پخش زنده
امروز: -
روابط عربستان و عراق در طول تاريخ معاصر، فراز و نشيب هاى زيادى به خود ديده، اما یک ويژگى خاص، يعنى بى اعتمادى دو كشور به يكديگر، در حوزه هاى مختلف سياسى ... و غيره در آن حفظ شده است.
روابط عربستان و عراق در طول تاريخ معاصر، فراز و نشيب هاى زيادى به خود ديده، اما یک ويژگى خاص، يعنى بى اعتمادى دو كشور به يكديگر، در حوزه هاى مختلف سياسى، اقتصادى، فرهنگى و غيره در آن حفظ شده است. در دوره پس از سرنگونى رژیم صدام حسين، عربستان سعودی به مدت ۲۵ سال روابط دیپلماتیک خود را با عراق قطع، و از به رسمیت شناختن دولتهای قانونی این کشور خودداری نمود[1]؛
اما در سال جاری با معرفی یک نظامی ارشد به نام ثامرالسبهان به عنوان سفیر، روابط دیپلماتیک خود با بغداد را از سر گرفت. گرچه به نظر شخصیت های عراقی، سعودیها که قبلاً ردپای آنها در حوادث تروریستی عراق مشهود بوده است، این بار نیز قصد دارند از طریق انتخاب این نظامی ارشد که دارای درجه سرتیپی است، همچنان اهداف شوم خود را دنبال کند. آنها معتقدند آل سعود به دنبال این است که در دل بغداد به اين بهانه سفارتخانه، مرکز و دفتر نظامی دایر کنند تا از آن طریق نشست های پنهانی با برخی شخصیت های مورد دار و تحت تعقیب که قبلاً در ترکیه و اربیل و برخی کشورهای حوزه خلیجفارس صورت میگرفت، این بار به گونه ای دیگر و در داخل عراق و با دیگر اشخاص وفادار به سعودی ها انجام دهند[2]. در این نوشتار تلاش شده است منافع و اهداف آشکار و پنهان عربستان سعودی در عراق مورد بررسی قرار گیرد.
برخی وجوه تضاد تحولات عراق با منافع راهبردی عربستان
------------------------------------------------------------
آل سعود در دوران هشت سال دفاع مقدس در حمايت و پشتيباني سياسي، مالي و لجستيكي از رژيم صدام سنگ تمام گذاشت. اما ماه عسل عربستان و دیگر شیوخ عرب با عراق، با تهاجم صدام به کویت در سال 1991، به پایان رسید. در طی سالهاي بعد عراق به کشوری بحرانزا و بیثبات تبدیل شد و روابط دوجانبه بغداد و ریاض، متأثر از فضای پس از جنگ اول خلیج فارس، فضایی سنگین و تیره گردید. بعد از حوادث يازده سپتامبر و در آستانه تهاجم آمريكا به عراق، عربستان اگرچه بنا به محدودیتها و مقتضیات داخلی و منطقهای، موضع صریحی در حمایت از حمله به عراق ابراز نکرد و از در اختیار قرار دادن پایگاه هوایی به نیروهای ائتلاف خودداری نمود، اما با اجازه به آمریکا و نیروهای ائتلاف در استفاده از فضای آسمان خود در مرزهای عراق و عربستان، همگامی خود را با این اقدام نشان داد. اما با پایان یافتن جنگ و سقوط صدام، روند تحولات به گونه ای بود که در تضاد کامل با منافع راهبردی عربستان سعودی قرار داشت:
1-جلوگیری عربستان از قدرت گرفتن شیعیان در عرصه سیاسی عراق
پس از خاتمه جنگ دوم خلیج فارس، مقامات سعودی اگرچه از سقوط صدام خشنود بودند اما نگرانی و هراس آنها از بابت آینده سیاسی عراق از همان ابتدای اشغال عراق مشهود بود. سعود الفیصل وزیر امور خارجه وقت عربستان، اندکی پس از اشغال عراق گفت: «دولت سعودی منتظر میماند تا مردم عراق دولتشان را انتخاب نمایند. مشارکت ما منوط به این مسئله است که دولت آینده عراق تهدیدی برای مردم خاورمیانه نباشد». دیگر مقامات سعودی از عراقی امن، واحد (عربی) و باثبات و با حضور تمامی گروههای قومی سخن میگفتند. اما با گذشت زمان و تشدید ناآرامیها و بروز و ظهور شیعیان در ساختار سیاسی و اجتماعی ( پس از دههها در حاشیه ماندن و تحت فشار بودن)، و به حاشیه رفتن بعثیها و سنیها از ساختار قدرت در عراق، نگرانیهای عربستان نیز آشکارتر گردید[3].
طبق اسنادی که پایگاه افشاگر ویکیلیکس به تازگی منتشر کرده است، عربستان برای تحریک گروه های سنی داخل عراق برای اقدام علیه دولت نوری مالکی طرحی در دست داشته است. در این اسناد آمده است: « در مورد وضع عراق حمایت کامل از جریان های سنی تأثیرگذار و رهبران ملی که موضعی مخالف با طرح طایفه ای نوری المالکی دارند می تواند مفید باشد. در اولین محور این طرح بر برقراری تماس با رهبران و شیوخ طوایف و قبایل، و جذب آنها با حربه پول و وسایل دیگر در جهت کسب تائید و همراه نمودن آنان با سیاست های عربستان سعودی تأکید شده است.[4]»
۲- هراس عربستان از تقویت نقش و جایگاه انقلاب اسلامی ایران
پس از جنگ دوم خلیج فارس و سرنگونی صدام عربستان خود را بازندة صحنة عراق ميديد؛ چرا که تشکيل يک عراق متحد و يکپارچه با اکثريت شيعه، براي دولتهاي سلفي و راديکالي همچون عربستان خطر بالقوه محسوب ميشود، مضافاً آن که دولت شيعه عراق در کنار جمهوري اسلامي ايران، با داشتن عوامل همگرايي فراوان منجمله دين و مذهب، مسئله مديريت کردها، مسئله نفت، حجم بالاي مبادلات اقتصادي و موضوع امنيت و ثبات منطقهاي، سد مستحکمي در برابر نفوذ و ادعاي رهبري جهان اسلام عربستان تشکيل دادهاند[5].
به علاوه عربستان احساس ميکند آنچه بايد در بحث هستهاي عليه ايران بهکار گرفته ميشد، از ميان رفته است. توافق برجام، شرايط را کاملاً عوض کرده است. امروز دولت عربستان احساس ميکند جمهوري اسلامي ايران نقش و جايگاه خودش را تقويت کرده است[6]. چندی پیش ملک سلمان صراحتاً از رهبران کشورهای حوزه خلیج فارس درخواست کرد به مقابله با ایران برخیزند. وی بدون اشاره به تحریکات و تفرقه افکنی های مذهبی و قومیتی سلفی ها و وهابیون سعودی گفته است: « نیاز به مقابله با یک تهدید خارجی است، تهدیدی که سعی دارد کنترل خود را گسترش دهد و استیلای خود را محکم کند، امری که موجب تهدید ثبات منطقه ای و ایجاد فتنه فرقه ای می شود.[7]»
۳- نگرانی از پیوند ایران و حزبالله لبنان از طریق عراق و سوریه
افزايش هراس از تقويت نقش و جايگاه جمهوري اسلامي ايران بهعلاوه حلقه اتصال ايران، عراق، سوريه و حزبالله لبنان، سبب شد تا عربستان تمام توان خود را معطوف به متلاشي کردن اين حلقه اتصال نمايد. به اين ترتيب ميبينيم تروريستهاي داعش در دو شهر سنينشين فلوجه و الانبار در غرب عراق تمرکز کردهاند و ميخواهند ارتباط عراق و سوريه را قطع نمايند[8].
به موازات اين امر روحانيون برجسته وهابي در مجمع علماي سعودي با صدور فتاوايي تحريککننده عليه شيعيان عمق کينه و نفرت اين فرقه منحرف را از مباني فکري و عقيدتي شيعه و اماکن مقدس شيعيان در عراق نشان دادند[9]. جالب آن که وزارت امور اسلامي، اوقاف، تبليغات و ارشاد عربستان سعودي با وجود درخواست قبلي از خطباي جمعه براي جلوگيري از تحريک جوانان و پيوستن آنها به گروههاي تروريستي فعال در منطقه، در سايتهاي اينترنتيشان جنگيدن در خارج از کشور را با عنوان فريبندة جهاد مورد تمجيد قرار داده و از مردم ميخواهند از تروريستها حمايت مالي کنند[10].
علي شلاه يکي از نمايندگان مجلس عراق در مصاحبه با شبکه العالم اظهار داشته است دولت عراق اسناد و مدارک مربوط به دست داشتن عربستان سعودي در جنايتهاي تروريستي در عراق را در اختيار دارد[11]. همچنين علي جبر يکي از اعضاي ائتلاف دولت قانوني در عراق در مصاحبه با سومريه نيوز گفته است: « کمک مالي عربستان سعودي به آوارگان عراقي در ماه مبارک رمضان تحت عنوان حمايتهاي انساني، در واقع پوششي براي حمايت مالي و انساني از داعش در مناطق بحراني بوده است.[12]»
۴- به حاشیه رفتن سنی های طرفدار عربستان در عراق
به حاشیه رفتن سنی هایی که همواره تحت تأثیر سیاست های عربستان هستند و افول نقشآفرینی آنها در عرصه سیاسی عراق از دیگر تهدیدات آل سعود بود. عربستان تغییرات طبیعی در عرصه سیاسی عراق را نمیخواست و نمیتوانست بپذیرد. عراق با اکثریت بیش از 63% درصد شیعیان[13]، دههها تحت حکمرانی و سلطه سنیهای مرکز بود و سعودیها برخلاف این واقعیت اجتماعی، خواستار تداوم نقشآفرینی سنیها بودند. گر چه عربستان در ژستی تبلیغاتی در اکتبر 2006 با دعوت از چهل تن از روحانیون و مقامات مذهبی شیعه و سنی عراق و برگزاری نشست مصالحه ملی در مکه، کوشید تلاش دولت سعودی را در جهت مصالحه و تفاهم بین نیروهای عراقی نشان دهد. دعوتشدگان خواستار پایان درگیریهای خونین مذهبی و فرقهای شدند و با صدور فتوایی جامع، کشتن مسلمان توسط مسلمان را تحریم کردند، اما این سند مفاهمه در خشونتها و خونریزیهای پس از آن به فراموشی سپرده شد.[14]
در ورای این تحرکات دیپلماتیک و مواضع سیاسی، آنچه مسلم است تلاش عربستان برای بازپسگیری صحنه عراق و بر هم زدن ساختار سیاسی موجود در عراق است. عربستان در فضای جدید، سنیهای حاکم بر رژیم بعث را که به طور طبیعی همسویی بیشتری با سعودی داشته و دارند، در خارج از قدرت میبيند و از سویی دو نیروی غیرسنی (شیعیان) و غیرعرب (اکراد) را در ارکان قدرت سیاسی میبيند[15].
اما پس از آنکه حيدرالعبادي به عنوان نخستوزير عراق انتخاب شد، در سياست خارجي عراق رويکردهاي جديدي اتخاذ شد و تلاشهايي براي بهبود روابط عراق با ساير کشورهاي عربي انجام شد که برآيند آن بازسازي روابط عراق با کشورهاي عضو شوراي همکاري خليج فارس بود که در دورة نوري مالکي کاهش يافته بود. آلسعود که از زمان سرنگوني رژيم صدام تاکنون دولت عراق را به رسميت نشناخته است، تلاش دارد از طريق بازگشايي سفارت خود به طور مستقيم فعاليتهاي خود را در عراق از سر بگيرد و از آنجا که آل سعود نگاهي طايفهاي به عراق دارد و طيفهاي اهل سنت عراق تحت تأثير سياستهاي عربستان هستند، روند جديد به سود مردم عراق نخواهد بود و به استقرار ثبات در عراق لطمه خواهد زد.[16]
پژوهشگر // مرجان شريفزاده
[3] ـ محمود دهقاني، تأملي در روابط عربستان و عراق، فصلنامة روابط خارجي، مرکز تحقيقات استراتژيک، 16/10/1386
[5] ـ يدالله دهقان، بررسي روابط سياسي ايران و عراق در دوران رياست جمهوري احمدي نژاد، بولتن تحقيق و پژوهش، انتشارات مؤسسه ابرار معاصر تهران، کدبازيابي در کتابخانة ديجيتال ديد7FFA9A2
[6] ـ سيد جلال ساداتيان، نقش عربستان در تحولات عراق، پايگاه خبري تابناک، 17/10/1392
[8] ـ سيد جلال ساداتيان، نقش عربستان در تحولات عراق، پايگاه خبري تابناک، 17/10/1392
[9] ـ محمود دهقاني، تأملي در روابط عربستان و عراق، فصلنامة روابط خارجي، مرکز تحقيقات استراتژيک، 16/10/1386
[10] ـ پايگاه خبري تحليلي فرهنگ نيوز، 21/07/1393
[11] ـ مصاحبه علي شلاه نماينده مجلس عراق با شبکه العالم ، 23/10/1393
[12] ـ پايگاه شبکه خبري العالم به نقل از سومريه نيوز،11/04/1393
[13] ـ پايگاه اطلاع رساني شيعه نيوز، تاريخ انتشار مطلب،10/01/1393 * تاريخ بازيابي، 25/07/1394
[14] ـ محمود دهقاني ،تأملي در روابط عربستان و عراق، مرکز تحقيقات استراتژيک، گروه مطالعات خاورميانه و خليج فارس،دي ماه 1386
[15] ـ محمود دهقاني، تأملي در روابط عربستان و عراق، مرکز تحقيقات استراتژيک، گروه مطالعات خاورميانه و خليج فارس، دي ماه 1386
[16] ـ حسن هانيزاده، مصاحبه با شبکه اطلاعرساني دانا، گروه سياسي، 25/10/1393