جنگ تحمیلی رژیم بعث بر ضد ملت ایران با پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد در 27 تیر سال 1367 به مرحله پایانی نزدیک شد. و یکی از طولانی ترین نبردهای تاریخ معاصر بعد از جنگ دوم جهانی پس از تحرکات منافقین و شکست آنان در عملیات مرصاد با آتش بس مرداد 67 عملا پایان یافت.
نکات برجسته پژوهش خبری
ـ جنگ تحمیلی به منزله راهکاری برای مهار انقلاب اسلامی که در تعارض با منافع همه قدرت ها و نیز ارتجاع عرب بود مورد حمایت و رضایت قدرت ها نیز بود. از این زاویه چگونگی نقش آفرینی سازمان ملل تابعی از نظم مسلط بر جهان در آن مقطع زمانی و نوع نگرش کشورهای جهان نسبت به انقلاب اسلامی بود.
ـ شورای امنیت، پس از مشورت های فراوان، سرانجام در بیستم ژوئیه 1987 (29 تیر 1366) با تاکید بر مواد 39 و 40 منشور ملل متحد، مفصل ترین، اجرایی ترین و آمرانه ترین قطعنامه را تحت عنوان قطعنامه 598 به تصویب رساند.
ـ در ابتدای صدور قطعنامه 598، به علت نکات مثبتی که در این قطعنامه گنجانده شده بود، جمهوری اسلامی ایران نسبت به آن، موضع « نه رد و نه قبول» را اتخاذ کرد و نهایتاً در 27 تیر 1367 یعنی تقریباً یکسال پس از صدور قطعنامه آن را مورد پذیرش قرار داد.
پژوهش خبری صدا و سیما: جنگ تحمیلی رژیم بعث بر ضد ملت ایران با پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد در 27 تیر سال 1367 به مرحله پایانی نزدیک شد. و یکی از طولانی ترین نبردهای تاریخ معاصر بعد از جنگ دوم جهانی پس از تحرکات منافقین و شکست آنان در عملیات مرصاد با آتش بس مرداد ماه 67 عملا پایان یافت. در نوشتار حاضر کوشیده شده است به این ابعاد به نحو اجمالی پرداخته شود.
الف: رهیافت تاریخی
از یک منظر میتوان گفت بازخوانی ابعاد مختلف قطعنامه 598 به منزله یکی از نقاط عطف تاریخ انقلاب اسلامی و جنگ های معاصر دربر دارنده این فایده است تا به این بهانه مجموعه عملکردها و تلاشهای یک ملت برای دفاع از دین و ملت و سرزمین خود بازخوانی شود و پس از سالها که ابعاد فراتر از دفاع سرزمینی در دفاع مقدس مطرح میشود با پذیرش سازوکارهای بینالمللی در قالب قطعنامه سازمان ملل، مقطع مهمی از حیات سیاسی و نظامی خود را به یک تجربه بزرگ و البته همراه با دستاوردها و هزینه های فراوانش تبدیل می کند. لذا یک رویکرد ممکن است نگرش معطوف به واقعیت های دو طرف درگیر جنگ، ساختار نظام بین الملل، رقابت دو قدرت بزرگ جهانی که در زمان جنگ بر ضد ایران متحد بودند و نیز حمایت بسیاری از قدرت ها، کشورهای عربی و سلطه این قدرت ها بر سازمان ملل در نهایت به پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران منجر شد.
ب: رهیافت حقوقی
از منظر حقوقی و نقش سازمانهای بین المللی، بازخوانی روند قطعنامههای سازمان ملل که منجر به صدور قطعنامه 598 شد فرصتی است تا کارایی و یا ضعف این سازمان در مقابله با یکی از بحرانهای منطقهای تاریخ معاصر را بررسی کند. به طور کلی می توان گفت تقریبا میان دو بلوک قدرت جهانی که بر سازمان ملل و شورای امنیت مسلط بودند اقدام درخوری برای مقابله با تجاوز رژیم بعث به ایران تا قطعنامه 598 که آنهم در وضعیت برتری نسبی ایران در صحنه نبرد بود صورت نگرفت و این سازمان کارنامه سیاهی از خود در مقابله با تولید ناامنی از خود برجا گذاشت. می توان گفت جنگ تحمیلی به منزله راهکاری برای مهار انقلاب اسلامی که در تعارض با منافع همه قدرت ها و نیز ارتجاع عرب بود مورد حمایت و رضایت قدرت ها نیز بود. از این زاویه چگونگی نقش آفرینی سازمان ملل تابعی از نظم مسلط بر جهان در آن مقطع زمانی و نوع نگرش کشورهای جهان نسبت به انقلاب اسلامی بود. لذا همچنانکه انقلاب اسلامی نفی ارزش ها و تفکرات شرق و غرب بود حمایتی هم از جانب قدرت ها برای مقابله با متجاوزین شاهد نبود. با این حال مروری بر قطعنامه های سازمان ملل خالی از فایده نیست. جالب است که در هیچ یک از قطعنامه ها به صراحت حمله ارتش بعث به ایران اسلامی را مصداق تجاوز ندانسته است:
در 28 سپتامبر 1980 (ششم مهر 1359) نخستین قطعنامه تحت عنوان قطعنامه 479 به تصویب رسید که موضوع جنگ را تحت عنوان «وضعیت میان ایران و عراق» مورد بررسی قرار داد و ضمن ابراز تاسف از این وضعیت، بدون هیچگونه اشارهای به تجاوز عراق به جمهوری اسلامی ایران، طرفین را به خودداری از خشونت و زور علیه یکدیگر، توصیه کرد. در 12 ژوئن 1982 (21 تیر 1361) یعنی بیش از 21 ماه سکوت، پس از صدور اولین قطعنامه، قطعنامه 514 توسط شورای امنیت صادر شد که طی آن فقط از ادامه «وضعیت میان ایران و عراق» ابراز نگرانی شد و خواستار آتش بس و خاتمه فوری کلیه عملیات نظامی و عقب نشینی نیروها به مرزهای شناخته شده بین المللی و همچنین پرهیز همه کشورها از اقدامات تشدید کننده منازعه گردید. در چهارم اکتبر 1982 (12 مهر 1361) قطعنامه 522 شورای امنیت به اتفاق آراء به تصویب رسید.
در این قطعنامه همانند قطعنامه های قبلی، ضمن ابراز تاسف نسبت به ادامه مناقشه و بین دو طرف، بدون هیچ اشارهای به تجاوز عراق به ایران، خواستار آتش بس فوری شده و به صورت تلویحی از اقدام عراق در پذیرش قطعنامه مذکور استقبال شد. در 32 اکتبر 1983 (نهم آبان 1362) شورای امنیت متاثر از عملیات های موفقیت آمیز نیروهای مسلح ایران، قطعنامه 540 را با دوازده رای موافق و سه رای ممتنع (پاکستان، نیکاراگوئه و مالت) به تصویب رساند. قطعنامه مذکور ضمن تاکید بر قطعنامه های گذشته شورا، حاوی نکات جدیدی چون محکوم ساختن نقض حقوق انسانی و بشردوستانه مغایر با کنوانسیون های 1949 ژنو، درخواست از ایران و عراق به رعایت حق آزادی کشتیرانی و بازرگانی در آب های بین المللی و پرهیز از حمله به تاسیسات و بنادر دریایی بود. در قطعنامه پنجم یعنی قطعنامه 552 در اول ژوئیه 1984 (یازدهم خرداد 1363) با سیزده رای موافق و دو رای ممتنع به تصویب رسید و همانند تمام قطعنامه های قبلی، صرفاً ضمن توصیه به طرف های درگیر برای ترک مخاصمه و درگیری، خواهان توقف فوری حمله به کشتی ها شد.
در حالی که از زمان صدور قطعنامه 552، بیش از یکسال می گذشت و طی این مدت، رژیم بعثی عراق، به صورت گستردهای از سلاح های شیمیایی علیه رزمندگان ایرانی استفاده می کرد، شورای امنیت تنها به صدور بیانیه ای در مورد منع کاربرد سلاح های شیمیایی (بدون محکوم کردن دولت عراق به عنوان استفاده کننده اینگونه سلاح ها) اکتفا کرد و طی بیانیه ای دیگر در این سال (1985) از طرفین درگیری خواست تا از حمله به مناطق مسکونی و غیرنظامی بپرهیزند. پس از این انفعال 5/ 1 ساله شورای امنیت در مقابل ادامه تجاوزگری های رژیم عراق، در 24 فوریه 1986 (5 اسفند 1364)، شورا قطعنامه 582 را به اتفاق آراء تصویب کرد.
شورا در این قطعنامه بر ممنوعیت کاربرد سلاح های شیمیایی و میکروبی تاکید مجدد کرده بود و در ضمن به اصل « غیرقابل تصرف بودن اراضی از راه زور» تاکید فراوان کرده بود. پرواضح است که گنجاندن این موضوع در قطعنامه 582 هیچ دلیلی جز پیروزی های چشمگیر رزمندگان ایرانی در عملیات والفجر 8 و ورود آنها به فاو و نتیجتاً قطع ارتباط دریایی عراق، نداشت و قدرت های غربی با نگرانی شدید از پیشروی نیروهای ایرانی به سمت مرزهای کویت و شهر بصره عراق، با هدف توقف این توفیقات جمهوری اسلامی که موجب برتری قاطعاش بر عراق می شد، این قطعنامه را صادر کردند.
قطعنامه هفتم: در هشتم اکتبر 1986 (شانزدهم مهر 1365) قطعنامه 588 با لحن و محتوایی شبیه قطعنامه های قبلی و بدون هیچ مطلب جدیدی یا محکومیت تجاوز، به تصویب رسید. ایران در پاسخ به این قطعنامه مجدداً اعلام کرد که ضمن استقبال از ترک مخاصمه و ایجاد صلح و امنیت در منطقه، بخش هایی از قطعنامه را که ناظر بر ترک مخاصمه بدون تعیین متجاوز هستند، نمی پذیرد.
قطعنامه هشتم؛ قطعنامه 598
شورای امنیت، پس از مشورتهای فراوان، سرانجام در بیستم ژوئیه 1987 (29 تیر 1366) با تاکید بر مواد 39 و 40 منشور ملل متحد، مفصل ترین، اجرایی ترین و آمرانه ترین قطعنامه را تحت عنوان قطعنامه 598 به تصویب رساند.
لازم به ذکر است همه قطعنامه های قبلی شورای امنیت به علت جهت گیری ناعادلانه آنها، از سوی ایران رد شده بود اما در ابتدای صدور قطعنامه 598، به علت نکات مثبتی که در این قطعنامه گنجانده شده بود، جمهوری اسلامی ایران نسبت به آن، موضع « نه رد و نه قبول» را اتخاذ کرد و نهایتاً در 27 تیر 1367 یعنی تقریباً یکسال پس از صدور قطعنامه آن را مورد پذیرش قرار داد.
از جمله بندهای مهمی که در قطعنامه مذکور گنجانده شده بود و آن را متفاوت از دیگر قطعنامه ها میکرد عبارت بود از:
1ـ درخواست از دبیر کل سازمان ملل برای تعیین یک هیات بی طرف جهت تحقیق راجع به مسئولیت منازعه و در واقع تعیین متجاوز و آغازگر جنگ و نهایتاً ارائه گزارش به شورای امنیت در این رابطه.
2ـ درخواست از دبیرکل برای تعیین یک هیات کارشناسی جهت برآورد ابعاد خسارات وارده در خلال منازعه به دو طرف و تلاش برای بازسازی مناطق آسیب دیده از جنگ توسط کمک های بین المللی.
3ـ تعیین تیم کارشناسی برای اجرای دقیق و تایید آتش بس و عقب نشینی.
از دیگر ویژگی های حائز اهمیت این قطعنامه می توان به تایید « منازعه بین ایران و عراق» اشاره کرد، در حالیکه در تمام 7 قطعنامه قبلی فقط به وجود یک «وضعیت» ما بین ایران و عراق اشاره شده بود. ضمن اینکه لحن قطعنامه مذبور، برخلاف قطعنامه های قبلی، آمرانه و جدیتر بود.
پژوهش خبری صدا و سیما // دکتر حسن مجیدی