پخش زنده
امروز: -
کودکی دوران رشد و شکل گیری شخصیت است. انواع کودک آزاری در این سالهای حساس و مهم به رشد و سلامت آنان آسیب های جدی می رساند.
- کودک ازاری از انواع خشونت خانگی و پدیده ای جهانشمول است که ریشه کن نمی شود ولی می توان شدت و عوارض آن را پیشگیری و مدیریت کرد.
- آموزش، پیشگیری و مداخله اجتماعی، تاثیرگذارتر و مقدم بر هرگونه اقدام قانونی است.
- اورژانس اجتماعی را بسیاری از مردم نمی شناسند یا به آن اعتماد لازم را ندارند.
- عمده کودک آزاری ها اصلاً به منابع اجتماعی و یا مراجع قضایی گزارش نمی شود.
- طبق قانون حمایت از کودک و نوجوان سال 81 ،کودک آزاری جرم عمومی است و اگر کسی شاهد این موضوع باوده گزارش نکند مجرم است.
- قانون مجازات اسلامی درباره آزار جنسی به دلیل ضعف مهارت های ارتباطی و اجتماعی و ضعف اخلاق به درستی اجرا نمی شود.
- اورژانس اجتماعی در سال ۷۸ با محوریت کودکآزاری تأسیس شد اما هنوز هم ظرفیت قانونی، زیرساختی و نیروی انسانی مورد نیاز آن در خیلی از جاها تأمین نمیشود.
- لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان از سال 87 با گذر از سه دوره مجلس قانونگذاری همچنان در انتظار تصویب است و هنوز در اولویت کار مجلس نیست.
- طبق لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان مددکاران اجتماعی اورژانس در مفهوم ضابطان اجتماعی می توانند بدون نیاز به حکم قضایی مداخله کنند.
پژوهش خبری صدا وسیما:کودکی دوران شکلگیری شخصیت و رشد و نمو جسمی، ذهنی، عاطفی و اخلاقی انسان است. کودکان به لحاظ شرایط خاص این دوران از آسیب پذیری بیشتری در مقایسه با سایر سنین برخوردارند و به دلیل نداشتن توان جسمی و فکری لازم قدرت دفاع از خود و مقابله با ناملایمات محیط را ندارند و بیشتر در معرض آسیب های ناشی از آن قرار دارند. از آنجا که آثار این ناملایمات بر کودکان عمیق و بادوام است و از جنبه های گوناگون تبعات ناگواری برای آینده فرد و جامعه خواهد داشت لذا لازم است تا این مسئله با جدیت دنبال شود و موارد آزار و اذیت کودکان در هر سطحی پیشگیری و مورد برخورد قانونی و اجتماعی قرار گیرد. این گزارش به موضوع مسئولیت قانونی و اجتماعی در مواجهه با کودک آزاری میپردازد.
آیا مشکل از نبود قانون است یا از درست اجرا نشدن و بازدارنده نبودن قانون که کودک آزاری آن هم در فجیع ترین صورت تکرارمیشود و قاتلان و مجرمان علیه کودکان به موقع و به تناسب شدت جرم، مجازات نمی شوند؟ آیا مردم بیتفاوت از کنار مواردکودک آزاری عبور می کنند یا به مسئولیت خود عمل میکنند؟
کودک آزاری چیست و شامل چه مواردی است؟
به لحاظ قانونی کودک آزاری شامل هرگونه فعل یا ترک فعلی است که باعث آزار روحی و جسمی و ایجاد آثار ماندگار در وجود یک کودک شود. کودک آزاری عبارتست از آسیب یا تهدید سلامت جسم و روان و یا سعادت و رفاه و بهزیستی کودک بهدست والدین یا افرادی که نسبت به او مسئول هستند.
سید حسن موسوی چلک, رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران: یکی از موضوعات در کشور ما خشونت خانگی است که کودکآزاری هم یکی از انواع آن است. گرچه محدود به کشور ما نمی شود و یک پدیده جهان شمول است همیشه بوده و هست و خواهد بود و باورهای غلط در فرهنگ ما وجود دارد که بچه تا کتک نخورد آدم نمی شود یا، تا نباشد چوب تر .... و یا چوب معلم ار بود زمزمه محبتی.... همه اش در آن تنبیه نهفته است. منتها کودک آزاری را به تنبیه خلاصه کردن هم اشتباه است. امروز 4 نوع کودک آزاری معمول را می شناسیم.
1-کودک آزاری جسمی: آسیبی است که مواردی چون ضربه زدن، داغ کردن، آسیب رساندن به سر، شکستگی، آسیبهای درونی، زخمی کردن یا هر شیوه دیگر از آسیب جسمانی را شامل میشود.
2-کودک آزاری عاطفی یا روانی: شامل تحقیر و تمسخر و توهین و مقایسه و توقعات بیش از حد از فرزندان داشتن است.
3- کودک آزاری جنسی: از ارتباط جنسی تا بهره کشی جنسی را شامل میشود.
4- مسامحه و غفلت: که در آن تعمد وجود ندارد. مثلا مادری که فرزندش کنار بخاری داغ نشسته و بخاطر بی توجهی اش دست کودک می سوزد. یا فردی که در خانه پله زده ولی نرده ندارد. نیتی برای آزار ندارد ولی نتیجه اش آزار کودک است.
حتی آزار سیاسی(استفاده از کودکان برای جاسوسی و یا ازدواج های سیاسی و ...) یا کودک آزاری اقتصادی (کار بیش از حد توان و ساعات طولانی و بهره کشی و استثمار کودکان) را نیز می توان برشمرد. البته این دو مورد آخر را تاحدودی میتوان در بقیه هم تلفیق کرد.
کدام یک از موارد کودک آزاری محسوس تر است؟
سید حسن موسوی چلک, رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران: آنچه بیشتر در جامعه مشهود است موضوع کودک آزاری جسمی است و کودک آزاری جنسی کمتر دیده میشود چون عموما آزارگران جنسی کسانی هستند که بیشتر به آنها اطمینان داریم و معمولا سعی میکنیم برای حفظ آبرو و استدلالهای مشابه آن را مخفی کنیم مگر آن که خارج از خانه باشد و قابل پنهان کردن نباشد.
چون سیستم ثبت دقیق در حوزه کودک آزاری نداریم لذا همه کودک آزاری ها شناسایی نمی شوند. همچنین مصادیق کودک ازاری را نمی شناسیم. مثلا مقایسه کردن کودک با دیگران، برچسب زدن به کودک و دادن اسامی و القاب عجیب و غریب به کودک مثل خنگ و کودن و ... همه اینها میتواند مصداق آزار باشد.
آیا کودک آزاری افزایش یافته است؟
سید حسن موسوی چلک, رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران: الان به دلیل این که منابع اجتماعی بیشتر شده، موارد کودک آزاری بیشتر گزارش و منعکس میشود؛ مثلا در شهری که قبلا اورژانس اجتماعی نداشته موارد کمتر کشف و گزارش میشده است اما امروز این موارد به مدد این منبع اجتماعی بیشتر آشکار میشود. شبکههای اجتماعی نیز این موارد را به سرعت اطلاع رسانی میکنند؛ اما آنچه مهم است این که کودک آزاری را در کشور باید جدی گرفت و از کنار آن نباید بی تفاوت رد شد.
ظرفیتهای قانونی مقابله با کودک آزاری چیست؟
سید حسن موسوی چلک, رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران: قانون حمایت از کودک و نوجوان سال 81 شامل 18 ماده بود که با نظر شورای نگهبان به 8 ماده تقلیل یافت. این یک گام به جلو بود و کودک آزاری یک جرم عمومی تلقی شد که همه میتوانند اگر دیدند اعلام کنند و اگر اعلام نکنند خودشان مجرم محسوب میشوند. مورد دیگر قانون حمایت از کودکان بی سرپرست و بد سرپرست است که بخشی از آن شامل همین گروه میشود. یک لایحهای هم سال 87 در قوه قضائیه تنظیم و به دولت فرستاده شد، سه سال در دولت معطل ماند و با تغییراتی که دولت متاسفانه انجام داد در سال 90 به مجلس رفت. کمیسیون قضایی مجلس آن را به مرکز پژوهشهای مجلس و مرکز پژوهش های اسلامی قم ارجاع داد. آنها هم پس از بررسی دوباره به کمیسیون قضایی فرستادند و الان دوباره در کمیسیون قضایی یک سری موادش را دارند بررسی میکنند، اما سادهاش این است که از زمانی که قوه قضاییه این لایحه را تصویب کرد تا الان تقریبا هشت، نه سال طول کشیده و در خود مجلس 6 سال مانده است. این لایحه سه دوره مجلس را پشت سر گذاشته ولی هنوز در اولویت مجلس قرار نگرفته است. میگویند وقت نداریم، سرمان شلوغ است و ... یک جاهایی از بعضی از موادش اشکال میگیرند و هنوز در کمیسیون قضایی مانده است. میگویند که در ماده 10 هنوز مشکل دارند. به رغم همه اتفاقهایی که در کشور دارد میافتد، هنوز رسیدگی به این لایحه برای مجلس مهم نیست. این لایحه میتواند به کاهش این آسیب اجتماعی کمک کند. گرچه الان هم با همین قوانین اگر درست اجرا شود میتوانیم کار کنیم. در تنظیم این لایحه، قوانین گذشته بررسی شدهاند و نقاط قوت و ضعف آنها در آمده و از تجربیات و قوانین سایر کشورها استفاده شده است. علاوه بر قوه قضاییه، کارشناسان و نهادهای مختلف و تشکل های غیر دولتی نیز در تدوین این لایحه نقش داشتهاند و برآیند خرد جمعی است. به نظرم این یک لایحه کلیدی و مترقی است که اگر 30 درصدش هم اجرا شود ما یکی از کشورهای پیشرو در حوزه حمایت از حقوق کودکان خواهیم بود. واقعا قابل توجیه نیست که چرا مجلس با گذشت 6 سال تا این حد تعلل میکند. آیا واقعا حقوق کودکان برای نمایندگان مجلس که ادعا میکنند نماینده مردم هستند و باید زبان مردم باشند مهم نیست؟ اگر این قانون تصویب بشود فضای حمایت را نسبت به این گروه تقویت میکند و مطالبهگری بیشتر میشود. به نظرم این مسئولیت رسانه است که باید به این موضوع با جدیت وارد شود.
موضوع حقوق کودکان تنها از طریق سازمان یونیسف و یا پیماننامه حقوق کودک و سازمانهای بینالمللی دنبال میشود، حال آنکه در دین اسلام در مورد حقوق کودک مطالب بسیاری وجود دارد، حتی برخورد پدر و مادر و اینکه برخورد درستی صورت گیرد، از جمله حقوق کودک عنوان شده است. طی دو دهه اخیر سیستم قضایی نسبت به حقوق کودکان توجه بیشتری داشته و همین لایحه پیشنهاد سیستم قضا است.
پیشگیری و مداخله مقدم بر اقدام قانونی
در مورد کودک آزاری اول از همه باید روی پیشگیری کارکرد. پیشگیری هم از دوران کودکی باید کار شود. هم والدین و هم کودکان و هم کسانی که به عنوان مراقب کودک هستند فرقی نمیکند در مدرسه و سایر محیط ها، پلیس و قاضی و ... همه باید با حقوق کودکان آشنا بشوند و بچهها با مهارت های زندگی آشنا باشند. والدین باید با این موضوع آشنا باشند که اگریک موقع خشمگین شدند خشمشان را چطور بروز بدهند که موجب آزار دیگران نشود.
موضوع دیگر، مداخله در بحران است. الان ساختاری در کشور داریم به نام اورژانس اجتماعی که پیشنهاد دهنده و مجریش خود من بودم. خط تلفن123 مربوط به اورژانس اجتماعی است که در200 شهر راه اندازی شده بود و 140 شهر دیگر هم طبق برنامه ششم باید راه اندازی شود که در چند شهر آغاز شده و در حال انجام است.
اورژانس اجتماعی آیین نامهای دارد و وظایف دستگاهها و ... مشخص است منتها خیلی جاها مردم نمیشناسند و یا اعتماد نمیکنند در جاهایی ممکن است مقررات دست و بالشان را ببندد یا ساختار مناسب نداشته باشد و یا پول کافی نباشد و نتوانند نیروی انسانی لازم را تامین کنند مشکلات اجرایی و ... وجود دارد که به تدریج مرتفع میشود. اما اورژانس یک فرصتی است که بچهها پایشان به دادگاه باز نشود. این فرصتی است که نباید به راحتی آن را از دست داد. اورژانس می تواند یک منبع اجتماعی خوبی باشد برای مردم که اگر به هر دلیلی دچار شرایطی شدند که لازم بود از یک منبع اجتماعی کمک بگیرند اورژانس بتواند این نیاز را برطرف کند.
ما حتما باید روی موضوع پیشگیری و مداخله تخصصی کار کنیم. کودک آزاری ریشه کن نمیشود ولی میتوان آن را مدیریت کرد که تا حد زیادی کاهش پیدا کند و یا عوارض ناشی از آن کاهش یابد و از بروز آن پیشگیری شود.
مداخله در چه سطحی است؟ ظرفیتهای قانونی آن چقدر است؟
اساس کار ما در اورژانس اجتماعی خود معرف بودن است و اینکه حد فاصل بین خانه و کلانتری باشد. خود معرف بودن اساس کار در راه اندازی اورژانس اجتماعی است. اگر جایی لازم باشد مداخلهای صورت گیرد باید قاضی حکم بدهد. البته در این لایحه جدید مددکاران اجتماعی اورژانس تقریبا نقش ضابط اجتماعی را پیدا میکنند (گرچه این اصطلاح به تصریح در لایحه نیامده است.) به صورتی که اگر مددکاران اورژانس تشخیص بدهند که حتی خطری افراد را تهدید میکند بتوانند مداخله کنند.
مردم هم باید اطلاعاتشان نسبت به مهارتهای فرزندپروری افزایش پیدا کند اما مهمتر از آن این است که خود مراقبتی را به بچههایمان یاد بدهیم همانطور که برای مراقبت از دندان و چشم و پوست و ... کودکان حساس هستیم و به آنها اطلاعات و آموزش میدهیم باید برای مراقبت از حوزه جنسی کودکان و نوجوانان چه پسر و چه دختر باید به آنها آموزش بدهیم. این را تابو نکنیم. این که بچهها در باره سلامت جنسی و مراقبت جنسی خود اطلاعات داشته باشند. این خیلی مهم است. اگر روی این موضوع کار نکنیم طبیعتا عوارض آن را داریم و این روزها هم که شبکههای اجتماعی اخباری از این دست را منتشر می کنند و اجازه نمی دهند پنهان بماند.
اما روی این ظرفیت قانونی چقدر کار شده است؟
اینکه چنین ماده قانونی وجود دارد خوب است و یک گام به جلو است اما آموزش مردم به مراتب مهم تراز آن است. ما این قانون را داریم اما این قانون الان چقدر اجرا می شود. یک جاهایی باید برخورد قضایی هم اجرا شود. اما بیش از این که احکام قضایی تاثیرگذار باشد آموزش تاثیرگذار است. وقتی مردم آموزش درست دیده باشند اگر حکم قضایی هم نباشد طبعا در موارد لازم به مسئولیتشان در این خصوص عمل می کنند.
موانع اجرای قانون کودک آزاری
گرچه لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان هنوز در پیچ و خم بررسی و تصویب در مجلس است اما همین قوانین موجود هم اگر به درستی اجرا شود تا حد زیادی پاسخگو خواهد بود. در قانون مجازات اسلامی درباره آزار جنسی احکام و مجازات هایی پیش بینی شده است. که به درستی اجرا نمی شود. بخشی مربوط به این می شود که مهارت های ارتباطی و اجتماعی ضعیف شده است و بخشی هم به ضعف اخلاق مربوط میشود.
درست است که هرچه قانون قویتر باشد و بهتر و درستتر اجرا شود اثربخشی بیشتری دارد، اما مطالبهگری بهترین کار است و این مهم ترین مسئولیت رسانه است. رسانه ملی نباید از سایر رسانهها عقب باشد و اینطور نباشد که اول آنها گزارش بدهند و بعد ما به آن بپردازیم.
ما باید از فرزندان خود مراقبت کنیم و این یک اصل اجتناب ناپذیر است، اما عدم اطمینان و اعتماد به محیط زندگی نیز نباید در جامعه چنان زیاد شود که منجر به بروز استرس و اضطراب در افراد شود زیرا بخشی از این اتفاقات همیشه بروز میکند و تنها خاص کشور ما نیست بلکه در سایر کشورهای جهان نیز اتفاق میافتد.
تأکید بر اجرا و نهادینه کردن نظام مراقبت پس از خروج از زندان
موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری ایران: مجرمی که از زندان آزاد میشود باید براساس نوع جرم، ویژگیهای روانشناختی، سوابق زندان و رفتارهای اجتماعی، آزادی عمل داشته باشد و تا مدتی تحت نظر مددکار اجتماعی باشد. در حادثه قتل آتنا قاتل سابقه ارتکاب جرم داشته است. ما در مورد مراقبت از مجرمان زندانی پس از خروج از زندان غفلت کردهایم. هم اکنون آیین نامه مراقبت پس از خروج از زندان را داریم اما فراگیر نیست و اجرا نمیشود در حالی که اجرای چنین برنامهای تاثیر بسیاری در بازگرداندن مجرم به زندگی عادی و پذیرش وی از سوی اطرافیان دارد، برهمین اساس باید موضوع اقتصاد و اشتغال زندانیان پس از خروج از زندان نیز مورد بررسی قرار گیرد.
یکی از راهکارها ایجاد پرونده اجتماعی است تا زمانی که فرد مجرم با گذراندن مراحل قانونی از زندان آزاد میشود، حمایت لازم هم از او به عمل آید تا به دلیل طردشدگی دست به انتقام نزند. بسیاری از کسانی که سابقه زندان دارند پس از بازگشت از سوی خانواده و جامعه طرد می شوند، نمی توانند کار پیدا کنند و به مشکل بر میخورند و دیواری میان آنها و جامعه سالم کشیده می شود که در مواردی سبب انتقامگیری آنها از جامعه میشود. باید با تشکیل پرونده اجتماعی این موارد را مورد بررسی قرار داد تا زمینه برای جامعه سالمتر فراهم شود.
مسئولیت اجتماعی کمرنگ شده است
موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری ایران: نظارت محلی و مسئولیت اجتماعی در کشور ما کمرنگ شده است و لذا این نوع حواث قطعا اتفاق خواهد افتاد. ما باید اجازه دهیم قانون و قانونگذار کار خودش را انجام دهد سرعت بدون کیفیت ظلم به حق است. البته مردم انتظار اطلاعرسانی درست و به موقع را دارند و اگر این اتفاق بیفتد واکنش افکار عمومی هم منطقیتر میشود.
ما به کودک آزاری نگاهی سیاسی امنیتی داریم، این یک واقعیت است که فرزند ما اگر میداند چگونه از چشماش مراقبت کند باید بداند چگونه از دیگر اعضای بدنش هم مراقبت کند، مشکل ما این است که آموزش در این بخش را جدی نگرفتیم و به همین دلیل پنهانکاری صورت میگیرد چون آموزش یک تابو است. باید در مورد مراقبت جنسی کودک حرف بزنیم، به همین دلیل این یک تابو میشود و فشارهای اجتماعی پس از تعرض به یک کودک آنقدر زیاد است که خانواده او موضوع را پنهان میکنند. باید هر فردی در این راستا کمک کند، سرپرست قانونی کودک، مدارس و مهدکودکها اگر کودک آزاری دیدند سریعا گزارش دهند، نه اینکه بدلیل ترس از آبرو والدین پنهانکاری کنند.
متاسفانه بیتفاوتی اجتماعی گریبان ما را گرفته است، حادثه آتنا در شهری مثل پارس آباد بود، در جایی مانند تهران که ما همسایه خودمان را هم نمیشناسیم چه اتفاقی میافتد، این بیتفاوتی همان است که میگوییم کی به کی است.
ضعف در آشنایی مردم با قوانین مجازات اسلامی
در قوانین مجازات اسلامی، سازوکار مجازات مجرمان مشخص است، رسانهها موظفاند این قوانین را مطالعه و آن چه که طبق قانون مشخص شده، مطالبه کنند. وظیفه آنها این است که مردم را با این قوانین آشنا کنند که این بزرگترین ضعف ما در مباحث قضایی است.
اورژانس اجتماعی، قضایی نیست
موسویچلک: اورژانس اجتماعی در سال ۷۸ با محوریت کودکآزاری تأسیس شد. اگر اورژانس بخواهد خوب کار کند ظرفیت قانونی، زیرساختی و نیروی انسانی میخواهد که خیلی از جاها تأمین نمیشود. حاکمیت باید دسترسی مردم به منابع اجتماعی را افزایش و تسهیل دهد. اورژانس یک سیستم اجتماعی است نه قضایی اما هنوز اورژانس اجتماعی در همه ایران فراگیر نشده است. در دو دهه اخیر سیستم قضایی کشور همراهی بیشتری در موضوع کودک آزاری داشته است. پرداختن به موضوع از گذشته آسانتر شده است اما در جاهایی هم موضوع را آنقدر سیاسی میکنیم که اصلا اجازه ورود از منظر اجتماعی به موضوع را نمیدهیم در حالی این یک موضوع اجتماعی است.
مددکاران اجتماعی باید ضابطان اجتماعی باشند، اگر این لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان تصویب شود دیگر برای اقدام به موقع مددکار اجتماعی نیازی به حکم قضایی ندارد.
سخن آخر
کودکی دوران رشد و شکل گیری شخصیت است. انواع کودک آزاری در این سالهای حساس و مهم به رشد و سلامت آنان آسیب های جدی می رساند. کودکان آزار دیده در همه جنبه های رشد جسمی، ذهنی روانی و اجتماعی و ... با مشکلات و نارسایی های فراوانی روبرو خواهند شد. از سوی دیگر فردی که در کودکی آسیب دیده، در بزرگسالی با مشکلات روحی و روانی روبروست و چون زورش به افراد بزرگسال نمیرسد، به سمت کودک آزاری میرود و این دور همچنان تکرار می شود مگر آن که همه ما در هر جایگاه و موقعیت اجتماعی، حقیقی یا حقوقی موضوع رعایت حقوق کودکان را جدی بگیریم و در ابعاد مختلف از آموزش و اطلاع رسانی تا نظارت و مقابله با این مسئله به مسئولیت خویش عمل کنیم و به یاد داشته باشیم که تکریم و حسن رفتار با کودکان وظیفه دینی و انسانی و ضامن سلامت جامعه آینده است.
پژوهش خبری // پژوهشگر: فریفته هدایتی