پخش زنده
امروز: -
مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷، قطعنامه شماره ۱۸۱ را با ۳۳ رأی موافق، ۳۱ رأی مخالف و ۱۰ رأی ممتنع تصویب کرد، مصوبهای که پانزده میسال ۱۹۴۸ اجرایی و کشوری جعلی به نام اسرائیل در سرزمین فلسطین تشکیل شد.
روزی که فلسطینیان از آن به عنوان روز "نکبه" به مفهوم "مصیبت" یاد میکنند، هرچند براساس این قطعنامه ۴۳ درصد از سرزمین فلسطین به دولت فلسطین و ۵۶ درصد به دولت یهودی و یک درصد هم به قدس اختصاص یافت، اما صهیونیستها با حمله به اعراب فلسطین، بسیاری از زمینهای فلسطینی اشغال و محدوده ۵۷ درصدی تصویب شده در طرح تقسیم را به ۸۰ درصد سرزمین فلسطین گسترش دادند و به این ترتیب در این روز حدود ۸۰ درصد از خاک فلسطین به اشغال صهیونیستها درآمد.
بر اساس آمارهای منتشر شده در گزارشهای بین المللی در جریان روز نکبت سال ۱۹۴۸، بیش از ۵۳۰ شهر و روستا در فلسطین با خاک یکسان شد، ۱۵ هزار فلسطینی شهید شدند، دهها فلسطینی به صورت جمعی اعدام شدند.
در این روز بیش از ۹۰۰ هزار فلسطینی از خانه و کاشانه رانده شدند، آوارگانی که تعداد آنها تا پایان سالجاری میلادی به هفت میلیون و ۲۰۰ هزار نفر میرسد، این آوارگان در ۵۸ اردوگاه زندگی میکنند که ۱۰ اردوگاه در اردن، ۹ اردوگاه در سوریه، ۱۲ اردوگاه در لبنان، ۱۹ اردوگاه در کرانه باختری و ۸ اردوگاه در غزه قرار دارد.
تاریخ خونبار صهیونیستها در ۷۲ سال گذشته همرا با ۱۰ جنگ خونین در منطقه بوده است، ضمن اینکه صدها هزار جوان فلسطینی در این سالها در زندانهای این رژیم صرفا به دلیل دفاع از خانه و کاشانه خود درد و رنج اسارت را تحمل میکنند.
صهیونیستها در ساله ۱۹۸۲ به بهانه سرکوب جبهه آزادی بخش فلسطین با تمام قوا به سوی لبنان حمله ور شدند و تا بیروت پیشروی کردند، این اقدام صهیونیستها با قتل عام آوارگان فلسطینی به وسیله مزدوران فالانژ در دو اردوگاه صبرا و شتیلا همراه بود با محکومیت جهانی مواجه شد و صهیونیستها وادار به عقب نشینی از بیروت شدند، اما جنوب لبنان را تا محدوده رودخانه لیتانی به مدت ۱۸ سال در اشغال خود نگه داشتند و سرانجام با شعله ور شدن آتش مقاومت مردم لبنان در سال ۲۰۰۰ وادار به عقب نشینی از این بخش وسیعی از این اراضی اشغالی شدند.
رژیم صهیونیستی برای جبران این شکست در سال ۲۰۰۶ بار دیگر به لبنان حمله ور شد، عملیاتی که سران آمریکا و رژیم صهیونیستی از درد و رنج مردم لبنان به عنوان درد تولید خاورمیانه جدید یاد کردند، جنگی که ۳۳ روزه به طول انجامید و سرانجام صهیونیستها با وساطت نهادهای بین المللی وشرکای منطقهای خود بدون تحقق هیچ یک از اهداف آن تن به آتش بس دادند.
پس از این جنگ صهیونیستها چهار با به باریکه غزه حمله ور شدند از جنگ ۲۲ روزه تا هشت روزه، سه روزه و دو روزه، جنگهایی که هیچ دستاوردی برای این رژیم به دنبال نداشت.
حالا این رژیم در هفتاد و دو سالگی با چالش موجودیتی مواجه است، چالشی که مقام معظم رهبری پنج سال پیش زنگ خطر آن را برای صهیونیستها به صدا درآوردند و اعلام کردند اسرائیل ۲۵ سال بعد را نخواهد دید ...
صهیونیستها با همراهی برخی سران کشورهای مرتجع عربی در سالهای اخیر تلاش کردند تا با خلق داعش، ایجاد ناامنی مستمر در عراق، سوریه، یمن و ایجاد خلاءسیاسی در لبنان و دنبال کردن خط اغتشاش در ایران زمینه را برای تضعیف محور مقاومت فراهم کنند؛ تلاشی که نتیجه آن گستردهتر شدن حوزه نفوذ محور مقاومت نداشت تا جایی که دبیرکل حزب الله سید حسن نصرالله به صهیونیستها وعده داد که وی قطعا در قدس نماز خواهند خواند، وعدهای که یک پیام واضح برای صهیونیستها داشت و آن تسریع در روند اضمحلال این رژیم است.
سردمداران رژیم آمریکا که سرمایه گذاری ۸ تریلیون دلاری خود در منطقه را برباد رفته میبینند، با ارائه طرح تخیلی معامله قرن تلاش میکنند تا آرمان فلسطین را بخرند؛ طرحی که حتی تشکیلات خودگردان فلسطین هم که ذلت امضای توافقنامههای متعدد سازش از کمپ دیوید تا مادرید و ... را در کارنامه خود دارد نیز آنرا نپذیرفته است.
معاملهای که یک سرآن صرف نظرکردن از حق بازگشت به سرزمین مادری از سوی فلسطینیان و سرکوب گروههای مقاومت است و سر دیگر آن برخورداری از وعدههای حمایت اقتصادی، تشکیل کشور مستقل فلسطینی در صحرای سینا است به عبارت دیگر معاملهای برای خرید صلح ...
امروز در آستانه ۷۲ سالگی موجودیت نامشروع اسرائیل، سران رژیم صهیونیستی بیش از هر زمان دیگری با بحران موجودیتی مواجه است، این را تراز منفی مهاجرت یهودیان به سرزمینهای اشغالی و البته آمار رشد جمعیت فلسطینیان ساکن سرزمینهای اشغالی میگوید به گونهای که پیش بینی میشود رشد جمعیت فلسطینیان با مهاجرت یهودیان به سرزمینهای اشغالی مساوی شود و از این پس باید شاهد دگرگونی در ترکیب جمعیتی در فلسطین اشغالی باشیم، واقعیتی که مراکز تصمیم گیری این رژیم را به وحشت انداخته است.
اما این تنها چالش موجودیتی صهیونیستها نیست، چراکه نگاه متفاوت آنها به شهروندان یهودی و غیر یهودی و حتی تبعیض میان مهاجران یهودی به چالشی جدید برای این رژیم تبدیل شده است؛ نگاهی نژادپرستانه که از بدو تشکیل این رژیم وجود داشته و امروز همچون دمل چرکینی در قالب بحرانیهای اجتماعی سر باز کرده است.
همین نگاه تبعیض آمیز در میان یهودیان مهاجرمشاهده میشود به طوری که یهودیان غربی تبار که در جامعه صهیونیستی به عنوان "اشکنازیها "شناخته میشوند با یهودیان شرقی تبار که به یعودیان "سفاردیا" معرف هستند اختلاف فاحشی در ابعاد مختلف اجتماعی و فرصتهای سیاسی و اداری وجود دارد.
اختلاف میان این دو دسته از مهاجران به گونه است که معمولا پُستها و مناصب حساس حکومتی به اشکنازیها میرسد به گونه که تاکنون هشت رئیس جمهور رژیم صهیونیستی از میان مهاجران اشکنازی انتخاب شده اند، اما در این بین اوضاع برای رنگین پوستان به مراتب دشوارتر از سایر یهودیان است، آنها نه تنها به عنوان یهودی در رژیم صهیونیستی پذیرفته نشدهاند.
آپارتاید حاکم بر جامعه صهیونیستی به جایی رسیده که هر از چندگاهی شهرهای مختلف فلسطین اشغالی شاهد اعتراض یهودیان مهاجربه این تبعیض نژادی رژیم صهیونیستی است، آخرین این اعترضات که رسانهها از ان به عنوان گستردهترین اعتراضات در تاریخ هفتاد و دو ساله موجودیت نامشروع این رژیم یاد کردند، دست کم ۱۲۰ مجروح برجای گذاشت و ۴۰۰ نفر از معترضان بازداشت شدند.
واقعیت این است که هر چند جامعه حدود هفت میلیون نفری یهودیان اسرائیلی تحت عنوان واحد "یهودیت" فارغ از ماهیت دینی یا قومی گردهم آمده اند، اما از لحاظ فرهنگی جامعه اسرائیلی ناهمگونترین جامعه در سطح جهان است.
جامعهای تازه تاسیس متشکل از مهاجرانی از حدود یکصد کشور از گوشه و کنار جهان با فرهنگهای متفاومت که خود زاینده مشکلات و چالشهای اجتماعی و سیاسی متعددی است؛ چالشهایی که رژیم صهیونیستی طی ۷۲ سال گذشته با توسل به شیوههای مختلف از جمله تمرکز بر دشمن خارجی آنرا مدیریت کرده و مانع سربرآوردن این شکافها شده است شکافهایی که بسیاری بران باورند که در نهایت اشغاگران را خواهد بلعید...
محمدرضا طلاجوران خبرنگار اسبق صدا و سیما در دفتر بیروت |