به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما ؛رمز عبور از همه تحریم های مرئی و نامرئی ؛ همین اقتصاد مقاومتی است.
تحریم ها و تلاش گروهی یا فردی برای افزایش محدودیت ها بر ضد انتخاب های اقتصادی یک کشور و همچنین افزایش هزینه های اقتصادی ؛ پدیده ای است که معمولا در اقتصاد بین الملل استفاده می شود.
امریکا هم در این مسیر ، دوست و دشمن نمی شناسد و همه را به نوعی تحریم کرده است تا خود را راهبر جهان معرفی کند.
این رویکرد بازی های تجاری و رقابتی برد - برد را به بازی برد- باخت یا باخت - باخت تبدیل می کند و برای نمونه نتیجه و دستاورد تحریم اقتصادی ایران از سوی اروپایی ها نوعی بازی باخت - باخت بوده است. تعمیق رکود اقتصادی اروپا یکی از این نشانه است.
نظریه های تحریم اقتصادی ارتباط مستقیم با بکارگیری قدرت اقتصادی دارد و بنابر تعریف رابرت ژیلین ، تحریم اقتصادی یعنی دست کاری روابط اقتصادی به منظور اهداف سیاسی. برخی هم تحریم اقتصادی را جزئی از مهارت های دیپلماتیک می دانند.
البته امروز برخلاف رویکرد قرن های پیشین ، تحریم مشمول راهبرد جامع جنگ اقتصادی و خصومتی نوین و دارایی اهدافی گسترده تر از مفهوم سنتی ان است.
از سال 1990 هم الگوی تحریم دچار تغییر شده است به طوری که از تحریم به عنوان سیاست برتر یا جایگزین ابزار نظامی با هزینه کمتر یاد می شود.
ادامه رکود اقتصادی اروپا و امریکا از سال 2008 نشان می دهد که رفع تحریم های اقتصادی ایرن منافع انها را نیز تامین خواهد کرد.
بحران اقتصادی امریکا و غرب موقعی کاهش می یابد که بازار گسترده ای مانند ایران بر محصولات و فناوری و خدمات خود پیدا کنند و محرومیت انها از این بازار گسترده موجب تعمیق بحران در اقتصاد انها خواهد شد.
خوشبختانه اقتصاد ایران تا حدودی خود را از غرب گرایی محض اقتصادی و تکیه مسلم و کامل بر مکتب اقتصادی غربی و سرمایه داری توجیه گر ، رها شده است.
همین تلاش ها سبب شده است که اقتصاد ایران از اسیب کامل بحران های اقتصادی و مالی غرب دور شود ، البته این بحران تاثیر داشته اما اقتصاد ما را خانه نشین نکرده است.
بی تردید اگر رویکردهای دولتهای گذشته و سیاستهای ادغام "پیرامون در مرکز اقتصاد جهانی" با هژمونی امریکا استمرار می داشت ، امروزه اقتصاد ایران با بن بست داخلی و خارجی مواجه می شد.
همسنجی اقتصاد ایران با همتاهای منطقه ای و کشورهای جهان نشان می دهد رشد شاخص های اقتصاد ملی و فراملی در ایران بیشتر بوده است.
البته ظرفیت های اقتصاد کشور بیشتر از دستاوردهاست و در شرایطی که فشارهای خارجی افزایش یافته است، نیاز داریم با وحدت و همدلی اثر فشارها را به حداقل برسانیم و فقط شعار " ما می توانیم" نسخه نجات بخش برای توسعه و پیشرفت اقتصادی و اجتماعی و سیاسی کشور است.
حتی برخی افراد می گویند اگر امریکا عرضه و کارامدی داشته باشد مشکلات جامعه خود را حذف می کند و اجازه نمی دهد بیش از 50 میلیون نفر زیر خط فقر زندگی کنند یا جنبش تسخیر وال استریت در این جامعه نهادینه نمی شد.
به عبارت دیگر متغیر رفع تحریم نمی تواند به معنی رفع همه مشکلات باشد چون خود تحریم نیز عامل همه مشکلات اقتصادی ایرن نبوده است.
اما مشکلات متعدد در بازارهای اقتصادی اتحادیه اروپا و آمریکا ادامه دارد و طرح ریاضت اقتصادی هم که به عنوان درد مشترک این کشورها مورد توجه بوده است اهداف سیاست گذاران این کشورها را تامین نمی کند.
مشکلات معیشتی در ایتالیا، اسپانیا، یونان و پرتغال ادامه دارد و در یونان همچنان تشدید می شود برای اینکه مردم یونان هم تحت فشار ریاضت اقتصادی داخلی و هم فشارهای ناشی از بدهی های خارجی قرار دارند که خود را به صورت کاهش قابل توجه قدرت خرید و افزایش مالیات بر درآمدها و همچنین کاهش بودجه بخش عمومی و اجتماعی نشان می دهد.
بیشترین نمود بحران اقتصادی در امریکا و کشورهای اتحادیه اروپا دیده می شود و چشم انداز روشنی هم برای رهایی از این رکود و مشکلات وجود ندارد.
بومی سازی اقتصاد و اقتصاد مقاومتی به راحتی می تواند ما را در عبور از سد روانی و شبه واقعی تحریم موفق کند.
اگر طرف عرضه را تابع سیاست های سازمان تجارت جهانی و واردات و نظم تولید جهانی بکنیم دیگر نمی توان برای تولید داخل و توسعه آن برنامه ریزی کرد.
این رویکردها در هر دولتی که مورد توجه بوده آثار زیان باری هم داشته است.
نباید به دنبال تحمیل الگوهای غیربومی و غیر ایرانی - اسلامی بر این سرزمین باشیم.
وخیم شدن پیامدهای بحران مالی بین المللی که روند آن از سال 2008 آغاز شده، باعث شده است الگوی اقتصادی بیشتر کشورها تغییر کند.
فارغ از اینکه تحریم امریکا و اروپایی ها چقدر غیر اخلاقی و غیر انسانی و فاقد منطق حقوقی بین المللی است ، ارزیابی ها 4 دهه رفتار تحریم غرب بر ضد ایران نشان داد که امریکایی ها در دتحقق اهداف خود ناکام بده اند.
البته نمی توان تاثیر اقتصادی تحریم ها را انکار کرد و کاملا بی تاثیر دانست بلکه می توانیم بگوییم که تحریم ها زخم بر اقتصاد ایران پاشید.
تحریم ایران در 4 زمینه صادرات ، واردات ، سرمایه گذاری و کمک موسسات مالی بین المللی بوده است.
ممنوعیت سرمایه گذاری امریکایی ها در 1995 کلید خورد و در سال 1987 هم واردات کالا از ایران به امریکا ممنوع شده بود.
بیشتر اندیشمندان و کارشناسان مسائل تحریم که در زمینه های تحریم ایران مطالعه و تحقیق کرده اند تأیید می کنند که تحریم های آمریکا در تغییر رفتار ایران به نفع اهداف آمریکا تغییری نداشته است.
این مطالعات به خوبی نشان می دهد که تحریم ها کارا نبوده است.
همه نظریه ها نشان می دهد که تحریم ها یک جانبه آمریکا نه تنها بی تأثیر بوده بلکه به منافع آمریکا هم ضربه زده است.
یکی از منابع برجسته در این باره کتاب ارنست اچ پریک با نام "احساس مطلوب یا کار مطلوب با تحریم ها" است. نویسنده به گونه ای متقاعد کننده و مستدل نشان می دهد که عموماً تحریم های یک جانبه به اهداف مورد نظر نایل نمی شود بلکه تأثیر نامطلوب در منافع آمریکا به جا می گذارد. تأثیر این تحریم ها به ویژه تحریم واردات آمریکا به ایران بسیار اندک بوده است و تحریم صادرات آمریکا و سرمایه گذاری در ایران بر منافع تجاری آمریکا تأثیر نامطلوب کوتاه مدت و احتمالاً بلندمدت خواهد داشت.
محروم شدن شرکت های آمریکایی از فعالیت در بخش نفت ایران بر موقعیت آمریکا در آسیای مرکزی هم تأثیری منفی گذاشته است.
دنیای غرب و چند کشور مستکبر تلاش می کردند با اعمال تحریم اقتصاد ایران را زمین گیر کنند اما از اقتصاد مقاومتی می ترسند.
چرا غرب هراس دارد ؟
اقتصاد مقاومتی به معنی حداکثرسازی ارزش افزوده و ثروت آفرینی از همه منابع زیرزمینی و روزمینی و نیروی انسانی است که جمهوری اسلامی ایران در همه این
عرصه ها مزیت دارد.
به همین دلیل هم غربی ها و دشمنان نظام به شدت از الگوی اقتصاد مقاومتی هراس دارند و نباید اجازه دهیم اقتصاد کشور مزیت ها و استعدادهای خود را فدای واردات کند و در هرگونه تعامل و تجارت با کشورهای خارجی باید به سمت بازی اقتصادی برد - برد حرکت کنیم.
تحریم های موسوم به هوشمندانه غربی ها به تحریم های احمقانه تبدیل شده است.
چون اقتصاد ایران با تکیه بر آرمان ها و گفتمان انقلاب اسلامی و گفتمان عدالت محور و مردم سالاری تولید ثروت می تواند به اقتصادی تحریم ناپذیر تبدیل شود.
منظور از تحریم ناپذیری ، داشتن مزیت ها و استعدادهای نهفته تولید ثروت و موقعیت ژئوپولیتیکی در عرصه نظام بین المللی است که میزان آسیب پذیری از شیطنت های بیکانگان و دشمنان نظام به ویژه فتنه گران اقتصادی را به حداقل می رشاند و از طرف دیگر نظام اقتصادی ایران این توانمندی را دارد که تحریم ها را به فرصتی برای بازمهندسی روند تولید ثروت تبدیل کند که تاکنون نیز همینطور بوده است.
اقتصاد منطقه و جهان بیش از ایران به مبادلات اقتصادی با جمهوری اسلامی ایران نیاز دارند و به همین خاطر ایران می تواند یک محور تازه اقتصاد بین الملل برای همگرایی قدرت های غیر امریکایی مانند روسیه و چین باشد که جایگاه راهبردی ایران را نشان می دهد.
اگر روزی درامدهای نفت خام از اقتصاد ایران قابل حذف باشد بهترین روز اقتصادی برای ما خواهد بود. اقتصاد کشورمان این استعداد را دارد و اقتصاد کشاورزی ایران به تنهایی برای تامین همه نیازهای بازار کار ، کالا ، پول و سرمایه کافی است.
پیتر کونیگ ، اقتصاددان ارشد آمریکایی با متمایز خواندن شرایط ایران برای اتکا به اقتصاد مقاومتی معتقد است ایران با تکیه بر منابع داخلی خود قادر است از سیاست های تحریمی غرب عبور کند و برنامه های توسعه خود را در پیش بگیرد و در این مسیر پیمان های منطقه ای از اهمیت بالایی برخوردار هستند.
پیتر کونیگ، اقتصاددان و تحلیلگر برجسته آمریکایی و از کارمندان سابق بانک جهانی
با اشاره به ظرفیت هایی که ایران در زمینه اقتصادی دارا است از اقتصاد مقاومتی به
عنوان یک ابزار برای پیشبرد اهداف اقتصادی کشور حمایت و آن را اقدامی عملی خوانده است.
این تحلیلگر برجسته اقتصادی با انتقاد از سیاست های آمریکا در قبال کشورهای جهان از جمله ایران، دلار را عاملی مهم برای پیشبرد اهداف ایالات متحده دانسته و گفته است : تنها راه واشنگتن که می تواند شرایطی را برای ان فراهم آورد تا از آن طریق به تحریم کشورها دست بزند اتکای آن به سیستم پولی دلاری است که در راستای تأمین منافع بانک های صهیونیستی به صورتی کاملا خصوصی طراحی شده است.
این ارز امروزه منابع و ذخایر ارزی بسیاری از کشورهای دنیا را به خود اختصاص داده و پاشنه آشیل کشورهاست.
وی تصریح می کند توسعه تولید داخلی بر اساس بازارها و ظرفیت های محلی نه تنها باعث کاهش وابستگی به واردات و ارزهای خارجی مبتنی بر دلار می شود بلکه در عین حال به عنوان یکی از سریع ترین راه ها برای ایجاد ظرفیت های جدید با تکیه بر منابع ملی است که به ارتقای تولید، فن آوری و بهبود دانش فنی کمک می کند.
وی معتقد است مصرف ملی، استفاده از ظرفیت های ملی و ستاب رشد تولید ملی به بهبود برابری در جامعه کمک می کند و به رفاه بیشتر منتهی می شود. کونیگ با اشاره به تجربه چین در اتکا به ظرفیت های داخلی خود تا اواسط دهه هشتاد به سخنان ولادیمیر پوتین اشاره کرد و گفت با تحریم روسیه توسط امریکا در سال های اخیر رییس جمهور این کشور این اقدام را بهترین اتفاق برای کشورش نامید چراکه به عقیده وی این اقدام باعث می شود روسیه بر منابع و ظرفیت های داخلی خود بیش از پیش تکیه کند و بار دیگر به خودکفایی در بخش های کشاورزی، تولید صنعتی و دانشگاهی برسد.
وی با رد این موضوع که ایران در یک بن بست اقتصادی واقع است گفت ایران همه امکانات مورد نیاز برای عبور از تحریم های آمریکا و غرب را در اختیار دارد.
این کشورها تا زمانی می توانند در سیاست های خود پیروز باشند که با اتکا به سیاست های ارزی اقدام به تحریم کنند و این در حالی است که ایران زمینه های عبور از این سیاست ها را دارد.
رمز عبور از همه تحریم های مرئی و نامرئی ؛ همین اقتصاد مقاومتی است.
تحریم ها و تلاش گروهی یا فردی برای افزایش محدودیت ها بر ضد انتخاب های اقتصادی یک کشور و همچنین افزایش هزینه های اقتصادی ؛ پدیده ای است که معمولا در اقتصاد بین الملل استفاده می شود.
امریکا هم در این مسیر ، دوست و دشمن نمی شناسد و همه را به نوعی تحریم کرده است تا خود را راهبر جهان معرفی کند.
این رویکرد بازی های تجاری و رقابتی برد - برد را به بازی برد- باخت یا باخت - باخت تبدیل می کند و برای نمونه نتیجه و دستاورد تحریم اقتصادی ایران از سوی اروپایی ها نوعی بازی باخت - باخت بوده است. تعمیق رکود اقتصادی اروپا یکی از این نشانه است.
تحریم های اقتصادی کارساز نیست
نظریه های تحریم اقتصادی ارتباط مستقیم با بکارگیری قدرت اقتصادی دارد و بنابرتعریف رابرت ژیلین ، تحریم اقتصادی یعنی دست کاری روابط اقتصادی به منظور اهداف سیاسی. برخی هم تحریم اقتصادی را جزئی از مهارت های دیپلماتیک می دانند.
البته امروز برخلاف رویکرد قرن های پیشین ، تحریم مشمول راهبرد جامع جنگ اقتصادی و خصومتی نوین و دارایی اهدافی گسترده تر از مفهوم سنتی ان است.
از سال 1990 هم الگوی تحریم دچار تغییر شده است به طوری که از تحریم به عنوان سیاست برتر یا جایگزین ابزار نظامی با هزینه کمتر یاد می شود.
ادامه رکود اقتصادی اروپا و امریکا از سال 2008 نشان می دهد که رفع تحریم های اقتصادی ایرن منافع انها را نیز تامین خواهد کرد.
بحران اقتصادی امریکا و غرب موقعی کاهش می یابد که بازار گسترده ای مانند ایران بر محصولات و فناوری و خدمات خود پیدا کنند و محرومیت انها از این بازار گسترده موجب تعمیق بحران در اقتصاد انها خواهد شد.
خوشبختانه اقتصاد ایران تا حدودی خود را از غرب گرایی محض اقتصادی و تکیه مسلم و کامل بر مکتب اقتصادی غربی و سرمایه داری توجیه گر ، رها شده است.
همین تلاش ها سبب شده است که اقتصاد ایران از اسیب کامل بحران های اقتصادی و مالی غرب دور شود ، البته این بحران تاثیر داشته اما اقتصاد ما را خانه نشین نکرده است.
بی تردید اگر رویکردهای دولتهای گذشته و سیاستهای ادغام "پیرامون در مرکز اقتصاد جهانی" با هژمونی امریکا استمرار می داشت ، امروزه اقتصاد ایران با بن بست داخلی و خارجی مواجه می شد.
همسنجی اقتصاد ایران با همتاهای منطقه ای و کشورهای جهان نشان می دهد رشد شاخص های اقتصاد ملی و فراملی در ایران بیشتر بوده است.
البته ظرفیت های اقتصاد کشور بیشتر از دستاوردهاست و در شرایطی که فشارهای خارجی افزایش یافته است، نیاز داریم با وحدت و همدلی اثر فشارها را به حداقل برسانیم و فقط شعار " ما می توانیم" نسخه نجات بخش برای توسعه و پیشرفت اقتصادی و اجتماعی و سیاسی کشور است.
حتی برخی افراد می گویند اگر امریکا عرضه و کارامدی داشته باشد مشکلات جامعه خود را حذف می کند و اجازه نمی دهد بیش از 50 میلیون نفر زیر خط فقر زندگی کنند یا جنبش تسخیر وال استریت در این جامعه نهادینه نمی شد.
به عبارت دیگر متغیر رفع تحریم نمی تواند به معنی رفع همه مشکلات باشد چون خود تحریم نیز عامل همه مشکلات اقتصادی ایرن نبوده است.
اما مشکلات متعدد در بازارهای اقتصادی اتحادیه اروپا و آمریکا ادامه دارد و طرح ریاضت اقتصادی هم که به عنوان درد مشترک این کشورها مورد توجه بوده است اهداف سیاست گذاران این کشورها را تامین نمی کند.
مشکلات معیشتی در ایتالیا، اسپانیا، یونان و پرتغال ادامه دارد و در یونان همچنان تشدید می شود برای اینکه مردم یونان هم تحت فشار ریاضت اقتصادی داخلی و هم فشارهای ناشی از بدهی های خارجی قرار دارند که خود را به صورت کاهش قابل توجه قدرت خرید و افزایش مالیات بر درآمدها و همچنین کاهش بودجه بخش عمومی و اجتماعی نشان می دهد.
بیشترین نمود بحران اقتصادی در امریکا و کشورهای اتحادیه اروپا دیده می شود و چشم انداز روشنی هم برای رهایی از این رکود و مشکلات وجود ندارد.
بومی سازی اقتصاد و اقتصاد مقاومتی به راحتی می تواند ما را در عبور از سد روانی و شبه واقعی تحریم موفق کند.
اگر طرف عرضه را تابع سیاست های سازمان تجارت جهانی و واردات و نظم تولید جهانی بکنیم دیگر نمی توان برای تولید داخل و توسعه آن برنامه ریزی کرد.
این رویکردها در هر دولتی که مورد توجه بوده آثار زیان باری هم داشته است.
نباید به دنبال تحمیل الگوهای غیربومی و غیر ایرانی - اسلامی بر این سرزمین باشیم.
وخیم شدن پیامدهای بحران مالی بین المللی که روند آن از سال 2008 آغاز شده، باعث شده است الگوی اقتصادی بیشتر کشورها تغییر کند.
فارغ از اینکه تحریم امریکا و اروپایی ها چقدر غیر اخلاقی و غیر انسانی و فاقد منطق حقوقی بین المللی است ، ارزیابی ها 4 دهه رفتار تحریم غرب بر ضد ایران نشان داد که امریکایی ها در دتحقق اهداف خود ناکام بده اند.
البته نمی توان تاثیر اقتصادی تحریم ها را انکار کرد و کاملا بی تاثیر دانست بلکه می توانیم بگوییم که تحریم ها زخم بر اقتصاد ایران پاشید.
تحریم ایران در 4 زمینه صادرات ، واردات ، سرمایه گذاری و کمک موسسات مالی بین المللی بوده است.
ممنوعیت سرمایه گذاری امریکایی ها در 1995 کلید خورد و در سال 1987 هم واردات کالا از ایران به امریکا ممنوع شده بود.
بیشتر اندیشمندان و کارشناسان مسائل تحریم که در زمینه های تحریم ایران مطالعه و تحقیق کرده اند تأیید می کنند که تحریم های آمریکا در تغییر رفتار ایران به نفع اهداف آمریکا تغییری نداشته است.
این مطالعات به خوبی نشان می دهد که تحریم ها کارا نبوده است.
همه نظریه ها نشان می دهد که تحریم ها یک جانبه آمریکا نه تنها بی تأثیر بوده بلکه به منافع آمریکا هم ضربه زده است.
یکی از منابع برجسته در این باره کتاب ارنست اچ پریک با نام "احساس مطلوب یا کار مطلوب با تحریم ها" است. نویسنده به گونه ای متقاعد کننده و مستدل نشان می دهد که عموماً تحریم های یک جانبه به اهداف مورد نظر نایل نمی شود بلکه تأثیر نامطلوب در منافع آمریکا به جا می گذارد. تأثیر این تحریم ها به ویژه تحریم واردات آمریکا به ایران بسیار اندک بوده است و تحریم صادرات آمریکا و سرمایه گذاری در ایران بر منافع تجاری آمریکا تأثیر نامطلوب کوتاه مدت و احتمالاً بلندمدت خواهد داشت.
محروم شدن شرکت های آمریکایی از فعالیت در بخش نفت ایران بر موقعیت آمریکا در آسیای مرکزی هم تأثیری منفی گذاشته است.
دنیای غرب و چند کشور مستکبر تلاش می کردند با اعمال تحریم اقتصاد ایران را زمین گیر کنند اما از اقتصاد مقاومتی می ترسند.
پیتر کونیگ ، اقتصاددان ارشد آمریکایی با متمایز خواندن شرایط ایران برای اتکا به اقتصاد مقاومتی معتقد است ایران با تکیه بر منابع داخلی خود قادر است از سیاست های تحریمی غرب عبور کند و برنامه های توسعه خود را در پیش بگیرد و در این مسیر پیمان های منطقه ای از اهمیت بالایی برخوردار هستند.
پیتر کونیگ، اقتصاددان و تحلیلگر برجسته آمریکایی و از کارمندان سابق بانک جهانی در گفتگو با گلوبال ریسرچ ، با اشاره به ظرفیت هایی که ایران در زمینه اقتصادی دارا است از اقتصاد مقاومتی به عنوان یک ابزار برای پیشبرد اهداف اقتصادی کشور حمایت و آن را اقدامی عملی خوانده است.
این تحلیلگر برجسته اقتصادی با انتقاد از سیاست های آمریکا در قبال کشورهای جهان از جمله ایران، دلار را عاملی مهم برای پیشبرد اهداف ایالات متحده دانسته و گفته است : تنها راه واشنگتن که می تواند شرایطی را برای ان فراهم آورد تا از آن طریق به تحریم کشورها دست بزند اتکای آن به سیستم پولی دلاری است که در راستای تأمین منافع بانک های صهیونیستی به صورتی کاملا خصوصی طراحی شده است.
این ارز امروزه منابع و ذخایر ارزی بسیاری از کشورهای دنیا را به خود اختصاص داده و پاشنه آشیل کشورهاست.
در گذشته بیش از 90 درصد از ذخایر بهادار کشورها به ارز و به دلار بود اما این رقم در حال حاضر به 50 تا 60 درصد تقلیل یافته است.
امروزه با قدرت گرفتن پول هایی مثل یوآن چین و یا با روی کار آمدن یورو و یا تقویت ارزهای پوند، ین ژاپن و ... ذخایر ارزی کشورهای دنیا نیز تغییر شکل داده که این مسایل قدرت آمریکا را در جهان کاهش داده است.
کونیگ گفته است یکی از مهمترین بخش های اقتصاد مقاومتی که ایران در تلاش است با اتکای به آن کشور را به سمت توسعه هدایت کند، جدایی از همین وابستگی به موسسات پولی آمریکا مثل بانک جهانی و صندوق بین المللی پول است.
حرکت به سمت شرق و جایگزینی آن با غرب یک سیاست مهم اقتصادی است که ایران می تواند با تصمیماتی که در حوزه اقتصادی گرفته مثلا عضویت در پیمان شانگهای با حضور قدرت هایی مثل چین و روسیه به این هدف نایل شود.
پیمان شانگهای یک محور قوی اقتصادی را فعال خواهد کرد و به عنوان جاده ابریشم جدید قادر خواهد بود برنامه های توسعه اقتصادی مهمی را در سال های آینده هدایت کند و با استفاده از شبکه های حمل و نقل، توسعه صنعتی و کشاورزی و تأسیس دانشگاه ها و موسسات تحقیقاتی مهم این هدف را دنبال خواهد کرد.
کشورهای عضو پیمان شانگهای به علاوه پاکستان و هند در حال حاضر در حدود نیمی از جمعیت جهان را در اختیار دارند و این کشورها تلاش گسترده ای برای عبور از اتکا به دلار را با استفاده از ظرفیت های محلی در پیش گرفته اند و تاکنون نیز موفقیت های زیادی نیز به دست آورده اند. به گفته این اقتصاددان این فرایند البته یک شبه اتفاق نمی افتد و در مقابل نیز تلاش هایی صورت می گیرد تا همچنان وابستگی کشورهای دنیا به هژمونی منابع دلاری تقویت شود و ایران در مسیر خود به دنبال یک سیستم اقتصادی جدید، صلح آمیز و سازنده است.
ویلیام اینگدال اقتصاددان برجسته آمریکایی هم درباره اینکه «آیا تنها راه رشد و توسعه اقتصادی ایران همان مسیری است که غرب طی کرده است » می گوید : این طور نیست، غرب امروز با مشکلات بنیادین اقتصادی مواجه است. اتحادیه اروپا اکنون خود تبدیل به یک فاجعه شده است. امروز، مردم اروپا در حال نابودی هستند، آنها زیر بار قرضهای فراوان بوده و متحمل جنایتهای سازمان یافته هستند. آینده کشورهای آسیایی در گرو اتحاد آنها با یکدیگر است نه با غرب بحرانزده.»
وی می افزاید :«غرب رو به انزوال است.ایران باید خود را هر چه بیشتر به کشورهای عضو شانگهای نزدیک کند. روسیه، هند و چین در آستانه رقم زدن عصر جدیدی از پیشرفت اقتصادی هستند. متاسفانه امروز غرب هیچ چیز با ارزشی برای ارائه به ایران به غیر از جنگ و خونریزی، همانند جنگ هشت ساله دهه 1980 و اکنون، به وجود آوردن داعش در منطقه ندارد.
نویسنده کتاب «وال استریت و مرگ آمریکا» در پاسخ به «چرایی بدعهدی آمریکا در اجرای تعهدات برجامی «خود» و برنداشتن تحریمها و ایجاد مانع در دسترسیهای بانکی به ایران» نیز گفت: «متاسفانه دولتمردان آمریکایی هیچگاه در هیچ کدام از سیاستهای خارجی مهم کشورشان صداقت به خرج نداده اند. تنها دغدغه آنها این است که چگونه در برابر زوال روزافزون وجهه و قدرت خود در جهان ایستادگی کنند.اتفاقی که جهان به طور گسترده شاهد آن هست و هیچ عاملی قادر به توقف آن نیست. تا وقتی که کشور آمریکا را اولیگارشها در پشت پرده اداره می کنند، هیچ کشوری از جمله ایران، روسیه و یا سوریه نباید هیچ اقدام مثبتی را از سوی واشنگتن انتظار داشته باشند. اولیگارشها در فضای سیاسی آمریکا نفوذ کردهاند و طوری وانمود میکنند که گویا دغدغه برپایی دموکراسی در کشورشان را دارند.
کارشناسان اقتصادی غرب و به ویژه اقتصاددانان انگلیسی هم در سالهای گذشته تاکید می کردند که اگر نظام جمهوری اسلامی ایران موفق به استقرار اقتصاد مقاومتی شود با هیچ روشی نمی توان با این کشور مقابله کرد.
اقتصاد مقاومتی که از راهبردها و رهنمودهای مقام معظم رهبری است و سرانجام در سیاستهای 24 گانه متبلور شد، به گفتمان سازی برای تبدیل شدن به یک باور عمومی و درک مشترک ملی نیازمند است تا امکان عبور از فشارها، سختی ها، تحریم ها و جنگ اقتصادی دشمن را برای ایران اسلامی به خوبی فراهم کند.
اقتصاد مقاومتی یک بحث کاملا استراتژیک است که در کشورهایی که دارای اهداف بلند مدت هستند و روحیه استقلال در بطن سیاست داخلی و خارجی آنها جاری است، مطرح شده است.
با اینکه در حوزه های متعدد موفق عمل کردهایم، در حوزه اقتصادی برغم گسترش عمران و آبادانی ملی، هنوز نتوانسته ایم به اهداف مورد نظر که مهمترین آن پیشرفت و عدالت اقتصادی همه جانبه است دست یابیم. این یک نقطه آسیب برای ما شده است و متأسفانه دشمن هم با فهم این مسأله، از همین روزنه بر ما فشار وارد می کند.
رهبر معظم انقلاب با پیش بینی راهبردهای دشمن در برابر انقلاب اسلامی، از حدود 8
سال پیش شعارهای اقتصادی را به عنوان نام سال در دستور کار قرار دادند تا فضای عمومی کشور برای این شرایط ویژه فراهم شود.
کشورهایی که به مذاکره با ایران نیاز دارند باید التماس کنند و امتیاز دهند و نباید منتظر مناقصه یا مزایده نظام جمهوری اسلامی باشند. امریکا و غربی ها به این دلیل به لغو
اندک و پرنوسان تحریم ها در مذاکرات هسته ای و برجام تن دادند که اولا به بازار و مزیت های اقتصادی ملی و منطقه ای ایران نیاز دارند و دوم اینکه این تحریم ها نتوانست ایران را وارد دالان منافع غربی ها کند.
آینده ملت و جامعه ایران اسلامی را اقتصاد مقاومتی تشکیل می دهد و دیپلماسی اقتصادی هم در این مسیر با حداکثر ارزش افزوده همراه خواهد شد.
یادداشت: اسماعیل محمدی