تحولاتی همچون موضوع« برنامه هستهای ایران» ، « ناتو»، « موضوع اوکراین»، « مهاجرت پناهجویان» و .... از جمله عوامل واگرایی در منافع بین اروپا و آمریکا میباشد.
نکات برجسته پژوهش:
ـ تحولاتی همچون موضوع« برنامه هستهای ایران» ، « ناتو»، « موضوع اوکراین»، « مهاجرت پناهجویان» و .... از جمله عوامل واگرایی در منافع بین اروپا و آمریکا میباشد.
ـ چه در برخورد با برنامه هستهای ایران و چه در حین شکلگیری و ارجاع پرونده هستهای به شورای امنیت سازمان ملل و حتی بعد از امضای برجام بین اتحادیه اروپا و امریکا ، اختلافات جدی وجود داشته و دارد.
ـ پرونده هستهای ایران برای آمریکا و اروپا ، فرصتی را برای ترمیم شکاف ایجاد شده در جریان اشغال عراق فراهم کرد.
ـ سفرهای سطح بالای دولتها و هیئتهای تجاری اروپایی به ایران از زمان حصول توافق هستهای موجب افزایش نگرانیها در آمریکا در این باره شده است که دولتهای اروپایی همانند گذشته برای بازگشت به بازار ایران عجله دارند و آمریکا در اینجا از منافع اقتصادی بسیار کمی بر خوردار است .
ـ به نظر می رسد اجرای برجام اختلاف میان اروپا و آمریکا و به عبارتی میان دو سوی اقیانوس اطلس را افزایش داده و حتی میتواند عمیقتر کند.
پژوهش خبری صدا و سیما: رفتار سیاسی هر کشوری در عرصه بینالمللی از سیاستهای راهبردی آن کشور متأثر خواهد بود و به تبع آن در قبال تحولات و رخدادهای بینالمللی واکنش نشان خواهد داد. کشورهای اروپایی و آمریکا نیز با توجه به تحولات رخدادهای بینالمللی آرایش سیاسی خود را تنظیم کرده و از سیاستهای راهبردی خود پیروی میکنند. گاهاً این تحولات، اروپا و آمریکا را در مقابل هم قرار میدهد و گاهاً اشتراک منافع آنها را در یک سو قرار میدهد. سالهاست که این سوال در ذهن تحلیلگران سیاست بینالملل وجود دارد که آیا اروپا و آمریکا در قبال مسائل بینالمللی از خط مشی واحدی پیروی میکنند؟ آیا بنیاد رفتاری آنها همسو میباشد یا در تقابل یکدیگر؟ نوشتار حاضر درصدد است واگرایی و تقابل بین آمریکا و اروپا در قبال تحولات و رخدادهای بین المللی ارزیابی کند. تحولاتی همچون موضوع « برنامه هستهای ایران» ، « ناتو»، « موضوع اوکراین»، « مهاجرت پناهجویان» و .... از جمله عوامل واگرایی در منافع بین اروپا و آمریکا میباشد. نوشتار حاضر اولین پژوهش در باب واکاوی اختلافات اروپا و آمریکا میباشد که به صورت شماره مسلسل به مباحث مختلف بین روابط دو قدرت جهانی پرداخته خواهد شد.
برنامه هستهای ایران
برنامه هستهای ایران با امضای قرارداد ساخت نیروگاه اتمی بوشهر شکل جدی به خود گرفت. سال 81 نقطة عطف مهمی در تاریخ فعالیتهای هستهای ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی به شمار میآید. در این زمان رئیس دولت هشتم، از تهیه سوخت هستهای توسط متخصصین ایرانی برای نیروگاههای هستهای ایران خبر داد و در ۱۳۸۵ رئیس دولت نهم، اعلام کرد که ایران موفق به غنیسازی اورانیوم به میزان 5/ 3 درصد شده است. در سال۱۳۹۰ ایران از ساخت میله سوخت هستهای ۲۰ درصد غنی شده و بارگذاری آن در رآکتور تحقیقاتی ۵ مگاواتی تهران خبر داد. در پی بزرگنمایی آمریکا و حامیانش و ادعای غیر صلح آمیز بودن برنامه هستهای ایران و با بهره بردن از ظرفیتهای نظام رسانهای استکبار آنها توانستند هجمة سازمان یافتهای به این بهانه در سطح گسترده ای علیه جمهوری اسلامی ایران انجام بدهند. اما علیرغم این هجمه ها رویکرد متفاوتی بین اروپا و آمریکا در قبال برنامه هستهای ایران وجود داشت.
چه در برخورد با برنامه هستهای ایران و چه در حین شکلگیری و ارجاع پرونده هستهای به شورای امنیت سازمان ملل و حتی بعد از امضای برجام بین اتحادیه اروپا و امریکا اختلافات جدی وجود داشته و دارد. در بررسی موضوع هستهای ایران جلسات زیادی بین همتایان ایرانی و اروپایی تشکیل شده بود. لیکن به دلیل طولانی شدن پروسه حل اختلافات بین سه کشور اروپایی و ایران، پای کشورهایی همچون آمریکا باز شد. از این زمان به بعد همواره تیم مذاکره کنندگان اروپایی و ایرانی همواره تحت فشار سیاسی واشنگتن قرار گرفت. با بررسی گاهشمار رویدادهای برنامه هستهای ایران خواهیم دید، که سه کشور اروپایی همواره خواهان ادامه روابط خود با تهران بودند، در مورد برنامه هستهای ایران در تلاش بودند تا از تعیین مهلت برای توقف کامل فعالیتهای غنی سازی اورانیوم ایران پرهیز شود و این در حالی است که آمریکا، تهران را آشکارا به دستیابی به سلاح هستهای تحت پوشش برنامههای غیرنظامی متهم می کرد و فشار خود را برای ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل ، برای رسیدگی به آن، بیشتر کرده بود. در سال 1383، یک دیپلمات اروپایی در این باره اظهار کرد، مقامات کشورش اصرار دارند تعلیق غنی سازی اورانیوم ایران شامل تولید « هگزافلورید اورانیوم» (یو.اف 6) ، عناصر اساسی برای تولید اورانیوم غنی شده در دستگاه گریز از مرکز (سانتریفوژ پی 2) نمیشود. اما کالین پاول، وزیر امور خارجه وقت آمریکا به طور مستمر با همتایان اروپایی خود در تماس بوده تا آنها را متقاعد کند به نفع ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد، رأی دهند. از سوی دیگر یکی از مقامات بلندپایه آمریکا گفته است کشورش مایل است اختلاف میان اروپا و آمریکا بر سر غنی سازی اورانیوم توسط ایران است، از بین برود.
به عبارتی دیگر می توان اختلافات سه کشور اروپایی با آمریکا بر سر برنامه هستهای ایران را چنین بیان کرد که قبل از ارجاع موضوع هستهای ایران، اتحادیه اروپا بر این اعتقاد بود که ایران به عنوان عامل ثبات در منطقه و بازیگری مهم در معادلات منطقه ای، شایستۀ تعامل سودمند است. اما آمریکا هرگونه بهره مندی ایران از انرژی هستهای را تهدید و خطر علیه صلح و امنیت بین المللی و منطقه ای تلقی کرده و خواهان برخورد با آن است. اروپا ضمن پذیرش حق ایران برای استفاده صلح آمیز از فناوری هستهای برخلاف آمریکا معتقد بود که با دوری جستن از سیاستهای سختافزاری و با اولویتدهی به ابزارهای اقتصادی بهتر میتوان بر فرایند تصمیمگیری در ایران اثر گذاشت بنابراین به جای استفاده از سیاستهای آمریکایی مبنی بر اعمال پیشگیرانه، بر استفاده از ابزارهای سیاسی و تلاشهای دیپلماتیک تأکید دارد. بهطور کلی میتوان گفت که پرونده هستهای ایران برای آمریکا و اروپا فرصتی را برای ترمیم شکاف ایجاد شده در جریان اشغال عراق فراهم کرد.
پس از سپری شدن بیش از یک دهه از مناقشه هستهای ایران و غرب، سرانجام با امضای توافق برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام این مناقشه در آستانه حل و فصل قرار گرفت. همه اعضای 5 بعلاوه یک متعهد شدند که طبق برنامه مدون در برجام گام به گام تحریمهای ظالمانه علیه جمهوری اسلامی ایران را لغو نمایند. در گام اول اتحادیه اروپا برخی از تحریم های مندرج در برجام را لغو کرد.
اما آمریکا به بهانه های مختلف سعی در سنگ اندازی در مسیر لغو تحریمها دارد. هیچ شک و تردیدی در این نیست که آمریکا در اجرای تعهدات برجامی خود به ویژه در زمینه اقتصادی کارشکنی و بد عهدی می کند، و این کارشکنی نه تنها برای مقامات داخلی بلکه برای شرکتهای اروپایی نیز کاملا آشکار شده و اعتراض آنها را در پی داشته است. به عنوان نمونه؛ جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در سخنانی در دانشگاه «ایندیانا Indiana » گفت: « محدودیت های اعمال شده علیه برنامه هستهای ایران در توافق امضا شده با این کشور، هرگز از بین نخواهد رفت.» از طرفی دیگر دولت باراک اوباما به دولتهای جهان و همچنین بانکهای آمریکایی یادآوری کرده است که تحریمهای علیه ایران همچنان پا برجاست و هشدار داده است که شرکتهای غربی تا پیش از اجرای کامل توافق هستهای برای سرمایهگذاری در صنعت نفت و دیگر بخشهای اقتصاد ایران شتاب نکنند. به اعتقاد کارشناسان حوزه بین الملل دلیل این امر، مخالفت آمریکا با « سرمایه گذاری اروپا در ایران» است که یکی از اختلافهای جدی اروپا با آمریکا در اجرای برجام میباشد. مرکز مطالعات بینالملل و استراتژیک مستقر در واشنگتن در گزارشی با عنوان « اروپا، آمریکا و تحریمهای ایران پس از توافق هستهای» به موضوع تحریمهای ایران و لغو آنها پس از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) نوشته است: « سفرهای سطح بالای دولتها و هیئتهای تجاری اروپایی به ایران از زمان حصول توافق هستهای موجب افزایش نگرانیها در آمریکا در این باره شده است که دولتهای اروپایی همانند گذشته برای بازگشت به بازار ایران عجله دارند و آمریکا در اینجا از منافع اقتصادی بسیار کمی برخوردار خواهد بود.» اروپاییها انتظار داشتند روابط تجاری با ایران برقرار شود، با گذشت ماه ها از اجرایی شدن برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، سیاستمداران، دیپلماتها و تجار اروپایی به نحوی فزاینده از ناتوانی در تکمیل دهها قراردادی که در زمینه انرژی، هوانوردی و ساخت و ساز با ایران منعقد کردهاند، گلایهمند هستند. اروپاییها میگویند مانع اصلی، متحدان آنها و نیروی محرکه اصلی برای حصول توافق هستهای تاریخی، یعنی آمریکاست. ماریه اسخاکه، معاون رئیس هیئت پارلمان اروپا در امور رابطه با آمریکا میگوید: « اروپا از سوی سیاست آمریکا به گروگان گرفته شده است. ما با هم به توافق هستهای رسیدیم، اما حالا آمریکا اجرای آن را مختل کرده است.»
«منافع حاصله از برجام» برای طرف های مذاکره بی شک مهم ترین موضوع است. براین اساس، درخصوص خبرِ «مذاکره دولت فرانسه با دولت آمریکا در خصوص دادو ستد با ایران» ، خبرگزاری مهر اعلام کرد: یک رسانه غربی با اشاره به ادامه خودداری بانک های خارجی از رابطه با بانکهای ایران از مذاکره فرانسه با آمریکا برای حل این موضوع خبر داد. دولت فرانسه مذاکراتی را با آمریکا برای اطمینان دادن به بانکهایی که وارد ارتباط با ایران می شوند آغاز کرده است. دلیل این مذاکرات آن است که هنوز بانک های غربی به دلیل ترس از اقدامات آمریکا، از ارتباط با ایران واهمه دارند و این در حالی است که در یک ماه گذشته مقامات مختلف آمریکایی از جمله شخص «باراک اوباما» رئیس جمهور، بر این امر تاکید کردهاند که بانک های اروپایی میتوانند روابط خود با ایران را از سر بگیرند.با توجه به خبرِ یادشده به نظر می رسد ؛
اولا: طرف های اروپایی خصوصا شرکت ها معتقدند توافق هسته ای خوب است زیرا به ایران اجازه جذب سرمایه گذاری خارجی را می دهد اما این توافق کافی نیست زیرا سنگ اندازی های آمریکا مانع بهره مندی شرکت های اروپایی از فرصت پیش آمده می شود.
ثانیا: در ماه های اخیر بیشتر شرکت های اروپایی و آسیایی به این باور رسیده اند که ؛ آمریکا با اقدامات خود نه تنها در راستای تعهدات برجامی خود حرکت نمی کنند بلکه با اقداماتِ مختلف خود تحریم های ظالمانه را سرپا نگه داشته و در نتیجه مانع از فعالیت این شرکت ها می شوند .
ثالثا:این رفتار خصمانه آمریکا گله مندی این شرکت ها از آمریکا را در پی داشته و در نتیجه به گونه ای موج منفی علیه آمریکا را ایجاد کرده..
به نظر می رسد اجرای برجام اختلاف میان اروپا و آمریکا و به عبارتی میان دو سوی اقیانوس اطلس را افزایش داده و حتی میتواند عمیقتر کند.