برخی کارشناسان دونالد ترامپ را متهم اصلی تشدید بحران هویتی آمریکا عنوان میکنند و معتقدند در این بحران ناتوانی نظام لیبرال دمکراسی حاکم بر آمریکا در مهار بحران بر جهانیان آشکار شد.
پژوهش خبری صدا وسیما: حدود سه سال قبل دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده، کرهشمالی را به «آتش و خشمی» تهدید کرد که «دنیا هرگز نظیرش را ندیده است» اما این تهدید توخالی، اکنون به واقعیتی هولناک در کشور ترامپ تبدیل شده است. این روزها آمریکاییها از نژادهای مختلف علیه بیعدالتی ساختاری در این کشور به پا خواسته و به تهدیدی علیه حاکمیت سرمایهداری تبدیل شدهاند. مقامات آمریکایی درماندهاند، و این درماندگی از ناتوانی لیبرال دمکراسی حاکم برای مدیریت آشفتگیهای روزافزون حکایت دارد. در این نوشتار ضمن اشاره به زمینههای شکلگیری اعتراضات اخیر، به وجوه تمایز آن با سایر اعتراضات، مطالبات معترضان و موانع اجرایی شدن آنها پرداخته شده است. همچنین دیدگاه برخی صاحب نظران در خصوص پیامدهای این ناآرامیها بر ساختار سیاسی ایالات متحده مورد اشاره قرار گرفته است.
اعتراضات چگونه آغاز شد و اکنون در چه مرحلهای است؟
کمتر از یک ماه قبل، مرگ جورج فلوید، سیاهپوست غیر مسلح، زیر زانوی پلیس سفیدپوست مینیاپولیس (ایالت مینهسوتا) سلسله اعتراضاتی را در سراسر ایالات متحده و جهان رقم زد که هنوز هم ادامه دارد. این اعتراضات که تاکنون به بیش از دو هزار شهر در 50 ایالت آمریکا و بیش از 60 کشور جهان کشیده شده، مرگ ده ها نفر را درپی داشته است. همچنین گزارش شده است در جریان اعتراضات اخیر بیش از 11 هزار نفر در سراسر آمریکا بازداشت شدهاند.
نکته مهم این است که افکار عمومی ایالات متحده از مطالبات عدالتخواهانه معترضان حمایت میکند. به نوشته نیویورکتایمز با وجود اینکه تغییر سمت و سوی افکار عمومی آمریکا بعضی اوقات غیرممکن به نظر میرسد، اما رشد حمایت از جنبش «زندگی سیاهان ارزش دارد» در شش سال گذشته استثنائی در این زمینه بوده است. طبق نظرسنجی «پیو» دو سوم بزرگسالان ایالات متحده از این جنبش پشتیبانی میکنند و اکثر آنها (55 درصد) اعتراضات و راهپیماییها را به عنوان تاکتیکی کاملاً مؤثر برای کمک به سیاهپوستان در دستیابی به برابری میدانند.70 درصد آمریکاییها هم خشم ناشی از قتل فلوید را در شکلگیری اعتراضات مهم ارزیابی میکنند، اما تنشهای عمیق بین سیاهپوستان و پلیس را عامل گسترش اعتراضات تلقی میکنند.
متن کامل این مطلب در اینجا قابل دریافت است.
پژوهشگر:گلتاب دارابی