محمد حسین صفارهرندی در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار
خبرگزاری صدا و سیما با تبیین دستاوردهای انقلاب اسلامی گفت: اگر بدانیم کجا بودیم و زمانی کنونی خود را با آن مقایسه کنیم معلوم می شود که مهمترین دستاوردهای انقلاب چیست. فاصله کنونی ما با پیش از انقلاب در یک نکته بسیار مهم است ؛ اینکه امروز صاحب وزنیم درحالی که پیشتر وزنی نداشتیم . وزن یعنی اعتبار، آبرو، شناخته شدن و اهمیت داشتن.
وی افزود: در گذشته برای دانشجویان مثال می زدم و می گفتم در بقالی های قدیم که ترازو داشتند ، هر ظرفی را که برای خرید کالاهای فله ای مانند ماست می بردند ، وزن می کردند . چون ظرف ها وزن داشت ، باید در کفه دیگر ترازو آنقدر سنگ می گذاشتند که توازن برقرار شود بعد سنگ یک کیلو را قرار می دادند تا ماست را بکشند. سنگ هایی که آن طرف می گذاشتند تا تراز حاصل شود پارسنگ نام داشت.
صفارهرندی اضافه کرد: پارسنگ ها وزنه بودند اما وزن تلقی نمی شدند به این معنی که مهم نبود که چند گرم و چند کیلو است؛ مهم این بود که تراز و توازن را برقرار کنند در حالی که سنگ ها صد گرم ، نیم کیلو ، یک کیلو و با وزن های مختلف بودند.
وی گفت: ایران پیش از انقلاب ، مثال آن پارسنگ ها را داشت ، فقط به درد تراز کردن میان قدرت های بزرگ می خوردیم .در دست و بال قدرت ها بودیم و آنان برای این که معادله قدرت را میان خودشان رقم بزنند از این پارسنگ ها می ریختند اما پس از انقلاب ، خودمان صاحب وزنیم.
صفارهرندی افزود: آن پارسنگ ها هویت نداشتند اگر می گفتید چقدر است می گفتند مهم نیست فعلا بریزید تا تراز برقرار شود . با کشور ما نیز مانند بسیاری کشورها این طور برخورد می کردند اما انقلاب اسلامی ما را در میان صاحبان اندازه، وزن و هویت قرار داد و اکنون صاحب وزنیم . من مهمترین دستاورد انقلاب را این می دانم. اگر بخواهید دستاوردهای جزئی را برشمارد به تبع این اتفاق ، خیلی دستاورد حاصل شده است که خوشبختانه می بینم در برنامه های سیما نشان می دهید.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام همچنین در ارزیابی از نظام سازی و تحکیم جمهوریت و اسلامیت نظام گفت : پیشتر گفته می شد که اگر کسی از مسایلی مانند دین و معنویت دم می زند نباید با دنیا کاری داشته باشد یعنی باید برود گوشه گیری و رهبانیت در پیش بگیرد و اگر کسی وارد دنیا شد حرف دین را نباید بزند . سکولاریسمی که بر جهان حاکم بود از 200 سال قبل از انقلاب ما در حکومت ها نقش اصلی را ایفا می کرد.
وی افزود: اتفاقی که در انقلاب افتاد نمایش نوعی رفاقت میان دین و دنیا بود ؛ البته ما معتقدیم که این دو منفک نیستند اصلا در دین ما گفته شده که دنیا کشتزاری برای آخرت است اما برحسب همین نگاه ظاهری ، ما از دینی صحبت می کنیم که برای زندگی روزمره انسان تدبیر دارد و چاره اندیشیده است و از آخرتی حرف می زنیم که زمینه هایش در این دنیا فراهم می شود.
صفارهرندی گفت: وقتی چنین است باید بگوییم انقلاب ، الگوی جدید نگاه کردن به جهان را عرضه کرد البته این بدیع نبود اما در قالب حکومت چیز جدیدی است در غیر این صورت همیشه مومنانی بودند که همین طور فکر می کردند اما دستشان نمی رسید ؛ دلشان می خواست اما دسترسی نداشتند و در حد آرمان به آن می اندیشیدند . انقلاب اسلامی که آمد این آرمان به مرحله ظهور رسید.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام همچنین درباره تاثیر و تحولات ناشی از انقلاب اسلامی بر عرصه فرهنگ اظهار داشت : در زمان پهلوی ما در عرصه فرهنگ به یک معنی به بیهودگی رسیده بودیم یعنی هیچ چیزی را به عنوان معنا قبول نداشتند سال های آخر عمر رژیم طاغوت را در نظر بگیرید ، مثلا جشن هنر شیراز ، وقتی اقدامی رخ داد که آخرین نمونه های وقاحت و بی شرمی را در ملا عام به نمایش گذاشتند.
وی افزود : آن صحنه ، نمایشی بود که شاید اگر همین امروز در برخی کشورهای غربی که این رفتارها در آن عادی است انجام شود به نظر عده ای ، کار شگفت آوری می آید ؛ این که در خیابان و در منظر مردم رفتاری را نمایش دهند که مربوط به خلوت زن و مرد است این در سال 56 در سومین شهر زیارتی - مذهبی ما ، پیش روی مردم مومن و و پایبند به اخلاقیات به نمایش درآمد.
صفارهرندی گفت : این یعنی هر نوع وفاداری به هرگونه قیدی را زیرپاگذاشتن به اسم این که هنر تراز روز و مدرن این است که پای بندی نداشته باشند. ملت خود را از چنان وضعی خارج کردند . اکنون محاسبه کنید که اگر با آن سرعت و دست فرمان می خواستند جلو بروند اکنون چه می شد؟
وی افزود: اما اکنون در شرایطی هستیم که اگر روزی صدا و سیما بخواهد فیلمی را پخش کند که بر حسب مسامحه از مرزهای اخلاقی جامعه عبور کند داخلی باشد یا خارجی ، سر و صدا بلند می شود . مثلا می گویند حجابش مطلوب نبود.
صفارهرندی اضافه کرد : کیفیت انتقاد در این مثال با آن چه در رژیم گذشته مطرح بود خیلی فاصله دارد . گاهی جوانان با غیرت که به آنان حق می دهم ما را با امروز خودمان مقایسه کنند نه با گذشته که مربوط به طاغوت بود . ما در مقایسه وضع کنونی با رژیم قبل ، خیلی خوبیم.
وی ادامه داد : البته آنان آرمان گرا هستند و ما را با وضع بهتری که باید داشته باشیم مقایسه می کنند پس می گویند عقبیم اما یادشان نرود و این غلط در ذهن ها جا نیفتد که ما پسرفت کردیم ؛ خیر ما از نظر اخلاقی پیشرفت کردیم و از نظر فرهنگی خیلی جلو آمده ایم.
سال 57 ، کل عناوین کتاب های تولیدی در کشور ، سالانه کمتر از 15000 عنوان بود اما این رقم اکنون به بیش از صد هزار عنوان رسیده است
وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به یکی از شاخص های مرتبط با پیشرفت در عرصه فرهنگ گفت: در آستانه سال 57 ، کل عناوین کتاب های تولیدی در کشور ، سالانه کمتر از 15000 عنوان بود آن هم در آستانه انقلاب که به علت فضای سیاسی آن سال ، کتاب ها با سرعت بیشتر منتشر می شد اما این رقم اکنون به بیش از صد هزار عنوان رسیده است.
صفارهرندی افزود : نمی گویم که تعداد عناوین خیلی خوب است اما اکنون امکان تولید در عرصه فرهنگ به حدی افزایش یافته است که هر سلیقه ای می تواند گمشده اش را در این بازار تنوع بیابد درحالی که در آن موقع ، دسترسی ها خیلی محدود بود.
وی همچنین در پاسخ به این پرسش که در این 40 سال ، هنر انقلاب تا چه میزان تشخص پیدا کرده است اظهار داشت : بی تردید در شاخه هایی از هنر به تراز قابل قبول رسیدیم . یکی از برجسته ترین هنرها در جهان کنونی که همچنان سرآمد محسوب می شود، هنر و صنعت سینماست. اکنون کسی این واقعیت را که ایران جزو چهار ، پنج کشور صاحب مکتب سینمایی است رد نمی کند و اغراق آمیز نمی داند.
صفارهرندی افزود: پس از انقلاب ، سینمای ایران در جهان ، سینمای قابل بحثی است و این که سینمای ما را به عنوان الگو معتبر می دانند درست است البته گاهی خودمان به برخی آثار که در سطح عظمت فرهنگ ملت نیست ایراد می گیریم و اعتراض می کنیم اما در کل ، وضع کنونی را مقایسه کنیم با کیفیت سینما در آخرین سال های عمر پهلوی که حداکثر تولید فیلمش 15 تا 20 فیلم بود.
وی اضافه کرد: اغلب فیلم های آن دوره "سری دوزی" و "کپی کاری" و در مجموع ، معروف به سینمای آبگوشتی بود یعنی کاباره ای و رقاصه ای را به تصویر می کشیدند و داستان حول محور ماجراهای عجیبی مانند این بود که بچه روستایی به شهر می آمد و خاطرخواه دختری شهری می شد یا بالعکس و سیر داستان نیز تخیلی بود.
صفارهرندی گفت : اما بسیاری شاهدان سینمای امروز، احساس می کنند سبک گمشده ذهن شان را در آن جستجو می کنند یعنی سینمای انسانی. این در دیگر شاخه های هنری نیز با نسبت های مختلف صدق می کند . مثلا در هنرهای تجسمی ، بسیاری آثار ما، فاصله اش با گذشته بسیار است طوری که وقتی این آثار ما در گالری ها و برخی اکسپوها به نمایش گذاشته می شود ، خریداران بسیار می یابد .
وی افزود: شاخه های مختلف هنری به هر نسبتی که متاثر از پیام انقلاب ، پیروی و خود را در آن چارچوب تعریف کرده ، نگاه ها در دنیا به سمتش متمایل شده است .
صفارهرندی گفت : به عنوان نمونه ، رسانه ملی با دو سه مجموعه تلویزیونی جهانی شد . وقتی مجموعه یوسف پیامبر ، مردان آنجلس ، مریم مقدس، مختار و سریال هایی مانند آن نمایش داده شد علاوه بر کسانی که داخل مرزهای جمهوری اسلامی طالب و مشتاق این آثارند کسانی هم از خارج مرزها به آن اشتیاق نشان دادند.
با پخش وقتی فیلم یوسف پیامبر ، خیابان های شهر خلوت می شود
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود : روسای یکی از کشورهای همسایه در این باره گفته بود "با پخش وقتی فیلم یوسف پیامبر ، خیابان های شهر خلوت می شود " چون در آن جا نیز همزمان می توانستند امواج ما را دریافت کنند.
وی گفت : اگر می خواهیم جهانی شویم معبرش این است که به سینمای ملی و اعتقادی خود تکیه کنیم که این را انقلاب برای ما فراهم کرد ؛ سینمای معناگرایی از این جنس که مردم به آن نسبت نزدیک دارند و باورها و تاریخشان به آن گره خورده است .
صفارهرندی همچنین درباره شاخص های سینمای پس از انقلاب اظهار داشت : البته در این عرصه افت و خیز داشتیم در مقاطعی ، رشد سینمای انسانی و اخلاقی فوق العاده بوده است و گاهی نیز از سطحی ترین ذائقه ها پیروی کردیم و صرفا در پی گیشه بودیم البته من مخالف گیشه نیستم و معتقدم سینما باید گیشه داشته باشد و بتواند اقتصادش را تامین کند اما صرفا بندبودن به گیشه و نادیدن ملاحظات دیگر ممکن است در مقاطعی سبب درجا زدن شده باشد.
وی گفت: در مجموع آهنگ عزیمت به سمت تعالی دیده و مشاهده می شود و ثمره اش این است که گاهی آثار سینمایی ما مانند فیلم بچه های آسمان می تواند مربی و معلم جامعه باشد و تاثیری داشته باشد که از صد کتاب برنمی آید و معادل ده ها منبر است .
وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین در مقایسه تجربه روزنامه نگاری و تصدی وزارت و سختی ها و علاقه به هر یک از دو عرصه اظهار داشت : نمی توانم بگویم کدام را بیشتر دوست دارم چون وقتی عهده دار مسئولیت وزارت شدم یکی از کارهایی که با آن ذوق می کردم این بود که با دوستان رسانه ای و روزنامه نگار می توانستم محشور باشم چون یکی از وظایف من خدمت به آن جماعت بود.
صفارهرندی افزود: یکی از معاونت های وزارت ارشاد ، معاونت مطبوعاتی بود از این منظر ، احساس غربت نمی کردم اما بالاخره مسئولیت های حوزه وزارت خیلی سنگین است به ویژه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که در کشور ما به حسب ماموریت هایش ، معادل چند وزارتخانه در برخی کشورهای دیگر است.
وی اضافه کرد : کار این وزارتخانه خیلی سنگین و متنوع است و من از تنوع فعالیت های آن ، تعبیر"از ساز تا نماز" را بیان می کردم گرچه بعضی تعابیر دیگری بیان می کردند اما وقتی احساس شود که کار موثری می شود رضایتمندی حاصل خواهد شد. گاهی چنین حالتی برای ما ایجاد می شد که احساس رضایت بود ؛ البته همیشه این طور نبود زیرا خیلی وقت ها انسان در برآوردن آرمان ها و خواسته های متعالی اش احساس ناکامی می کند.
صفارهرندی گفت: روزنامه نگاری نیز برای من به اعتبار کار جدی که از صبح به روزنامه می آمدم و تا پاسی از شب مشغول بودم نوعی رضایت هر روزه به همراه داشت به ویژه آن که وقتی انسان اثرش را مشاهده می کند لذت می برد.
وی افزود: در آن جا دست روزنامه نگاران هم مقداری بازتر است و با آن که در کنار مجموعه ای از همکاران ، جزئی از کل بودیم اما احساس می کردیم که آثارمان ، مولود زحمات خودمان است احساسی که لزوما ممکن است جای دیگری دست ندهد.
صفارهرندی با پرهیز از نمره دادن به عملکرد دوران وزارتش گفت: انسان نباید به کار خودش نمره بدهد بهتر است دیگران ارزیابی کنند اما سخن کلی آن است که در قیاس با آن چه قبلا بود ، رکورد زدیم و وضعمان خیلی بهتر شد اما در قیاس با آن چه که باید می شد خیلی فاصله داشتیم بنابراین پایین بودیم.
در دوران پهلوی ما سه یا چهار روزنامه مانند کیهان و اطلاعات داشتیم که در صدرش دو سناتور انتصابی شاه بودند
وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین درباره میزان پیشرفت در روزنامه نگاری در 40 سال پس از انقلاب اظهار داشت : در دوران پهلوی ما سه یا چهار روزنامه مانند کیهان و اطلاعات داشتیم که در صدرش دو سناتور انتصابی شاه بودند و دو روزنامه دیگر هم این اواخر منتشر شد که یکی رستاخیز وابسته به حزبی به همین نام و دیگری آیندگان بود .
وی افزود: غیر از این ، شاید در استان ها نیز روزنامه خراسان منتشر می شد که اکنون هم هست ؛ در استان گیلان نیز یک روزنامه چاپ می شد و در مجموع تعداد روزنامه ها به تعداد انگشتان دو دست نمی رسید .
صفارهرندی گفت: اما اکنون وقتی دکه روزنامه فروشی ها را نگاه می کنید با تنوع گسترده ای از عناوین ، اسامی و ذائقه های مختلف مواجه می شوید . البته معتقدم به علت کمبود تیراژ روزنامه ها ، نباید از وضع موجود خرسند باشیم اما برای افرادی که می خواهند به سراغ مطالب متنوع بروند اکنون شرایط بسیار ایده آل است.
وی افزود: این واقعیت را باید در نظر گرفت که آزادی کنونی به حدی است که مطالب نقادانه درباره مسایل مختلف کشور از صدر تا ذیل منتشر و به راحتی اظهارنظر می شود و ارزیابی ها بعضا سنجیده و عالمانه است و می شود گفت که با گذشته قابل قیاس نیست.
صفارهرندی گفت: انفجار اطلاعات از طریق فضای مجازی و گسترش دیگر رسانه ها به نحوی است که هرکسی با تلفن همراهش ، جای خبرنگار و روزنامه نگار را در سطح جهانی گرفته است و می تواند اطلاعاتی مخابره کند که همه دنیا از آن مطلع شوند ؛ این موضوع روزنامه نگاری را دستخوش تجدید نظر کرده و خیلی ها در حال تعطیلی این شغلند.
وی افزود: در این شرایط بعضی که باهوش ترند ، کارکرد خبری روزنامه را رها کردند و در حوزه نظر ، تحلیل و گزارش فعالیت می کنند که به این ترتیب ماندگار شدند اما کسانی که کارکردشان فقط خبری بود از بین رفتند.
ایران در بسیاری شاخص های توسعه در ردیف 10 تا 20 کشور نخست جهان است
صفارهرندی با بیان این که ایران در بسیاری شاخص های توسعه در ردیف 10 تا 20 کشور نخست جهان است افزود: طبق روایت مجامع جهانی ما دارای هجدهمین اقتصاد جهانیم و باوجود مشکلات کنونی در داخل ، قدرت اقتصادی ما طبق اعلام بانک جهانی و صندوق بین المللی پول در رتبه هجدهم است و جالب آن که می گویند با همین آهنگ رشد تا چندسال دیگر به رتبه پانزدهم ارتقا می یابدیعنی مسیرمان هم رو به افول نیست ، مسیر رشد است.
وی گفت : موسسه و نشریه تخصصی فوکویاما نیز اعلام کرد ایران جزو هفت کشور قدرتمند جهان است که این برای ایرانیان خیلی مایه مباهات و افتخار است.
صفارهرندی افزود: وقتی آقای رضازاده وزنه ای 260 کیلویی را بالای سر می برد همه بالا می پریم ؟ مگر ما وزنه را بالا بردیم ؟ خیر، یک نفر زده اما چون او به نمایندگی از ایرانیان این کار را می کند ، ملتی به هوا می پرند و از بالاترین مقام کشور تا افراد کوچه و بازار ابراز خرسندی می کنند ؟ همه ما به این افتخارکردن ها نیاز داریم . بعد از انقلاب است که بهانه های مختلف سبب شده است که بالا بپریم و بگوییم ما این کار را کردیم.
وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود : ما هستیم که سرعت رشد علم مان 13 ، 12 و گاه 11 برابر میانگین سرعت رشد علم در جهان است. ماییم که در شاخه هایی از علم رتبه مان چهارم دنیاست. ماییم که مراجع جهانی رصد علم در دنیا پیش بینی می کنند که تا چند سال آینده جزو 5 کشور نخست علمی جهان خواهیم بود.
صفارهرندی اضافه کرد: ماییم که به عنوان یکی از قدرتمندترین ارتش های جهان ارزیابی می شویم درحالی که از نظر هزینه کرد ، یکی از کم هزینه ترین ارتش ها در مقایسه با بسیاری کشورها هستیم به نحوی که از نظر هزینه کرد رتبه سی ام یا چهلم جهان را داریم اما از نظر بازدهی و تاثیر در مقایسه با ارتش کشورهای منطقه ، قدرتمندترین هستیم.
وی ، مجموع این شاخص ها را سبب اعتباربخشی و افزایش عزت ملی دانست و گفت: اگر همین مایه های افتخار و مباهات را ملاحظه کنیم می فهمیم که راه را درست آمده ایم ؛ فقط موانعی وجود دارد و یکی از راهکارهای رفع موانع این است که به جای به کار گرفتن افراد خسته مانند من ؛ از نیروهای جوان استفاده کنیم. من وقتی از وزارت کنار رفتم قصد و عهد کردم که دیگر هیچ کار اجرایی نکنم زیرا سن نشاط و سرزندگی ندارم و از آن عبور کرده ام وقتی آدم 45 ساله می شود باید برود متناسب با سنش مسئولیت به عهده بگیرد.
صفارهرندی تاکید کرد: من باید مشورت بدهم و در جایی مطلب بنویسم ، حداکثر بروم از سخن گفتنم استفاده کنم نه این که منزوی شوم باید کار کنم اما متناسب با ظرفیت ها . باید به جوان ها میدان دهیم تا ببینیم کارهایی که ما خیال می کردیم نشدنی است شدنی می کنند .