شکوه مادرانگی
جامعهای که شکوه مادرانگی و لطافت طبع مادرانه را به عرصههای عمومی بکشاند اخلاق، معنویت و مهر و محبت مادرانه را بر جامعه تسری میبخشد.
به گزارش سرویس پژوهش خبرگزاری صدا وسیما: مادر، زلالترین سرچشمه مهر و مهمترین عامل سعادت خانواده است. مادر، احساس امنیت، آرامش، قدرت و استقلال را در کودک به وجود میآورد. در حقیقت مقام مادری است که زن را به اوج والایی و شکوه میرساند.
از نخستین روز خلقت بشر، تا کنون در هر کجای دنیا، در میان هر قوم، نژاد و ملتی، با هر آداب و آیینی، وقتی نام مادر برده میشود، کوچک و بزرگ، سرشار از شور و حرارت و مهر و الفت میشوند و قلبشان پر تپشتر میزند. اسلام نیز برای مادر، مقام و ارزش فوق العادهای قائل شده است تا آنجا که رسیدن به بهشت و بالاترین مقام انسانی را منوط به رضای مادر میداند.
تحول انسان به عنوان اشرف مخلوقات فرایندی پیچیده از تعامل عوامل گوناگون زیستی، روانی، اجتماعی و فرهنگی است که در نتیجه آن قابلیتهای تفکر، زبان، حل مسئله، خودآگاهی وتوانایی برقراری ارتباط شکل میگیرد. سبک فرزند پروری یکی از مؤلفههای اساسی در تربیت فرزندان و زمینه ساز بسیاری از ابعاد شخصیتی، نگرش ها، احساسها و عادتهای افراد است.
کودک در بافت خانواده از روابطی بهره مند میشود که موجبات شکل گیری احساس دلبستگی، امنیت، خودآگاهی و تفکر را فراهم میکند و مادر که در همه فرهنگها مورد ستایش و تقدیس قرار گرفته، محور این تحولات کلیدی است.
هدف از این پژوهش که به روش اسنادی انجام شده است، بررسی اهمیت مقام مادری با توجه به نقشهای متعدد مادر و شرایط روز جامعه است.
*نقش و جایگاه مادر در تربیت فرزندان
خانه و خانواده نخستین محیطی است که انسان را تحت تأثیر فضا، روابط و مناسبات خود قرار میدهد. سالهای نخست تربیت بسیار اهمیت دارد؛ زیرا در این سالها است که ساختار جسمانی، عاطفی، اخلاقی و عقلانی شکل می گیرد. کودک، عادات و اخلاق خود را از خانواده فرا می گیرد و روابط انسانی و عاطفی را در آنجا میآموزد. او به سبب میل به تقلید، از پدر و مادر تقلید می کند و به شدت تحت تأثیر اموری قرار میگیرد که او را احاطه کرده است. رشد جسمانی کودک تحت تأثیر محیط خانوادگی و مسائل مختلف زندگی خانوادگی است. کودک از تمام گرایشها و محرکهای درون خانواده تأثیر میپذیرد و رفتار او به تبع رفتار خانواده شکل می گیرد.
از طریق روابطی گرم و صمیمی، مادر نیازهای اولیه کودک را عاشقانه پاسخ میدهد تا اولین تجارب کودک از دنیای انسانها آمیخته با عشق و ایمنی باشد. در تعاملات نوزاد با مادر فرصتهای بی بدیلی جهت پرورش هوش، هیجانات و مهارتهای اجتماعی فراهم میشود به گونهای که میتوان سلامت و یا اختلالات روانی آینده کودک را تا حد زیادی وابسته به کیفیت پرستاری و ارتباط مادر و فرزند دانست. به نحوی که حتی عمدهترین دلیل ناسازگاری فرزندان در خانوادهها و عامل بسیاری از ناهنجاریها مانند فرار از خانه و امثال آن، ریشه در کمبود عاطفه و محبت دارد.
کودک در محیط گرم محبت خانواده، اظهار محبت را از پدر و مادر یاد میگیرد، خوشقلب، خیرخواه و انساندوست بار میآید؛ چون طعم شیرین محبت را چشیده، در فردای زندگی حاضر است این عمل را نسبت به دیگران انجام دهد.
چنین انسانی وقتی بزرگ شد همین اظهار محبت را نسبت به همسر، فرزندان و دوستان و معاشران خود انجام میدهد. فرزندانی که از عقده حقارت و فقر عاطفی رنج میبرند و برای خود هیچگونه ارزشی قایل نیستند، نمیتوانند افرادی مورد اعتماد باشند و مسئولیتی را در جامعه عهدهدار شوند و از این منظر نقش مادر از اهمیت بیشتری برخوردار است.
*مادری کردن در دنیای مدرنبه نظر میرسد افزایش سطح تحصیلات و حضور زنان در عرصههای مختلف بر نحوه نگرش زنان ایرانی تاثیر گذاشته و در برخی مواقع با تفکرات سنتی و دینی در هم آمیخته و شخصیتی جدید از زنان ساخته است. نکته مهم در رابطه با تفکر یک زن سنتی-مدرن این است که هرگز همسرداری و بچه داری را در منافات با سایر فعالیت هایش نمیبیند. از فرزندآوری نمیهراسد و تولد کودک را به مثابه ورود موجودی دست و پاگیر، نمیپندارد.
زن سنتی- مدرن، زنی است که رعایت اصول دینی و اعتقادی و اخلاقی برای او اولویت دارد. به ارتقای تحصیلات علمی میاندیشد و همین امر موجب میشود تا برای کسب تحصیلات دانشگاهی تلاش و همت داشته باشد. در عین حال به تشکیل خانواده فکر میکند و ازدواج را مانعی بر سر راه فعالیتهای علمی و تحصیلی خود نمیبیند. بلکه با انتخاب همسری که با او سنخیت و دغدغههای مشترک دارد، قدم در مسیر تازهای برای رسیدن به اهدافش میگذارد. چنین زنی در زندگی مشترک، همسری مهربان و عطوف است و همواره سعی دارد تا طرف مقابل خویش را درک کند و به برقراری رابطهای دوطرفه بپردازد. این در حالی است که تحصیلات و کسب علم را نیز ادامه میدهد و اگر موقعیت شغلی متناسب با شرایط روحی و زندگی خود داشته باشد، در محیط فعالیت اجتماعی هم حاضر میشود.
یک زن سنتی- مدرن به خویشتن اهمیت میدهد. نحوه تغذیه خود و خانواده اش را مد نظر دارد. به سلامتی و نشاط خود، اهمیت میدهد و همواره میکوشد تا همسری شاداب و مادری پرانرژی باشد. تصور کنید که چنین زنی میتواند یک زندگی زیبا و توام با عشق و تفاهم را بسازد. در این زندگی زن سالاری و مردسالاری معنا ندارد. بلکه ارزش مداری مهم است و زندگی با نظرات مشترک زوجین، ادامه مییابد و جایگاه پدر و مادر برای فرزند، به درستی تعریف میشود و در چنین محیطی، بستری مناسب در جهت رشد و تعالی فرزندان فراهم است.
* تفاوت مادر و زن بودن
با مادر شدن، مسئولیتهای مهمتری به زن محول میشود که هر یک از آنها سرشار از لذت و علاقه است. مادر به طور طبیعی و بدون هیچ انتظاری فرزندش را دوست دارد و با نهایت لذت و آرامش از فرزند خود مراقبت و برای تربیت او تلاش میکند. در حقیقت احساس مادرانگی، به معنای مراقبت کردن، نگهداری کردن، پاسداری کردن و بخشیدن است؛ بخشیدن بخشی از زندگی، بخشیدن عاطفه و ثروت.... جدا از نقشهای دیگری که یک مادر در محیط داخل و خارج از خانه برعهده دارد، همواره وظیفه مادری را بر همه نقشها ترجیح داده و از این وظیفه خطیر غافل نمیشود. زن تا مادر نشده نمیتواند از خودگذشتگی، ایثار و لطافت جسم و روح را به کمال درک کند. وقتی مادر میشود یاد میگیرد مهربان تر، لطیفتر و عاشقتر باشد.
*مادرانگی و اشتغال زنان
امروزه در کشورمان، بخش بزرگی از جمعیت زنان یعنی حدود ۵/ ۴ میلیون نفر شاغل هستند. زنان نه تنها برای کسب رضایت شغلی و عزت نفس وارد فضای کاری میشوند بلکه بخشی از نیازهای مالی خانواده نیز این را طلب میکنند. البته مادر شاغل به گونهای برنامه ریزی میکنند که مسائل فضای کار آنها بر تربیت فرزندان تاثیرگذار نباشد. در برخی موارد این گونه به نظر میآید که کودکان مادران شاغل در مقایسه با آنهایی که مادرانی غیرشاغل دارند دچار کمبودی نیستند.
تحقیقاتی که درخصوص نقش مادری و نگرش زنان شاغل و غیر شاغل به این موضوع انجام شده موید آن است که زنان عموما در هر شرایطی در جایگاه مادر؛ نقش مادری را در اولویت سایر نقشها قرار میدهند گرچه ممکن است در عمل با چالشهایی در این زمینه مواجه باشند. بلکه حتی با مدیریت درست اوضاع، مادران شاغل به رغم سختیها و بار مضاعفی که بر دوش میکشند، مزیتهایی فراروی فرزندان قرار میدهند که درس استقلال و مسئولیت پذیری و مشارکت اجتماعی جزئی از آن است.
*سخن پایانیبررسی مشکلات ناشی از همزمانی نقشهای خانگی و اجتماعی زنان، نشان داده است که در شرایط پذیرش نقشهای متعدد خانوادگی و اجتماعی از سوی زنان، ایفای نقش مادری در مادران شاغل با تحمل مشقات و سختیهای فراوانی همراه است و نیازمند چتر حمایتی از سوی همسر و سایر اعضای خانواده و منابع حمایتی جامعه است. گرچه مادر نمیتواند به عنوان یک زن به رضایتی حقیقی دست یابد مگر آن که وقت خود را صرف مراقبت از کودکی کند که خود به دنیا آورده است. مادر شدن یک مسئولیت است، مسئولیتی که کودک دیروز، نوجوان امروز و جوان فردا را برای ورود به دنیای واقعی آماده میکند و به او درس زندگی میدهد.
فرزندپروری با حمایت از رشد جسمانی، فکری، عاطفی و اجتماعی، باعث ارتقا سلامت فرد میشود و محتوای ذهن، فکر، عمل و اعتقادات را به نسل بعدی منتقل میکند. اگر مادر با مهر و محبت با فرزندان رفتار کند، فرزندان دچار عقدههای روحی و روانی نمیشوند و در آینده خود نیز فردی متعادل، باروحیات و خلقیات مناسب وارد جامعه میشوند. در نهایت اینکه جامعهای که شکوه مادرانگی و لطافت طبع مادرانه را به عرصههای عمومی بکشاند اخلاق، معنویت و مهر و محبت مادرانه را بر جامعه تسری میبخشد.
پژوهشگر: مریم بیگ پور