در یادداشتی بررسی شد؛
تروریسم و تکفیر، توطئه خراسان بزرگ، افسانه موعود صهیونیسم
آمریکا در صدد است با کمک داعش و تجزیه افغانستان با زمینه سازی برای تاسیس دولت جعلی دیگری مشابه رژیم صهیونیستی در پشت مرزهای شرقی ایران با جمعیتی بالغ بر ۱۵ میلیون نفر اقدام نماید.
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صداوسیما؛ «محمد روحی» کارشناس مسائل افغانستان در یادداشتی نوشت، خراسان بزرگ طبق روایات مورد استناد سازمان تروریستی تکفیری داعش و القاعده، «سرزمین موعود» برای قیام آخرالزمانی است. شعار «جهاد در خراسان» دارای اهمیت و ماهیت بزرگ ایدئولوژیکی است. رویهها و مبانی دینی- عقیدتی رژیم صهیونیستی و گروه تروریستی تکفیری داعش، اتفاقی بودن این اشتراکات را غیر منطقی مینمایاند. مشابهت ایدۀ از نیل تا فراتِ صهیونیستها با عقیدۀ تشکیل دولت اسلامی عراق و شام در غرب آسیا (خاورمیانه) و ایجاد خراسان بزرگ در افغانستان یکی از این اشتراکات میباشد.
رژیم صهیونیستی برای تحقق خاورمیانه جدید با جعل تاریخ و قصه پردازی اقدام به انتشار داستانی خیالی با نام قبایل ۱۰ گانه گم شده بنی اسرائیل نمود. ۱۰ قبیله گم شده به ۱۰ قبیلۀ بنی اسرائیل اطلاق میشود که سرنوشت آنان پس از اخراج از سرزمین فلسطین به دست آشوریان در سال ۷۲۲ قبل از میلاد مشخص نیست. از دیدگاه آخرالزمانی (آرماگدونی) یهودیان صهیونیسم و مسیحیان صهیونیسم، این ۱۰ قبیله در آخرالزمان پیدا خواهند شد و به ارض مقدس باز میگردند. سردمداران رژیم اشغالگر قدس با جعل تاریخ مدعی گشته اند که پشتونهای افغانستان و پاکستان یکی از ۱۰ قبیلۀ گم شده بنی اسرائیل هستند.
تلاش آمریکا برای تاسیس دولت جعلی در افغانستان
آمریکا در صدد است با کمک داعش و تجزیه افغانستان با زمینه سازی برای تاسیس دولت جعلی دیگری مشابه رژیم صهیونیستی در پشت مرزهای شرقی ایران با جمعیتی بالغ بر ۱۵ میلیون نفر اقدام نماید. اسطوره قبایل گم شده همان استراتژی کهنه تاریخ سازی و تطهیر جنایات صهیونیستها است که از طریق مظلوم نمایی مسیر خود را دنبال میکند. طبق اعتقادات رایج پیدا شدن اسباط گم شده بنی اسرائیل مقدمه ظهور مسیح (مصلح کل) نزد مسیحیان و ظهور ماشیح بن داوید (مصلح کل) نزد یهودیان است.
این ماجرا به شکلی کاملاً روشن یک سناریوی اطلاعاتی است که اول بار با همدستی زرسالاران یهودی صهیونیسم و پاپهای مسیحی معتقد به صهیونیسم و دربارهای پرتغال و اتریش قرن شانزده و هفده میلادی طراحی و اجرا شد. در قرن هفدهم میلادی برای ترویج اسطوره اسباط گم شده و مسیحاگرایی یهودی یک اندیشمند یهودی ساکن آمستردام به نام مناسه بن اسرائیل تأثیر فراوان داشت. او بود که با نوشته هایش و ترویج آنها به سایر زبانهای رایج اروپای وقت، اسطوره اسباط گم شده بنیاسرائیل را به یک ابزار دینی قوی در جهت ایجاد دنیای جدید یعنی قاره آمریکا و ایجاد کلنی در آمریکای شمالی تبدیل کرد. مناسه بن اسرائیل در سال ۱۶۵۰ میلادی رسالهای به زبان لاتین در آمستردام منتشر کرد به نام امید اسرائیل؛ اسباط ۱۰گانه بنیاسرائیل در آمریکا.
هدف از این جعلیات و تبلیغات از یک طرف تحریک انگیزههای دینی مردم ساده مسیحی آن زمان بود برای مهاجرت به قاره آمریکا و از طرف دیگر تشویق قدرتمندان و ثروتمندان غربی به مشارکت بیشتر در غارت قاره آمریکا؛ و این همان افسانهای است که به زمان حال منتقل شده و بر اساس آن قصد تجزیه کشورهای منطقه مانند افغانستان را دارند. بر پایه همین افسانه پردازیها است که وزارت خارجه رژیم صهیونیستی اعلام کرد، کارشناسان بیولوژیک رژیم صهیونیستی بر اساس آزمایشهای متعدد چندسالهای کشف کرده اند: «پشتونها از لحاظ ژنتیکی نزدیکترین ملت به یهودیهای سفاردیم (یهودیهای شرقی) میباشند».
مورخین و دانشمندان رژیم صهیونیستی مدعی هستند: بر اساس مطالعات علمی دقیقی که تا کنون انجام داده اند، میتوانند ثابت کنند پشتونها در اصل یهودی هستند. این رژیم در افسانه پردازی خود به قدری پیش رفته که میگوید اکثریت پشتونها ایمان دارند که آنها اصلیت یهودی دارند. «بطوری که در گزارش موصوف وزارت خارجه این رژیم آورده شده حتی آخرین پادشاه وقت افغانستان، ظاهر شاه در زمان حیات خود، در جواب خبرنگار ایتالیائی که درباره نسب ایشان سوال کرده بود، گفته بود که من از قبیلۀ بنیامین یهودی هستم».
در سال ۱۳۸۸ سایت اینترنتی شبکۀ خبری العربیه نیز به بررسی این مسئله پرداخته و گزارش داده است که «رژیم اشغالگر قدس تلاش دارد نزدیک ۱۵ میلیون نفر پشتون افغانستان را دوباره به دین اجداد شان – یهودیت – برگرداند که متاسفانه تا این لحظه فقط توانسته است تعداد اندکی از قبایل پتان را یهودی نموده و آنها را به فلسطین اشغالی مهاجرت دهند».
این گزارش میافزاید: در دهۀ هفتاد و هشتاد قرن بیستم میلادی سازمانهای صهیونیستی فعالیتهای چشمگیری را در جهت کشاندن قبایل پشتون افغانستان به آئین یهودیت از طریق استخدام و تربیت جوانان پشتون در بیروت، پایتخت لبنان و برخی کشورهای غربی راه اندازی نموده بودند.
بر اساس این افسانه پردازیهای صهیونیستی در همان سال سایت عربی زبان القدس العربی، چاپ لندن، در مصاحبۀ با دکتر جعفر هادی حسن نویسندۀ برجستۀ جهان عرب و پژوهشگر مسایل یهود و یهودیت و دارندۀ درجۀ دکترا از دانشگاه منچستر انگلستان در یهود شناسی و نویسندۀ کتابهای متعددی درباره پیدایش، تاریخ، عقاید، فرهنگ و آداب و رسوم یهودیت به مسلمانان و عربها هشدار داده که متوجه باشند که «رژیم اشغالگر قدس به زودی افغانستان را توسط قبیله ادعایی خود تحت نام پتان به اشغال در خواهد آورد». پروسۀ یهودی سازی قبیلۀ پشتون در افغانستان از چندین دهه بدین سو جریان دارد و ما شاهد روزی خواهیم بود که رسانههای خبری گزارش گرویدن میلیونها تن از پشتونهای افغانستان به آئین یهودیت را در اثر تلاشهای همه روزۀ صهیونیستها به نشر خواهند رساند.
این سناریوی قدیمی که در سدههای گذشته موجب شکل گیری آمریکا و ایجاد رژیم اشغالگر قدس گردیده، در حال حاضر برای تجزیه افغانستان و کشورهای منطقه، توسط آمریکا با محوریت داعش پیگیری میگردد؛ و این شروع آزمونی است برای طالبان پشتون و مسلمان و مدعی حکومت اسلامی و یکپارچه برای افغانستان. چشم امید مردم افغانستان و منطقه و دنیا به طالبانی است که مدعی است با حکومت اسلامی خود، با مشارکت همه اقوام افغانستان قصد اخراج متجاوزان و خارجیان اعم از آمریکا، ناتو، داعش و ... را از افغانستان واحد و یکپارچه دارد. حال باید ببینیم پشتونوالی طالبان مسلمان که در فرهنگ افغان در قوم پرستی، دگرناپذیری و وطن پرستی زبانزد خاص و عام است، در مقابله با این ادعای صهیونیستها چه میکند.
اسباط گم شده بنی اسرائیل در افغانستان، پاکستان، ایران، چین، هند و آمریکای جنوبی
دکتر جعفر هادی حسن معتقد است: سازمانهای یهودی از گذشتههای دور سرگرم جستجوی قبایل گم شده هستند، آنها قبایل گم شده خود را در افغانستان، ایران، چین، هند و آمریکای جنوبی جستجو میکنند. تا کنون طبق آمار آنها قبایل پشتون در افغانستان و پاکستان شناسائی شده اند که اصلیت آنها بنا بر همین ادعا، یهودی هستند و پیگیری این موضوع در کشورهای دیگر نیز در جریان است. رژیم صهیونیستی با بهانه پیدا کردن و انتقال قبایل گم شده خود، میخواهد افسانه اسرائیل بزرگ را از رود نیل در مصر تا رود فرات در عراق که نقشه استراتژیک آن رژیم جعلی است، تشکیل دهد.
در همین رابطه یکی از خاخامهای یهودی بنام آبیحل در کتاب خویش تحت عنوان «قبایل گم شده» میگوید: که تعداد آنها به ۱۰۰ ملیون نفر خواهد رسید. دکتر جعفر هادی حسن در ادامه مصاحبه خود میافزاید: صهیونیستها نهایت تلاش خود را میکنند تا قبیلۀ پشتون در افغانستان که نفوس آنها تقریبا ۱۵ میلیون نفر میباشد را به ادعای اینکه اصل آنها یهودی است به آئین یهودیت برگرداند. تا کنون دهها نهاد و سازمانهای یهودی تماسهای متعددی با سران قبایل و رهبران پشتون که در دو طرف مرز افغانستان و پاکستان قرار دارند انجام داده اند و همچنان دهها جلد کتاب یهودی به زبان پشتو ترجمه گردیده و در آنها از اصالت یهودیت پشتونها و خصوصیت یهودی آنها توضیح داده شده است.
همچنین در این کتابها توضیح داده شده است که «پتانها نسب شان بر میگردد به (افغان بن شاوول) که در تورات از شاوول به عنوان اولین پادشاه یهودی در سرزمین فلسطین اسم برده شده است». باید یاد آور شد که سازمانهای یهودی (مانند سازمان عامی شاب – بازگشت ملت) مدعی شده اند که توانسته اند عدهای از پشتونها را به دین یهودیت برگردانده و آنها را به فلسطین اشغالی مهاجرت دهند. این افراد نیز به مرور زمان نزدیکان و خویشاوندان خویش را به یهودیت دعوت نموده و آنها را به فلسطین اشغالی مهاجرت خواهند داد؛ و همچنان عدۀ دیگر از تکنوکراتهای پشتون که مخفیانه به یهودیت گرویده اند هنوز در افغانستان فعالیت مینمایند.
افسانه بنی اسرائیل (Bene Israel)
بسیاری از یهودیان این گروه، پس از استقلال هند در سال ۱۳۲۶ شمسی (۱۹۴۷ میلادی) و تأسیس رژیم اشغالگر قدس، درست یک سال پس از این تاریخ، به فلسطین اشغالی مهاجرت کردند. بنا بر افسانه ها، اجداد این افراد پس از سالها سرگردانی به منطقه کنکان - واقع در بیست مایلی جنوب بمبئی - رسیدند و رفته رفته در میان بومیان مستحیل شده و بخش اعظمی از زبان عبری و احکام و عبادات یهودی را فراموش کردند. علیرغم این که برخی مورخان آنها را به عنوان نوادگان یکی از قبایل گم شده میدانند؛ اما مقامات یهودی، هیچ گاه این ادعا را نپذیرفتهاند. نکته جالب توجه، اینجاست که این افراد - که در یهودی بودن آنان شک بسیاری وجود دارد - در زمان استعمار انگلیس و در دستگاه کمپانی هند شرقی به مقام بالایی دست یافتند و از امتیازات به مراتب بیشتری نسبت به سایر گروههای دینی برخوردار بودند. به همین دلیل، یهودیان بنیاسرائیل برای دستیابی به موقعیت بهتر، از کنکان به بمبئی مهاجرت کردند.
دکتر «والتر جوزف فیشل»، استاد مطالعات یهودی دانشگاههای عبری اورشلیم و برکلی، در مقاله «تاریخ یهودیان بمبئی؛ در اسناد هند» معتقد است که تاریخ و اصالت این یهودیان مشخص نیست و صرفاً افسانه و داستانهایی در اینباره یافت میشود. آنچه به صورت روشن از تواریخ به دست میآید، حضور این افراد در دهه چهارم و پنجم قرن هجده میلادی تحت لوای عُمال کمپانی هند شرقی است. این یهودیان، تیپ پیاده نظام محلی را تشکیل دادند و در بسیاری از جنگها - هچون جنگ با افغانها و خیانت به هندیان مرات، برمه و میسوری - به مزدوری انگلیسیها پرداختند و در این راه، افرادی، چون «ساموئل ییخزکل دیوکر» به فرماندهی رسیدند.
این خدمت بی، چون و چرا، تا جایی ادامه پیدا کرده است که حاکمان انگلستان، اداره بسیاری از امور مثل پست، راهآهن و گمرک را در اختیار این افراد گذاردند، «ریوت کارناک»، همکار «دوک ولینگتون» در فرماندهی ارتش پیاده نظام بریتانیای وقت، آنها را چنین مورد ستایش قرار میدهد: «من تاکنون سربازان با وفا و شجاعی مثل جمعیت یهودیان محلی (نام دیگر یهودیان بنیاسرائیل) ندیدهام». این یهودیان وفادار به بریتانیا، در میانه سالهای ۱۳۲۷ شمسی (۱۹۴۸ میلادی) و ۱۳۳۱ شمسی (۱۹۵۲ میلادی) بزرگترین مهاجرت کشورهای شرقی به فلسطین اشغالی را با ۲۳۰۰ نفر رقم زدند.
این مهاجرت گسترده، اعتراض، بست نشینی و اعتصاب غذای یهودیان ارتدکس ساکن فلسطین اشغالی را به دنبال داشت؛ که به بازگرداندن تعدادی از این مهاجران توسط آژانس یهود انجامید. اما نکته اینجا است که این عمال دیروز استعمار بریتانیا، امروزه توسط فرزند خلف انگلیس در منطقه، مورد ظلم قرار میگیرند و باز هم شکاف عمیق یهودیان اشکنازی و سفارادی در جامعه صهیونیستها در فلسطین اشغالی به وضوح دیده میشود. به گزارش کمیته عالی مهاجران هندی، یهودیهای هندی تبار ساکن این رژیم که رقمی بالغ بر ۴۵ هزار نفر را شامل میشوند، جزو شهروندان درجه چندم به حساب آمده و از وضعیت نابسامان اقتصادی و اجتماعی در رژیم صهیونیستی رنج میبرند و همچنان در شهرکهای دور افتاده به کشاورزی مشغول هستند.
رژیم صهیونیستی برای تحقق خاورمیانه جدید و مقابله با جبهه مقاومت در پشت مرزهای خود مصمم گشته تا مشابه همین جبهه را پشت مرزهای ایران ایجاد نماید؛ بنابراین با جعل تاریخ و قصه پردازی اقدام به انتشار داستانی خیالی با نام قبایل ۱۰ گانه گم شده بنی اسرائیل نمود.
این سناریوی قدیمی که در سدههای گذشته موجب شکل گیری آمریکا گردید، در حال حاضر برای تجزیه افغانستان و کشورهای منطقه، توسط آمریکا با محوریت داعش، حول مذاکره با طالبان به قصد ماندن دائمی در افغانستان و اجرای این طرح پیگیری میگردد. این امتحان بزرگی برای بررسی ادعای اسلام شناسی و وطن پرستی طالبان است. پاک کردن دست و ردای طالبان از همکاری با دشمنان قسم خورده قدیمی اسلام و البته انکار ادعای رژیم صهیونیستی مبنی بر یهودی بودن پشتونها و طالبان در حال حاضر واجبتر از مذاکره با آمریکا برای کسب تمامی کرسیهای حکومت افغانستان است؛ و آزمون دیگری است برای سایر گروهها و اقوام مدعی حکومت اسلامی در افغانستان که این حکومت داری به چه قیمتی قرار است به دست بیاید؟