امنیت غذایی (1) وضعیت پایداری ایران در خاورمیانه
. در شرایط جنگ اقتصادی، تامین سطح قابل قبولی از امنیت غذایی از پایههای قدرت ملی شمرده می شود. در اصول ۳، ۲۹ و ۴۳ قانون اساسی نیز اهمیت امنیت غذایی و تامین نیازهای انسانی تاکید شده است.
در شرایط جنگ اقتصادی، تامین سطح قابل قبولی از امنیت غذایی از پایههای قدرت ملی شمرده میشود. در اصول ۳، ۲۹ و ۴۳ قانون اساسی نیز اهمیت امنیت غذایی و تامین نیازهای انسانی تاکید شده است.
وقتی سخن از امنیت غذایی میشود، منظور این است که همه افراد در همه زمان ها، دارای توانایی جسمی و اقتصادی لازم برای دستیابی به مواد غذایی کافی و امن بوده و میتوانند نیازها و اولویتهای غذایی خود را برای داشتن یک زندگی پویا پوشش دهند.
در این پژوهش از بعد پایداری به مساله امنیت غذایی پرداخته شده و از آمار مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری استفاده شده است.
نا امنی غذایی و عوامل موثر بر پوشش آن
ناامنی غذایی میتواند زودگذر، دورهای و یا مزمن باشد. مفهوم پایداری امنیت غذایی یعنی موجود بودن مواد غذایی، دسترسی به آنها و مصرف مواد غذایی، در همه زمانها بدون وجود هیچگونه خطری.
آب و هوای بد و غیر طبیعی، کمبود انرژی، توزیع اقتصادی و اجتماعی و عملکرد نادرست بازارهای جهانی، عوامل تاثیرگذار بر امنیت غذایی و در خطر قرار گرفتن آن است.
برای پوشش چنین خطرهایی بهبود و حمایت سیستمهای تولیدی، رشد و توسعه مناطق روستایی با سرمایه گذاری، بهبود کنترل و مدیریت بازار، از مهمترین عوامل موثر محسوب میشوند.
شاخصههای تعیین امنیت غذایی
مهمترین شاخصههای تعیین امنیت غذایی عبارتند از:
۱- نسبت وابستگی به واردات غلات و حبوبات
این شاخص، اختلاف غلات مورد نیاز کشور از تولید داخل و واردات را نشان میدهد. در صورت صادرات، این رقم از واردات کسر میشود. طبق آخرین آمار سازمان فائو، بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷، نسبت وابستگی ایران به واردات غلات ۳۶ درصد بوده که این رقم در منطقه غرب آسیا ۲/ ۴۶ درصد است. ایران در منطقه وضعیت مناسبی دارد.
۲- درصد زمینهای زراعی مجهز به آبیاری
این شاخص، نسبت زمینهای قابل کشت مجهز به آبیاری و کل زمینهای قابل کشت کشور را نشان میدهد. گزارشهای فائو در سال ۲۰۲۰ نشان میدهد، در بازه زمانی ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷، شاخص زمینهای قابل کشت مجهز به آبیاری در ایران، ۴/ ۶۵ درصد و در منطقه غرب آسیا، ۲/ ۳۹ بوده است که ایران نسبت به منطقه جایگاه متوسط و آسیب پذیری دارد.
۳- ارزش واردات مواد غذایی به نسبت به کل صادرات تجاری
این شاخص، میزان نگرانی آسیب پذیری کشورها و کفایت ذخایر ارزی آنها را برای پرداخت هزینه واردات مواد غذایی را نشان میدهد. فائو، این شاخص را برای بازه زمانی ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷، ۶ درصد اعلام کرده این رقم در منطقه غرب آسیا ۸ درصد است. در کشورهای کم درآمد این شاخص به ۲۴ درصد هم میرسد. در کشوری مثل افغانستان این رقم، ۳۵۵ درصد بوده است.
۴- ثبات سیاسی و فقدان خشونت
در این شاخص، تاثیر منفی شوکهای سیاسی بر امنیت غذایی مشخص میشود. بانک جهانی رقم این شاخص برای ایران را ۳۱/ ۱- اعلام کرده که جایگاه متوسط منطقه است. افغانستان با شاخص ۷۵/ ۲- و کویت با شاخص ۱۱/ ۰ بدترین و بهترین رتبه را در منطفه دارند.
۵- سرانه تنوع تولید مواد غذایی
این شاخص معیاری است برای اندازه گیری نسبی اقتصاد بخش تولید غذا در هر کشور و برای محاسبه آن ارزش کل تولیدات مواد غذایی بر کل جمعیت تقسیم میشود. طبق آخرین اعلام فائو در سال ۲۰۲۰، این شاخص در ایران در سال ۲۰۱۵، ۶ / ۹ دلار بوده است که این عملکرد در حد کشورهای با درآمد بالا در جهان است. متوسط جهانی این شاخص ۶/ ۱ دلار بوده است.
۶- سرانه تنوع عرضه مواد غذایی
این شاخص تغییرات سرانه عرضه مواد غذایی را در هر کشور برای هر نفر به ازای هر کیلو کالری در هر روز نشان میدهد. در سال ۲۰۱۷، متوسط جهانی این شاخص، ۴ کیلو کالری و برای ایران ۲۹ کیلوکالری برای هر نفر در روز بوده است که مساوی با عربستان است.
پیشنهادات
- وابستگی کشور به وادات غلات، روابط تجاری مفید و رایزنی کشاورزی با کشورهای تولیکننده غلات را میطلبد.
- تبدیل ایران به هاب منطقهای غلات با توجه به موقعیت جغرافیایی کشور با اعزام رایزنهای کشاورزی
- اصلاح الگوی کشت و برنامه ریزی دقیق برای آن، به دلیل تنشهای آبی شدید در آینده، ضروری به نظر میرسد.
- استفاده از تجربیات گذشته برای دسترسی به منابع ارزی جهت واردات، در صورت ادامه تحریمها
کلام آخر
بعد پایداری امنیت غذایی، ثبات و پایداری آسیب پذیری امنیت غذایی را در آینده نشان میدهد. از این منظر، کشور ایران، در مقایسه با کشورهای منطقه جایگاه متوسطی دارد، اما در حوزههای مربوط به تنشهای آبی، آینده نگران کننده است. با توجه به وضعیت اقلیمی ایران نسبت به کشورهای منطقه، ظرفیت کاهش نسبت وابستگی به واردات غلات در کشور وجود دارد، اما نیازمند مدیریت است.
پژوهشگر: تینا صالحی