رژیم صهیونیستی با کمک حق وتوی آمریکا، 68 سال است در فلسطین مرتکب جنایت میشود و ایالات متحده مانع اصلی اقدامات کشورهای مختلف جهان از طریق سازمان ملل علیه ظلمهای مداوم رژیم صهیونیستی است.
پژوهش خبری صدا و سیما: هرچند انگلیس بنیانگذار رژیم غاصب صهیونیستی است و از این رژیم حمایت کرده و می کند، اما این آمریکاست که از زمان شکل گیری رژیم اسرائیل تمام قد از آن حمایت کرده است. به گونه ای که می توان گفت اگر حمایت های آمریکا نبود رژیم صهیونیستی نیز ادامه حیات نداشت. رژیم اشغالگر و تروریستی اسرائیل که با قتل، غارت و نقض حقوق اولیه فلسطینیان سرزمین آنها را اشغال کرد و امروزه تابلوی بزرگترین پرونده ناقض حقوق بشر در تاریخ معاصر را بر تارک خود دارد مورد حمایت دولتی قرار می گیرد که مدعی دفاع از حقوق بشر است. هرچند ایالات متحده آمریکا معیارهای دوگانهای را در رابطه با امور حقوق بشر بینالمللی دنبال میکند و به تعهدات حقوق بشر بینالمللی خود پایبند نیست، اما حمایت های مالی، نظامی و سیاسی این کشور از بزرگترین فاجعه نقض حقوق بشر که توسط اسرائیل در سرزمینهای اشغالی فلسطین از بیش از 68سال گذشته تاکنون مرتکب شده، ماهیت حقوق بشر ادعایی آمریکایی را برملا می کند. دراین نوشتار به ابعاد گوناگون حمایتهای ایالات متحده از رژیم صهیونیستی که به نوعی بُعد دیگری از افشای حقوق ضد بشری آمریکا را نشان می دهد، اشاره می شود.
حمایت دیپلماتیک و سیاسی واشنگتن از رژیم صهیونیستی
رژیم صهیونیستی با کمک حق وتوی آمریکا 68 سال است در فلسطین مرتکب جنایت میشود و ایالات متحده مانع اصلی اقدامات کشورهای مختلف جهان از طریق سازمان ملل علیه ظلمهای مداوم رژیم صهیونیستی است. در چند دهه اخیر بیشترین موارد حق وتو را آمریکا به خود اختصاص داده، آن هم در برابر قطعنامه های شورای امنیت علیه رژیم صهیونیستی. آمریکا در دفاع از رژیم صهیونیستی و بی توجه به انتقادات جهانی از سیاستهای این رژیم، تاکنون 61 مورد از قطعنامه های شورای امنیت ضد اسرائیل را وتو کرده است. این تعداد، بیش از مجموع وتوهایی است که توسط دیگر اعضای شورای امنیت صورت گرفته است. آخرین مورد از وتوی آمریکا علیه ملت فلسطین مربوط به آخرین روزهای سال 2014 میلادی است که شورای امنیت سازمان ملل متحد، پیشنویس قطعنامه درخواستی فلسطین برای پایان دادن به اشغال فلسطین و خروج رژیم صهیونیستی از سرزمینهای اشغالی تا پایان سال ۲۰۱۷ و تشکیل دولت فلسطین را بررسی کرد، لیکن پس از رأیگیری به دلیل مخالفت آمریکا و استرالیا پذیرفته نشد.
علاوه بر این، آمریکا جلوی تلاشهای کشورهای عربی را برای نام بردن از زرادخانه هسته ای اسرائیل در پیش نویس آژانس بین المللی انرژی اتمی گرفت. ایالات متحده در زمان جنگ درصدد نجات اسرائیل برمی آید و در مذاکرات صلح هم جانب اسرائیل را می گیرد. دولت نیکسون از اسرائیل در مقابل خطر مداخله شوروی حمایت و در خلال جنگ اکتبر، به این رژیم کمک های تدارکاتی کرد. واشنگتن در مذاکراتی که به پایان این جنگ انجامید، وارد شد و نقش کلیدی را در مذاکرات قبل و بعد از پیمان اسلو در سال 1993 بازی کرد. در هر کدام از موارد بالا، اختلاف میان مقامات آمریکایی و اسرائیلی، لحظه ای بود و آمریکا پیوسته از موضع اسرائیل حمایت می کرد. یک آمریکایی شرکت کننده در مذاکرات کمپ دیوید سال 2000، بعدا گفت:«در بسیاری ازمواقع، ما مثل وکیل اسرائیل عمل می کردیم.» بالاخره اینکه، هدف جاه طلبانه دولت بوش در تغییر شکل خاورمیانه، تا حدودی به تقویت جایگاه استراتژیک اسرائیل مربوط می شود.
در هرحال به گفته مقامات ایالات متحده؛ آمریکا اسرائیل را بهعنوان یکی از ارکان مهم امنیت ملی و نیز منافع ملی خود تلقی میکند. در نتیجه هر اقدام علیه اسرائیل را اقدام علیه آمریکا میپندارد و حل مسائل و مشکلات اسرائیل را در دستور کار دولتمردان خود قرار میدهد. براساس این سیاست مبنای دوستی آمریکا با کشورهای جهان میزان نزدیکی و همکاری آنان با اسرائیل است.
بنابراین علاوه بر موارد ذکرشده، آمریکا در جهت حمایت های سیاسی از رژیم صهیونیستی و اقدامات جنایتکارانه این رژیم به موارد دیگری نیز مبادرت ورزیده است.
- فشار سیاسی شدید به کشورهایی که با سیاستهای اسرائیل در سرکوب فلسطینیان مخالفت میورزند مثل جمهوری اسلامی ایران و سوریه.
- تروریست شناختن کلیه گروههای مقاومت در فلسطین و لبنان و اقدامهای گوناگون بینالمللی علیه آنان.
- همسوسازی کشورهای عربی خاورمیانه با سیاستهای اسرائیل و استفاده از توان آنها برای فشار به فلسطینیهای مبارز.
- کاهش سطح «مسئله اعراب و اسرائیل» از یک موضوع کلی به «مسئله اسرائیل و گروههای مقاومت» در فلسطین و لبنان و تلاش برای بیطرفی سیاسی اعراب در این منازعه به نفع اسرائیل بهگونهای که کشورهای عربی هرگونه همراهی با انتفاضه فلسطین را برابر با خطر برای خود و خلاف مصلحت خویش تلقی نمایند.
- بازگذاشتن دست اسرائیل برای انجام هرگونه عملیات نظامی علیه فلسطینیان و گروههای مقاومت و نیز ارتکاب هر نوع جنایات جنگی بدون نگرانی از عواقب بینالمللی آن.
- تلاش برای ایجاد ارتباط سیاسی بین اسرائیل و کشورهای عربی و ارتقا سطح این روابط را معیاری برای همکاری آمریکا با کشورهای عربی دانستن. هماکنون با حضور مرکز فرماندهی آمریکا در قطر این کشور مجبور شده است تا دفتر نمایندگی اسرائیل را در دوحه باز و روابط تجاری خود را با رژیم صهیونیستی برقرار کند و مسئولین آن امیرنشین هم بهطور مرتب با سران رژیم صهیونیستی دیدار کنند.
حمایت های اقتصادی و نظامی آمریکا از رژیم صهیونیستی
از زمان جنگ اکتبرسال 1973،واشنگتن از اسرائیل درهمان سطحی که ازهرکشور دیگری هم پشتیبانی می نمود حمایت میکرد. از سال 1976، این حمایتها شامل پرداخت سالانه کمکهای عظیم و مستقیم اقتصادی و نظامی شد و این در مجموع، بزرگترین کمکی بود که از زمان جنگ جهانی دوم صورت میگرفت و به راحتی بالغ بر140 میلیارد دلار می گردید. اسرائیل حدود سه میلیارد دلار کمک مستقیم را هر سال دریافت میکرد که تقریباً شامل یک پنجم بودجه کمک های خارجی و ارزش آن حدود500 دلار برای هر فرد اسرائیلی بود. این سخاوتمندی زمانی برجسته می شود که بدانیم، اسرائیل اکنون با درآمد سرانه تقریباً برابر با کره جنوبی یا اسپانیا، جزو کشورهای صنعتی ثروتمند محسوب می شود.
از طرفی، دیگرکشورهای دریافت کننده کمک، پولشان را به صورت اقساط سه ماهه دریافت می کنند؛ اما اسرائیل تمام کمک ها را درآغاز هرسال مالی یکجا دریافت می کند و بدین ترتیب، میتواند سود عظیمی را نیز نصیب خود کند. از بسیاری از دریافت کنندگان کمک های نظامی خواسته می شود که همه پول های دریافتی خود را در آمریکا خرج کنند، اما به اسرائیل اجازه داده میشود که تقریباً 25% این کمک ها را به یارانه بخش صنعتی صنایع دفاعی خود اختصاص دهد. اسرائیل تنها دریافت کننده کمکی است که مجبور نیست در مورد نحوه هزینه کردن آن توضیح دهد و همین امر سبب می شود که جلوگیری از صرف این پولها در مواردی که ظاهراً آمریکا مخالف آن است، مثل شهرک سازی در کرانه باختری، عملاً غیرممکن گردد. علاوه بر این، آمریکا حدود سه میلیارد دلاربرای توسعه سیستم های تسلیحاتی اسرائیل کمک می کند و زمینه را برای این رژیم جهت دستیابی به سلاح های فوق پیشرفته مثل هلیکوپترهای «بلکهاوک» وجت های«اف - 16» فراهم می سازد.
از دیگر حمایت های آمریکا از رژیم صهیونیستی، حفظ برتری نظامی این رژیم در خاورمیانه با دراختیار گذاشتن پیچیدهترین فناوری تسلیحاتی و نیز تجهیز ارتش اسرائیل به ناوهای سائر 5 که مجهز به M. K و بالگردهای آپاچی و هواپیماهای بدون سرنشینF15 وF16 هستند و همچنین مجهز کردن آن به جدیدترین سلاحها و موشکهای پیشرفته پاتریوت و بمبهای خوشهای ضد نفر است. لازم بهذکر است که اینگونه بمبهای خوشهای بهگونهای طراحی شدهاند که در میانه راه منفجر شده و تبدیل به صدها بمب کوچک میشوند و در نتیجه هر بمب میتواند منطقهای نسبتاً وسیع را نابود کند. معمولاً حدود 20 درصد از این بمبهای خوشهای بعد از پرتاب در منطقه تهاجم باقی میمانند و پس از خاتمه جنگ بهعنوان تهدیدی جدی برای مردمی که در آن منطقه به سرزمینهای خود بازمیگردند بهشمار میروند. گفته میشود بعد از جنگ اخیر اسرائیل علیه حزبالله لبنان حدود 100 هزار بمب خوشهای در جنوب لبنان پراکنده شده است.
حمایت مطلق و بدون قید و شرط و نامحدود آمریکا از رژیم صهیونیستی در همه ابعاد سیاسی نظامی تبلیغاتی و مالی و تلقی از اسرائیل به عنوان تنها متحد استراتژیک ایالات متحده در خاورمیانه بهطوری که شرکتهای اسرائیلی تنها شرکتهایی هستند که اجازه ورود به مناقصههای وزارت دفاع آمریکا را برای انعقاد قراردادهای صنایع تسلیحاتی ایالات متحده دریافت میکنند.
فراتر از تمامی کمکها و سرمایهگذاری ها در اقتصاد اسرائیل و مبالغ مذکور که به صورت رسمی از سوی دولت ایالات متحده آمریکا به اسرائیل ارائه میشود، سالانه بیش از 1.5 میلیارد دلار کمکهای خصوصی آمریکا به سوی رژیم صهیونیستی سرازیر میشود که یک میلیارد دلار آن از طریق کمک به خیریههایی که پرداخت مبلغ به آنها، جایگزینی برای مالیات محسوب میشود به اسرائیل منتقل میشود؛ پولهایی که از طریق خیریههای یهودی ثبت شده در آمریکا به سرزمینهای اشغالی منتقل میشود. سالانه 500 میلیون دلار دیگر نیز از طریق خرید اوراق قرضه صادره شده توسط اسرائیل، به سرزمینهای اشغالی منتقل میشود. این مبالغ جدای از وامهای کوتاهمدت و بلندمدت تجاری ارائه شده از سوی بانکهای آمریکایی است که طی سالیان اخیر حجم آنها به یک میلیارد دلار در سال رسیده است.
نتیجه گیری
رژیم صهیونیستی همان طور که ذکر شد بنیانش بر تجاوز و غارتگری است. بن گوریون از مقامات نخست این رژیم در این زمینه اعتراف می کند که صهیونیست های اولیه از خیرخواهی نسبت به اعراب فلسطینی که در سرزمین خود مورد تجاوز قرارگرفته و ایستادگی می کردند، دور بودند. صهیونیست ها دولت خود را در سرزمین اعراب ایجاد کردند. ایجاد اسرائیل درسال 48-1947، به اقداماتی چون پاکسازی قومی، اعدامها، کشتارها و هتک نوامیس توسط یهودیان انجامید و رفتارهای بعدی اسرائیل هم اغلب وحشیانه بوده و با هرگونه ادعایی درمورد ارجحیت اخلاقی آن ناسازگار بوده است. به عنوان مثال، بین سال های 1949 و 1956، نیروهای امنیتی اسرائیل، 2700تا 5000 نفر از اعراب را به قتل رساندند، افرادی که اکثریت قریب به اتفاق آنها غیر مسلح بودند. نیروهای «آی دی اف» (نیروهای دفاعی اسرائیل) صدها مصری را که در دو جنگ 1956و 1947 اسیر شده بودند، کشتند؛ و درهمان حال، درسال 1967، اسرائیل 100.000 تا 260.000 فلسطینی را از کرانه باختری تازه تصرف شده بیرون راند و 80.000 سوری را نیز از ارتفاعات جولان اخراج کرد.
در طی انتفاضه نخست، ای دی اف در بین نظامیان خود باتون توزیع میکرد و آنها را تشویق مینمود که استخوانهای معترضان فلسطینی را بشکنند. شاخه سوئدی نجات کودکان برآورد کرد که 23.600 تا 29.900 کودک، طی دو سال نخست انتفاضه بر اثر ضرب و جرح نیاز به معالجات پزشکی پیدا کردند. تقریبا یک سوم آنها10 سال و یا کمتر سن داشتند واکنش به انتفاضه دوم، حتی خشونت آمیز بوده است؛ «ها آرتص» در تیتر اول خود اعلام کرد که «آی دی اف...دارد تبدیل به یک ماشین کشنده می شود که کار آمدی آن عبارت است از دمیدن ترس و وحشت، که امری تکان دهنده است.» نیروهای ای دی اف در روزهای نخست قیام (فلسطینی ها) یک میلیون گلوله شلیک کردند. از آن زمان، اسرائیل درمقابل هر اسرائیلی کشته شده، 3تا 4 فلسطینی را به قتل رساند که بیشتر آنها را افراد بیگناه تشکیل می دادند.
بنابراین، حمایت و کمک های بی دریغ آمریکا از رژیم صهیونیستی که بزرگترین پرونده ضد حقوق بشری و جنایت را یدک می کشد چیزی جز آلوده بودن دست آن حامی در این جنایات نیست. هرچند آمریکا خود در بسیاری از نقاط دنیا دستش به خون بی گناهانی آلوده است.
.........................................................
پژوهشگر: حسین رمضانی پور