سهم مالیات بر مجموع درآمد اشخاص حقیقی از نظام مالیاتی کشور و راه های تقویت آن
در سالهای اخیر به دلیل کاهش شدید درآمدهای نفتی، درآمدهای دولت کاهش یافته و توجه به درآمدهای مالیاتی اهمیت ویژهای یافته است.
هرچند که اهمیت و اثربخشی مالیاتها در نظام اقتصادی ما چندان مورد توجه قرار نگرفته است که شاید علت آن را باید در مشکلات ساختاری ناشی از مجموع عوامل اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دانست؛ اما در این بین دولتها نیز در ادوار مختلف با تأمین مصارف بودجه از محل درآمدهای حاصل از فروش نفت خام، سعی در ایجاد اصلاحات نظام بانکی کرده اند که این امر خود موجب ضعیفتر شدن اصلاحات در نظام مالیاتی شده و در عمل نیز چالشهای اساسی ایجاد کرده است.
بررسی عملکرد نظام مالیاتی ایران طی سالهای ۹۶ تا شهریور ۹۹ نشان میدهد که رشد متوسط وصولی پایه مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی بالغ بر ۲۳ درصد و سهم متوسط آن از مالیاتهای مستقیم و کل درآمدهای مالیاتی به ترتیب ۳۲.۶ و ۱۹.۵ درصد بوده است که در مقایسه با مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی سهم بسیار پایینی از کل درآمدهای مالیاتی دارد. مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی شامل مالیات حقوق کارکنان بخش دولتی و خصوصی، مالیات مشاغل و مالیات مستغلات، یکی از اجزای مهم مالیاتهای مستقیم میباشد. رشد وصولی این منبع طی دوره ۱۳۹۶تا شهریور ۱۳۹۹، بالغ بر ۳۶ درصد و سهم متوسط آن از مالیاتهای مستقیم و کل درآمدهای مالیاتی به ترتیب ۳۲.۶ و ۱۹.۵ درصد بوده است که در مقایسه با مالیات بر اشخاص حقوقی سهم پایینی از کل درآمدهای مالیاتی دارد.
عملکرد زیربخشهای مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی نشان میدهد رشد این منبع بیشتر ناشی از رشد مالیات مشاغل (متوسط ۴۱.۸ درصد) بوده است. این در حالی است که مالیات بر درآمد حقوق و دستمزد در این دوره، به طور متوسط از رشد ۳۰ درصدی برخوردار بوده است.
براساس آمارهای مالیاتی، متوسط سهم مالیات حقوق کارکنان بخش دولتی، مالیات حقوق کارکنان بخش خصوصی، مالیات مشاغل و مالیات مستغلات از مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی به ترتیب معادل ۲۸ درصد، ۲۸درصد، ۳۱درصد و ۶.۴ درصد بوده است. این در حالی است که سهم مالیات حقوق کارکنان بخش دولتی و خصوصی روند افزایشی داشته است. همچنین سهم منابع مذکور از مالیاتهای مستقیم به طور متوسط معادل ۹ درصد، ۹ درصد، ۱۰.۷درصد و ۰.۲درصد و سهم آنها از درآمدهای مالیاتی نیز به طور متوسط ۵.۴ درصد، ۵.۴ درصد، ۹ درصد و ۱.۲ درصد بوده است.
با توجه به این واقعیت که کشور با کاهش درآمدهای نفتی روبرو است سهم مجموع مالیات بر درآمد سهم پایینی از کل درآمدهای مالیاتی است؛ در صورتی که به منظور وابستگی کمتر به درآمدهای نفتی امکان اخذ مالیات بیشتر با توجه به این نکته که بسیاری از پایههای درآمدی یا معاف از مالیات هستند و یا شناسایی نشدهاند، وجود دارد.
همچنین با توجه به اینکه نظام مالیاتی کشور به جای مودی محوری، منبع محور است، در هر یک از منابع درآمدی، معافیتهای گستردهای وجود دارد که با حذف بسیاری از این معافیتها به خصوص معافیت ثروتمندان سهم منابع مالیات بر درآمد افزایش چشمگیری میتواند داشته است که این منابع نیز میتواند به عنوان درآمد پایدار کشور محسوب شوند.
جمع بندی
از جنبه عدالت مالیاتی به نظر میرسد نظام مالیاتی نتوانسته در حیطهی وظایف خود به خوبی عمل کند. چراکه وقایع اقتصادی مختلف در دهه اخیر و پیامدهای آنها موجب شده تا نابرابری در توزیع درآمد نمود بیشتری پیدا کند و خطرات و نگرانیهای سیاسی و اجتماعی ناشی از آن بیشتر مورد توجه قرارگیرد. بهطور مثال سهم درآمد دهدرصد پردرآمد به دهدرصد دارای کمترین درآمد، در این سالها افزایش قابل ملاحظهای داشته که به دلیل ثروتمندتر شدن دهک ثروتمند و فقیرتر شدن دهک پایین جامعه (فقیرترینها) است که خود به معنای عملکرد نامطلوب نظام مالیاتی در حوزه بازتوزیع درآمد و ثروت در جامعه است؛ لذا به نظر میرسد که یکی از راهکارهای مهم برای اصلاح و تقویت نظام مالیاتی کشور، کاهش فرار مالیاتی و به تبع آن افزایش درآمدهای مالیاتی، وضع مالیات بر مجموع درآمد است. مالیات بر مجموع درآمد مالیات از مجموع جریانهای درآمدی است که افراد از منابع مختلف درآمدی به دست میآورند؛ در واقع پایه مالیاتی در این نوع مالیات انواع منابع درآمدی فرد از قبیل حقوق و دستمزد، سود، بهره، اجاره، عایدی سرمایه، پرداختهای انتقالی دولت، درآمد مشاغل و ... را شامل میشود که برای این نوع مالیات میتوان نرخهای مالیاتی در ساختارهای تصاعدی، تناسبی و تنازلی را در نظر گرفت.
پژوهشگر: زهره دانشمندی