پخش زنده
امروز: -
ایران تلاش میکند در دوره جدید طالبانیزه کردن قدرت در افغانستان در چارچوب پروژه «زلمای خلیلزاد» از منافع مشروع خود محافظت کند و با حمایت از مذاکرات بین الافغانی، نقشههای آمریکا برای تجزیه افغانستان را نقش بر آب کند.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما؛ «محمد روحی» کارشناس حوزه شرق آسیا در یادداشتی نوشت، پاکستان به رغم پیوندهای جغرافیایی، فرهنگی- اجتماعی و قومیتی، منافع خود را به دلیل به رسمیت شناخته نشدن خط مرزی دیورند از سوی افغانستان، عدم شکل گیری دولت مرکزی مقتدر در کابل را دنبال میکند. اسلام آباد در طول سالهای پس از شکل گیری طالبان، همواره از طالبان و گروههای افراطی وابسته به خود حمایت کرده است. اسلام آباد حاضر به پذیرش یک دولت ضد پاکستانی یا طرفدار هند در افغانستان نخواهد بود و لذا برای حفاظت از منافع خود، روند صلح را به سمتی هدایت می کند که دولت طرفدار هند در افغانستان سرکار نیاید. پاکستانی ها معتقدند که اگر پاکستان اهرم فشاری مانند طالبان در افغانستان نداشته باشند، نمی توانند در این کشور نفوذ مناسبی داشته باشد؛ بنابراین همواره از این گروه، حمایت سیاسی، نظامی، مالی و لجستیکی به عمل آورده اند.
وضعیت افغانستان نشان داده است که ساختار قدرت در این کشور قومی و قبیله ای است و با توجه به قدرت و نفوذ طالبان در میان قوم پشتون و پتانسیل آن در عرصه نظامی و امنیتی، نه تنها برخلاف شعارهای آمریکایی ها قابل حذف از صحنه قدرت سیاسی افغانستان نیست؛ بلکه توانمندی و تأثیرگذاری آن به میزانی است که ایالات متحده و سایر کشورها نیز خواهان مذاکره با این گروه جهت اقناع آنها برای مشارکت رسمی در قدرت سیاسی کشور شده اند.
بنابر این، با توجه به اینکه اکثر کشورهای منطقه مانند پاکستان، چین، روسیه با طالبان مذاکراتی داشتند و حتی کشورهایی مانند عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی که علی رغم نداشتن مرز مشترک با افغانستان، اقدام به مذاکره با این گروه نمودند و آمریکایی ها نیز چندین سال است که به دنبال این موضوع هستند؛ چرا جمهوری اسلامی که بیش از ۹۰۰ کیلومتر با افغانستان مرز مشترک داشته و منافع مهمی در این کشور همسایه دارد، با همه گروههای افغانستان از جمله طالبان مذاکره نداشته باشد؟!
ایران از مذاکرات بین الافغانی در افغانستان حمایت میکند و همچنین از مذاکره با طالبان نیم نگاهی نیز بر تأثیرگذاری بر رویکرد این گروه در قبال شیعیان هزاره و سایر قومیت های غیرپشتون در افغانستان دارد. جمهوری اسلامی از همان اجلاس بُن در سال ۲۰۰۱ میلادی تاکنون، همواره تأکید داشته است که سایر قومیت های افغان نیز بایستی نقشی برابر در آینده قدرت سیاسی این کشور ایفاء نمایند تا از این طریق، صلح و ثبات پایدار در افغانستان برقرار شود. مشارکت طالبان در قدرت در صورتی که منجر به برقراری ثبات نسبی و کاهش حملات تروریستی و نظامی در افغانستان شود، می تواند ضریب امنیت در این کشور را تا حدودی بهبود بخشد. این موضوع با توجه مجاورت جغرافیایی ایران با افغانستان اهمیت دارد و بر تقویت امنیت مرزهای مشترک، کاهش قاچاق مواد مخدر، کاهش مهاجرتهای غیرقانونی، مقابله با تروریسم تکفیری داعش و مقابله با هرگونه اشغالگری خارجی، تأثیر مثبت خواهد داشت.
طالبان شرط مذاکره با آمریکا را خروج نیروهای این کشور از افغانستان به عنوان نیروهای اشغالگر اعلام کرده است؛ این مسئله همسو با رویکرد رسمی ایران نیز است و اگر عملیاتی شود، نوعی پیروزی برای تهران محسوب می شود؛ جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده است آمریکا باید از منطقه خارج شود و حل مشکلات منطقه را به کشورهای منطقه واگذار کند. با عنایت به اینکه در کنار ایران، کشورهایی مانند چین، روسیه و هند نیز تمایل به نتیجه بخش بودن مذاکرات صلح در افغانستان دارند، لذا این کشورها ضمن تاکید بر مشارکت همه گروههای موثر در قدرت، مخالف نقش انحصاری طالبان در حاکمیت افغانستان هستند.
یکی از اهداف جمهوری اسلامی از مذاکره با طالبان و انتشار این خبر، یادآوری به سایر کشورهای رقیب و دشمن بود که نباید نقش و جایگاه ایران در معادلات افغانستان نادیده گرفته شود. ایران بر این باور است که مذاکرات آمریکا با طالبان نباید منجر به فروپاشی ساختار حاکمیت فعلی شود. هرچند طالبان به عنوان یک واقعیت جامعه افغانستان، قابل حذف نیستند، اما نباید بنیانهای حاکمیتی افغانستان، تماماً تحت سلطه طالبان باشد. یکی از نتایج تداوم مذاکرات ایران و طالبان می تواند کمک به برگزاری مذاکره بین الافغانی بدون دخالت کشورهای خارجی باشد. تهران تمایلی به تصاحب تمام قدرت توسط طالبان در افغانستان ندارد و از دولت کابل و روند صلح و مشارکت همه گروههای موثر در قدرت حمایت می¬ کند. برقراری ثبات نسبی در افغانستان، احترام به همه اقوام و مذاهب در این کشور و عدم مداخله آمریکا در تعیین وضعیت آینده افغانستان، همگی در راستای منافع ایران هستند.
با توجه به ویژگی تمامیت خواهی طالبان، و نیز نفوذ سایر کشورها بر آن، چنانچه این گروه تمایلی به تقسیم قدرت با سایر اقوام نداشته باشد، این موضوع برای افغانستان و همسایگانش از جمله ایران چالش زا خواهد بود. نظر به راهبرد آمریکا و عربستان سعودی در خصوص کاهش نفوذ ایران در معادلات منطقه ای، و نیز پیشینه روابط عربستان سعودی، پاکستان و امارات متحده عربی با طالبان، می توان انتظار داشت کشورهای فوق جهت تأثیرگذاری منفی بر روند مذاکرات ایران و طالبان با هدف کاهش نقش و حضور ایران در افغانستان اقداماتی انجام دهند.
استراتژی طالبان در مذاکرات صلح بر خروج نیروهای آمریکایی، تأکید دارد، این راهبرد حتی اگر موجب کاهش نیروهای خارجی در افغانستان شود، برای ایران نیز نوعی موفقیت محسوب می شود. امضای توافق¬نامه صلح نشان داد که شکست ناپذیری آمریکا که همواره توسط سیاسیون و رسانه های این کشور در سطح جهان همواره مورد تأکید قرار دارد، همانگونه که ایران بارها اثبات کرده است، افسانه ای بیش نیست.
تحت تاثیر شرایط داخلی و منطقه ای، در حال حاضر راهبرد اصلی طالبان، این است که میخواهند یک حکومت اسلامی بر مبنای احکام اسلام داشته باشند، با همسایگان روابط خوبی برقرار کنند و همه اقوام نیز در دولت و حکومت شریک شوند. طالبان میخواهند با ارتباطاتی که برقرار کرده اند، حساسیت همسایهها را به حداقل برسانند تا بار دیگر ائتلافی علیه آنها ایجاد نشود.
مذاکرات صلح در افغانستان هم فرصت است و هم تهدید. تهدید آن، ویژگی تمامیت خواهی طالبان است که به لحاظ تاریخی، قدرت و حاکمیت را در سرتاسرافغانستان متعلق به خود میدانند. البته طالبان برای مشارکت در قدرت ناچاراست این رویکرد خود را تغییر دهد. اما مشارکت طالبان در قدرت از منظر تاکید بر خروج نیروهای آمریکایی و ناتو از افغانستان و مقابله با تجزیه افغانستان اهمیت دارد. آمریکایی با هدف چهارپاره کردن افغانستان تحت عناوین پشتونستان، ازبکستان، تاجیکستان و هزارستان تلاش میکند.
مذاکرات بین الافغانی و مشارکت همه گروههای موثر در قدرت، میتواند نقشههای آمریکا برای تجزیه افغانستان و تقویت داعش در این کشور را نقش بر آب کند. ایران تلاش میکند در دوره جدید طالبانیزه کردن قدرت در افغانستان در چارچوب پروژه زلمای خلیلزاد از منافع مشروع خودمحافظت کند. ایران با تعیین محمدابراهیم طاهریان، نماینده ویژه در امور افغانستان نشان داده است که بازیگری فعال است و نگاهی تمدنی- فرهنگی به افغانستان دارد. شریک سازی طالبان در قدرت، مطلوب؛ اما تبدیل طالبان به قدرت مسلط، برای ایران و مردم افغانستان، نامطلوب است. سیاستی متوازن که حقوق همه اقوام و مذاهب را در افغانستان لحاظ کند، به نفع ایران است؛ همچنان که خروج نظامی آمریکا و ناتو با منافع ایران همخوانی دارد. به نظر میرسد که اتخاذ سیاستی متعادل که طالبان، دولت مرکزی و متحدان سابق شمالی را هم زمان در نظر داشته باشد با منافع راهبردی ایران در افغانستان که بخشی از حوزه تمدنی ایران است، همخوانی بیشتر داشته باشد.
اما دوستی فرموده بودند داعش و طالبان فرقی باهم نمیکنند این طور نیست درست است که طالبان برخی تفکرات ضد شیعی داشته اند اما به افراطی گری داعش هم نیس در حال حاضر هم اقدام وحشیانه از خود نشان نداده باید ببینیم در آینده روند حکومتداری طالبان به چه نحو است آیا رویه حکومت سابق خود را پیش میکیرد یا تغییر رویه داده است؟به هر صورد در شرایط فعلی دولت ایران نمیتواند دخالت کند چون کوچکترین حرکت اشتباه ایران منجر به کشته شدن هزاران ایرانی و افغانی است که خود افغان ها هم راضی به این قضیه نیستند...به هر حال این قضیه خیلی حساس است دست های پشت پرده زیادی وجود دارد و با توجه به اینکه شبکه هائ مثل بی بی سی و اینترنشنال سعی در دخالت ایران و ورود ایران در قضیه هستند بنابراین این نشان می دهد که مواضع ایران تا به الان درست بوده است.
تو ک لالایی بلدی چرا خابت نمیبره
بنظرم حاکمان کشورمون باس عبرت بگیرن و با اقوام و مذاهب خودمون ب مساوات رفتار کنن ، همونتور ک از طالبان چنین توقع دارن ، من موافق گسترش حوزه نفوذ ایران در منطقه هستم ، ولی اول حل مشکلات داخلی خودمون ،، بهترین تبلیغ برا صدور انقلاب ایران ،، داشتن ایرانی آزاد و آباد و پررونقه،، مهمترینشم اقتصاد،،