در طول 25 سال بسوی مدارس غیردولتی گرایش پیدا کرده اند و مابقی که دوازده و نیم میلیون دانش آموز هستند در مدارس دولتی تحصیل می کنند. وزارت آموزش و پرورش با تقسیم بودجه 30 هزار میلیاردی این وزارتخانه بر تعداد دانش آموزان مدارس دولتی به این نتیجه رسیده است که هر دانش آموز برای آموزش و پرورش حدود 2 میلیون تومان هزینه دارد در حالی که می توان با پرداخت مبلغ 600 هزارتومان این دانش آموزان را به بخش خصوصی سپرد.آموزش و پرورش بر همین اساس یک شبه 900 مدرسه دولتی را به بخش خصوصی واگذار کرده است و بخش خصوصی هم با دریافت 600 هزار تومان به ازای هر دانش آموز و با بکارگیری کادر آموزشی کم تجربه و حتی بی تجربه با پرداخت هزینه های بسیار پایین به سودآوری خود فکر می کند. این در حالی است که در اساس مدارس غیردولتی با هدف ایجاد فضای رقابتی تاسیس شد تا موتور محرکه مدارس دولتی برای حرکت رو به جلو باشد نه اینکه مدارس دولتی تعطیل و بدست بخش خصوصی سپرده شوند.
آنچه امروزه تمامی دنیا به آن اعتقاد دارند این است که هزینه در آموزش و پرورش کشور در حقیقت سرمایه گذاری در توسعه کشور است که در آینده ای نه چندان دور به کشور باز می گردد. مدارس غیردولتی که باهدف رقابت با مدارس دولتی تاسیس شده اند امروز خود به تهدیدی در امر آموزش تبدیل شده اند. کیفیت پایین ساختمان های بسیاری از مدارس غیردولتی، پایین بودن سطح کادر علمی این مدارس، پایین بودن امکانات آموزشی نظیر آزمایشگاه و فضاهای رفاهی و ورزشی و ... سبب شده است که سطح آموزش در این مدارس حتی از سطح مدارس دولتی پایین تر بیاید و موید این امر نمراتی است که دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی در امتحانات نهایی می گیرند. از آنجایی که بسیاری از این مدارس متعلق به مسئولان دولتی سابق و فعلی هستند به نظر می رسد وزارت آموزش و پرورش توان بازرسی دقیق از این مدارس را ندارد و در این زمینه باید چاره اندیشی شود.
پژوهش خبری صدا و سیما// مرتضی رکن آبادی