در میدان گازی پارس جنوبی چهار لایه گازی وجود دارد، اما 10 سال است که ایران از بزرگترین لایه گازی این میدان برداشتی نداشته چرا که طرح شرکت توتال برای برداشت کامل نبوده و کسی هم متوجه این موضوع نشده است.
در حالی این اتفاقات برای توسعه بزرگترین میدان نفتی مشترک کشور رخ می دهد که اولا: براساس اظهارات مدیران وزارت نفت قرار بود برای توسعه هر یک از میادین هیدروکربنی کشور با استفاده از مدل قراردادی IPC، ابتدا مناقصه برگزار شود و بعد از آن وزارت نفت وارد مذاکره و امضای قرارداد با شرکت منتخب شود و ثانیا: درباره عملکرد شرکت توتال در توسعه برخی از میادین هیدروکربنی کشور در دو دهه گذشته بخصوص فازهای 2 و 3 پارس جنوبی ابهامات مهمی در سال های اخیر مطرح شده است که در صورت صحت، استفاده مجدد از توانمندی های این شرکت در صنعت نفت ایران را زیر سوال می برد. در این گزارش به بررسی و بازخوانی برخی از این ابهامات می پردازیم که تاکنون پاسخی درباره آنها توسط مسئولان این شرکت فرانسوی یا مدیران وزارت نفت داده نشده است.
ابتدا لازم است توضیحات اندکی درباره سابقه شرکت توتال و حضور این شرکت در فازهای 2 و 3 پارس جنوبی ارائه شود. شرکت فرانسوی «توتال» (Total)، در سال ۱۹۲۴ تاسیس شد و از ابتدای فعالیت خود، در صنعت نفت، همواره از مطرح ترین شرکتهای نفتی جهان، محسوب شده است و در تمامی حوزههای صنایع نفت و گاز، فعالیت مینماید. این شرکت در ۳۰ کشور، دارای شعبه بوده و بیش از ۹۵٫۰۰۰ کارمند، از مجموع ۱۳۰ کشور، در آن اشتغال دارند. عملیات توسعه فازهای 2 و 3 پارس جنوبی در مهرماه 1376 به این شرکت با سهم 40 درصد، و به عنوان متصدی اصلی توسعه و شرکتهای گاز پروم روسیه وپتروناس مالزی هر یک با 30 درصد سهم واگذار گردید. این فازها در بهمن ماه 81 با حضور رئیس جمهور وقت به صورت رسمی افتتاح شدند.
ماجرا از اینجا شروع شد که اواخر اردیبهشت ماه 91، منصور دفتریان، رئیس انجمن مهندسی گاز ایران در مصاحبه با یکی از خبرگزاری ها از اخلال عمدی شرکت توتال فرانسه در شیوه برداشت گاز از لایههای میدان مشترک گازی پارس جنوبی خبر داد و اعلام کرد این انجمن در حال آمادهکردن لایحه شکایت از این شرکت فرانسوی است تا ایران بتواند غرامتی عظیم از این شرکت به دلیل «حقه بازی بزرگ» در تهیه طرح برداشت از میدان گازی پارس جنوبی بگیرد. دفتریان با اشاره به مطالعات این انجمن درباره شیوه برداشت از این میدان گازی، دلیل این شکایت را این گونه توضیح داد: «در میدان گازی پارس جنوبی چهار لایه گازی وجود دارد، اما 10 سال است که ایران از بزرگترین لایه گازی این میدان برداشتی نداشته چرا که طرح شرکت توتال برای برداشت کامل نبوده و کسی هم متوجه این موضوع نشده است».
دفتریان با اشاره به اینکه براساس تحقیقات انجمن گاز بر روی میدان گازی پارس جنوبی، قطر براساس طرحی که از این میدان گازی در دست دارد در حال اکتشاف در مناطقی است که بیشترین ذخایر گاز در آن جا وجود دارد، افزود: «هیچ شک و شبههای وجود ندارد که این کار شرکت توتال فرانسه عمدی بوده و بر همین اساس قرار است انجمن گاز ایران از این شرکت نفتی شکایت کند. در این زمینه طرف ایرانی بازی خورده است و تاریخ بعدها در مورد آن قضاوت خواهد کرد». با وجود بازتاب نسبتا گسترده این اظهارات در فضای رسانه ای کشور و بازخوانی مکرر آن در رسانه ها به مناسبت های مختلف در سال های اخیر، هیچ کدام از مسئولان این شرکت فرانسوی یا مدیران وزارت نفت واکنش رسمی به این ادعای رئیس انجمن مهندسی گاز ایران ندادند.
صرفا یک روز بعد از اظهارات ایشان، یک کارشناس مطلع نفتی که خواست نامی از وی برده نشود، با ارائه توضیحاتی درباره عملکرد توتال در فازهای 2 و 3 پارس جنوبی در مصاحبه با همان خبرگزاری گفت: «بعید میدانم که این موضوع که توتال به عمد اطلاعات غلط داده درست باشد». از سوی دیگر، هرچند رئیس انجمن مهندسی گاز ایران یا سایر مسئولین این انجمن توضیحات تکمیلی بیشتری درباره این موضوع درباره تحقیقات انجمن مهندسی گاز ایران درباره وضعیت میدان گازی پارس جنوبی و عملکرد منفی شرکت توتال در این میدان در رسانه ها مطرح نکردند اما بررسی گزارش «اهم فعالیت های انجمن مهندسی گاز ایران در سال 1390» که بر روی سایت رسمی این انجمن قرار دارد، نشان می دهد که انجمن مهندسی گاز ایران در آن سال، گزارش خود درباره ضرورت ارتقاء مدیریت بهره برداری از میدان گازی پارس جنوبی و جلوگیری از تداوم تخریب سنگ مخزن و جلوگیری از تداوم مهاجرت گاز به قطر را در جلسه مورخ 18 اردیبهشت ماه هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران و جلسه مورخ 8 تیرماه هیئت مدیره شرکت نفت و گاز پارس جنوبی ارائه نموده است.
با این وجود، همزمان با رونمایی از مدل قراردادهای جدید نفتی در پاییز و زمستان سال گذشته، اصغر ابراهیمی اصل، معاون سابق وزیر نفت بار دیگر ضمن اشاره به اشتباهات شرکت توتال در فازهای 2 و 3 پارس جنوبی، اطلاعات جدیدی درباره این موضوع جنجالی را رسانه ای کرد. ابراهیمی اصل که سوابقی مانند مدیریت پروژه فازهای 4 و 5 پارس جنوبی، مدیرعاملی شرکت ملی صنایع پتروشیمی و معاونت ساخت داخل وزیر نفت را در کارنامه خود دارد، ابتدا در برنامه تلویزیونی «ثریا» ضمن اشاره به اظهارات 25 سال قبل وزیر نفت قطر (کشور شریک ایران در پارس جنوبی) گفت: «سرمایهگذارانی که آن طرف سرمایهگذاری کردند و نفت و گاز را تولید میکنند در یک مقطعی به ایران آمدند و گفتند علیرغم همه تحریمها ما میخواهیم کار کنیم که بطور مثال توتال یکی از آنها بود. اما در قسمت 3700 کیلومتری ما فاز 2، 3، 4، 5، 6، 7،8 را درست در وسط میدان به سمت سرزمین اصلی ما انتخاب کردند و شروع به حفاری، سکو زدن و تولید کردند و زدن چاهها را از لایههایی انجام دادند که متعلق به ماست و ادامه این لایه طرف قطر نیست». چند روز بعد هم معاون وزیر نفت در دولت های نهم تا یازدهم در برنامه «چالش» رادیو اقتصاد درباره این موضوع گفت: «ما برداشت از ذخائر گازی پارس جنوبی را 11 سال پس از قطر آغاز کردیم و شرکتهای خارجی که همکاری میکردند مانند توتال حفاری چاهها را در فاصله 100 کیلومتری از مرز بردند که به نفع رقیبان ما تمام می شد. تجارب اجرایی فازهای پارس جنوبی و همکاری خارجیها نشان میدهد که باید از توانمندی داخلی استفاده کنیم زیرا خارجیها فقط به سود خود فکر می کنند و معمولا منافع کشورهای رقیب مانند قطر را در اولویت قرار میدهند».
حدود دو هفته بعد، ابراهیمی اصل در مصاحبه با یکی از خبرگزاری ها در نقد مدل قراردادی IPC، بار دیگر به اشتباهات شرکت توتال در پارس جنوبی اشاره کرد و گفت: «میدان پارس جنوبی9700 کیلومتر مربع است که 3700 کیلومتر مربع سمت ایران و 6000 کیلومتر طرف قطر است و این کشور تمام سکوها را در لب مرز نصب کرده است و به صورت ازدیاد برداشت در حال تولید است اما ایران فاز 2 و 3، 4، 5، 6، 7، 8 را در وسط میدان حفاری کرد و بعد متوجه شدیم که ما از لایههای مستقل در حال برداشت گاز بودیم و قطر از لایه مشترک گاز تولید میکرد. به این صورت که ایران چاههای خود را در لایه١ kو 2 kحفر کرده است که لایه مستقل گازی محسوب میشود، اما قطر چاههای خود را در لایه 3 k و 4k که در لایه مشترک است حفر کرده است و روزی حداقل 25 میلیون متر مکعب گاز و 40 هزار بشکه میعانات گازی از سمت ایران مهاجرت میکند...این به دلیل آن است که ما محل سکوها را اشتباه انتخاب کردیم. باید وادار میکردیم شرکتهای خارجی که از مرز مشترک شروع به تولید کنند یعنی کاری که بعدها انجام دادیم در فازهای 12 و 19 و 11 فاز دیگر».
به صورت کلی، با توجه به نکاتی که رئیس انجمن مهندسی گاز ایران در سال 91 و معاون سابق وزیر نفت در سال 94 مطرح کرده اند، انتقادات زیر درباره عملکرد شرکت توتال در فازهای پارس جنوبی مطرح است: 1- عدم تولید از بزرگترین لایه گازی این میدان؛ 2- تولید از لایه های مستقل این میدان مشترک گازی و عدم تولید از لایههای مشترک آن و 3- دوری چاه های حفاری شده از مرز.
البته برخی کارشناسان ابهامات دیگری نیز درباره عملکرد شرکت توتال در فازهای 2 و 3 پارس جنوبی مطرح کرده اند بخصوص آنکه این شرکت از ابتدای توسعه بخش قطری میدان مشترک گازی پارس جنوبی (مشهور به میدان گنبد شمالی در قطر) یعنی سال 1984 میلادی در این طرح مشارکت داشته و اطلاعات بیشتر و دقیق تری نسبت به طرف ایرانی (شرکت ملی نفت ایران به عنوان ناظر پروژه) درباره خصوصیات این مخزن مشترک داشته است. به عنوان مثال، مرحوم علی محمد سعیدی، از کارشناسان و اساتید برجسته صنعت نفت کشور در مقاله ای در فصلنامه «مجلس و پژوهش» در تابستان 81 درباره این موضوع می نویسد: «عملکرد شرکت نفت توتال- که بهترین ناحیه این میدان {پارس جنوبی} را به خود اختصاص داده است- این فرضیه را تقویت میکند که یکی از اهداف اصلی این شرکت، جلوگیری از آثار ناشی از بهرهبرداری ناحیه ایران بر روی چاههای گاز ناحیه قطر است که خود این شرکت در آن فعالیت دارد. از این رو احتمالا شرکت توتال، سطوح فازهای 2 و 3 را حدود 140 کیلومترمربع تعیین کرده و شرکت ملی نفت ایران آن را قبول نموده است. این مساحت به عنوان الگو در فازهای بعدی نیز مورد استفاده قرار گرفت. این در حالی است که سطح مورد نیاز فازها به منظور بهرهبرداری روزانه یک میلیارد پای (فوت) مکعب، در حدود 70 کیلومتر مربع کافی است».
برخی ابهامات درباره پارس جنوبی
برای قضاوت صحیح تر درباره صحت و سقم این ادعاها باید نگاه دقیقتری به وضعیت لایه های گازی پارس جنوبی و سهم ذخیره گازی هر یک از این لایه ها بیاندازیم. براساس اطلاعات موجود، سازند تولیدی از میدان گازی پارس جنوبی (طرف ایرانی) مشترک با میدان گازی گنبد شمالی (طرف قطری)، سازند دالان-کنگان (خوف) است. این سازند به ترتیب از بالا به پنج لایه (زون) k1، k2، k3، k4 و k5 تقسیم بندی شده است و البته زون های تولیدی این سازند، چهار لایه اول هستند. لایه های اول تا سوم شامل توالی های آهک، دولومیت و انیدریت هستد و لایه چهارم عمدتا از توالی آهک و دولومیت و کمی انیدریت تشکیل شده است. براساس اطلاعات موجود درباره میدان گازی گنبد شمالی، حدود 10 درصد ذخیره این میدان در لایه k1، 40 درصد در لایه های k2 و k3 و نیمی از ذخیره این میدان در لایه k4 قرار دارد . درباره میدان گازی پارس جنوبی هم براساس توضیحات محمود جوادیان، مدیر حفاری شرکت پتروپارس، تنها 30 تا 40 درصد ذخیره گاز در لایه های ١ kو 2 kقرار دارد و بخش عمده ذخیره گاز (بیش از 50 درصد) در پایین ترین لایه یعنی لایه k4 قرار دارد.
هرچند در حال حاضر، از تمامی این لایه های پارس جنوبی (١ kتا 4k)، برداشت گاز انجام می شود ولی در این موضوع تردیدی نیست که تا پایان سال 90، از برخی لایه های فازهای 2 تا 10 پارس جنوبی، تولید گاز صورت نمی گرفته است. با این وجود، درباره اینکه این لایه ها، کدامیک از لایه های چهارگانه پارس جنوبی بوده اند، اظهارات متناقضی وجود دارد و قضاوت صحیح و دقیقی نمی توان انجام داد. از طرفی، براساس توضیحات موسی سوری، مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس در فرودین ماه 91، تولید گاز از لایه های k2 و k3 در پارس جنوبی صورت می گرفت و قرار بود در آن سال تولید گاز از لایه ١k فازهای 2 تا 10 پارس جنوبی آغاز شود که این کار نیز اجرایی شد . با این وجود، محمود جوادیان، مدیر حفاری شرکت پتروپارس در زمستان 91 و همچنین اصغر ابراهیمی اصل، معاون سابق وزیر نفت در زمستان 94 گفته اند که کل (یا بخش اعظم) تولید گاز ایران در این فازهای پارس جنوبی از لایه های k1 و k2 انجام می گرفته است. علاوه بر این، در برخی از منابع به دلایلی مانند حجم بالای گازهای اسیدی و سمی (سولفید هیدروژن) در لایه k1 برای عدم برداشت از این لایه پارس جنوبی تا پایان سال 90 اشاره شده است که منطقی به نظر می رسد .
جمع بندی و نتیجه گیری:
در مجموع، شواهد موجود نشان می دهد که احتمال اشتباه سهوی یا عمدی شرکت توتال در انتخاب مکان حفاری فازهای 2 و 3 پارس جنوبی منتفی نیست زیرا اولا: در این فازهای پارس جنوبی، ظاهرا برداشت گاز از لایه k4 که بزرگترین لایه گازی این میدان است، صورت نگرفته است؛ ثانیا: مکان انتخاب چاه های این فاز برای حفاری، فاصله قابل توجهی از مرزها داشته است که احتمالا تاثیرات منفی روی میزان برداشت گاز از این میدان مشترک گذاشته است. بر همین اساس به نظر می رسد ضرورت دارد قبل از امضای قرارداد جدیدی با شرکت توتال برای توسعه میادین هیدروکربنی کشور، توضیحات کافی درباره این ابهامات از سوی مسئولین وزارت نفت یا این شرکت فرانسوی ارائه شود، امری که تاکنون بعد از گذشت حدود چهار سال از طرح این ابهامات در فضای رسانه ای کشور صورت نگرفته است.
پژوهش خبری//