جمعیت کشور به سوی سالمندی و میانسالی و کمبود نیروی انسانی پیش می رود؛ اینها از مهم ترین آفت های اجتماعی پدیده تک فرزندی است. مسئله ای که باید حل ریشه ای آن در راس تصمیمات و برنامه های دولتمردان قرار گیرد
پژوهش خبری صدا و سیما: میل به بچه دار شدن در زن و مرد غریزهای خدادادی است. این حس آنقدر قوی است که افرادی که بنا به دلایلی نمی توانند ازدواج کنند یا پس از ازدواج نمی توانند بچه دار شوند، درصدد آوردن فردی(نوزاد یا کودکی) برای پرورش دادن اوست؛ گویی وقتی شاهد بزرگ شدن و قدکشیدن فرزندخوانده خود هستند لذت می برند و حس خدادادی خود را ترضی می کنند. اما به هر علت ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺯﻭﺝﻫﺎﯼ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﻭﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﯾﺪﻩﺁﻝ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﺍﯼ ﺑﺎ ﯾﮏ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺳﻄﺢ ﮐﯿﻔﯽ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﮐﻮﺩﮎ ﺭﺍ ﮐﺎﻫﺶ ﻣﯽﺩﻫﺪ.
علل پدیده تک فرزندی از نگاه کارشناسان
- مسئولیت پذیر نبودن در قبال فردی دیگر
دکتر پروین ناظمی، روانشناس و مدرس دانشگاه: مسلما زن و شوهر برای فرزند داشتن باید احساس مسوولیت و آمادگی لازم را داشته باشند اما با توجه به اینکه برخی جوانان امروز، در دوران کودکی حمایت بیش از حدی از والدین دریافت کردهاند، هنوز توان پذیرش مسئولیت زندگی مستقل را ندارند و حتی احساس بچگی میکنند.
- برآورده نشدن نیازهای دوران کودکی
دکتر پروین ناظمی، روانشناس و مدرس دانشگاه: زوجهای امروزی به دلیل مشکلاتی که خودشان در دوران کودکی داشتهاند، ترجیح میدهند کودک دیگری را با این مشکلات روبهرو نکنند.
طیبه میرزا اسکندری، کارشناس ارشد جامعهشناسی: در زندگی شهری و در جامعه کنونی افراد برای هرگونه تغییری که در زندگیشان ایجاد میشود باید برنامه داشته باشند و تامین و چگونگی هزینههای مربوط به آن را محاسبه کنند. بچهدار شدن هم یکی از تغییرات مهم زندگی است که زن و شوهر حتما در مورد مسائل اقتصادی مربوط به آن فکر میکنند.
- تغییر الگوی زندگی زوجهای جوان
طیبه میرزا اسکندری، کارشناس ارشد جامعهشناسی: تغییر الگوی زندگی زوجهای جوان و بویژه خانمها یکی از عللی است که موجب میشود آنها تمایلی به بچهدار شدن نداشته باشند. میتوان گفت داشتن تحصیلات عالی، شغل خوب و اولویتهایی که این نوع زندگی به ما تحمیل میکند، باعث میشود خیلی از زوجهای جوان در اوایل ازدواج یا اصلا به بچهدار شدن فکر نکنند یا با تاخیر زمانی قابل توجهی به فکر این مساله بیفتند.
- نوع نگاه جوانان به زندگی
راحتطلبی و فردگرایی هم موجب میشود زوجهای جوان تمایلی به بچهدار شدن نداشته باشند.
- نهادینه شدن تک فرزندی با سیاست طولانی مدت کاهش جمعیت
از نگاه کارشناسان و صاحبنظران جمعیت شناسی، سیاست های بدون برنامه دولتهای پیشین در کاهش فرزندآوری، آن هم بدون برنامه ریزی و سرشماری از کم و کیف جمعیت، نخستین عامل برای نهادینه شدن تک فرزندی و خرده فرهنگ شدن چند فرزندی است.
- بهانههای تک فرزندی؛ از مشکلهای اقتصادی تا روش زندگی نوین
شهلا میرگلوی، بیات، نماینده مجلس دوره دهم: تغییر روش زندگی، دشواری های اقتصادی و مساله تحصیل و اشتغال بانوان تشدید کننده افزایش تک فرزندی است و دلیل های اقتصادی، مصرف گرایی و توقع بالای فرزندان مولفههایی هستند که به رواج تک فرزندی و کاهش نرخ باروری کمک کردهاند تا آن جا که بر اساس آمارها، به ازای هر زوج، 1.5 فرزند وجود دارد.
اصغر کیهان نیا، روانپزشک: نخست باید گفت در سالهای گذشته به دلیل رواج این تفکر که شرایط اقتصادی نقش موثری در تداوم زندگی ایفا میکند، زنان به عرصه بازار کار کشانده شدند تا برای تامین نیازهای زندگی، دوشادوش مردان قدم بردارند که به همین دلیل بیشتر خانوادهها به داشتن یک فرزند بسنده میکنند. اما در این میان خانوادههایی هم مشاهده میشوند که مشکل مالی ندارند اما تک فرزندی را انتخاب میکنند. با کمی تجسس در این خانوادهها، درمییابیم که در بسیاری از آنان راحت طلبی و برخورداری از فراغت بیشتر در زندگی مانع داشتن حتی یک فرزند شده است.
آسیب های تک فرزندی و کم فرزندی از نگاه کارشناسان
در هیچ زمانی کمفرزندی یا تک فرزندی در جامعه ایران مانند زمان حال فراگیر نبوده است؛ در اسلام نیز به داشتن چند فرزندی با رعایت شرایطی توصیه شده است و از تکثیر نسل به عنوان یکی از اهداف مهم ازدواج یاد کرده است. احساس تنهایی، لجبازی، شکنندگی، کم تحملی، پرتوقعی، سرخوردگی، اعتماد به نفس کاذب و بسیاری از آسیب های رفتاری دیگر، از جمله پیامدهای روحی و روانی تک فرزندی است که بنا به نظر روانشناسان، حمایت های بی دریغ پدر و مادر هم نمی تواند جایگزین مناسبی برای کمرنگ شدن آن باشد چراکه تنهایی باعث می شود تا کودک در برقراری ارتباط با دیگران دچار مشکل شود و نتواند با سایر همسالان برخورد مناسبی داشته باشد.
در ادامه به برخی از آسیبهای تک فرزندی از منظر کارشناسان اشاره می شود.
توجه بیش از حد والدین و قرار دادن فرزند در کانون توجهات اثرات سوئی بر شخصیت کودک دارد. این کودکان از جامعه پیرامونشان انتظار دارند همانند والدین با آنها رفتار کرده و چتر حمایتی خود را بر سر آنان بگسترانند. فرزند سالاری مانع شکل گیری شخصیت فعال فرزند می شود. شخصیت فعال شخصیتی است که بر اساس آن، فرد نسبت به نگرش و رفتار خود هوشیار است، به راحتی تصمیم گرفته، کار خود را با اعتماد به نفس پیش برده و آن را به اتمام میرساند و کمتر دچار تردید میشود.
فرزند در دوره اولیه کودکی بیشتر نیازمند حضور والدین خود است، ولی در دومین دوره کودکیاش نقش همسالان بارزتر می شود و مهارت های زیادی را از آنان می آموزد. و چون از داشتن خواهر و برادر بزرگتر بی بهره است به بزرگسالان خود متکی می شود و در نتیجه او تجریه ای از کودکی و نوجوانی خود نداشته و با بازیها، کارها و نقش های این گروه سنی آشنا نیست و یک دفعه پرشی به دوران مسئولیت پذیری بزرگسالان خواهد داشت.
- کم شدن روابط اجتماعی و عدم جامعه پذیری
در خانواده هسته ای و محدود و با فرزندان کم و به خصوص تک فرزند، برخورداری از فضای زندگی خانوادگی ممکن نیست. زندگی در کنار برادر یا خواهر روحیه جامعه گرایانه کودک را تقویت کرده و مدیریت در روابط اجتماعی را به وی میآموزد.
در خانواده های تک فرزند میزان وابستگی دارای افراط و تفریط است. به این معنا که گاهی اوقات فرزند به سبب اشتغال والدین مورد بی مهری و بی توجهی قرار می گیرد و گاهی نیز در کانون توجه بیش از حد والدین است. تعدد فرزندان می تواند سبب ایجاد هماهنگی لازم و شکل گیری وابستگی متعادل باشد.
- تضعیف شبکه ی ارتباطی خویشاوندی
تجربه و ادراک مستقیم روابط انسانی در قالب زندگی "خانوادگی" به شکل سنتی آن، احساس ناشی از داشتن "خواهر" یا "برادر" و در شبکه روابط خویشاوندی مثل "عمو"، "عمه"، "دایی" و "خاله" شکل می گیرد که عامل پیوندها و ثبات عاطفی در روابط اجتماعی نخستین افراد است. سیاست تک فرزندی می تواند تبعات مخرب عاطفی داشته و نسل برآمده از این خانواده ها را به سمت انزوا و تنهایی سوق دهد.
کاهش اقتدار والدین پیامد دیگر تضعیف شبکه خویشاوندی و روابط خانوادگی است. در یک سیستم خانواگی کامل، همگان فرزندان را به پدر و مادرشان ارجاع می دهند این کار سبب شکل گیری یک اقتدار درون شبکه ای و نهادینه شدن الگوی هرمی قدرت در خانواده به صورت غیر مستقیم در ذهن کودک می شود. ایجاد اقتدار توسط خود والدین و به دور از شبکه ی خویشاوندی اصولا آسیب های بسیاری چون بروز خشونت یا دیکتاتوری والدین را به دنبال خواهد داشت.
رسانه ها مانند دریچه ای به جهان خارج در دیدگاه ها و رفتارهای افراد موثر هستند؛ کم شدن ارتباط کلامی ، در خانواده های کم جمعیت ، سبب حاکمیت رسانه های تصویری می گردد، این امر تغییر الگوی ارتباطی در خانواده را به همراه دارد. کودک یا نوجوانی که از تنهایی رنج می برد به دنبال جایگزینی برای اوقات فراغت خود است در نتیجه به تلوزیون، جاذبه های گرافیکی و هیجان های کاذب در بازی های رایانه ای و دنیای مجازی رو می آورد.
- عدم یاری رساندن به والدین در آینده
بچه های تک فرزند در آینده وقتی مشغول زندگی خود می شوند برگشت آن ها به خانواده و یاری دادن آن ها به والدین کم رنگ تر می شود، و مشغله های زندگی و زن و فرزند وقت یاری رساندن به والدین را به آنها نمی دهد در حالی که در آموزه های دین، احسان به والدین بسیار توصیه شده است. کم فرزندی نوعی کسلی در حوزه خانواده ایجاد می کند و ارتباطات عاطفی بین آنها کمتر می شود. در خانواده های پرجمعیت اگر هر ماه یکبار هم به دیدن هم بروند در ماه چندین بار همدیگر را خواهند دید. در غرب ارتباطات عاطفی کمرنگتر شده که یکی از عوامل آن کم بودن تعداد فرزندان است.
بچهدار شدن و تربیت کردن او احساس خاصی است که تنها والدین میتوانند آن را درک کنند اما متاسفانه این حس که برای ادامه یک زندگی و نه فقط برای با هم بودن لازم است، این روزها کمتر دیده میشود.
نکته مهم دیگر: در خانوادههای دو نفره، انگیزه درآمدزایی و کار کردن هم بتدریج از بین میرود و زن و مرد فکر میکنند برای چه باید اینقدر کار کنند.
و مسئله مهم تر جمعیت کشور است که به سوی سالمندی و میانسالی و کمبود نیروی انسانی پیش می رود؛ اینها از مهم ترین آفت های اجتماعی پدیده تک فرزندی است. مسئله ای که باید حل ریشه ای آن در راس تصمیمات و برنامه های دولتمردان قرار گیرد چرا که بدون شک خانواده های تک فرزند قبل از حل مشکلات اقتصادی و فرهنگی اقدامی برای فرزندآوری بیشتر انجام نخواهند داد، البته از سوی دیگر باید به این نکته هم توجه داشت که افزایش تعداد موالید بدون تامین زیرساخت ها به طور قطع در سال های آتی، کشور را با مشکلات عدیدهای چون نبود مسکن، کاهش منابع و از بین رفتن فرصت های شغلی و تحصیلی رو به رو میکند.
پژوهش خبری صدا و سیما//پزوهشگر: مریم عابدی
* منابع در آرشیو موجود است.