11 سپتامبر 15 سال پیش اتفاقی افتاد که صرفنظر از ساختگی یا واقعی بودن آن، آینده دنیا را تغییر داد. پس از 11 سپتامبر دولت آمریکا با این استدلال که مورد تهاجم عملیات تروریستی قرار گرفته، دفاع را حق خود دانست و اذهان عمومی را برای تهاجم نظامی به افغانستان و عراق آماده کرد.
11 سپتامبر 15 سال پیش اتفاقی افتاد که صرفنظر از ساختگی یا واقعی بودن آن، آینده دنیا را تغییر داد. گفته میشود حوادث 11 سپتامبر یک سری حملات انتحاری و تروریستی است، لیکن از این منظر «اما و اگر» های بسیاری نهفته است. از آن جهت که عقیده غالب بر این نظر است که این عملیات با هماهنگی کامل میان عناصر تروریست در این روز در سال 2001 به وقوع پیوست، لذا محققان بسیاری به بررسی این موضوع پرداختند ولی هنوز ابعاد وسیعی از این حادثه در پرده ابهام قرار دارد.
یازدهم سپتامبر و رمزگشایی از ابعاد آن را از آن جهت میتوان مهم ارزیابی کرد که این واقعه سر فصل جدیدی را در سیاست خارجی آمریکا در عرصه روابط بینالملل گشود. پس از 11 سپتامبر دولت آمریکا با این استدلال که مورد تهاجم عملیات تروریستی قرار گرفته، دفاع را حق خود دانست و اذهان عمومی را برای تهاجم نظامی به افغانستان و عراق آماده کرد.
از آن جهت که اختلاف شگرفی بین تحقیقات دانشمندان با روایتهای رسمی آمریکا از واقعه11 سپتامبر وجود داشت، بسیاری از تحلیلگران را به این نتیجه رساند که این حادثه به آن سادگی که دولت آمریکا در ابتدا وانمود میکرد، نبود. با آنکه محققان این رویداد، از لحاظ نگاههای تخصصی به شدت با یکدیگر متفاوت بوده و تخصصهایی از علوم و جغرافیای سیاسی تا علوم فیزیک و مهندسی و حتّی فیلمبرداری داشتهاند، اما نتایج بررسیهای آنها از هر زوایهای، تنها به یک نتیجه رسیده است و آن اینکه؛ "دولت آمریکا در شرح واقعه صادق نبوده است.
نوشتار پیش رو در تلاش است تا با بازخوانی 11 سپتامبر 2001، به واکاوی – هرچند مختصر- لایه های پنهان این رویداد تاریخی بپردازد.
صبح روز ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱، دو هواپیمای مسافربری با فاصله تقریباً 15 دقیقه به برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی در شهر نیویورک برخورد کردند. در نتیجه این دو برخورد، همه مسافران به همراه عده بسیاری که در ساختمانها حضور داشتند، کشته شدند. هر دو ساختمان، پس از دو ساعت به طور کامل ویران شدند و آسیبهای زیادی به ساختمانهای پیرامون نیز وارد شد.
هواپیمای سوم نیز تقریباً 30 دقیقه پس از هواپیمای دوم به ساختمان پنتاگون، واقع در ارلینگتون در ویرجینیا برخورد کرد. هواپیمای دیگری نیز که به نظر میآید هواپیمای چهارم در این ماجرا بوده است، در نزدیکی شهر شنکسویل در ایالت پنسیلوانیا، بدون برخورد با ساختمانی سرنگون شد. گفته میشود شماری از مسافران و خدمه هواپیمای چهارم پیش از سرنگونی آن، تلاش کرده بودند تا کنترل هواپیما را به دست بگیرند. ظاهراً هواپیماربایان این هواپیما را به سمت واشنگتن هدایت میکردهاند.
هیچکدام از مسافران چهار پرواز زنده نماندند. کشتهشدگان این حملهها در مجموع 2996 نفر گزارش شده است. بیشتر کشتهشدگان، مردم عادی و شهروندانی بودند که ملیت آنها از ۹۰ کشور گوناگون جهان بود. (شبکه خبر،20/6/93)
از همان ساعات و روزهای اول بعد از فرو ریختن برجهای تجارت جهانی و تخریب بخشی از ساختمان پنتاگون، پیش از آنکه هرگونه مدرک یا شواهد ارائه شود، این رویدادها حملات 11 سپتامبر یا حملات تروریستی 11 سپتامبر توصیف میشدند. بدین ترتیب ارزیابیهای رسمی دولت آمریکا و به عبارت دیگر روایت مدنظر واشنگتن از این ماجرا آغاز شد. کمیسیون ملی حملات تروریستی علیه آمریکا که توسط دولت و برای بررسی حملات تروریستی به این کشور تشکیل شد، در گزارش خود مینویسد: « اوایل صبح 11 سپتامبر سال 2001، 19 هواپیماربا کنترل چهار هواپیمای تجاری (دو بوئینگ 757 و دو بوئینگ 767) را در مسیر کالیفرنیا به دست گرفتند.» این کمیسیون که گزارشی مفصل و بسیار خواندنی درباره حوادث 11 سپتامبر نوشته است، در فصل هفتم این گزارش و تحت عنوان حمله نزدیک میشود آورده است: «هواپیماهای بزرگ با پروازهای طولانی برای ربودن انتخاب شدند چرا که سوخت کافی برای انجام عملیات را داشتند» همین خط خبری در ادامه گزارش کمیسیون 11 سپتامبر و بسیاری دیگر از منابع وابسته به دولت آمریکا نظیر گزارش دانشگاه جورج واشنگتن پیگیری میشود و ماجرا به هواپیمارباهایی نسبت داده میشود که طی یک « اقدام سازماندهی شده تروریستی» به آمریکا حمله کردهاند و مدتی بعد هویت آنها مشخص میشود. واشنگتنپست، فاکسنیوز، و دهها خبرگزاری دیگر گزارشی تکاندهنده منتشر میکنند: داستان پرواز 93 هواپیمایی یونایتد ایرلاینز.
نکتهای که درباره تقریباً همه گزارشهای اولیه منتشر شده درباره 11 سپتامبر جلب توجه میکند، شیوه روایتی آنهاست. سایت دولتی نشنال پارک سرویس در مقدمه گزارش خود در اینباره مینویسد: «این چهار حمله هواپیمایی تقریباً 3000 نفر را به قتل رساند، بزرگترین حمله به خاک آمریکا توسط یک موجودیت خارجی. این، داستان پرواز 93 است.» در انتهای گزارش و به عنوان نتیجهگیری میخوانیم: « به خاطر اقدامات سریع و کارامد مسافران و خدمه، پرواز 93 تنها هواپیمای ربوده شده بود که موفق به رسیدن به هدف موردنظر تروریستها در آن روز نشد. مسافران و خدمه وحدت، شجاعت، و مقاومت در برابر سختی نشان دادند.» واشنگتنپست نیز در گزارشی مشابه از نظر محتوایی، بیش از آنکه بخواهد درباره آنچه اتفاق افتاده توضیح بدهد، از زبان اعضای خانواده قربانیان در پرواز 93، طی مطلبی با عنوان «خانوادهها لحظات آخر پرواز 93 را میشنوند؛ اکثراً میگویند صداهای ضبط شده، روحیه آنها را بهتر و شجاعت قربانیان را اثبات کرد» توضیح میدهد که چگونه مردم مقابل تروریستها مقاومت کردهاند، علیرغم آنکه سیانان این صداهای ضبط شده را مملو از التماس، من نمیخواهم بمیرم، از سوی مسافران توصیف کرده است.
بعد دیگری از حوادث 11 سپتامبر که در عرصه بینالمللی کمتر به آن پرداخته شده است، روایت مستقلی از ماجراست که هیچ یک از رسانههای بزرگ غرب و خبرگزاریهای تحت سلطه آمریکا به درستی به آن نپرداختهاند. این روایتهای مستقل که توسط این رسانهها تئوریهای توطئه نامیده شدهاند، حوادث 11 سپتامبر را محکوم میکنند، اما نقشی هم برای دولت آمریکا در این حوادث قائل هستند. این روایتها حاکی از آن است که اگر دولت آمریکا این حوادث را برنامهریزی و اجرا هم نکرده باشد، دستکم به اجرای این عملیاتها کمک کرده و به افراد دخیل در آنها اجازه داده تا عملیات خود را انجام بدهند.
سایت محققان حامی واقعیت و عدالت درباره 11 سپتامبر یکی از رایجترین روایتهای مستقل درباره 11 سپتامبر را توضیح میدهد: تخریب کامل برجهای مرکز تجارت جهانی، به خاطر برخورد هواپیماهای مسافربری با آنها نبوده، بلکه بر اثر مواد منفجرهای بوده است که از قبل در این ساختمانها جاگذاری شده و هنگام برخورد هواپیماها چاشنی آنها را نیز فعال کردهاند تا تمام ساختمان فرو بریزد. سایت تحقیق درباره 11 سپتامبر نیز طی گزارشی در سال 2005 و در جواب مقالهای در مجله "مکانیک عوامپسند" توضیح میدهد که چگونه دستکم 16 مورد درباره حوادث 11 سپتامبر هست که نشان میدهد واشنگتن در عملیات تروریستی علیه ملت آمریکا دست داشته است. مجله کانترپانچ و دهها مجله و سایت خبری دیگر نیز طی مقالات مفصل، و در مواقعی با محاسبات ریاضی نشان دادهاند که چگونه روایت رسمی واشنگتن از حوادث 11 سپتامبر نمیتواند واقعیت داشته باشد. یکی از مواردی که مورد تردید بسیاری از افرادی است که این رویداد را توطئه دولت آمریکا میدانند در اینجا مطرح میشود: ساختمان شماره 7 در مرکز تجارت جهانی یکی از ساختمانهای کناری برجهای دو قلو بود که بدون آنکه هواپیمایی به آن برخورد کند، به کلی تخریب شد.
انتشار اسناد مربوط به نقش عربستان در واقعه ۱۱ سپتامبر، که به اسناد«28 صفحه» ای موسوم است. اسنادی که در تمامی این سالها حالت محرمانه داشت و جلوی انتشار عمومی آنها گرفته شده بود. با این حال، گفته میشود، هنوز بخشهایی از این گزارش تازه منتشره، به رنگ سیاه است و اطلاعات آن قابل خواندن نیست. گفتنی است دقایقی پس از انتشار خبر مربوط به این موضوع، کاخ سفید مدعی شد که در اسناد منتشره، هیچ نشانی از همدستی عربستان سعودی با عوامل حادثه ۱۱ سپتامبر دیده نمیشود. جاش ارنست، سخنگوی کاخ سفید در این زمینه اظهار داشت: «این اسناد آنچه ما از مدتها پیش میگفتیم، تأیید میکند». وی مدعی شد، بنا بر اسناد مذکور، عربستان سعودی نقشی در ۱۱ سپتامبر نداشته است.(!)(تابناک، 25/4/1395) گفته می شود 15 نفر از 19 تروریست دخیل در حملات 11 سپتامبر و هواپیماربایان، اتباع سعودی بودند.
اردیبهشت ماه امسال بود که مجلس نمایندگان آمریکا با تهدید عربستان به بیرون کشیدن ۷۰۰ میلیارد دلار از اقتصاد آمریکا، پیگیر تصویب طرح ضدسعودی نشد. در صورت تصویب این طرح، خانواده قربانیان آمریکایی حادثه ۱۱ سپتامبر حق پیدا میکردند که از دولت عربستان سعودی به خاطر حمایت از تروریستها شکایت کنند و دستگاه پلیسی و اطلاعاتی آمریکا موظف میشد، در خصوص نقش سعودیها در این ماجرا تحقیق کند.
حادثه 11 سپتامبر، ظرف 200 سال گذشته در ایالات متحده، حادثهای بیسابقه معرفی شد؛ چرا که در آن سالها نه تنها به خاک ایالات متحده، حمله جدی نشده بود، بلکه تهدید مهمی هم در میان نبود. آمریکا در 11 سپتامبر ـ در کمتر از یک ساعت ـ بیش از یک دهم جنگ ده ساله ویتنام کشته داد؛ علاوه بر آن توان تروریستها در استفاده از هواپیماها و سلاحهای شیمیایی و میکروبی، موجی از نگرانی برانگیخته بود. راسل ـ یک دههی قبل ـ هشدار داده بود که اگر رودخانه «میسیسیپی» با گازهای شیمیایی و میکروبی آلوده شود، چه خواهد شد؟
در همان ساعتهای اولیه به دلیل نفوذ لابی صهیونیسم در ارکان جامعه آمریکا، اولین تیرهای اتهام به سوی مسلمانان و اعراب نشانه رفت. فضای آمریکا به شدت ضد اسلامی شد. جورج بوش، اسلام و مسلمانان را متهم ساخت و حادثه 11 سپتامبر را «آغاز مجدد جنگهای صلیبی» نامید، هشت کشور جهان و 20 سازمان مأمن تروریستها و مقصد مقابله معرفی شدند، که غالب آنها مسلمان بودند.
سال2009 بود که 75 نفر از اساتید دانشگاههای مختلف آمریکا با اشاره به شواهدی که در تحقیقات خود جمعآوری کرده بودند، اعلام کردند حملات 11 سپتامبر 2001 به نیویورک و واشنگتن، توطئه کاخ سفید برای توجیه اشغال دیگر کشورهای نفتخیز بوده است. به اعتقاد آنها حملات به نیویورک و واشنگتن "اقدامی داخلی" بود که برای توجیه حمله و اشغال کشورهای نفتخیز انجام شد.
البته این اساتید دانشگاه که خود را روشنفکران حقیقتیاب 11 سپتامبر نامیدهاند، معتقدند واقعیتها و شواهدی که آنها در تحقیقات خود به دست آوردهاند واقعاً غیرقابل انکار بوده و نقطه نقطه بزرگترین توطئه تاریخ را به هم متصل میکند. این اساتید که در دانشگاههای سراسر آمریکا مشغول به تدریس هستند، با انتشار مقالهها و گزارشات مختلف ، بسیاری از نظریات توطئه مطرح شده در اینترنت از سال 2001 تاکنون را قابل باور کردهاند. بر این تردید ها پانصد محقق آمربکایی از دانشگاههای استنفورد و پرینستن در نشست خود در شیکاگو نیز صحه گذاشتند. به اعتقاد آنها برج های دو قلو را خود آمریکا منفجر کرد. این اساتید دانشگاهای آمریکا معتقدند تعدادی از نومحافظهکاران آمریکا در گروهی با نام پروژه قرن جدید آمریکا که قرار است سیطره این کشور را بر جهان تضمین کند، حملات به مرکز تجارت جهانی و پنتاگون را به عنوان بهانهای برای حمله به افغانستان، عراق و بعدها ایران مطرح کردهاند.