پخش زنده
امروز: -
پایین آمدن نرخ باروی، تهدیدات بسیاری را در حوزههای مختلف به دنبال دارد، مجموع تهدیداتی که کاهش نسل با خود به دنبال دارد را میتوان در سه محور فرهنگی، اقتصادی و نظامی خلاصه کرد که مجموعهی این سه محور، مولد تهدید امنیتی است که موجب تقویت یا تضعیف مسئلهای به نام اقتدار میشود.
پژوهش خبری صدا و سیما: پایین آمدن نرخ باروی، تهدیدات بسیاری را در حوزههای مختلف به دنبال دارد، مجموع تهدیداتی که کاهش نسل با خود به دنبال دارد را میتوان در سه محور فرهنگی، اقتصادی و نظامی خلاصه کرد که مجموعهی این سه محور، مولد تهدید امنیتی است که موجب تقویت یا تضعیف مسئلهای به نام اقتدار میشود.
آیا ارتباطی بین کاهش جمعیت و کاهش اقتدار ملی و بالعکس وجود دارد؟ وضع ایران در این موضوع چگونه است و با ادامه وضعیت فعلی به کجا خواهیم رسید؟
طرح مسئله
کاهش جمعیت و تحدید نسل، منجر به کم شدن نیروی کار جوان و پویا میشود. نبود نیروی کار جوان رفتهرفته منجر به آسیب رساندن به صنایع و تولیدات و اقتصاد میشود.
واضح است که اگر اقتصاد یک کشور با بحران روبهرو گردد، این بحران اقتصادی و نارضایتی اقتصادی مردم بهزودی منجر به بحران امنیتی میشود. در بسیاری از کشورها، ریشهی بسیاری از آشوبها و جنبشهای اعتراضی به مشکلات و مطالبات اقتصادی برمیگردد. بنابراین بحران اقتصادی را میتوان ضلع دوم تضعیف امنیت و اقتدار ملی دانست که یکی از ریشههای آن به کاهش جمعیت و پایین آمدن نرخ رشد بازمیگردد.
اما ضلع سومی که امنیت و اقتدار یک جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد، توان نظامی یک کشور است. بالاتر عنوان شد که پایین آمدن نرخ رشد منجر به کمبود نیروی کار جوان خواهد شد. جامعهای را متصور شویم که با کاهش نرخ رشد جمعیت، میزان سالمندان آن بالا و قشر جوان آن پایین است. جامعهی فوق بهشدت در مقابل تهدیدات نظامی آسیبپذیر بوده و در صورت حملهی نظامی کشوری دیگر، یقیناً قدرت دفاع بسیار کمتری خواهد داشت. چنین جوامعی یا توان مقابله در برابر تهاجمات نظامی را نداشته یا به سازشهای تحمیلشده برای فرار از بحران تن میدهند.
وضعیت کنونی و افق پیش روی جمعیت ایران
نرخ باروری در جمهوری اسلامی ایران هماکنون رقمی پایینتر از 1.8 فرزند برای یک مادر است. این نرخ طبق آنچه در قانون تنظیم خانوادهی مصوب سال 72 تعیین شده بود، قرار بود رقم 4 باشد. در این میان، شاخصی به نام حد جانشینی وجود دارد که اگر نرخ باروری کشوری از آن حد (2.1 فرزند) پایینتر بیاید، زنگهای خطر در تمامی حوزههای فرهنگ و اقتصاد، امور نظامی و... به صدا درمیآید. این نزول غیراستاندارد و غیرعلمی که حتی میتوان تعبیر خطرناک را نیز برای آن به کار برد، در جمهوری اسلامی، به همت صندوق جمعیت و برخی مخالفین موضوع افزایش جمعیت که بعضاً در بدنهی دولتی نیز حضور دارند، صورت گرفته است.
لذا با این ارقام، در صورتی که نرخ باروری از رقم فعلی پایینتر نیاید، جمعیت کشور حداکثر به 90 میلیون نفر خواهد رسید و پس از آن دیگر رشد جمعیت منفی خواهد شد و این یعنی به وقوع پیوستن تمامی خطراتی که در بالا به آن اشاره شد. در حالی که نرخ باروری ایران به زیر حد جانشینی و هشدار رسیده است، نرخ باروری برخی کشورهای دیگر در سال 2013 به شرح زیر است: رژیم جعلی اسرائیل: 2.6، آمریکا : 2.06، فرانسه: 2.08
به نتیجه رسیده و نرخ رشد جمعیت شان کاهش یافته است.با پایین آمدن بیش از حد نرخ رشد جمعیت و پیر شدن جمعیت، نرخ زاد و ولد آنچنان پایین آمده است که در آینده قادر به جبران آن نخواهند بود و باعث انحطاط اجتماعی و روند کاهشی جمعیت آنها خواهد شد. لذا در این کشورها به تازگی مشوقهای زیادی برای افزایش جمعیت و تولد نوزادان اتخاذ کردهاند.
ادامه این روند چه بلایی سر ایران می آورد؟
این یک حقیقت خیلی ساده است که کشوری که ۷۰% جمعیت جوان و نوجوان دارد روزی هم تقریبا ۷۰% بازنشسته و ناتوان خواهد داشت.
اگرچه تخمین هایی وجود داشت که این موج جمعیت، وقتی به سن باروری برسد، موج دوم رشد جمعیت را بسازند (موجی با قدرت کمتر) و هرم جمعیتی را قدری متعادل کنند، اما دلایلی باعث شد همه؛ نوجوانان دیروز والدین امروز نشوند.
دلایلی چون بی ثباتی اقتصادی و سیاسی، مهاجرت گسترده، بیکاری و افزایش سن ازدواج و دهها دلیل ریز و درشت اقتصادی و اجتماعی دیگر. حالا رشد جمعیت کمتر از مقدار پیش بینی هاست و ایران در آینده ای نه چندان دور کشور بازنشسته ها خواهد بود.
واقعیت این است که برنامه ریزی جمعیت مستقل از سایر امور کشور نیست. تغییرات جمعیتی میتواند تاثیر مستقیم بر موقعیت ژئوپولتیک و امنیت داخلی و حتی وضعیت اقتصادی کشور داشته باشد.
با ادامه همین رشد آهسته جمعیت در ایران ۱۴۲۰، یعنی کمتر از ۳۰ سال دیگر تمامی بخش های کشور با کمبود نیروی فعال روبرو خواهند شد.
شاید بزرگترین کمبود هم در بخش نگهداری از سالمندان باشد. چون تقریبا ۶۰% جمعیت کشور را سالمندان تشکیل خواهند داد.
هیچ کدام از شهر های ایران حتی پایتخت برای سالمندان طراحی نشده. ساختمان ها همین وضعیت را دارند و این شهرها و روستاها در آینده خالی از سکنه و متروکه خواهند بود.
با این روند فعلی گرایش به شهر نشینی، کشاورزی و دامداری ایران و در نتیجه تولید غذا با مشکل روبرو خواهد شد.
ادامه این وضعیت یک تهدید موجودیتی را متوجه هستی نظام جمهوری اسلامی می کند. چون وضعیت همسایگان کاملا متفاوت است. امارات از یک بیابان به چند شهر بزرگ بین المللی تبدیل شده.قطر یک قدرت مهم در صنعت گاز است و ترکیه در گردشگری و صنایع نساجی نامی شناخته شده در دنیاست.
پژوهش خبری//