چندی پیش «تیموتی لندرکینگ» نماینده ویژه آمریکا در امور یمن اعلام کرد کشورش جنبش انصارالله را به عنوان یک طرف قانونی در یمن به رسمیت میشناسد.
به گزارش سرویس پژوهش خبرگزاری صدا وسیما: چندی پیش «تیموتی لندرکینگ» نماینده ویژه آمریکا در امور یمن اعلام کرد کشورش جنبش انصارالله را به عنوان یک طرف قانونی در یمن به رسمیت میشناسد.
این در حالی است که طی شش سالی که از جنگ یمن می گذرد، آمریکا همواره از انصارالله به عنوان گروهی شورشی یاد می کرد و حتی در اواخر دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ، نام انصارالله را در فهرست گروههای تروریستی خارجی قرار داد؛ به علاوه عربستان سعودی به عنوان طرف اصلی جنگ با انصارالله و متحد استراتژیک آمریکا نیز حوثی ها و جنبش انصارالله را نامشروع می دانست و به هیچ وجه حاضر به مذاکره با آنها نبود. پس دلایل عقب نشینی آمریکا در برابر انصارالله یمن چیست؟ آمریکا چه اهداف آشکار و نهانی از این تغییر رویکرد دارد؟ اساساً نقش آمریکا در جنگ یمن چیست؟ برای پاسخ دادن به این پرسش ها، دیدگاه های آقای دکتر «محمدرضا مرادی» کارشناس مسائل عربستان را در یک مصاحبه پژوهشی جویا شده ایم. برای تکمیل بحث نیز از دیدگاه های دیگر کارشناسان مسائل منطقه بهره جسته ایم.
نقش آمریکا در جنگ یمن
برخلاف ادعاهای مقامات آمریکایی مبنی بر بی طرفی در جنگ یمن، تهاجم نظامی عربستان و امارات به یمن، با چراغ سبز و حمایت کامل واشنگتن آغاز شد و اگر پشتوانه و حمایت نظامی، امنیتی، سیاسی و دیپلماتیک آمریکا نبود، ائتلاف سعودی به این جنگ کشیده نمیشد و یا آن را سال ها با کشتار و قتل عام وحشیانه غیرنظامیان و تخریب زیرساختهای یمن ادامه نمیداد؛ چرا که اساساً عربستان و امارات توانایی اداره کردن چنین جنگی را ندارند. حمایت های سیاسی و نظامی آمریکا از عربستان و امارات در جنگ یمن، آنقدر محوری و مهم است که شمار زیادی از کارشناسان غربی بر این باورند که حتی اگر برای یک هفته کمک های اطلاعاتی و تسلیحاتی آمریکا از مهاجمان قطع می شد، جنگ یمن را متوقف می کردند. تنها در یک نمونه «رابرت جردن» سفیر پیشین آمریکا در عربستان در گفتگویی با پایگاه «میدل ایست آی»، حمایت آمریکا را برای توان نظامی عربستان حیاتی برشمرده و گفته است: "دولت آمریکا اگر فقط لوازم یدکی جنگنده های F۱۵ را متوقف کند، حملات هوایی عربستان و امارات طی دو هفته متوقف خواهد شد و تعطیلی آن، ریاض و ابوظبی را پای میز مذاکره برای پایان دادن به جنگ یمن خواهد برد".
رویکرد شش ساله آمریکا به انصارالله
با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، حجم حمایت های واشنگتن از ائتلاف سعودی بسیار بیشتر شد. بر اساس گزارش های منتشر شده در نیویورک تایمز، آمریکا در ماه نخست ریاست جمهوری ترامپ به بهانه مقابله با القاعده در یمن، عملیات های هوایی متعددی را به اجرا گذاشت که حجم آن از تمامی حملات سال ۲۰۱۶ میلادی بیشتر بود. این واقعیت به این معناست که ترامپ برای نشان دادن حسن نیت خود به کشورهای عربی بهویژه عربستان، به شدت بر دخالت آمریکا در بحران یمن ﺗﺄکید داشت و از هر اقدامی برای حمایت از نیروهای وفادار به «عبد ربه منصور هادی» رئیس جمهور مستعفی یمن و ضدیت با انصارالله یمن دریغ نمی کرد. اما با پیروزی «جو بایدن» در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰، دولت آمریکا در جنگ یمن تغییر رویکرد داد؛ چرا که این جنگ نه تنها هیچ منافعی برای آمریکا در بر نداشت، بلکه باعث به وجود آمدن تهدیدهایی علیه اصلی ترین متحد آمریکا در منطقه یعنی رژیم صهیونیستی نیز شده بود. به رسمیت شناختن انصارالله از سوی آمریکا نیز، اولین و مهم ترین اقدام در این راستا است.
دلایل تغییر رویکرد آمریکا نسبت به انصارالله
هرچند برای چرخش ۱۸۰ درجه ای سیاست آمریکا نسبت به انصارالله یمن دلایل متعددی وجود دارد، اما ذیلاً عمده ترین آنها برشمرده می شود:
۱- دستاوردهای میدانی انصارالله: شاید بتوان پیروزی های شگفت آور انصارالله در میدان نبرد را، مهم ترین دلیل عقب نشینی آمریکا در برابر این جنبش دانست. مشخصاً از سال ۱۳۹۸ که انصارالله تصمیم به آغاز سلسله عملیات هایی تحت عنوان «موازنه بازدارندگی» علیه عربستان گرفت، معادلات در میدان نبرد کاملاً دگرگون شد و آل سعود را در موضع دفاعی قرار داد. راز موفقیت انصارالله نیز دستیابی به فناوری ساخت موشک ها و پهپادهای فوق مدرن است که سامانه های دفاعی عربستان را کاملاً ناکارآمد کرده است. در این راستا شش عملیات تحت عنوان «موازنه بازدارندگی یک تا شش» صورت گرفته است؛ این عملیات ها، ورق را در جنگ یمن برگردانده و انصارالله را به عنوان مؤثرترین گروه یمنی در تحولات میدانی اثبات کرده است.
۲- قطعی شدن شکست عربستان: در فروردین سال ۱۳۹۴ عربستان در حالی به یمن حمله کرد که وعده پیروزی چند هفته ای را داد. اما امروز در هفتمین سال جنگ یمن، نه تنها هیچ نشانه ای از پیروزی عربستان دیده نمی شود، بلکه جنگ از خاک یمن، به عمق خاک عربستان منتقل شده؛ تأسیسات استراتژیک عربستان و حتی کاخ های خاندان سلطنتی به کرّات مورد حملات پهپادی و موشکی قرار گرفته و دیگر مثل سال های اول جنگ، نه خبر بمباران مردم یمن، بلکه خبر موشک باران و حملات پهپادی به مراکز حیاتی عربستان در رأس اخبار بحران یمن قرار گرفته است. به علاوه شهر «مأرب» به عنوان قلب تحولات میدانی یمن بارها در آستانه سقوط قرار گرفته و به نظر می رسد که ائتلاف سعودی پیش از سقوط این شهر به دنبال پایان دادن به جنگ است. این وضعیت باعث شده که حمایت های دولت آمریکا از ریاض کاهش پیدا کند و مقامات کاخ سفید نیز عملاً به دنبال پایان دادن به جنگ یمن باشند.
۳- دکترین سیاست خارجی بایدن: در دوران ریاست جمهوری «باراک اوباما»، سیاست اولویت زدایی از غرب آسیا شروع شد، اما «دونالد ترامپ» به دلایلی بار دیگر تمرکز سیاست خارجی خود را بر این منطقه قرار داد. با آمدن «جو بایدن» به کاخ سفید به نظر می رسد بار دیگر غرب آسیا از اولویت های آمریکا خارج شده و به همین دلیل واشنگتن به دنبال بستن پرونده-های باز از جمله پرونده یمن است. در همین زمینه «ناتاشا برتراند» خبرنگار کاخ سفید و «لارا سلیگمان» خبرنگار پنتاگون، که هر دو از روزنامهنگاران و تحلیلگران برجسته در حوزه سیاست خارجی و امنیت ملی آمریکا هستند، در گزارشی با عنوان «بایدن از خاورمیانه اولویتزدایی میکند» نوشتهاند که "در دولت جدید آمریکا اولویت ژئوپلتیک خاورمیانه و فوریت مناقشات مربوط به آن تنزل یافته تا سیاست خارجی و امنیتی آمریکا را حول مناقشات جدیدتر و جدیتر - از جمله مهار چین - شکل دهند". یک مقام ارشد سابق امنیت ملی و مشاور نزدیک بایدن نیز گفته: "اگر میخواهید مناطقی را که بایدن به عنوان یک اولویت میبیند لیست کنید، خاورمیانه در میان سه منطقه اول نیست. بلکه این سه اولویت ژئوپلتیک شامل آسیا-اقیانوسیه، اروپا و سپس نیمکره غربی است؛ و این منعکس کننده یک اجماع دو حزبی است که موضوعات قابل توجه ما تغییر کرده، چراکه رقابت بزرگ قدرتها (با چین و روسیه) دوباره احیاء شده است".
۴- مدیریت و مهار انصارالله: اگرچه اظهارت لیندرکینگ نماینده ویژه آمریکا در یمن اعترافی است بر اینکه انصارالله نیروی سیاسی ریشه دار و دارای پایگاه اجتماعی است، نه پدیده ای سطحی که بتوان آن را از میان برد و لاجرم باید حتماً یکی از طرف های گفتگو باشد؛ اما باید توجه داشت که آمریکا و عربستان تلاش می کنند که با فتح باب گفتگو با انصارالله، با فشارهای سیاسی و وعده بازسازی و کمک های انسانی، نهایتاً انصارالله و منصورهادی و جنوبی ها را به هم بچسبانند و با استفاده از تعدد بازیگران، بتوانند انصارالله را مدیریت داخلی کنند. ضمن اینکه روش آمریکایی ها در منطقه همیشه این بوده که وقتی یک نیروی مخالف آنها رشد می کند و قدرت می گیرد، اول سعی می کنند آن نیرو را نابود کنند، اما اگر نتوانستند، به آن نیرو نزدیک می شوند و نشان می دهند این نیرو را به رسمیت می شناسند تا آنچه را که از طریق نظامی نتوانستند به دست آورند، از طریق سیاسی و مذاکره و مهار به دست آورند. باید مراقب بود که سیاست کلان آمریکا در یمن تغییری نکرده و به دنبال مدیریت انصارالله در یمن و تثبیت حضور و موقعیت خود و هم پیمانانش در یمن است. آمریکا به دنبال محدود و محصور کردن انصارالله در شمال یمن و تثبیت حضور عناصر هم سو با خود در سواحل جنوبی، سواحل غربی و جزایر استراتژیک یمن است.
۵- انصارالله؛ اصلی ترین بازیگر در یمن: به اذعان دوست و دشمن، امروز سازمان یافته ترین و منسجم ترین گروه سیاسی در یمن، انصارالله و متحدانش هستند. در واقع به رسمیت شناختن انصارالله چند سال پیش در نشست استکهلم که سعودی ها و دولت منصورهادی و نمایندگان سازمان ملل متحد نیز در آن حضور داشتند، صورت گرفته بود. به علاوه در گزارش شورای حقوق بشر سازمان ملل درباره وضعیت انسانی در یمن و در قطعنامه های سازمان ملل نیز بارها موضوع انصارالله مطرح شده بود؛ به عبارتی رسمیت داشتن انصارالله به صورت عملی و رسمی، چندین بار از سوی سازمان ملل، جامعه بین المللی و دولت-های غربی تکرار شده بود. اگر آمریکایی ها انصارالله را تروریستی یا غیر قانونی می نامیدند، آنگاه نمی توانستند با انصارالله بر سر میز مذاکره بنشینند؛ بنابراین اصلاحیه ای که از سوی وزارت خارجه آمریکا صورت گرفت بدین معنی بود که انصارالله بازیگر کلیدی، اصلی و مشروع است چرا که بخش اصلی و قابل توجه سرزمین یمن در اختیار انصارالله است و هیچ راهکاری بدون موافقت انصارالله، عملی نیست.
کلام آخر
مهم تر از مبحث به رسمیت شناختن انصارالله از سوی آمریکا، نوع مواجهه انصارالله با این موضوع است. واکنش انصارالله نشان داد که نه نیازی به تأیید آمریکا دارد و نه علاقه ای به اینکه آمریکا او را به رسمیت بشناسد. جواب انصارالله به این اعلام موضع آمریکا این بود که ما نمی خواهیم مشروعیتمان را از شما بگیریم؛ شما از مداخله در یمن دست بردارید؛ ما خود بر اساس فرآیندهای داخلی و انتخابات، کشور را اداره می کنیم. انصارالله نشان داد بر قدرت خود متکی است، از موضع قدرت و با درک سیاسی بالا با آمریکا برخورد می کند و طرف مقابل چاره ای جز تعامل با انصارالله ندارد.
پژوهشگر: مرجان شریف زاده