رسانههای رژیم صهیونیستی مدعی شده اند رئیس جمهور آمریکا قصد دارد تا پیش از انتخابات پارلمانی رژیم صهیونیستی، جزئیات طرح معامله قرن را منتشر کند. خبری که نتانیاهو با استقبال از آن و در آستانه عزیمت به واشنگتن این اقدام را فرصتی تاریخی و تکرار نشدنی برای اسرائیل توصیف کرد که نباید از آن غفلت کنیم.
تلاش ترامپ برای رونمایی از جزئیات طرح معامله قرن در استانه انتخابات پارلمانی سرزمینهای اشغالی تلاش آمریکا برای حمایت از نتانیاهو ارزیابی میشود. انتخاباتی که به دلیل اختلافات داخلی احزاب سیاسی و ناتوانی نتانیاهو در تشکیل کابینه دو بار تجدید شده است.
از سوی دیگر ترامپ تلاش میکند تا در سایه ترور دو تن از فرماندهان بزرگ محور مقاومت سردار شهید سپهبد سلیمانی و ابومهدی المهندس در سال انتخابات ریاست جمهوری امریکا با رونمایی از طرح معامله قرن حمایت شهروندان صهیونیست امریکا را جلب کند.
اما این همه ماجرا نیست چراکه ترور فرماندهان شهید مقاومت خون جدیدی به کالبد گروههای مقاومت تزریق کرده است. این را تاکید تمام گروههای مقاومت منطقه برگرفتن انتقام خون سپهبد سلیمانی و ابومهدی مهندس میگوید از عراق گرفته تا لبنان، سوریه، یمن و افغانستان ....
اما جزئیات معامله قرن چیست؟
براساس انچه که تاکنون از جزئیات این طرح درز کرده، معامله قرن طرحی در جهت تحقق خاورمیانه بزرگ و تثبیت موجودیت نامشروع رژیم صهیونیستی در منطقه است.
روزنامه اسرائیل هیوم مینویسد: «معامله قرن» طرحی است که خروجی آن ایجاد فلسطین جدید بدون ارتش و سلاح است و جزئیات آن به این شرح است:
۱-توافق
توافقی سه جانبه میان «اسرائیل»، سازمان آزادیبخش فلسطین و حماس امضا شده و دولت فلسطینی جدیدی به نام «فلسطین جدید» در اراضی کرانه باختری و نوار غزه بدون شهرکهای یهودی (صهیونیستی) ایجاد میشود.
۲- تخلیه زمین
تجمعهای شهرک سازی مانند گذشته به دست اسرائیل باقی خواهد ماند، شهرکهای جدا افتاده به آنها ملحق خواهند شد و مساحت تجمعهای شهرک سازی گسترش مییابد تا به شهرکهای جدا افتاده برسند.
۳-قدس
قدس تقسیم نخواهد شد و میان اسرائیل و فلسطین جدید مشترک خواهد بود، ساکنان عربی (فلسطینیها) انتقال پیدا میکنند تا جزء اهالی فلسطین جدید شوند. شهرداری قدس (زیر نظر رژیم صهیونیستی)، یکپارچه و مسئول تمام اراضی قدس به استثنای بخش آموزش خواهد شد، بخش آموزش به عهده فلسطین جدید است. فلسطین جدید به شهرداری قدس مالیات ویژه املاک و آب پرداخت خواهد کرد.
به یهودیان اجازه خرید منازل عربی داده میشود و به عربها (فلسطینیها) اجازه خرید منازل یهودی داده نمیشود؛ مناطق اضافی دیگری به قدس منضم نمیشود و اماکن مقدس مانند امروز باقی خواهد ماند.
۴-غزه
مصر اراضی جدیدی با هدف ساخت فرودگاه، کارخانه، تبادل تجاری و زارعی به فلسطین میدهد و فلسطینیها اجازه سکونت در این مناطق را ندارند. (حجم این اراضی و قیمت آن با میانجیگری کشور مورد تأیید، میان طرفها نهایی میشود)
۵- کشورهای مورد تأیید
کشورهایی هستند که موافقت کردهاند در اجرایی کردن توافق و حمایت اقتصادی از آن کمک کنند این کشورها آمریکا، اتحادیه اروپا و کشورهای تولیدکننده نفت در (حاشیه) خلیج (فارس) هستند. برای این هدف مبلغ ۳۰ میلیارد دلار در عرض پنج سال برای فلسطین جدید در نظر گرفته شده است (هزینه انضمام شهرکها به اسرائیل از جمله شهرکهای جدا افتاده بر عهده خود اسرائیل است).
۶- توزیع کمکها میان کشورهای حامی
آمریکا ۲۰ درصد. اتحادیه اروپا ۱۰ درصد. کشورهای (حاشیه) خلیج (فارس) ۷۰ درصد که میزان این کمک بر اساس میزان برخورداری آنها از نفت است (اینکه کشورهای مذکور بیشترین هزینه پروژه را بر عهده دارند، بدین صورت تفسیر میشود که آنها بیشترین سود را از پروژه مذکور میبرند).
۷- ارتش
فلسطین جدید حق داشتن ارتش و سلاح را ندارد و تنها میتواند پلیس مسلح داشته باشد. توافقی میان اسرائیل و فلسطین جدید بسته میشود تا بر اساس آن اسرائیل دفاع از فلسطین جدید در برابر هر تهاجم خارجی را بر عهده بگیرد به این شرط که فلسطین جدید هزینه این حمایت را بپردازد. اسرائیل و کشورهای عربی درباره هزینهای که عربها باید به ارتش اسرائیل به عنوان هزینه حمایت بپردازند، مذاکره میکنند.
۸- جداول زمانی و مراحل اجرایی شدن
زمان امضای توافق:
۱- حماس تمام سلاحش را تحویل میدهد و این موضوع حتی شامل سلاح فردی و شخصی رهبر حماس نیز میشود که باید به مصر تحویل داده شود.
۲- اعضای حماس حقوق ماهیانه از کشورهای عربی دریافت میکنند.
۳- مرزهای نوار غزه از طریق گذرگاههای اسرائیلی و مصری به روی تجارت جهانی باز میشود، علاوه بر آن ارتباط بازار غزه با کرانه باختری و نیز از طریق دریا باز خواهد شد.
۴- پس از یک سال انتخابات دموکراتیک برای دولت فلسطین جدید برگزار میشود و هر فلسطینی میتواند برای انتخابات نامزد شود.
۵-یک سال پس از انتخابات، تمام اسرا ظرف مدت سه سال و به صورت تدریجی آزاد میشوند.
۶- در عرض پنج سال، بندر و فرودگاه برای فلسطین جدید تأسیس میشود و در این زمان، فلسطینیها از فرودگاهها و بندرهای اسرائیل استفاده خواهند کرد.
۷- مرزها میان فلسطین جدید و اسرائیل به روی افراد و کالاها باز خواهد شد و اسرائیل از تعریف مرز اجتناب خواهد کرد.
۸- پلی معلق میان «بزرگراه» و در ارتفاع ۳۰ متری از زمین ساخته میشود که غزه و کرانه باختری را به هم وصل میکند؛ مأموریت ساخت این پل به شرکتی در چین داده شود و در هزینه آن کشورهای چین ۵۰ درصد، ژاپن ۱۰ درصد، کره جنوبی ۱۰ درصد، استرالیا ۱۰ درصد، کانادا ۱۰ درصد و آمریکا و اتحادیه اروپا ۱۰ درصد مشارکت دارند.
غور اردن (منطقهای میان کرانه باختری و رود اردن) مانند امروز در دست اسرائیل باقی خواهد ماند.
مسیر معروف به «۹۰» به یک مسیر چهار طرفه تقسیم میشود و اسرائیل بر این موضوع نظارت خواهد کرد.
مسئولیتها (تحریمها)
۱-در صورتی که حماس و ساف، معامله قرن را نپذیرند آمریکا تمام حمایت مالی خود از فلسطینیها را قطع خواهد کرد و تلاش میکند تا جلوی کمک هر کشور دیگری به فلسطینیها را بگیرد.
۲- اگر سازمان آزادیبخش فلسطین با شروط این توافق موافقت کند، اما حماس و جهاد اسلامی موافقت نکنند این دو سازمان مسئولیت امر را بر عهده خواهند داشت و در هر مقابله نظامی میان اسرائیل و حماس، آمریکا از اسرائیل برای آسیب زدن به شخص رهبران حماس و جهاد اسلامی حمایت خواهد کرد، زیرا آمریکا نمیپذیرد که دهها نفر درباره سرنوشت میلیونها نفر تصمیمگیری کنند.
۳-اگر اسرائیل معامله قرن را نپذیرد حمایت اقتصادی از آن متوقف خواهد شد.
پیشتر روزنامه لبنانی «الاخبار» جزئیاتی جدید از طرح دولت آمریکا علیه فلسطین موسوم به «معامله قرن» منتشر و فاش کرد، اردن و مصر در مقابل موافقت، رشوهای بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار دریافت میکنند.
براساس اطلاعات درز کرده از جزئیات این طرح همه انچه که رژیمهای عربی در قبال تعامل با اسرائیل در معامله قرن به دست میاورند به این شرح است:
عربستان:
حجم مبادلات میان عربستان واسرائیل اعلام نشده است، اما زمینه همکاریها در حوزه همکاری شرکتهای اسرائیلی با شرکتهای سعودی، ایجاد مدرسه در عربستان، واردات فناوریهای پیشرفته، همکاری در حوزه امنیت و کنترل و واردات تجهیزات کشاورزی و بذر خواهد بود.
مصر:
حجم مبادلات میان مصر و اسرائیل اعلام نشده است، اما حوزه همکاریها در زمینه انتقال فناوریهای کشاورزی، واردات کود، انتقال فناوری ارتباطات، صادرات گاز، سرمایه گذاری ۳۲۹ شرکت اسرائیلی در مصر و صادرات یک سوم کالاهای اسرائیلی به جهان عرب از کانال مصر تعیین شده است.
اردن:
حجم مبادلات سالانه میان اسرائیل و اردن بیش از ۱۰۰ میلیون دلار تعیین شده است که این مبادلات در زمینههای واردات مواد شیمیایی، لوازم آرایشی، صنایع چوب، نساجی، محصولات پلاستیکی، انتقال فناوری کشاورزی، صادرات محصولات کشاورزی و لبنی، و ایجاد زمینه برای سرمایه گذاری ۱۰۵۰ شرکت اسرائیلی در اردن خواهد بود.
مغرب:
حجم مبادلات مغرب با اسرائیل ۶۰ میلیون دلار تعیین شده است که عمده این مبادلات در زمینه گردشگری، سرمایه گذاری در حوزه املاک خواهد بود البته هنوز فقط همین دو حوزه از همکاریها رسانهای شده است.
تونس:
حجم مبادلات تونس با اسرائیل حدود ۵ میلیون دلار تعیین شده است که عمدتا در حوزه گردشگری خواهد بود.
امارات متحده عربی:
امارات حجم مبادلات خود با اسرائیل را به بیش از ۵۰۰ میلیون دلار میرساند که بیش از ۳۰۰ میلیون دلار ان در حوزه همکاریهای امنیتی است، واردات سیستمهای کنترل و نظارت، عقد قرارداد با شرکتهای امنیتی اسرائیلی، بکار گیری ژنرالهای بازنشسته اسرائیلی به عنوان مشاوران امنیتی در امارات از حوزههای مهم این همکاری است.
در همین راستا در سال جاری کارگروهی با هدف بیان جزئیات اقتصادی معامله قرن در بحرین برگزار شد نشستی که هدف اصلی ان بررسی ابعاد اقتصادی و نحوه جذب سرمایه گذاری بانکهای غربی در غزه بود.
کوشنر در گفتگو با شبکه "سی ان ان " درباره طرح معامله قرن گفته است:"طرح معامله قرن مشتمل بر چهار عنصر زیرساخت، صنعت، توانمندسازی و سرمایه گذاری مردم است ضمن اینکه با ایجاد مجموعهای از اصلاحات اداری زمینه برای جذب سرمایه گذاری خارجی در منطقه فراهم خواهد شد. "
وی با این استدلال که صلح تاثیر مستقیمی بر شرایط اقتصادی منطقه خواهد داشت میگوید:" با اجرایی شدن این طرح پولی که تاکنون صرف خرید سلاح میشد به سمت تولید و رونق اقتصادی هدایت خواهد شد. "
معامله قرن مجموعهای از سیاستها است که دولت کنونی آمریکا منطبق بر دیدگاههای راستگرایان افراطی اسرائیل طراحی کرده است، ترامپ با به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل و حذف موضوع اختلافی اورشلیم از میز مذاکره در سال ۲۰۱۴ و انتقال سفارت آمریکا به قدس خط مشی کلی این طرح را اعلام کرده است.
همچنین ترامپ شرط ادامه کمکهای مالی به آواراگان فلسطینی در قالب کمکهای سازمان ملل را پذیرش این طرح اعلام کرده است و نتانیاهو در جریان رقابتهای انتخاباتی خود تمرکز زیادی بر موضوع حاکمیت اسرائیل برکرانه باختری، ممانعت از بازگشت آوارگان فلسطینی و ادامه اشغال بلندیهای جولان سوریه داشت.
"واشنگتن پست" رسانه وابسته به ترامپ از معامله قرن به عنوان طرحی یاد میکند که هدف ان ایجاد یک دولت فلسطینی بدون حق حاکمیت و استقلال و رفاه اقتصادی است.
تاریخچه مذاکرات اعراب و اسرائیل
روند ذلت بار سازش با محوریت امریکا و سران رژیمهای عربی محور سازش بعد از شکست اعراب از اسرائیل در دو جنگ شش روزه و جنگ رمضان کلید خورد. مذاکراتی که مشروعیت بخشی به رژیم صهیونیستی اصلیترین هدف ان بود و تنها نتیجه ان در ۴۰ سال گذشته چیزی جز استمرار اشغالگری و تشویق رژیم صهیونیستی به جنایات بیشتر نبوده است.
طرح صلح راجرز
در اکتبر سال ۱۹۶۹، "ویلیام راجرز" وزیر امورخارجه آمریکا، پیشنهادهایی را (که شامل آتش بس ۹۰ روزه و عقب نشینی اسرائیل به مرزهای سال ۱۹۶۷ بود) برای برقراری صلح در خاورمیانه به مصر، اردن، "رژیم صهیونیستی" و "اتحاد جماهیر شوروی" ارائه داد.
این طرح به گونهای تنظیم شده بود که پذیرش آن به معنای تأیید غیرمستقیم موجودیت رژیم اسراییل بود، مذاکراتی که با امنتاع رژیم صهیونیستی از ورود به مذاکرات راه به جایی نبرد چراکه انها به هیچ وجه حاضر به عقب نشینی از اراضی اشغالی ۱۹۶۷ نبودند. اراضی اشغالی ۱۹۶۷ شامل کرانه غربی، نوار غزه و بیشتر بلندیهای جولان و شبه جزیره سینا است.
کنفرانس مادرید ۱۹۹۱
کنفرانس مادرید در اوج انتفاضه نخست مردم فلسطین با هدف خروج رژیم صهیونیستی از بحران به میزبانی اسپانیا و با حمایت آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی برگزار شد کنفرانسی که در ظاهر نخستین تلاش بین المللی برای صلح در خاورمیانه، اما در عمل تلاش برای عادی سازی روابط میان اعراب و اسرائیل بود کنفرانسی که عملا به تشکیل دولت خودگردان موقت فلسطین انجامید دولت خودگردانی که قرار شد تا پیگیر روند مذاکرات صلح باشد.
پیمان اسلو ۱۹۹۳
مذاکرات منتهی به پیمان اسلو، نتیجه کنفرانس مادرید بود سندی که توسط محمود عباس از سوی ساف، شیمون پرز از سوی اسرائیل، وارن کریستوفر، وزیر امور خارجه وقت آمریکا و آندره کوزیرف از جانب روسیه امضا شد و زمینه را برای ایجاد دولت خودگردان فلسطین برای کنترل مناطق تحت سیطرهاش و پیگیری روند مذاکرات فراهم کرد.
در این پیمان عقبنشینی نیروهای واکنش سریع اسرائیل از بخشهایی از غزه و کرانه باختری دیده شده بود که البته اسرائیل به آن عمل نکرد. این پیمان قرار بود طی پنج سال نهایی شود. موضوعاتی که قرار بود در پیمان نهایی درباره آن تصمیمگیری شده باشد قدس، پناهندگان فلسطینی، مهاجران اسرائیلی، امنیت، مرزها و… بود. این پیمان نتیجهای جز اعتراف ساف به موجودیت رژیم اسرائیل و مطرح شدن گزینه مذاکرات در مقابل گزینه مقاومت نداشته است.
توافقنامههای ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۹
در فاصله سالهای ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۹ دو توافقنامه تحت عنوان توافقنامه هبرون و یادداشت تفاهم وای بین عرفات و رژیم صهیونیستی امضاء شد هدف از این دو توافقنامه استقرار مجدد نظامیان رژیم صهیونیستی در شهر هبرون و کرانه باختری بود.
یادداشت شرم الشیخ اول
۴ سپتامبر سال ۱۹۹۹ یادداشتی توسط ایهود باراک نخست وزیر وقت اسرائیل، و یاسر عرفات در شرم الشیخ مصر باهدف اجرای توافقنامه موقت امضا شد. در این نشست دو طرف بر از سرگیری مذاکرات برای رسیدن به یک توافق دائمی توافق کردند.
مذاکرات کمپ دیوید ۲
کمپ دیوید ۲ به رشته مذاکرات صلح خاورمیانه در سال ۲۰۰۰ که در کمپ دیوید برگزار شد، اطلاق میشود؛ طرفین این مذاکرات بیل کلینتون رییس جمهور وقت آمریکا، ایهود باراک نخست وزیر وقت اسرائیل و یاسر عرفات رئیس وقت تشکیلات خودگردان فلسطین بودند. مذاکراتی که هدف از آن حل اختلافات رژیم صهیونیستی و حکومت خودگردان در فلسطین اشغالی بود.
این مذاکرات دو هفته به طول انجامید، ولی به دلیل مخالفت قاطع رژیم صهیونیستی با عقب نشینی از قدس شرقی و عدم پذیرش قدس به عنوان پایتخت کشور مستقل فلسطین به سرانجام نرسید.
ایهود باراک پیشنهاد کرد ۹۵ درصد کرانه باختری و کل نوار غزه در کنترل فلسطینیان باشد و در ازای آن ۶۹ شهرک یهودی نشین که ۸۵ درصد یهودیان را در خود جای میداد به اسرائیل واگذار شود. طبق این معاهده بیشتر قدس شرقی بجز حومه این شهر و بخشهای غیر یهودی آن تحت کنترل رژیم صهیونیستی قرار میگرفت. مرزها و منابع آبی فلسطینیان نیز در دست این رژیم قرار میگرفت. عرفات این پیشنهاد را نپذیرفت و پیشنهاد جایگزینی هم ارائه نکرد.
پیشنهاد کلینتون و مذاکرات طابا
پس از شکست مذاکرات کمپ دیوید ۲ بیل کلینتون طرح جدیدی ارائه کرد بر اساس این طرح ۹۴ تا ۹۶ درصد کرانه باختری در اختیار فلسطین و ۸۰ درصد شهرک نشینان تحت تسلط حکومت اسرائیل قرار میگرفت و در ازای این اسرائیل ۱ تا ۳ درصد از خاک تحت اشغال خود را به فلسطین واگذار میکرد.
در نشست طابای مصر در ژانویه سال ۲۰۰۱ مذاکرات بر اساس طرح کلینتون ادامه یافت. هیات اسرائیلی نقشه جدیدی را ارائه کردند که بر اساس آن مناطق تحت اشغال اسرائیل در کرانه باختری حذف شده بود. فلسطینیها این طرح را به عنوان پایه مذاکرات بیشتر پذیرفتند، ولی ایهود باراک در آن برهه مذاکره بیشتری انجام نداد. در نتیجه مذاکرات بدون هرگونه قراردادی پایان یافت.
اجلاس بیروت و طرح صلح عربی
در مارس سال ۲۰۰۲ اجلاس سران دولتهای عربی در بیروت در چارچوب اتحادیه عرب برگزار شد وبا ارائه طرحی برای پایان دادن به درگیریهای فلسطین-اسرائیل به کار خود پایان داد. این طرح در غیاب یاسر عرفات، رئیس وقت تشکیلات خودگردان فلسطین، تصویب شده بود.
به موجب این طرح، اسرائیل باید تا مرزهای ۱۹۶۷ عقب نشینی میکرد و در مقابل، جهان عرب نیز این کشور را به رسمیت میشناخت. اما اسرائیل با اعلام این که حاضر نیست به مرزهای سال ۱۹۶۷ عقب نشینی کند و حق بازگشت آوارگان فلسطینی را به رسمیت نمیشناسد وارد این مذاکرات نشد.
نقشه راه برای صلح
نقشه راه برای صلح نام طرحی است که برای رفع مناقشات اسرائیل و فلسطینیان در سال ۲۰۰۲ از سوی گروه چهارگانه ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا، روسیه و سازمان ملل متحد پیشنهاد شد. این طرح که هدف آن تشکیل دو کشور فلسطین و اسرائیل در کنار هم، خلع سلاح گروههای فلسطینی و آزادی اسرای فلسطینی و اسرائیلی است در شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز تصویب شدهاست.
این نقشه راه در سال ۲۰۰۳ پس از انتصاب محمود عباس به عنوان اولین نخست وزیر تشکیلات خودگردان فلسطین منتشر شد. براساس این طرح فلسطینیها باید بلافاصله تمام عملیات خشونت آمیز را متوقف ودر کنار همکاریهای امنیتی با اسرائیل ساختار سیاسی خود را برای برگزاری انتخابات آزاد اصلاح کنند.
اسرائیلیها نیز باید تمام اقدامات لازم برای برقراری زندگی عادی در فلسطین را انجام داده و اراضی اشغال شده از ۲۸ سپتامبر ۲۰۰۰ را ترک کنند. همچنین اسرائیل باید تمام فعالیتهای اسکان و شهرک سازی را متوقف نماید، به مقررات منع آمد و شد و محدودیتهای ورود و خروج کالا و اشخاص پایان دهد.
پیمان غیر رسمی ژنو
با توجه به مشکلات موجود بر سر راه اجرای «نقشه راه»، سعی شد شیوههای دیگری جایگزین این طرح صلح شود. حاصل این تلاشها امضای پیمان ژنو بود. حاکمیت مشترک بیت المقدس و ابطال حق بازگشت فلسطینیها از جمله نکات کلیدی این طرح است. این پیمان، که هدف آن ایجاد دو کشور اسرائیل و فلسطین بود، عقب نشینی تقریبا کامل اسرائیل از کرانه باختری و غزه و به رسمیت شناختن اسرائیل از سوی فلسطینیها را پیش بینی کرده بود.
به علاوه، فلسطین عملا حق بازگشت میلیونها پناهنده را که در جریان جنگهای قبلی سرزمین خود را ترک یا از آن اخراج شدند واگذار میکرد.
برخلاف نقشه راه، این طرح برای آتش بس موقت نبود بلکه راه حلی فراگیر با هدف بررسی همه مسائل از جمله قدس، شهرک سازی و آوارگان بود.
رژیم صهیونیستی این طرح را کاملا رد کرد و آن را تلاشی برای تضعیف این رژیم دانست و درحالی که مشاور ارشد امنیتی یاسر عرفات در مراسم ژنو حضور یافته بود، اما رهبر فلسطینیها از اعلام حمایت علنی از آن خودداری کرد و آن را اجرا نشدنی دانست.
اجلاس شرم الشیخ دوم
نشست دوم در شرم الشیخ روز ۸ فوریه سال ۲۰۰۵ با حضورآریل شارون، نخست وزیر رژیم اسرائیل، محمود عباس، حسنی مبارک و ملک عبدالله آغاز شد تا راهی برای پایان انتفاضه چهار ساله دوم پیدا کنند. این مذاکرات بعد از مرگ مشکوک یاسرعرفات درسال ۲۰۰۴ شکل گرفت.
در این نشست پس از جلساتی که میان شارون و مبارک با ملک عبدالله و عباس برگزار شد حاضران بر پیشرفت فرایند صلح مطلق با نقشه راه توافق کردند. نشست شرم الشیخ رسما به انتفاضه دوم که سران رژیم اشغالگر قدس و حامیان آن را به وحشت انداخته بود پایان داد و ننگ دیگری در کارنامه سازشکاران به ثبت رساند.
مذاکرات سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹
در طول تقریبا دو سال از دسامبر سال ۲۰۰۶ تا اواسط سپتامبر ۲۰۰۸ ایهود اولمرت و محمود عباس ۳۶ بار با یکدیگر دیدار کردند و مذاکرات در سطوح پایین هم برگزار شد.
در سال ۲۰۰۷ اولمرت از طرح صلح عربی استقبال کرد. اولمرت در این دیدارها حتی تاسیس دولت فلسطینی را مطرح کرد و با ابومازن سازش بی سابقهای داشت، اما او واکنشی نشان نداد.
کنفرانس آناپولیس
نام کنفرانس صلحی است که در ۲۷ نوامبر سال ۲۰۰۷ در آکادمی نیروی دریایی آمریکا در شهر آناپولیس، ایالت مریلند آمریکا و با حضور رهبران مناطق خودگردان فلسطین و اسرائیل و نمایندگان کشورهای عربی و با میزبانی ایالات متحده آمریکا برگزار شد.
تشکیل کشور مستقل فلسطینی، شامل نوار غزه و کرانه باختری، مسئله تقسیم قدس، پناهندگان فلسطینی و حق بازگشت آنها، مرزها، شهرکهای یهودینشین، آب و مسائل امنیتی خواستههای طرف فلسطینی در این مذاکرات بود کنفرانسی که با مخالفت حماس مواجه شد، اما محمود عباس به نتایج ان امید بسیاری بسته بود.
سرانجام اجلاس پس ازچند روز بحث و مذاکره با صدور بیانیهای به کار خود پایان داد و قرار شد که تا پایان سال ۲۰۰۸ میلادی دو طرف درباره مقدمات یک صلح پایدار به توافق برسند، اسرائیل در این اجلاس سوری بودن جولان را پذیرفت و آمادگی خود را برای تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی اعلام کرد.
ظاهر قضیه به نحوی بود که بسیاری از شرکت کنندگان اجلاس آن را یک دستاورد اساسی برای حل بحران مزمن فلسطین ارزیابی میکردند لکن به موازات گذشت زمان اندک اندک بسیاری از دیدگاهها و نظرات تغییر کرد و امیدواریهای به وجود آمده در آناپولیس به یاس و نا امیدی تبدیل شد.
پس آن میان فتح و حماس اختلاف افتاد و هر یک خود را نماینده واقعی مردم فلسطین میدانست. آتش بسی که در سال ۲۰۰۸ به میانجیگری مصر بین حماس و اسرائیل برقرار شد از ۱۹ ژوئن آغاز و تا ۱۹ دسامبر به طول انجامید. شکست این آتش بس به جنگ غزه در ۲۷ دسامبر سال ۲۰۰۸ منجر شد. اواخر سال ۲۰۰۹ کاخ سفید برای از سر گیری مذاکرات صلح خاورمیانه پیشنهاد میزبانی یک مذاکره سه جانبه بین اوباما، نتانیاهو و محمود عباس را مطرح کرد.
مذاکرات مستقیم ۲۰۱۲
مذاکرات مستقیم میان طرفین اسراییلی و فلسطینی پس از شروع حمله نظامی اسراییل به نوار غزه در سال ۲۰۰۸ متوقف شد. پس از آن دو طرف با میانجیگری آمریکا مذاکراتی غیرمستقیم را شروع کردند، اما حماس و حزب الله لبنان به هیچ وجه این مذاکرات را به رسمیت نشناختند.
در آوریل سال ۲۰۱۲ محمود عباس با ارسال نامهای به نتانیاهوتمایل خود را برای از سرگیری مذاکرات ابراز کرد و شرط آن را توقف شهرک سازیها در قدس شرقی و پذیرفتن مرزهای سال ۱۹۶۷ به عنوان اساس راه حل دو کشوری عنوان کرد. نتانیاهو در کمتر از یک هفته به نامه عباس پاسخ داد و برای اولین بار رسما حق فلسطینیان را برای داشتن کشوری مستقل به رسمیت شناخت.
مذاکرات ۲۰۱۳
در سال ۲۰۱۳ مذاکرات چند هفتهای میان نمایندگان حماس، اسرائیل و تشکیلات خود گردان به جایی نرسید. جان کری با مشوق اقتصادی برای فلسطینیان و تضمین امنیت اسرائیلیها چارچوب سیاسی جدیدی برای مذاکرات ارائه کرد، اما فلسطینیان آن را نپذیرفتند.
به اعتقاد تحلیلگران عامل اصلی شکست سالها مذاکره میان رژیمهای میانه سازشکار عربی با رژیم صهیونیستی با محوریت آمریکا، گزینه مقاومت است. گزینهای که در این سالها عملا به عنوان تنها عامل قدرت فلسطینیان مطرح بوده و هست. عاملی که امروز به فرهنگی فراگیر در میان ملتهای منطقه تبدیل شده است.
محمدرضا طلاجوران خبرنگار اسبق صدا و سیما در دفتر بیروت |