پخش زنده
امروز: -
بیشک پس از پذیرفتن نگاه فرهنگی به اقتصاد مقاومتی به عنوان یک از پایههای تحقق این مهم در سطوح مختلف جامعه، آموزش و پرورش در جایگاه اصلیترین محمل شکلگیری و ترویج خطوط فرهنگی کشور مورد توجه خواهد بود.
پژوهش خبری صداوسیما: با مروری بر بندهای 24 گانه سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی ابلاغی از سوی مقاممعظمرهبری در 29 بهمنماه 1392 و بدون در نظر گرفتن بندهایی که مستقیما بخش فرهنگ را به عنوان یک هدف در مسیر تحقق اقتصادمقاومتی مورد توجه قراردادهاند میتوان حضور یک روح فرهنگی را در تمام این ابلاغیه برای نهادینه شدن اقتصاد مقاومتی در جامعه مشاهده کرد. مقام معظم رهبری در سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی به این امر توجه نمودهاند و در بندهای 20 و 21 این سیاست ها نیز بر «تقویت فرهنگ جهادی» و «تبیین ابعاد اقتصاد مقاومتی و گفتمانسازی آن» تأکید کرده اند.
جریان اقتصاد مقاومتی برای جاری شدن در جامعه نیازمند تحقق بسترهای فرهنگی مناسب است، درواقع بدون ایجاد و ترویج این بسترها نمیتوان انتظار داشت این رویکرد در اقشار مختلف مردم که تعیینکنندهترین نقش را در اقتصاد دارا هستند نهادینه و به مرحله اجرا درآید. بیشک پس از پذیرفتن نگاه فرهنگی به اقتصاد مقاومتی به عنوان یک از پایههای تحقق این مهم در سطوح مختلف جامعه، آموزش و پرورش در جایگاه اصلیترین محمل شکلگیری و ترویج خطوط فرهنگی کشور مورد توجه خواهد بود. در واقع تبیین وظایف و مسئولیتهای آموزش و پرورش و نهاد مدرسه در تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی نقشی محوری در شکل دادن به باور و خواست ملت در ضرورت پیگیری و تحقق اقتصاد مقاومتی به عنوان تنها راهکار ادامه حیات اقتصادی کشوردر دنیای پر آشوب کنونی است.
با این وجود، در برنامه ابلاغی معاون اول رئیس جمهور به دستگاههای اجرایی در 30 فروردین ماه 1395 با هدف مشخص کردن وظایف و تکالیف هر یک از دستگاهها برای اجرای پروژههای اولویت دار برنامههای ملی اقتصاد مقاومتی، هیچ اشاره ای به برنامه های وزارت خانه های آموزش و پرورش و علوم نشده و بار «گفتمانسازی و فرهنگسازی اقتصاد مقاومتی» صرفا بر عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صدا و سیما گذاشته شده است.
حال به بیان چند نکته در باب اهمیت مساله نقش آموزش و پرورش و به خصوص معلمان در پیاده سازی اقتصاد مقاومتی در کشور و همچنین میزان توجه به این مساله در مسئولین پیگیر اجرای اقتصاد مقاومتی میپردازیم:
الف- نقش آموزش و پرورش و معلمان در ایجاد و ترویج فرهنگ اقتصاد مقاومتی:
نظام آموزشی کشور با در اختیار داشتن بیشترین زمان برای اثرگذاری در ذهن و عملکرد افراد جامعه از سنین کودکی تا مقطع مهمی از رشد در دوره جوانی منبع مهمی برای تامین و ارتقاء سرمایه انسانیست. وزارت آموزش و پرورش با پوشش مستقیم 13 میلیون نفر از نسل آتی کشور و حضور 1 میلیون نفر فرهنگی به عنوان یکی از اصلیترین گروههای مرجع کشور ظرفیت زیادی را برای فرهنگ سازی درباره اقتصاد مقاومتی را دارد و پیشتر در طرحهایی همچون «همیار پلیس» بخش کوچکی از این ظرفیت عظیم به اثبات رسیده است.
مسئولین وزارت آموزش و پرورش نیز بر ضرورت توجه به این ظرفیت در وزارت خانه مطلوب خود واقف هستند و در سالهای پس از مطرح شدن موضوع اقتصاد مقاومتی به نقش این وزارتخانه در بهینهسازی روندها و ساختارها و فرهنگسازی از طریق گنجاندن سرفصلهایی در کتابهای درسی دانشآموزان و معلمان و دانشجومعلمان و برگزاری دوره تا تدوین منشور اقتصاد مقاومتی در آموزش و پرورش اشاره کردهاند.
از سوی دیگر نقش معلمین در تحقق سیاستها و خط مشیهای اعلامی نیز در نهادی همچون مدرسه بسیار پررنگتر از عوامل اجرایی در بخشهای دیگر در موضوع اقتصاد مقاومتی است. فرهنگ اشاعه شده از طریق برنامه رسمی آشکار یعنی کتابهای درسی، محتوای آموزشی و فعالیتهای رسمی تعریف شده همهی تاثیری نیست که مدرسه میتواند بر مخاطبین خود بگذارد. علاوه بر برنامه درسی آشکار، «برنامه درسی پنهان» (از جمله رفتار و سلوک معلمان و اولیای مدرسه و روابط بین دانشآموزان) نیز تاثیر قابل توجهی بر شکلگیری فرهنگی دانشآموزان دارد. چه بسا اثری که دانشآموزان به ویژه در سنین پایینتر از برنامه درسی پنهان در این رابطه بپذیرند، بیش از بخش رسمی و آشکار برنامههای مدرسه باشد!.
به عنوان مثال، تأکید منفی یا مثبت معلم ریاضی در کلاس درس بر محصولات تولید داخلی، لوازمی که خود اولیای تربیتی مورد استفاده قرار میدهند و سلوک شخصی آنها از جمله مواردی است که میتواند در شکلگیری نوع نگاه نسل آتی به این مقوله مؤثر باشد، و یا همانطور که وزیر آموزش و پرورش اشاره میکند: «دانشآموز باید در مدرسه بیاموزد که اسراف نکرده و در اقتصاد کشور موثر باشد».
آنچه که به صورت خلاصه در مورد نقش فرهنگی نظام آموزشی در کل و معلمین به صورت خاص در تحقق اقتصاد مقاومتی می توان بیان داشت به صورت خلاصه شامل موارد زیر است:
1- طراحی [و ترویج] یک الگوی مشخص از شیوهی زندگی متناسب با اقتصاد مقاومتی (بر اساس سهگانهی «اعتماد بهنفس ملی، روحیهی جهادی، و پرهیز از لقمهی حرام») برای عموم مردم
2- تاکید بر «گفتمانسازی»، از جمله در ساحت تربیت اقتصادی به ویژه در برنامه درسی پنهان و یادگیری غیررسمی («سبک زندگی و الگوی مصرف اسلامی»، «روحیه مشارکت و کار جمعی»، «خلاقیت و نوآوری» و «کارآفرینی و مهارت»)
3- فرهنگ سازی در مورد ابعاد مختلف اقتصاد مقاومتی (ترویج فرهنگ کار آفرینی ، آموزش محیط کسب و کاردر بین دانش آموزان رشته های فنی ، حرفه ای و نظری)
ب- سرمایهگذاری در آموزش و پرورش با نگاه تبدیل سرمایه های اقتصادی به سرمایههای انسانی:
سرمایه گذاری در آموزش و پرورش به معنی پذیرفتن نقش فرهنگی این نهاد در تبدیل سرمایههای اقتصادی به سرمایههای انسانی و بستر سازی جهت تحقق توسعه پایدار است. در واقع، نحوه تعامل دولت با آموزش و پرورش به عنوان بخشی از حاکمیت که نیازمند سرمایهگذاری بلند مدت با هدف اثر گذاری مستقیم در آینده اقتصاد (از طریق تربیت نیروهای متخصص و سرمایههای انسانی)و همینطور اثرگذاری غیر مستقیم در مسیر اقتصادی کشور (از طریق ایجاد و گسترش فرهنگ اقتصادی صحیح)میباشد تعیین کننده آینده سرمایه انسانی در کشور است. مساله مهمی که در مسیر این سرمایه گذاری وجود دارد عبارت است ازجلوگیری از اتلاف و هدر رفت سرمایههای اقتصادی و انسانی با بهینه کردن ساختار اداری و اقتصادی آموزش و پرورش.
ماده 16 سیاستهای ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری در خصوص اقتصاد مقاومتی در اشاره به موضوع صرفهجویی در هزینهها بیانمی دارد: «صرفهجویی در هزینههای عمومی کشور با تأکید بر تحول اساسی در ساختارها، منطقیسازی اندازهی دولت و حذف دستگاههای موازی و غیرضرور و هزینههای زاید». با در نظر گرفتن این ماده و توجه به بی نظیر بودن وزارت آموزش و پرورش بنا به ابعاد و حجم واحدهای تابعه، منابع انسانی و غیره در میان سایر نهادهای کشور که از بکار گیری حدود یک میلیون کارمند (حدود نیمی از کارمندان دولت) و ارتباط با 14 میلیون نفر به طور مستقیم نشات میگیرد، به راحتیمیتوان به لزوم قرار گرفتن مساله صرفه جویی و بهینه کردن عملکردها به عنوان یک از اصلیترین راهکارهخای تحقق اقتصاد مقاومتی توسط این وزارتخانه پی برد.
برخی از مصادیق عینی که در حال حاضر پیش روی آموزش و پرورش برای تحقق اقتصاد مقاومتی از مسیر صرفهجویی و بهینه کردن عملکردها میتوان نام برد عبارتند از:
1- محدودیت های بودجه ای آموزش و پرورش به عنوان نهاد تاثیرگذار فرهنگی و اختصاص بیش از 90 درصد از بودجه این وزارتخانه به حقوق و دستمزد کارکنانش در عمل بر کیفیت تعلیم و تربیت اثر منفی گذاشته است. در چنین فضایی می توان با نگاه کارشناسی ، طرح های درآمد زایی و اقتصادی در آموزش و پرورش را مورد توجه قرار داد.
2- برخی از اقدامات صورت گرفته در این وزارتخانه همچون تامین مواد اولیه و تجهیزات مربوط به چاپ کتابهای درسی، هوشمندسازی مدارس و وسایل گرمایش برقی کلاسها از طریق واردات که در تناقض با بندهای مختلف سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که به ضرورت «مصرف کالاهای داخلی و پرهیز از واردات غیر لازم کالاهای خارجی» میپردازد.
پژوهش خبری//
متن این مطلب در تلگرام پژوهش خبری صدا و سیما نیز در دسترس است:
https://telegram.me/pajooheshkhabar
..............................................