آتش سوزی بازار جمشید آباد آبادان، توطئه رژیم برای بد نام کردن انقلابیون در دوران انقلاب بود.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز آبادان، یکی از وقایع مهم دوران انقلاب اسلامی در شهرستان آبادان که متاسفانه بسیار مورد بی توجهی قرار گرفته است، حادثه آتش سوزی بازار بزرگ جمشید آباد آبادان بود که در روز شنبه چهارم شهریور سال ۱۳۵۷ در گیرودار انقلاب رخ داد.
احتمالا یکی از دلایلی که این واقعه آتش سوزی بازار جمشید آباد در دوران انقلاب در آبادان مورد کم توجهی قرار گفته نزدیکی این واقعه به آتش سوزی سینما رکس آبادان و نیز عمق فاجعه سینما رکس بوده است و لذا همه توجهات معطوف به سینما رکس شد و کسی آتش سوزی مهیب بازار بزرگ جمشید آباد را مورد توجه قرار نداد.
دلیل دیگر کم توجهی به این واقعه کمبود شدید اسناد و مدارک در مورد این واقعه است و با توجه به کم بودن روزنامههای آن دوران و یا حتی وابسته بودن آنان به رژیم ستمشاهی اشارهای بسیار مختصر به آن داشته اند.
آتشی از پی آتشی
پس از آتش سوزی مهیب سینما رکس، آبادان دیگر آرام و قرار نداشت و این شهر هر روز شاهد راهپیماییهای گسترده مردم ضد رژیم ستمشاهی بود. در جای جای این شهر درگیری مردم و نیروهای نظامی مشاهده و هر روز این درگیریها بیشتر و بیشتر میشد. مردم داغ دیده از حادثه سینما رکس حاضر به سازش با رژیم ستمشاهی نبودند و با راهپیماییها و تظاهرات گسترده هر روز انزجار خود را از رژیم ستمشاهی ابراز میکردند. یکی از محلات آبادان که بیشترین داغ را از حادثه سینما رکس آبادان دیده بود منطقه سده (منطقه بهمن کنونی) بود بسیاری از راهپیماییها و تظاهرات ضد رژیم بعد از حادثه سینما رکس از این منطقه شروع میشد.
در واقع حجلههایی که برای شهدای سینما رکس در این منطقه در هر کوی و برزن برپا شده بود مرکز و کانونی بود برای تحریک مردم و حضور آنها در راهپیمایی و تظاهرات ضد رژیم ستمشاهی.
تلاش برای بد نام کردن انقلابیون
فرماندار نظامی وقت آبادان که از این حوادث و این تظاهرات و راهپیماییها به ستوه آمده بود سعی داشت با بدنام کردن انقلابیون بخشی و طیفی از مردم را ضد آنان بشوراند.
آتش سوزی بازار بزرگ جمشید آباد زمانی رخ داد که خیابانهای اطراف این بازار مملو از نیروهای نظامی بود و تظاهرکنندگان به هیچ عنوان در منطقه و در خیابانهای اطراف حضور نداشتند.
در آن زمان نیز من نوجوانی کم سن بودم و به خوبی وقایع را به یاد دارم، تظاهرکنندگان به انتهای منطقه سده (بهمن کنونی) پراکنده شده بودند و نیروهای نظامی به همراه نفربر هایشان دورتادور خیابانها و کوچههای بازار را محاصره کرده بودند. اما به یکباره بازار جمشیدآباد طعمه حریق شد. این بازار که بیشتر مغازههای آن از چوب ساخته شده بود به شدت در آتش سوخت.
آنچه که خیلی شک برانگیز مینماید این بود که چهار گوشه بازار با هم آتش گرفت و آتش از یک گوشه آن شروع نشد و این خود نشان میدهد که نیروهای نظامی دور تا دور آن را با هم به آتش کشیدند.
آتش فوق العاده مهیبی در گرمای شهریورماه آبادان زبانه کشید آنقدر شعلههای آتش بلند بود که از فاصله حدود ۱۰۰ متری گرمای آن صورت را میآزرد. منزل ما در نزدیکی بازاربود و من به خوبی شاهد این ماجرا بودم.
نیروهای نظامی در ابتدای آتشسوزی به هیچ عنوان اجازه ندادند کسی برای اطفاء حریق نزدیک شود حتی نیروهای آتش نشانی با تأخیر حضور پیدا کردند و این در شرایطی است که بازار و مغازههای از چوب ساخته شده به سرعت در آتش سوختند. اما وقتی که بازار خوب در آتش سوخت نیروهای نظامی اعلام کردند که مردم میتوانند بیایند و برای خاموش کردن آتش کمک کنند. اما این حرکت آنها بسیار صوری و ظاهر سازی بود. بازار به طور کامل سوخته بود.
فرماندار نظامی وقت اعلام کرد که آتش سوزی کار تظاهرکنندگان بوده است، اما همه کسانی که شاهد ماجرا بودند به خوبی به یاد دارند که نیروهای رژیم ستمشاهی بودند که برای بد نام کردن تظاهر کنندگان این بازار را به آتش کشیدند.
آتش سوزی به روایت روزنامه اطلاعات
آرشیو روزنامه اطلاعات مورخ یکشنبه پنجم شهریور ماه شرح واقعه آتش سوزی بازار جمشید آباد آبادان را مختصر چنین آورده است:
" عصر دیروز بازار «جمشیدآباد» آبادان، بوسیله عدهای ناشناس به آتش کشیده شد و کلیه مغازهها و دکههای این بازار که از چوب و حصیر ساخته شده بود، خاکستر شد. آتشسوزی در مدت کوتاهی زبانه کشید و تا رسیدن ماموران آتشنشانی دویست مغازه و دکه حصیری و چوبی، به کلی سوخت و ماموران آتشنشانی پس از یک و نیم ساعت تلاش توانستند از سرایت آتش به سایر قسمتها و اماکن، جلوگیری کنند. بازار جمشیدآباد در محل پرجمعیت و کم در آمد – جنوب شهر – آبادان قرار دارد. آتشسوزی ساعت ۳ بعد از ظهر شروع شد و تا ساعت ۴:۳۰ دقیقه ادامه داشت. "
" همچنین در ادامه آورده است:" در جریان تظاهرات و تیراندازی دیروز (چهارم شهریور) آبادان یک نفر کشته و ۷ نفر مجروح شدند. در تظاهرات خیابان «سده» و منطقه» جمشیدآباد» و خیابان «۱۵» آبادان ۷ نفر مجروح شدند و به بیمارستان انتقال یافتند. "
(آرشیو روزنامه اطلاعات برگرفته از سایت تاریخ ایرانی - ۷۵۴۳http://tarikhirani.ir/fa/news/)
روایت شاهدان عینی
محمد رضا زبردست که جانباز جنگ تحمیلی و از انقلابیون آن دوره است در این زمینه میگوید: پس از واقعه سینا رکس مردم آبادان هر روز به عزاداری برای شهدای این سینما میپرداختند و اغلب این عزاداریها به راهپیماییی و تظاهرات ضد رژیم ستمشاهی میانجامید.
این شاهد عینی افزود: بر اثر فشار نیروهای نظامی و تیراندازیهای پیاپی و نیز گاز اشک آور تظاهر کنندگان به کوچه و خیابانهای فرعی منطقه سده پناه برده بودند و خیابانهای اصلی منطقه بویژه دورتادور بازار دردست نیروهای نظامی بود و، چون چهار راه جمشید آباد در کنار بازار و یکی از چهاراههای پرتردد شهر بود، بخش زیادی از نیروهای امنیتی در این چهار راه مستقر شده بودند.
زبردست میگوید: تعداد نیروهای نظامی در اطراف بازار، و خیابان اصلی منطقه سده ونیز نفربرهای های آنان زیاد بود و بطور قطع و یقن هیچ یک از تظاهر کنندگان نمیتوانست در نزدیکی بازار باشد. ما هم در فاصله چند صد متری بازار بودیم که به ناگاه دود غلیظی از سمت بازار توجه ما را جلب کرد کمی بعد متوجه شدیم که آتش از سمت بازار است. آتش فوق العاده بزرگی بود. آتش به این بزرگی آنهم به یکباره برایمان خیلی عجیب بود.
کمی نزدیک شدیم، ولی باتیراندازی نیروهای امنیتی دوباره به انتهای خیابانهای فرعی پناه بردیم و این درحالی بود که بازار بشدت در حال سوختن بود و به جز نیروهای نظامی کسی نزدیک بازار نبود.
بهمن دهش یکی از کسبه این بازار نیز که از پیش از انقلاب تا کنون در این بازار مشغول کسب و کار است دراین زمینه میگوید: در روز چهارم شهریور ماه ۱۳۵۷ شهر آبادان و بازار جمشید آباد نیز به خاطر بزرگداشت هفتم شهدای سینما رکس تعطیل بود.
وی میگوید: در آن روز جمعیت بسیار زیادی از مردم از صبح در آرامستان شهر که معروف به "قبرستان نو " بود تجمع کرده و برای شهدای سینما رکس عزاداری میکردند. حوالی ظهر گروه کثیری از آنان نیز از آرامستان به سمت منطقه سده به حرکت درآمدند. آنان در عین عزاداری شعارهای ضد رژیم سر میدادند و در همان محله و محلههای اطراف با نیروهای نظامی درگیر شدند. نیروهای نظامی نیز با شدت عمل زیاد تظاهر کنندگان را متفرق کردند و بر همه خیابانهای اصلی محله سده و نیز خیابانهای اطراف بازار مسلط شدند.
این کسبه قدیمی بازار افزود: حدود ساعت دو یا دو ونیم بعدازظهر بود که من هم به منزل رفته بودم و، چون منزلمان نزدیک بازار بود به یکباره متوجه شدیم بازار آتش گرفته است و من شعلههای آتش را از بالای پشت بام خانه به وضوح دیدم. بلافاصله برای نجات مغازه هایمان من و برخی از مردم و کسبه سعی کردیم برای خاموش کردن آتش نزدیک شویم، اما نیروهای نظامی بشدت ممانعت کردند تا اینکه بازار بطول کامل سوخت.
آقای دهش میگوید:آتش از همه جهات بازار شعله ور شد و همه مردم هم میدانستند که کار عمال رژیم ستمشاهی است و نه کار تظاهر کنندگان. زیرا تظاهر کنندگان بطور کامل از اطراف بازار پراکنده شده بودند. به یاد دارم که آن روز باد شدیدی میوزید و آتش را شدت داد و بازار جمشید آباد آبادان تبدیل به تلی از خاکستر شد.
دود تزویر در چشمان دشمن
حال روبروی بازار جمشید آباد میایستم و صحنه آتش سوزی این بازار بزرگ را که در کوچکی دیده بودم به یاد میآورم. ۴۳ سال از آن زمان گذشته است، اما خاطره آن باقی است تا همه و آیندگان بدانند که تهمت زدن و بد نام کردن انقلابیون چیز جدیدی نیست و همیشه بوده و خواهد بود و این حربهای است که دشمنان همیشه در طول تاریخ از آن بهره برده اند.
آتش سوزی بازار جمشید آباد آبادان کینه ورزی دیگری از دشمنان و توطئه تزویر آنان ضد انقلابیون بود، اما این توطئه آنان به خودشان برگشت و همچون واقعه آتش سوزی سینما رکس آبادان دودش در چشم خود آنان رفت
نویسنده: شاپور زبردست