قاضی سراج: ثابت می کنم هیچ کس خط قرمز ندارد

به گزارش واحد مرکزی خبر ، م الف الف خ  مدیر عامل شرکت سرمایه‌گذاری امیرمنصور آریا پس از قرار گرفتن در جایگاه درباره پول‌هایی که پرداخت شده است، گفت: در جلسه اول گفتم که پول‌هایی دریافت شده است اما موارد آن را تک تک بفرمائید تا درباره هر کدام توضیح بدهم.
این متهم افزود:در جلسه اول دادگاه فرمودید که  شرکت‌های ما کاغذی بوده ولی آقایان همه معتقدند که ما کار می‌کردیم.
قاضی در این هنگام گفت: نگفتم که تمام شرکت‌ها کاغذی بوده بلکه 117 شرکت بوده که 48 شرکت فعال و نیمه فعال بود و بقیه آن کاغذی.
متهم با درخواست از دادگاه از قاضی خواست تا موارد اتهام تک تک گفته شود تا در مورد آن دفاع کند.
قاضی سراج در ادامه با تکرار کیفرخواست م الف الف خ  گفت: مبلغ 24 میلیارد و 500 میلیون ریال به آقای س ک رئیس شعبه گروه ملی بانک صادرات اهواز داده‌اید در این خصوص توضیح بفرمائید.
متهم در پاسخ گفت: در خصوص پرداختی به آقای س ک  قبلا هم گفتم که این پول را بابت موضوع خیریه به وی از محل دسته چک خودم پرداخت کردم.
این متهم افزود: در تمام این پرداخت‌ها هم به هیچ وجه از نداشتن مجوز در بانک صادرات اطلاع نداشتم و علت آن هم این بود که هیچ وقت هیچ مصوبه‌ای از بانک صادرات به ما ابلاغ نشد و همه مصوبه‌ها را آقای س ک به صورت شفاهی ابلاغ می‌کرد.
این متهم در ادامه گفت: چطور می‌شود که معاون شعبه گروه ملی که تمام امضاها را به اتفاق آقای س ک انجام داده وگشایش‌ها را امضا کرده، خبر نداشته باشد و بنده به عنوان متقاضی باید از مجوز نداشتن گشایش‌ها خبر داشته باشم.
وی گفت: از دادگاه می‌خواهم رئیس دادگاه سوئیفت بانک صادرات خوزستان را به عنوان شاهد بیاورد تا بگوید که برای سوئیفت زدن گشایش اعتبارات از چه کسی دستور می‌گرفته.
این متهم اضافه کرد: همچنین رئیس بانک صادرات کیش را بیاورید تا ببینیم برای اینکه  تمام امضاها را تائید کرده و بدهی در قبال تنزیل بوده از چه کسی دستور می‌گرفته.
م الف الف خ  گفت: بنده خریدار جنس بودم و دخالتی در بخش تنزیل نداشته‌ام.
وی ادامه داد: گروه ملی صنعتی فولاد خریدار جنس بود و در یک گشایش اعتبار اسنادی 4 طرف وجود دارد در این قضایا وقتی گشایش انجام می‌شود بر اساس قوانین بانک مرکزی مگر من می‌توانم دخالت داشته باشم. همه این قضایا در نظام بانکی انجام شده است.
وی گفت: من خرید مدت‌دار انجام داده‌ام و وقتی خرید مدت‌دار انجام داده‌ام، دیگر بحث تنزیل و یا پرداخت تسهیلات آن به من مربوط نمی‌شود.
در ادامه دادگاه رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی، وکیل مدافع م الف الف خ  گفت : با توجه به اینکه 24 جلد از مجموعه 30 و چند جلدی پرونده را خوانده ام اجازه می خواهم تا بقیه پرونده خوانی من تمام شود اما امروز مواردی را م الف الف خ  به سمع دادگاه می رساند و من دفاع سیستماتیک را یک یا دو جلسه دیگر اگر اختصاص دهید انجام می دهم.
قاضی سراج خطاب به وکیل مدافع گفت: شما کل جلسات حضور داشتید و هیچ منعی وجود نداشت برای مطالعه پرونده، شما سه هفته وقت خواسته بودید، ما شش هفته به شما وقت دادیم و صفر تا صد پرونده در اختیار شما بود و اگر نخوانده اید خودتان مقصرید و چند جا وکالت چند نفر را گرفته اید و به موضوع نمی رسید به ما هیچ ربطی ندارد.
وکیل مدافع گفت: من بیش از همه پرونده خوانده ام و اینجا همه شما را در مورد پرونده به مناظره می طلبم.
قاضی گفت: شما مناظره نکنید و از موکلین خود دفاع کنید.

م الف الف خ در ادامه دفاعیاتش گفت: آقایانی که در قوه قضائیه هستند مشکل دارند و این جور نیست که مشکل نداشته باشند.
قاضی خطاب به وی گفت: همه را بگو حتی من هم اگر هستم بگو.
م الف الف خ گفت : هفته دیگر می گویم.
قاضی در جواب گفت: هفته دیگری در کار نیست امروز تا هر موقع بخواهید من به شما وقت می دهم صحبت کنید تا شب هم شده مهلت می دهم همه را بگو.
در این میان ریاحی وکیل مدافع متهم به نشانه اعتراض بلند شد که قاضی خطاب به وی گفت: خواهش می کنم بنشینید تا موکلتان راحت باشد و بتواند حرف بزند.
قاضی ادامه داد: همه را امروز بگو من کلی گویی را قبول ندارم الف را گفتی بقیه را هم بگو .
متهم پاسخ داد: به موقع همه را می گویم.
در این میان وکیل م الف الف خ  فریاد زد: مهلتی به تو نمی دهند الان بگو.
متهم در ادامه گفت: می خواهند جلسه را بدون اینکه شاهدها را احضار کنند تمام کنند. قاضی در این میان گفت: من باید تشخیص بدهم که پرونده ام کی کامل است کی کامل نیست.
وی افزود: در پرونده شما 30 مورد رشوه بوده که 16 مورد به این جلسه مربوط است یعنی به این پرونده که همه اینها را می آورند تحقیق می کنند و بعد پرونده بسته می شود.
قاضی خطاب به متهم گفت: فقط راجع به این موضوع ها صحبت کن.

در ادامه دادگاه رسیدگی به پرونده فساد کلان بانکی، قاضی سراج پس از شنیدن اظهارات آقایان ک  و  ر از م الف الف خ  پرسید : به آقای خاوری چه میزان داده بودید؟
متهم  گفت: ال سی‌ها به آقای خاوری ربطی ندارد و به او 3 میلیون دلار دادم.
قاضی سراج گفت: وظیفه من احقاق حق و ابطال باطل است و هیچ کس برایم فرق نمی‌کند پس از تو می‌خواهم عین واقعیت را مطرح کنی تمام افرادی را که توضیح دادند مورد اطمینان شما بوده‌اند.
در این هنگام متهم پرسید چه کسانی مورد اطمینان من بودند.
قاضی پاسخ داد: آقایان گ ، ‌ر و ک.
متهم گفت: چطور ک مورد اعتماد من بوده؟
قاضی گفت: شما دو و نیم میلیارد به عنوان خیریه به او داده‌اید پس چطور مورد اطمینان نبوده که این مبلغ را داده‌اید؟
متهم افزود: در تمام مواردی که پرداختی وجود داشته است صادقانه گفته‌ام  و برای  هر کدام از آن توضیح دارم آقای ک هم از من پولی خواسته بود من هم با دسته چک شخصی‌ام به وی پرداخت کردم.           
م الف الف خ با بیان اینکه اظهارات آقای ر را قبول ندارم، گفت: بنده از گشایش‌ها تا 11 / 5 / 90   هیچ اطلاعی نداشته‌ام و اینکه در خصوص ال.سی‌ها آنها مجوز داشته‌اند هم مطلع نبودم.
وی گفت: ما با بحث گشایش اعتبار، پیش‌فاکتور می‌گرفتیم و حال کسانی که الان می‌گویند در جریان نبوده‌اند و پورسانت می‌گرفتند بگویند چه کسی این فاکتور را صادر می‌کرده کسی که فاکتور صادر می‌کند باید جنس را تحویل بدهد من خریدار جنس هستم  و نباید جنس تحویل بدهم  و در بحث تنزیل هیچ دخالتی نداشتم.
متهم گفت: البته بانک معرفی می‌کردم چون اعتبار اسنادی کار جدیدی بود و همچنین تنزیل آن و من می‌گفتم بانک ملی کیش تنزیل می‌کند و الآن متاسفانه می‌خواهند همه تقصیرها را به گردن من بیاندازند.
وی ادامه داد: می‌خواهید بگویم چه دست‌هایی پشت بانک صادرات وجود داشته است.
وی گفت: یکسری مسائل هست که سطح آن از سطح این دادگاه بالاتر است و مسائلی وجود دارد.
قاضی در این هنگام گفت: کلی گویی نگویید هیچ چیز سطحش از سطح این دادگاه بالاتر نیست و من هم از هیچ اسمی در راه احقاق حق نمی‌ترسم.

م الف الف خ در پاسخ به سوال قاضی سراج که تاکید داشت، واقعیت را بگوید، گفت: از نظر من به عنوان مدیرعامل شرکت، سرمایه گذاری همه ال سی ها واقعی و قانونی است و آنهایی که فروشنده کالا بودند، از ترسشان گفته اند، ما جنس نداده ایم.
این متهم افزود: آقای ط ن که به عنوان کسی که پیش فاکتور صادر کرده است ابراز بی اطلاعی می کند، چرا چون وقتی مشکل پیش می آید، از زیر مسئولیت شانه خالی می کنند.
وی گفت: دو میلیارد و 400 میلیون تومان فروش گروه ملی به ثبت رسیده است، آقای ش و مدیرعاملان شرکت های دیگر هم حضور دارند و می دانند که برخی از آن برای انجام کارهای تجاری هزینه شده و از محل فروش کالا پول وارد این شرکت شده است.
م الف الف خ افزود: همه این شرکت هایی که با گروه ملی کار کرده اند، استقلال حقوقی دارند و هیچ کدام به من  وابستگی ندارند و من یا جنس تولید کرده ام یا قراضه خریده ام و یا اینکه قراضه را تبدیل به محصول و یا به صورت شمش تجارت کرده ام.
وی در رابطه با تنزیل ال سی ها گفت: این موضوع به من ارتباطی ندارد، من مسئول شرکت خودم هستم و در رابطه با مجموعه خودم پاسخگو هستم.
در این لحظه قاضی سراج از متهم پرسید س خ کیست؟ که م الف الف خ پاسخ داد: س خ برادر خانم من است که برای فولاد خوزستان ال سی تنظیم می کرد و کارمند بنده بوده و فولاد خوزستان هم در مالکیت دولت است و چون نمی توانست در کیش دفتر داشته باشد بنابراین برای فولاد خوزستان گشایش می کرد و در کیش مواردی که مربوط به فولاد خوزستان بود، برای این شرکت تنزیل می کرد.

م الف الف خ  در ادامه دفاعیاتش گفت: آقای الف خط قرمز دارند کسی جرات نمی کند دور و برش برود.
متهم ردیف اول فساد بزرگ مالی افزود : آقای الف به آقای د از طریق الف پیغام می دهد که چهار ماه دیگر کار گروه امیرمنصور آریا تمام است و اینها زمین می خورند.
قاضی پرسید منظور ع د است که متهم تایید کرد.
متهم ادامه داد: الف از کجا می دانست که کار ما تمام است و چهار ماه دیگر زمین می خوریم؟
وی افزود: آقای الف به عنوان هیئت مدیره بانک صادرات بوده قبلا آقای ش 500 میلیون از من پول گرفتند که از بانک صادرات بودند و تاکنون نیامدند آن را پرداخت کنند. آیا آقای ش را کاریش کردید؟ من نمی دانم چه کارش کردید؟
این متهم ادامه داد: آیا دار و دسته الف را کسی جرات می کند دور و برش برود، وی در حاشیه هستند خط قرمز دارند و هیچ کس جرات ندارد دور و برش برود.
قاضی گفت: هیچ کس خط قرمز ندارد.
م الف الف خ پاسخ داد: چرا ،‌ خط قرمز دارند.
قاضی سراج افزود: ممکن است دیر و زود شود اما مطمئن باشید هیچ کس خط قرمز ندارد من این را ثابت می کنم.
متهم پاسخ داد: ما هم امیدواریم.
م الف الف خ گفت: اینهایی که من گفتم همه براساس این بود که یکسری پشت نظام، پشت اعتقادات مردم سنگر گرفته و به اسم نظام دارند از نظام جمهوری اسلامی سوء استفاده می کنند به اسم نظام پول و رشوه می گیرند با یک نامه کاری می کنند که من را بگیرند.
قاضی گفت: وقتی آنها را می آوریم می گویند برای کار خیریه پول ها را گرفتیم.
متهم پاسخ داد: من یک مورد را گفتم خیریه دادم مگر بقیه را گفتم خیریه است بقیه را گفتم رشوه است.
قاضی گفت: بقیه را گفتند عیدی است.
م الف الف خ گفت: من برای اقای پورمحمدی رئیس سازمان بازرسی کل کشور نامه نوشتم که آقا از من باج خواهی می کنند مشکل ایجاد می کنند، پیش الف معاون اقتصادی رفتم گفتم برای من مشکل ایجاد می کنند گفتم الف مشکل ساز می شود.
در این میان قاضی گفت می دانم رفتید.
متهم پاسخ داد: یعنی من نگویم.
قاضی گفت نه هرچه دلت می خواهد بگو من فقط می خواهم بگویم که در جریان هستم .
متهم پاسخ داد: پس بالاخره بگویم یا نگویم؟
قاضی ادامه داد: محدودیتی نداری هرچه می خواهی بگو.
متهم گفت: در قضیه ای به الف می گویم آقای الف نماینده شما در بانک مرکزی اشکال ایجاد می کند از ما درخواست پول کرده ایشان برمی گردد و به من می گوید نه فکر نکنم ایشان آدم خوبی است در صورتی که آقای الف می گوید این آقای م الف الف خ  کیست که نمی خواهد یک سری به ما بزند من برای چه باید به آقای الف سر بزنم من نه ایشان را دیدم و نه چیزی.
متهم افزود: این اطلاعات را ح س به من داد و گفت این آقایان برای اینکه در کار بانکی مشکلی ایجاد نشود پول می خواهند.

م الف الف خ در ادامه دفاعیاتش گفت: من ضامن فرار ح س نبودم.
قاضی در ادامه دفاعیات متهم ردیف اول پرونده از وی پرسید: چرا ح س فرار کرد اکنون می آمد و همه را مستند می گفت.
م الف الف خ پاسخ داد: من ضامن ح س نیستم، قاضی گفت چرا بودید باهم همکار بودید.
متهم دوباره گفت : من ضامن ح س نبودم قاضی گفت قبول دارم نیستید ولی اگر وی  نمی رفت اکنون همه را مستند می گفت.
این متهم خطاب به قاضی افزود: می خواهید این قسمت را هم بگویم.
م الف الف خ در ادامه گفت : من جمعه 90،5،14 حکم بازداشتم صادر شد یعنی روز جمعه 2 بعدازظهر حکم بازداشتم صادر شد و من 4 بعدازظهر خبردار شدم، به من می گفتند از کشور برو اما من فقط برای احتیاط ،می توانید بلیت را چک کنید، خودم ماندم برای اینکه از خودم مطمئن بودم و برای احتیاط گفتم مهرگان برود می خواستند مهرگان را بازداشت کنند اما وی کاری نکرده بود، اصل کار و مدیرعامل من بودم و خودم گفتم آقای مهرگان شما برو که حداقل ما دونفری که در مجموعه هستیم یک نفر بیرون باشد که اینگونه علیه ما عمل می کنند.
وی گفت: می خواستند ما فرار کنیم بعد بگویند م الف الف خ فرار کرد و نماند که جوابگوی کارهایش باشد اما بنده به خودم مطمئنم و هیچ وقت فرار نمی کنم و تاکنون نیز 10 ماه است که در انفرادی و در زندان ماندم و به کشورم افتخار می کنم برای کشورم لازم باشد جانم را نیز می دهم.
متهم افزود: اکنون دوستان من در کانادا، استرالیا و یا آمریکا هستند من از آنها اگر با استعدادتر نبودم بی استعدادتر نبودم که نتوانم خارج بروم و می توانستم به خارج بروم و اکنون نیز برای محض اطلاع اعلام می کنم تا آخر سال 86 پاسپورت هم نداشتم برای اینکه به کشورم عشق داشتم.
قاضی سراج در این میان پرسید: نگفتید که چه کسی به شما اطلاع داد که حکم بازداشت برای شما صادر شده است؟ که م الف الف خ پاسخ داد: می گویم آقای ش .
قاضی پرسید چه کاره است؟
متهم پاسخ داد: یکی از کارمندان سابق وزارت الف بود .
نماینده دادستان گفت: در گروه ملی بود .
م الف الف خ پاسخ داد: هیچ وقت در گروه ملی فولاد نبود.
متهم ادامه داد: رابط کارگری بوده و پشت قضیه ش چه کسی بوده که ساعت 2 بعدازظهر در روز جمعه حکم بازداشت صادر می شود و ایشان ساعت 4 بعدازظهر به من اطلاع می دهد.
قاضی در این میان گفت: ببینید چقدر نیرو داشتید که همه جا به شما اطلاع می دادند .
م الف الف خ پاسخ داد: نیرو نداشتم اما در هر صورت قضایا به این صورت بوده است.

م الف الف خ  در ادامه دفاعیاتش گفت: می خواستند من از کشور فرار کنم بعد بگویند تقصیرات گردن فلانی بود و فرار کرد.
وی افزود: می خواستند من فرار کنم و آقای خاوری فرار نکند خاوری که اگر می ماند خیلی از سرنخ ها را می توانست روشن کند نباید در این کشور می ماند که بگوید این سرنخ ها را بگوید. باید می رفت و خودتان هم این قضایا را می دانید.
قاضی گفت: این نظام با این عظمتش مطمئن باشید خاوری را هم پشت این میز محاکمه می کشاند ممکن است یک مقدار دیر باشد ولی خاوری هم پشت میز قرار خواهد گرفت.
ریاحی وکیل مدافع م الف الف خ افزود: آن موقع چه تاثیری برای موکل من دارد.
متهم ادامه داد: به هر حال بحث من این است که در تمام مدتی که در هفده هجده سال کاری انجام می دادم فعالیتی می کردم هیچ وقت نیتم خرابکاری و اینکه بخواهم به کشور ضربه بزنم نبوده  من آدم کاری بودم و سابقه کاری من نیز مشخص است و در این مدت هم در بازداشت بودم.
قاضی در این میان پرسید: آیا مباحث شما در این خصوص تمام شد.
متهم پاسخ داد در بحث رشوه شما بگویید تا من آنها را پاسخ دهم.
قاضی پرسید: در بحث همین  هشت نه میلیارد تومان رشوه ای که به ط ن دادید توضیح دهید.
متهم پاسخ داد: درباره هشت میلیارد آقای ط ن باید بگویم این موضوع بحث تنزیل نبود بلکه بحث پول ها و معاملاتی بود که با هم داشتیم و در واقع معاملات و خرید و فروش بود که ما متقابلا جنس می خریدیم و این جنس ها را مدت دار می خریدیم و وقتی جنس مدت دار می خریدیم آقایان یک سودی روی آن می کشیدند و این سودی که می کشیدند یک بخشی از آن را آقای ط ن به صورت نقدی می خواست و ما هم به صورت نقدی در اختیارش می گذاشتیم.
قاضی پرسید: چقدر بود؟
متهم پاسخ داد: هشت میلیارد تومان.
قاضی پرسید: چند تا کیف بود؟
متهم پاسخ داد: یادم نیست اما در هر کیف 300 تا 350 میلیون جا می شد که در مجموع هشت میلیارد تومان بود.

قاضی سراج پرسید: پول ها به کجا رفتند؟
م الف الف خ پاسخ داد: به حساب خود کسانی که فروشنده بودند؛ من معرفی کردم که بانک ملی کیش به عنوان تنزیل کننده است، ولی اینکه عملیات آن را فروشنده انجام می داد، کاملاً مشخص و واضح است.
قاضی گفت: من هیچ حکمی را بدون مدارک لازم نخواهم داد.
م الف الف خ افزود: تمام تقاضاها را برای تنزیل اعتبار اسنادی و تمام امضاها را نیز خود فروشندگان انجام داده اند.
قاضی سراج درباره پولهایی که به بانک ملی کیش پرداخت شده است از م الف الف خ پرسید و گفت: مبلغ یک میلیارد و 70 میلیون تومان به آقای س ر م، مبلغ 20 میلیون تومان به خانم م، مبلغ 70 میلیون تومان به م ز و مبلغ 50 میلیون تومان به غ الف پرداخت کرده اید.
م الف الف خ پاسخ داد: در رابطه با پولهایی که به بانک ملی کیش پرداخت شده صد میلیون تومان به آقای م برای یکی از دوستان س خ از طریق وی به عنوان قرض پرداخت شده است که من خبر نداشتم ولی بعداً گفته شده کارمند شما بوده و من قبول کردم من مسئولیت همه افراد زیرمجموعه ام را پذیرفته ام.
متهم اضافه کرد: در رابطه با پرداختهای رقم های ریز همه بابت عیدی پرداخت شده است.
قاضی سراج پرسید به بانک سپه کیش سه میلیون تومان، به آقای ف ف دو میلیون تومان ، به ح ف یک میلیون تومان و به ح ک یک میلیون تومان داده اید.
متهم پاسخ داد این پولها ، قبل از عید و برای عیدی پرداخت شده است.
قاضی سراج پرسید: 900 میلیون تومان به آقای خ الف پرداخت کرده اید متهم پاسخ داد:  این پول برای حفظ سهمیه شمش فولادی که از فولاد خوزستان می گرفتیم است و وزارتخانه ام مسئول آن بود و آقای س که معاون وزیر هم بود در این قضیه دخیل بود و همه اینها به خاطر این است که آقایان معاون وزیر صنایع برای انجام کار طلب پول می کردند و آدمهای سالمی نبودند.
م الف الف خ گفت: شما جای بنده می خواهید یک مجموعه 17 هزار نفری را اداره کنید فشار دارایی ، فشار مالیات ، فشار شهرداری ، فشار حقوق کارگران و کارمندان همه به شما وارد می شود من در مجموعه ای که کار می کردم در این دو سال گذشته بررسی کنید تا ببینید چقدر حقوق پرداخت شده ، چقدر بدهی های گروه ملی پرداخت شده و چقدر سود بانکهای دیگر را از بابت بدهی های گروه ملی پرداخت کرده ایم.
متهم ادامه داد در سال 87 فقط با بانک ملی شعبه مرکزی کار می کردیم و هیچ مشکلی نداشتیم و از سال 88 که گروه ملی را خریدیم با بانک صادرات مذاکره کردیم و قرار شد با معرفی کارشناس ساختمان و صنعت، داشته ما را ارزیابی کنند و در قبال گروی 320 میلیارد تومانی که برای ما مصوب شده بود و از همین جا گره کار ما شروع شد.
وی افزود: بازرسی وزارت اقتصاد نامه ای به بانک صادرات نوشت که در گزارش واصله شرکت امیرمنصور آریا می خواهد گروه ملی صنعتی فولاد را بخرد در صورتی که ما آن موقع گروه ملی را خریده بودیم.
متهم گفت: بانک صادرات جلوی کار ما را گرفت و حرفم این است که اگر این آقایان انسانهای صالحی بودند چرا به بانکهای دیگر کشور نامه ننوشتند؟
قاضی سراج در این لحظه گفت: شما کل بانکهای ایران را ببینید اگر به اندازه یک شعبه دسته سوم ال سی باز کرده اند همه حرفهای شما را می پذیرم.
متهم ادامه داد: وقتی بازرسی وزارت اقتصاد و دارایی این نامه را نوشت، هیچ گشایش انجام نداده بودیم. این موضوع آیا بو دار نیست؟ که آقایان از همان موقع که ما گروه ملی را خریدیم، می خواستند جلوی کار ما را بگیرند و طی همین موضوع بنده به آقای رئیس جمهور نامه نوشتم.
م الف الف خ در ادامه دفاعیات خود گفت: آشنایی من با آقای ض خواهر زاده آقای م در این زمان بود که به سفارش وی من به رئیس جمهور نامه نوشتم و الان درخواست دارم هم نامه بازرسی وزارت اقتصاد و هم نامه بنده به رئیس جمهور را روی پرونده بگذارید.
متهم افزود: من از سال 88 این خطر را حس می کردم که علیه مجموعه ما توطئه می شود در همین زمان بازرسی وزارت اقتصاد و دارایی که الان مدعی است از ال سی ها خبر نداشته در زمانی که ساعت 2 بعد از ظهر بود پولی به حساب بانک صادرات برای سهم الشرکه کارخانه ام دی اف ریختم بانک صادرات ساعت 8 صبح روز بعد نامه می نویسد که این پول از محل تنزیل است.
متهم اضافه کرد: چطور شش میلیارد تومان را آقای ح در بانک صادرات متوجه می شود تنزیل شده است ولی سه هزار میلیارد تومان گردش را متوجه نشده است آیا شما به عنوان رئیس دادگاه باور می کنید؟
م الف الف خ گفت: استاندار گیلان ، مدیرکل صنایع استان گیلان و نماینده شهرستان رودبار در جریان کار بنده هستند و در حال حاضر هم کارخانه ام دی اف ما در حال ضربه خوردن است.
وی افزود: من شرکت کاغذی ایجاد کرده ام؟ من کارخانه ای ایجاد کردم که بزرگترین کارخانه ام دی اف دنیاست.
متهم افزود: از سال 80 کارخانه ام دی اف را پایه گذاری کردیم و تا الان که سال 91 است این کارخانه راه نیفتاده در صورتی که آماده استارت است و پول مختصری می خواهد اما به مدت 10 ماه است که خوابیده و سؤالم اینجاست چه کسی از این قضیه نفع می برد؟ آقایانی که از تجار وارد کننده حمایت می کنند و به تولید کشور ضربه می زنند.
م الف الف خ گفت: من شرکتی ایجاد کرده ام که بزرگترین ام دی اف دنیاست کارشناس بفرستید و مقایسه کنید با کارخانه ای که آقای س ماشین آلات دسته دوم 40 سال پیش را در آن به کار برده است.
متهم با بیان اینکه می گویند: بنده قصد ضرر رساندن به نظام جمهوری اسلامی را داشته ام، گفت: من قصد ضرر رساندن به کشورم را داشته ام در حالی که 500 هزار تن مواد اولیه را در این شرایط نسبت به 4 میلیون تن واردات شمش می خواستم به شمش تبدیل کنم که در این شرایط بحرانی، 12 درصد از واردات شمش به کشور جلوگیری می کرد.
وی افزود: برای چه پول از کشور خارج شده ؟ من 10 ماه است که نامه می نویسم و گفته ام این پولهایی که پرداخته شده است بابت ماشین آلات ام دی اف و ماشین آلات طرح توسعه فولاد به عنوان پیش پرداخت بوده است.
متهم با اشاره به اینکه با یک میلیون تن تولید فولاد باز هم شرکت های من کاغذی است؟ گفت: آنهایی که سهام بانک صادرات را به نازل ترین قیمت خریده اند و در کار فولاد کشور هستند آقای ف و آقای م که در کار روغن بود اینها در کار بنده اخلال کردند.
متهم افزود: آقای ر مدیرکل بازرگانی وزارت بازرگانی را به دادگاه فرا بخوانید تا ببینید آقای م به وی چه گفته آقای م گفته است م الف الف خ را به هر قیمتی شده حذف کنید من به شما روغن می دهم.
وی اضافه کرد: آقای م یک هفته بعد از بازداشت من به رفیق مشترکمان م س می گوید: م الف الف خ را اعدام می کنند.
م الف الف خ افزود: برادر آقای ج مدیرعامل بانک صادرات در کار گوشت بود و اگر از قرارداد واردات صد هزار تن گوشت به کشور جلوگیری نمی کرد گوشت الان کیلویی پنج هزار تومان کاهش قیمت داشت؟ آن وقت می گویید من اخلال کرده ام؟
م الف الف خ در ادامه گفت: مگر ستاد ویژه تحریم به من این اجازه را نداده بود که صد هزار تن گوشت وارد کنم من با آقای پ رفیق هستم یا آنهایی که پشت پرده دست دارند؟
آقای ع ب را به دادگاه فرا بخوانید و از وی بپرسید بنده چند بار به او گفتم که از من باج می خواهند؟
م الف الف خ افزود: من به آیت الله شاهرودی گفتم که از من باج می خواهند، من به رئیس کمیسیون برنامه و بودجه گفتم از من باج می خواهند.
وی ادامه داد: آقای ک را به دادگاه بیاورید تا بگوید چند بار به م الف الف خ گفته است که آقای ع می خواهد وی را ببیند برای اینکه کارخانه سیمان نفتی ماه نشان زنجان را راه بیندازد. 
متهم گفت: آقای ل نماینده لنگرود را به دادگاه فراخوانید تا بگوید چقدر برای بحث گردشگری پاپیچ من شد اصلاً پرینت تلفنهای من را بگیرید تا ببینید من به نمایندگان زنگ می زدم یا اینکه نمایندگان مجلس بودند که مرتب با من تماس تلفنی داشتند.
متهم ردیف اول پرونده فساد بزرگ مالی در ادامه دفاعیاتش گفت: عیدی را به کارمندان بانک همه می دهند.
قاضی سراج از م الف الف خ متهم ردیف اول این پرونده درباره پرداخت رشوه به مبلغ 550 میلیون ریال به ع ب رئیس وقت بانک پارسیان شعبه پامنار پرسید.
متهم پاسخ داد: درباره بحث ع ب این مقدار پول را برای کارمندانش درنظر گرفته بودیم که بخشی از آن به عنوان عیدی بود .
قاضی پرسید: خودش گفت که به عنوان عیدی20 میلیون20 میلیون باب بود و در اختیارمان می گذاشتند.
قاضی در ادامه به متهم گفت: درباره پرداخت مبلغ 266 هزار دلار در یک نوبت و250 میلیون ریال در نوبت بعدی که ش ر ذ مدیر کل طرح و برنامه های وزارت راه توضیح دهید.
متهم م الف الف خ گفت: قرارداد ما با مشاور بود و به شرکت مشاور چهار میلیارد تومان پرداخت شده بود که این پول ها را مشاور به آنها پرداخت کرده بود و ما با آنها ارتباطی نداشته ایم و به مشاور پول داده ایم .
وی افزود: آنها به آقای الف و ر داده اند و همه اینها جزو چهار میلیارد تومان بود .
در این میان الف گ دیگر متهم پرونده از جایگاه بلند شد و گفت: این چهار میلیارد تومان پیش پرداخت اجرای عملیات مهندسی و طراحی پروژه شیراز - بندرعباس بود و طبق قراردادی که با شرکت هیبت داشتیم چهار میلیارد به وی دادیم.
قاضی به متهم م الف الف خ گفت:درباره پرداخت مبلغ 113 هزار یورو به ک ر و 800 میلیون ریال به معاون وزیر و پرداخت های202 هزار یورو و 168 هزار یورو نیز توضیح دهید.
متهم پاسخ داد: همه اینها جزو چهار میلیارد تومان بود.
قاضی گفت: درباره استفاده از اسناد مجعول و نیز معاونت در جعل اسناد که در کل 30 مورد اتهامی است و در این پرونده به آن اعتراف کرده اید و بقیه مربوط به پرونده دیگر است اگر مطلب دیگری دارید بگویید که متهم پاسخ داد: فعلا مطلب دیگری ندارم.

هنگام دفاع م الف الف خ  از خود در بخشی که اعلام کرد آقایان در قوه قضائیه نیز مشکل دارند قاضی خطاب به متهم گفت: همه را بگو.
متهم گفت: در جلسه بعد.
قاضی گفت: جلسه بعدی وجود ندارد.
در این میان الف گ از جایگاه بلند شد و اعلام کرد: قسمتان می دهم به من وقتی بدهید یک جمله بگویم.
وی خطاب به م الف الف خ  گفت: امروز اگر نگویی تو که در جنگ نبودی و اهل ادعا هم نبودی تو را به روح بابات بگو، امروز نگویی کی می خواهی بگویی لامذهب.
الف گ تکرار کرد: بگو نترس بگو من اینجا که این حرف ها را زدم گردنم را گرو گذاشتم بگو نترس.
م الف الف خ گفت از چی بترسم.
الف گ ادامه داد: آن مرد که می گوید بگو (اشاره به قاضی دادگاه) پایش ایستاده و به تو می گوید بگو.
وی پس از پایان اظهاراتش دستش را بالا برد و گفت: یک صلوات بفرستید.

وکیل مدافع م الف الف خ در ادامه دادگاه رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی با طرح اینکه مصوبه 320 میلیارد تومانی قانونی بوده و آن موقع هنوز ال سی در کار نبوده است ، پرداخت نمی شود و این آغاز انحراف است.
ریاحی افزود: این افسانه سرایی نیست زیرا آقای م الف الف خ معتقد است برای گروه ملی رقبا دندان تیز کرده بودند اما رقیبی که بتواند همه مجموعه را به شکلی سازماندهی کند که مجموعه سرپا بایستد نبود و وقتی دیدند گروه ملی به ما واگذار شد ، شروع کردند به اخلال در این واگذاری به واسطه نامه نگاری های آن چنانی.
وکیل مدافع متهم گفت: کیفرخواست بر این منوال طراحی شده که این گروه به صورت سازمان یافته ایجاد شده است تا در نظام اقتصادی  اخلال کند البته با محتویات همین پرونده، این موضوع مردود است زیرا وقتی شما به پنج نفر اتهام مشارکت را تفهیم می کنید آن هم از دو بانک مختلف و سه نفر از یک مجموعه اقتصادی، اینها چه وحدت قصد و اشتراک عملی می توانند داشته باشند.
وی افزود: چهار نفر دیگر در تهران به اتهام افساد فی الارض اضافه می شوند.
ریاحی در ادامه گفت: موضوعات مربوط به جواهرات و مبالغ میلیاردی، افکار عمومی را تحت تأثیر قرار داده و در جامعه گرفتار اقتصادی امروز پخش این اظهارات چنان نفرتی در خانواده ها از اینها ایجاد کرده است که قبول وکالت برای من سخت بود.
وی ادامه داد: م الف الف خ مجموعاً هفت ساعت با من ملاقات داشت و من گلایه ای ندارم اما فرصت دهید و جلسه ای دیگر بگذارید تا موکلم حرف های خود را بزند البته من هم هنوز حرف دارم.
این وکیل افزود: ماجراها از دور دوم در تهران آغاز می شود به این معنا که پرونده جهت می یابد و از مسئولان بانکی به سمت مسئولان اداری می رود ، جهت گیری در اینجا بار سیاسی می گیرد و از شبکه بانکی خارج می شود البته هنوز هم گرفتار آن هستیم و در این کار دنبال آدم های گنده ای می گردند م الف الف خ هم دهان خود را بسته است و حرفی نمی زند و می گوید در جلسه دیگر که این جلسه پخش شود و اگر آنها نیامدند اسم ببرد و بگوید نقششان در این ماجرا چیست.
وی گفت: انحرافات کیفرخواست عمده در دو محور مربوط به ال سی ها و بخش دولتی است اما شما موضوع کیف ها را محوری کرده اید زیرا طراحی کیفرخواست به این شکل بود که گویا موکلم مخصوصا کیف های برزنتی یا چرمی را برای رشوه دادن آماده کرده بود.
وکیل مدافع افزود: اینجا مغالطه ای در کار و مصادره به مطلوبی شده است و برای اینکه باند و شبکه را اثبات کنند در پی این نبودند که آیا این فساد نهادینه شده در شبکه بانکی است که قربانی می گیرد و یا م الف الف خ است که شبکه بانکی را فاسد کرده است.
ریاحی افزود: البته طراحی شما شکل دوم قضیه بود، از این رو مرتب قضیه کیف ها را مطرح کردید.
وی گفت: م الف الف خ بر اثر تحریم ها برخی مبادلات بازرگانی خارجی داشت و خریدهای خارجی آنها نیز به ارز نیاز داشت که با شبکه بانکی نمی توانست کار کند از این رو از طریق صرافی ها بخشی از این پول ها نقل و انتقال می شد.
وکیل مدافع این متهم در ادامه به فاینانس800 میلیاردی اشاره کرد و گفت: اینها یک ریال از فاینانس بانک ملی برخوردار نشده اند پس از این پول گرفته نشده و به حساب آنها گذاشته شده است.
وی افزود: اقرار داریم که موکلم رشوه پرداخت کرده زیرا ناچار شده است که رشوه دهد و اگر نمی داد مسئولان بانکی و دولتی کاری را که باید در حالت عادی انجام می دادند ، انجام نمی دادند.
ریاحی گفت: مدعی هستیم که در این پرونده دلیلی وجود ندارد که موکلم در دادن رشوه و به گرفتن خدمت مقدم بوده است مگر اینکه گیر میکرد و همان وقت که 320 میلیارد تومان گیر کرد، دنبال روابطی بوده است تا رفع شود.
وکیل متهم افزود: این شبکه دولت و بانک است که افراد را مجبور به دادن رشوه می کند.