ابهامات و چالش های پیشروی حضور آمریکا در عراق
عراق به سبب داشتن ویژگیهای منحصر به فرد در عرصه منطقهای و جهانی، چنان اهمیتی نزد آمریکا دارد که واشنگتن به سادگی از آن صرف نظر نخواهد کرد.
به گزارش سرویس پژوهش خبرگزاری صدا وسیما: نیروهای نظامی آمریکا در عراق زیر فشارهای روزافزون محور مقاومت، مصوبه پارلمان عراق و خواست افکار عمومی، چارهای جز خروج از این کشور ندارند.
مضافاً اینکه به بنبست رسیدن راهبردهای نظامی آمریکا در دوره پسااشغال در عراق – فارغ از دلایل متعدد آن – سبب شده تا خروجی همه مطالعات و ارزیابی های کارشناسان نظامی، سیاسی و اندیشکده های آمریکایی به این نقطه برسد که کاخ سفید باید به حضور مستقیم نظامی خود در عراق خاتمه دهد.
در جریان چهارمین و آخرین دور از مذاکرات استراتژیک میان «مصطفی الکاظمی» نخست وزیر عراق و «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا در واشنگتن نیز، ۳۱ دسامبر (۱۰ دی) سال جاری به عنوان تاریخ پایان حضور نیروهای رزمی آمریکا در عراق تعیین شد.
هرچند این خبر، نوید بخش کاهش حضور نیروهای آمریکایی در یکی از مهم ترین کشورهای منطقه است، اما مطمئناً به معنای کمرنگ شدن نفوذ و دخالت های آمریکا در عراق نخواهد بود. عراق به سبب داشتن ویژگی های منحصر به فرد در عرصه منطقه ای و جهانی، چنان اهمیتی نزد آمریکا دارد که واشنگتن به سادگی از آن صرف نظر نخواهد کرد. راهبرد آمریکا برای تداوم حضور در منطقه چیست؟ ادامه حضور آمریکا در عراق به چه شکل خواهد بود؟ آمریکا برای حفظ حضور خود در عراق به چه شیوه هایی متوسل می شود؟ در پژوهش حاضر که به شیوه اسنادی انجام گرفته است، به این سؤالات پاسخ خواهیم گفت.
جایگاه ممتاز غرب آسیا در استراتژی کلان آمریکا
اگر بخواهیم درک درستی از استراتژی آمریکا در عراق داشته باشیم، باید آن را در بستر استراتژی کلان آمریکا در حوزه بین الملل به خصوص در منطقه غرب آسیا بررسی کنیم. علی رغم اینکه در سال های اخیر آمریکایی ها تلاش دارند اهمیت منطقه غرب آسیا را در راهبردهای سیاست خارجی آمریکا رو به افول نشان دهند، اما تعمق در رفتار هیئت حاکمه آمریکا نشان می دهد این منطقه و البته کانون آن یعنی حوزه خلیج فارس، کماکان برایشان دارای اهمیت بسیار است. وجود ۴۱ هزار نظامی آمریکایی تنها در پنج کشور حاشیه خلیج فارس یعنی عربستان سعودی، کویت، بحرین، قطر و امارات متحده، گواهی بر این ادعاست.
به سبب وجود احساسات ضدآمریکایی قوی در جهان اسلام، دولتمردان آمریکا به این نتیجه رسیده اند که برای پیشبرد سیاست های خود در منطقه، باید راهبردهای کماثر نظامی، اما پرهزینه را کنار بگذارند؛ هزینههای هنگفتی که در ابعاد سیاسی، اعتباری و مالی هیچ گاه قابل جبران نبوده اند. بر این اساس، آمریکاییها بهرغم اینکه هنوز در منطقه حضور دارند، در جهت کاهش حضور نظامی مستقیم خود برنامهریزی میکنند؛ به عبارت دیگر، به تدریج در حال کاهش حضور فیزیکی و سخت افزاری در منطقه هستند.
ابزارسازی؛ راهبرد آمریکا برای حفظ سلطه جهانی
آمریکایی ها به این نتیجه رسیده اند که برای حفظ سلطه و برتری خود در جهان، باید ابزارسازی کنند. این ابزارها مشتمل بر دو گروه از ابزارهای سخت و نرم است. در منطقه جنوب غرب آسیا، راهبرد نوین مقامات آمریکایی برای تداوم حضور و پیشبرد سیاست های منفعت جویانه، این است که با تمرکز بر قدرت نرم، به ویژه با ابزارسازی، حضور خود را، به حضوری جذاب تبدیل نمایند.
این جذابیت آمریکایی چند رکن بنیادی دارد که در واقع همان شاخص های تشکیل دهنده سیاست خارجی آمریکا در منطقه است و عبارتند از: سرمایه گذاری در حوزه های مختلف من جمله نظامی امنیتی، علم و فن آوری، سودآوری اقتصادی و ابعاد سیاسی و اجتماعی اگرچه در بعد نظامی به ویژه در عراق، به سبب فعالیت های گروه های مقاومت، سرمایه گذاری در سطوح نظامی امنیتی به هیچ وجه به نفع آمریکا نبوده، اما باید مستحضر بود که اساساً پایگاه های آمریکایی در عراق کارکرد فرماندهی ندارند، بلکه نقش اصلی آنها لجستیکی و برنامه ریزی بوده است؛ در واقع اصل تمرکز و سرمایه گذاری آمریکا در پایگاه های قدرتمندتری در منطقه است که کارکرد فرماندهی دارند، همچون پایگاه هایی که در بحرین و قطر واقع هستند.
تغییر صورت حضور در عراق؛ از نظامی به نرم
اشتباههای راهبردی و محاسباتی آمریکا در عراق، سبب شده تا تهدیدات جدی علیه آمریکا در عراق بارها به فعلیت برسد. بر همین اساس کاخ سفید سبک کردن حضور نظامی و ابعاد نرم قدرت را در عراق در دستور کار قرار داده است. البته توسعه نفوذ نرم آمریکا در عراق پیش از این، ولی نه با عمق و شدت سالهای اخیر، وجود داشته است. بعد از سقوط صدام، مقارن با دوران ریاست جمهوری «باراک اوباما»، دولت آمریکا همزمان با راهبردهای نظامی، در دو مرحله «دولتسازی» (از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۸) و «ملتسازی» (پس از سال ۲۰۰۸ تاکنون) در جهت تأمین منافع و تقویت ارزشها و هویت آمریکایی و اشغال منابع اقتصادی عراق، سناریوهای مختلفی اجرا کرده است. سازمان اصلی و اثرگذار در برنامهریزی و اجرای پروژه نفوذ نرم آمریکا در عراق، «آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده» (USAID) است. این آژانس مغز متفکر فعالیتهای آمریکا در عراق قلمداد میشود.
- الف- دولت سازی در عراق
طی دهه های اخیر به آمریکا ثابت شده که تا در کشورهای منطقه شبکه سازی و دولت سازی نکند، منافش تأمین نخواهد شد. به خصوص پس از انقلاب اسلامی و سرنگونی حکومت هم سو با آمریکا، آمریکایی ها دریافتند می باید بسترهای لازم برای ایجاد شبکه مطلوب خود در ابعاد سیاسی اجتماعی را به وجود آورند؛ لذا امروز شاهدیم که در کشورهای جنوب خلیج فارس، حکومت ها همه هم سو با آمریکا هستند. در عراق نیز این سیاست تا حدودی جواب داده است؛ بنیاد «المهدالعراقی» یکی از بازوهای مؤثر آمریکا در این زمینه است. برای نمونه در سطح سران حکومتی عراق، برخی از دل بنیاد المهدالعراقی، یا دانشگاه آمریکایی در سلیمانیه و اربیل خارج شده اند که از اصلی ترین مراکز جذب نیروهای هم سو با آمریکا هستند.
بنیاد المهدالعراقی تا سال ۲۰۱۵ میلادی، حدود ۲۷ پروژه چندین میلیون دلاری در عراق اجرا کرد که تعداد ۲۱ پروژه، با حمایت مستقیم آمریکا صورت گرفته است. اما مرور عناوین برخی از این پروژه ها جالب به نظر می رسد: پروژه «کمک به تدوین قانون اساسی عراق»؛ پروژه «شکل دهی به دفاع از حقوق بشر»؛ پروژه «جامعه مدنی سازی» و .... خروجی بخشی از فعالیت های بنیاد المهدالعراقی، در ناآرامی های نجف، بغداد و بصره دیده شد. جریان طرف دار آمریکا در حوزه دولت و مجلس، بخشی از بودجه را در اختیار دارند و در تخصیص منابع مؤثر هستند. مؤسسه «آی. ای. دی» که از سوی سازمان سیا راهاندازی شده و از سال ۲۰۰۲ در عراق فعال است، توانسته با هدف تمرکززدایی از دولت در سازمان برنامه و بودجه عراق نفوذ کند. مهم تر اینکه نفوذ آنها در پارلمان هر روز در حال توسعه است. جالب است بدانیم برای هریک از نمایندگان پارلمان، از جوانان اعضای این موسسه، یک یا دو دستیار در نظر گرفته شده تا در کنارشان حضور داشته باشند، جلسات مجلس را ببینند، طرح بنویسند و حتی کار رسانه ای انجام دهند و آمریکا هم حقوقشان را می پردازد.
- ب- ایجاد شبکه های سیاسی- اجتماعی
آمریکایی ها در سال های اخیر با ایجاد و ازدیاد نهادهای غیردولتی هم سو با ارزش های آمریکایی (لیبرال دموکراسی) در عراق، توانسته اند به میزان معتنابهی نیرو جذب کنند و اثرگذاری اجتماعی داشته باشند. البته واضح است که در ورای این شبکه های سیاسی و اجتماعی، شبکه های اطلاعاتی امنیتی صحنه گردان هستند. برخی کارشناسان بر این باورند که شاید سران و اشخاص سرکرده این شبکه ها – و نه بدنه آنها - بعضاً ارتباطات سازمانی با غرب داشته باشند، هرچند لزوماً با نهادهای امنیتی غرب ارتباط ندارند.
- سازمان های غیردولتی (NGOs)
یکی از نخستین راهبردهای آمریکا برای نفوذ نرم در عراق تأسیس سازمانهای مردمنهاد بوده است. تنها یکی از مؤسسات آمریکایی فعال در این زمینه - مؤسسه NID- در گزارش مالی خود در سال ۲۰۱۵ تأکید کرده بود که ۱۹۵۰ شبکه مردمنهاد در عراق ایجاد کرده است. امروز بیش از ۲۵۰۰ مجموعه مختلف در زمینه های مرتبط با کودکان، نوجوانان، جوانان، زنان، سبک زندگی و خانواده در عراق مشغول به کار هستند. گفتنی است تنها آمریکا در این عرصه فعال نیست بلکه کشورهایی همچون هلند، انگلیس و ... هم در حوزه های یاد شده فعالیت دارند و کانون فعالیت های خود را در نجف، بصره، کربلا و بغداد اولویت بندی کرده اند.
- پروژه آیلپ (ILEP)
سفارت آمریکا در عراق رأساً متولی پروژه «آیلپ» است. هدف طرح آیلپ همان گونه که در عنوان آن آمده «ساخت رهبران آینده عراق» است و نخستین بار در سال ۲۰۰۷ آغاز شد، اما پس از مدتی متوقف و بار دیگر در سال ۲۰۱۳ از سرگرفته شد؛ با روی کار آمدن «دونالد ترامپ»، پروژه آیلپ با شدت و قوت بیشتری پی گرفته شد. آن گونه که در پایگاه رسمی سفارتخانه آمریکا آمده، آیلپ در وهله نخست نوجوانان دارای استعدادهای ویژه در حوزههای مختلف فرهنگی، اجتماعی و علمی را هدف قرار داده، اما جوانان سطوح دانشگاهی را نیز شامل میشود. متولی طرح مزبور وزارت امور خارجه آمریکا است و دولت آمریکا همه هزینههای آن اعم از هزینه روادید، رفت و برگشت به آمریکا، جلسات، سفرهای میدانی، جلسات درس، اقامت و غذا، فعالیتهای فرهنگی، مواد آموزشی، بیمه درمانی و حوادث و مقادیر قابل قبولی هزینه شخصی متقاضیان را برعهده میگیرد. دورههای این طرح یک ماهه و به صورت اردویی است که در هر دوره ۵۲ جوان و نوجوان عراقی به آمریکا منتقل می شوند و دور از چشم خانواده و حتی نظارت دولت بغداد، تحت آموزشهای ویژه فعالیتهای اجتماعی قرار میگیرند. اگرچه ظاهر پروژه آیلپ برگزاری دورههای آموزشی و تقویت توانمندی ها و استعدادهاست، اما به باور کارشناسان عراقی، هدف غایی این طرح، حمله به ایدئولوژی، برهم زدن سیستم اجتماعی و ایجاد شکاف در جامعه عراق است.
برخی رسانههای عراق همچون تلویزیون «بلادی» و «العهد» از تبعات خطرناک طرح ایلپ گزارشهایی تهیه و پخش کردهاند. در یک نمونه تلویزیون «بلادی» در گزارشی اعلام کرده که یکی از دستاوردهای پروژه ایلپ، وقایع خشونت بار تابستان سال ۱۳۹۷ در بصره بوده که دست داشتن کنسولگری آمریکا در آن آشکار شده است. در جریان آن حوادث، برخی جوانان و نوجوانان خودسر، از تظاهرات مردمی در بصره علیه کمبود برق، آب شرب و بیکاری سوءاستفاده و این اعتراضات را از مسیر خود منحرف کردند و با تعرض به دفاتر سیاسی گروههای مقاومت و مقرهای الحشدالشعبی و آتش زدن کنسولگری ایران در بصره، این روند را به خشونت کشاندند.
- نمونه های دیگری از کنش های نرم آمریکا در عراق
طراحی و تأسیس مراکز علمی، آموزشی و پژوهشی آمریکایی پیشتر در شهرهای سلیمانیه، اربیل، صلاحالدین و دهوک صورت گرفته بود؛ اما اخیراً بهصورت تخصصی برای رشتههای علوم سیاسی، مدیریت و دیگر شاخه های علوم انسانی در پایتخت عراق دانشگاهی بنا شده که ریاست آن را شخصی آمریکایی بر عهده دارد؛ اقدامی که به روشنی گویای نفوذ آمریکا در سیستم آموزش عالی عراق است. اعطای بورس های تحصیلی و تحرکات در حوزه نخبهسازی از اقدامات قابل توجه آمریکا در عراق است. برای نمونه چندی پیش آمریکا تصمیم به اعطای بورس تحصیلی به بیش از ۱۰ هزار نفر گرفت و هزینه های آن را نیز آل سعود تقبل کرد. ترویج اباحهگری و همجنسگرایی به ویژه در شیعیترین شهرهای عراق مثل نجف، کربلا، ذیقار، طراحی برنامههای ویژهای برای فرزندان مسئولان ارشد عراقی، هم در عراق و هم در آمریکا، کوشش در جهت تغییر سبک زندگی مردم از قبیلهای به مدنی، تمرکز بر رهبران دینی، معلمان و روزنامهنگاران، برگزاری دورههای آموزشی – مطالعاتی برای استادان و رهبران دانشجو، برنامه های توانمندسازی مادران و دختران که شروع برخی از این برنامه از روستاهای عراق بوده و عشایر عراق و زنان بیوه عراقی را در اولویت اجرا قرار داده است و صد ها پروژه آشکار و نهان دیگر که مؤسسات آمریکایی و یا وابسته به آمریکا دنبال می کنند.
سخن آخر
آمریکا شاید حضور نظامی در عراق را پایان دهد، اما اصل و اساس حضور را هرگز. حضور مستشاری، همکاری های اطلاعاتی و امنیتی یا عناوین و اشکال دیگر، همه بهانه هایی برای حفظ و استمرار بقای آمریکا در عراق هستند به نحوی که هزینه های مالی، سیاسی و اعتباری را از دوش خود بردارد و منافع درازمدت سیاسی و اجتماعی را جایگزین آن نماید. یقیناً صورت جدید حضور آمریکا در عراق، هزینه های سنگین تری برای ملت، دولت و همسایگان عراق و محور مقاومت ایجاد خواهد کرد. بر این اساس، پروژه خروج آمریکا از عراق هنگامی اطمینان بخش خواهد بود که با خروج اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آمریکا از عراق همراه باشد. دقیق تر بگوییم، هم چنان که حضور آشکار نظامی برای آمریکا متضمن تهدیدات جدی و هزینه های هنگفت بود، باید تمامی مظاهر حضور این کشور چه در عراق و چه در منطقه، هم دارای هزینه سنگین و هم غیرممکن شود.
پژوهشگر: مرجان شریف زاده