پخش زنده
امروز: -
دبیرکل حزب ندای ایرانیان گفت: رویکرد جدید صدا و سیما در ایجاد فضای بحث و گفتگو میان جریانات مختلف سیاسی و بیان نقد و اعتراض جای قدردانی دارد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ موضوع برنامه صف اول نقش گروههای سیاسی در انتخابات رقابتی بود که با حضور آقای طباطبایی، دبیرکل حزب ندای ایرانیان بررسی شد.
سؤال: آقای طباطبایی آقای جبلی بر این نکته تأکید کردند که صداوسیما باید فضای رقابتی ایجاد کند بین نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی و ضمناً نقش خودش را بی طرف نگه دارد. الزامات این بی طرفی و آن گرم کردن تنور انتخابات از جانب رسانه ملی به نظر شما چه است؟
طباطبایی: عرض کنم که این حرفها در مقام حرف و اینها حرفهای بسیار پسندیدهای است و لازم است. میزان عمل به آنها است که تعیین میکند که واقعاً آن حرفها در چه مرحلهای اجرایی میشود و چقدر مؤثر است یعنی مؤثر بودن آن به گفتن آن نیست به عمل کردن آن است. من بخواهم خیلی خلاصه این قسمت راجع به آن حرف بزنم، چون من زیاد راجع به صداوسیما و عملکرد صداوسیما که بیشتر هم من نقد داشته ام. حتی من یک مطلبی یک وقتی صداوسیما که وارد رقابت با این مجموعهها و سکوهای نمایشی شده بود نوشتم. گفتم شما مثل آن شمع فروشهایی شده اید که اعلام کردید به دولت که پنجرهها را جوری کنید که خورشید نتابد که ما بتوانیم شمع مان را بفروشیم. بعضی از عملکردها با بعضی از حرفها و گفتهها نمیخورد. امیدواریم که مجموعه اتفاقاتی که افتاده است و شرایطی که پیش آمده است، برساند مسئولین محترم و مختلف را به جایی که واقعاً به حرفهایی که میزنند به همان اندازه هم عمل کنند. من امیدوارم به این قولی که آقای جبلی و مسئولان صداوسیما داده اند وفادار بمانید تا آخر و نشانه آن هم که در همین چند ماه آینده خواهیم دید و اتفاقاً یکی از مواردی است که اگر مردم بخواهند تصمیم بگیرند این هم یکی از موارد مؤثر در تصمیم گیری هایشان است. ببینید وقایع مختلف اتفاق میافتد، پارسال ماجرای مرحوم مهسا امینی اتفاق افتاد، ابتدای کار که مسئله تبدیل به بحران شده بود، آن هم به دلیل خود عملکردی که دستگاه حکمرانی داشت، صداوسیما یکسری برنامه گذاشت و دعوت کردند ازجمله بنده هم خدمت دوستان بودم، برنامهها بعد از یک مدتی متوقف شد، به محض اینکه در ظاهر موضوع حل میشود یا مسئله مرتفع میشود در ظاهر، برنامهها متناسب با آن همینطور ریزش دارد دوباره برمی گردد به تنظیمات کارخانه، یعنی باز هم غیرخودی و خودیها همان مدلی که همیشه ما انتقاد داشته ایم همان تکرار میشود و ما هم هربار، چون امیدواریم و خوش بین هستیم باز هم میگوییم که انشاالله اینبار با دفعات دیگر فرق میکند. من امشب شاید حرفهایی که میخواهم بزنم با حرفهایی که شبهای قبل دوستان زده اند و شبهای بعد دوستان قرار است بزنند، متفاوت باشد. من و حزب ندای ایرانیان متعلق به نسلی هستیم که باید بپذیریم بخش عمدهای از این نسل نسل معترض است. یعنی هم انتقاداتی دارد و هم اعتراض به رویههای موجود دارد و معنی این هم نه گرایش به براندازی است، نه گرایش به مسائل دیگر است، همچنان معتقدیم اگر اعتراض داریم و معتقدیم یعنی در داخل میشود با اصلاحات ساختاری و روشهای مختلف درست اش کرد؛ بنابراین انتظار دارم که صداوسیما هم هم این صحبتها را کامل منعکس کند که شنیده ام رویه شما همین است و امیدوارم همینطور هم ادامه پیدا کند و هم اینکه خواهش من این است که اگر میخواهید آن حرفها واقعاً عملیاتی شود، اینجا خواهش میکنم از شما، ازحتی میتوانم یک فهرستی هم خدمت تان بدهم از دانشجویان، استادان دانشگاه، معلمان، طبقهای و قشری که اتفاقاً نخبه هستند، اما محذوف هستند در جامعه و صدای شان جایی شنیده نمیشود و شما این امکان را فراهم کنید با همه حرفهایی که میزنید میخواند این اتفاق، دعوتشان کنید که بیایند اینجا و حرف بزنند. شاید حرفهایی که آنها میزنند از حرفهای من برای جامعه شنیدنیتر باشد و، چون همدلانهتر با جامعه حرف میزنند حتماً اثر آن بیشتر است. اگر معتقدیم که این کشور متعلق به ۸۵ میلیون نفر است و اگر معتقد هستیم این صداوسیما متعلق به همه ملت است نه بخش خاصی از جامعه و نه قشری که ممکن است در تأیید دستگاه حکمرانی بیشتر صحبت کند و کمتر به اعتراض و انتقاد بپردازد. من این خواهش جدی ام است برای اثبات آنچه الان دیدیم و شنیدیم.
سؤال: حق شما است این مطالبه و حق شما است نقد. نقد صداوسیما یا دستگاههای دیگر. آقای طباطبایی در سیاستهای کلی ابلاغی مقام معظم رهبری درباره انتخابات یک بند آن تأکید میکند بر استفاده برابر یا بهره مندی برابر داوطلبان انتخابات از امکانات صداوسیما در تبلیغات انتخاباتی مشخصاً. حتماً این شبها شنیده اید باز من یادآوری میکنم امکانات صداوسیما شامل همه امکاناتش است. هم شبکههای استانی و هم شبکههای سراسری و هم سکوهایی که دراختیار صداوسیما است. الزامات اجرای این بند چه است؟
طباطبایی: ببینید قبل از اینکه این سؤال را از من کنید به نظرم باید خود صداوسیما حتماً یک دستورالعمل اجرایی و یک برنامه مشخص باز هم میگویم با نگاه بر اینکه همه جریانات و همه صداها شنیده شوند. ببینید ما همیشه وقتی که از حق و تکلیف حرف میزنیم، همیشه اینطوری است که مردم تکلیف شان شرکت در انتخابات بوده، اما هیچ وقت به طور مشخص از حق انتخابات شدن مردم حرف نمیزدیم. یعنی عدهای خاص این امکان را دارند و بیایند کاندیدا شوند و از این حق استفاده کنند، اما مردم وجامعه مکلف هستند که بیایند و رأی دهند. میخواهم بگویم که اگر این نگاه برداشته شود هر آحادی از جامعه که در خودش این توانمندی را میبیند که یا به نمایندگی از قشری میتواند بیاید و صدای مردم باشد، باید این توانایی و این امکان را داشته باشد که بیاید و حرف اش را بزند. حتی اگر منتقد وضع موجود باشد حتی اگر معترض باشد. من میخواهم روی این کلمه معترض تأکید کنم که اگر به معترضین به وقتش اجازه صحبت کردن داده میشد یا به نمایندگانشان در صداوسیما و جاهای مختلف، شاید بخشی از این اتفاقاتی که شاهد آن بودیم اتفاق نمیافتاد و میخواهم اینجا بخشی از گلایه ام از صداوسیما و بخشی از تقصیر متوجه صداوسیما است که این کار را در مواقع ضروری و بحران نکرده است به اندازه کافی و اینکه الزامات آن کاملاً مشخص است، آقایان تصمیم بگیرند و فهرست هایش هم آماده است کسانی که نمایندگی میکنند، بخشهای مختلف جامعه بیایند و حرف هایشان را بزنند و بدون لکنت بتوانند حرف بزنند و کامل پخش شود و نگران هم نباشید یعنی مردم وقتی حرف شان را بشوند اتفاقاً اقبال شان را نشان میدهند و سراغ صداوسیما برمی گردند. خودتان هم میدانید که به هر حال مردم در حالت آشتی با صداوسیما نیستند، بخش اعظمی از مردم اینطوری هستند و نظرسنجیهای خودتان هم این را نشان میدهد. اگر واقعاً به این رویه و حرفهایی که زده میشود دوستان وفادار باشند و عمل کنند، اتفاقات خوبی میافتد. ما هم همچنان امیدواریم باز هم گفتم من امیدوارم که این اتفاق بیفتد مردم در مواردی بسیاری احساس کردند و به درستی احساس کردند که صداوسیما در دست یک جریان خاص است و دعوت از جریانات خاصی میشود در مواردی، به غیر از مواقعی که نزدیک به انتخابات میشود یا اتفاقات خاصی میافتد که نیاز است که با مردم صحبت شود آن مقاطع هم خیلی محدود و زودگذر است. امیدوارم اینبار اینطور نباشد.
سؤال: درباره مشارکت مردم در انتخابات بخشی از بیانات رهبر انقلاب را با هم بشنویم.
سؤال: بیانات رهبر انقلاب را شنیدیم، علت تأکید رهبری بر مشارکت چه است؟
طباطبایی: ببینید حالا این نکته و مشارکت یک شأن نزول جالبی هم دارد من خدمت شما بگویم، چون یک جای دیگری هم رهبری در صحبت دیگری تأکید کرده اند، چون بخشی از جبهه انقلاب و انقلابیون میگفتند که وقتی ایشان از مشارکت بالا میگوید و دعوت میکند به مشارکت بالا، طبق روال همه انتخاباتهای مختلف این اتفاق میافتد که وقتی مردم از یک تعدادی به بالا از یک درصدی واجدان شرایط بیشتر شرکت میکنند، جریان اصولگرا و اصطلاحاً انقلابی عقب میافتند. این معلوم است دیگر، شما وقتی دو تا انتخابات قبلی را که با هم مقایسه کنید خواهید دید که مجلس دهم و مجلس یازدهم در مجلس دهم ۵۰ درصد واجدین شرایط در تهران آمدند پای صندوق، اینجوری شد که نفر اول فهرست اصولگرایان در تهران نفر سی و یکم شد. دور بعد ۲۵ درصد مردم مشارکت کردند، نفر سی و دوم لیست سابق که اصلاً وارد مجلس نشد، شد نفر سوم مجلس با ۲۰ هزار رأی کمتر از دفعه قبل. همان دوستی که در مجلس دهم و همان آقایانی که در مجلس دهم با همفکران شان به طرق مختلف دنبال بستن راههای مختلف و ناامید کردن مردم هستند. میخواهم بگویم برگردم به همان صحبت قبلی، به همان میزان که مشارکت بالا میرود و مردم البته اعتماد میکنند همین که رهبری هم دو سه بار در صحبت هایشان گفته اند، گفته اند اگر مردم اعتماد نداشته باشند به دولتمردان شان و مقامات شان، مردم اطمینان نکنند به وعدهها و مردم امیدی به آینده نداشته باشند در انتخابات شرکت نمیکنند. من میخواهم بگویم اینها را همه را باید کنار هم ببینیم. اگر میخواهیم این تحقق پیدا کند، باید لوازم و ابزار آن را دستگاه حکمرانی فراهم کند والا متأسفانه این اتفاق میافتد که میگویند حرفهایی زده میشود، اما خلاف آن عمل میشود در جامعه و در مجموعه دستگاه حکمرانی و این نه به نفع مردم است و به نفع کشور و نه به نفع دستگاه حکمرانی است برای اینکه این ذره ذره این امید و اطمینان کاهش پیدا میکند. اینجا الزامات اش میدانید چه است، برگردیم به دستگاه ها، به نهادها و افرادی که باعث ناامیدی مردم میشوند. چارهای جز این نیست که برگردیم و اگر کسانی با تندروی، با برنامهها و طرحها و قوانینی که باعث ناامید کردن مردم میشود باعث عصبانیت مردم میشود در مقابل خواست مردم است، باید به آنها تذکر داده شود اگر قرار است مشارکت بالا برود. عرض کنم ما باید با مردم حرف بزنیم بگوییم میخواهیم کمک کنیم که این موانع برطرف شود و مسیری باز شود که شما مجدداً مشارکت کنید غیر از اینکه این اتفاقات بیفتد، توقع مشارکت از مردم بدون جبران گذشته امکانپذیر نیست باور کنیم که امکانپذیر نیست. من این را خدمت شما بگویم ایران در یک مواقعی جزء قدرتمندترین کشورهای منطقه بوده است، نه ما قدرت نظامی عجیب و غریبی داشته ایم، نه ثروت عجیب و غریبی داشته ایم و مثل یکی از همسایگان مان بمب اتم نداشتیم، مثل آن دیگری عضو پیمان ناتو نبودیم، یا مثل یکی دیگر نفت زیادی نمیفروختیم. اما چرا یک موقعی ایران در موقعیت برتر منطقهای بوده است، قدرت مردم. الان در این شرایط هستیم، قدرت مردم بوده است که ارتباط جهانی اگر برقرار میشده، دیگران به دنبال ارتباط با ما بوده اند نه اینکه ما باید کاسه گدایی دست بگیریم و برویم برای ارتباط و مذاکره کنیم. میخواهم بگویم قدرت مردم هرجا پشت نظام بوده، موفق بوده ایم و آنجاها کاملاً هم میشود نشان داد که کجاها این اتفاق افتاده است و هر جا این اتفاق نیفتاده و مردم نیامده اند، ضعف حاصل شده است و همین دوباره تشدید کرده است گرفتاریها و مشکلات داخلی را. اگر اجازه بدهید برای اینکه یک مقدار بیشتر این را باز کنم، دو تا انتخابات را همان دو تا انتخاباتی را که عددهای آن را تقریباً به شما گفتم، میزان مشارکت در تهران را بعنوان نمونه گفتم، از یک بعد دیگر نگاه کنیم، راجع به الزامات میخواهم بگویم، انتخابات ۹۴ مجلس و انتخابات ۹۸، انتخابات ۹۴ در چه وضعیتی بود، تیرماه همان سال برجام تصویب شده بود و اجرایی شده بود و شروع شده بود. مردم احساس میکردند با جامعه جهانی آنچنان که شایسته ایران است داریم ارتباط میگیریم، داریم از انزوا بیرون میآییم بعد از آن شرایطی که قبل از اتفاق افتاده بود و کاملاً شرایط خطرناکی هم بود برای کشور، مردم امیدوار شده بودند، آمدند و در تهران فقط ۵۰ درصد واجد شرایط حدود ۳ میلیون و خوردهای شرکت کردند. قبل از ۹۸ چه اتفاقی افتاد، قبل از اینکه انتخابات برگزار شود، حافظه تاریخی مردم خوب است و جاهایی اگر باز هم مدارا میکنند، باز هم میآیند پای صحنه و باز هم شرکت میکنند، این را به حساب فراموشی شان نگذارید به حساب نجابت و صبر و تحمل مردم بگذارید و بپذیریم که این مردم نه از بیگانه، چشم به بیگانه دارند و نه امیدی به این دارند که خارج شویم کاری بکند، همه امیدشان اینجاست و کسانی امیدشان را ناامید میکنند. سال ۹۸ چه اتفاقی افتاد، مقاطع مختلف آن را بگویم، سال ۹۶ آن اغتشاشاتی که از مشهد شروع شد، بعد از آن اتفاق آبان ۹۸ را داشتیم، میدانید که گزارش هیئت تحقیق و تفحص از وقایع آبان هنوز منتشر نشده است چند سال گذشته است هنوز گزارش وقایع آن سال هنوز منتشر نشده است که چه اتفاقی افتاد، کمیته حقیقت یاب تشکیل شده است، هیچ به اطلاع مردم نرسیده است. مثل اتفاقی که پارسال افتاد برای مرحوم مهسا و هنوز کسی گزارش کاملی از واقعه و متخلفان معرفی متخلفان و اینها اعلام نکرده است، چرا، دوتا خبرنگار هنوز در زندان هستند انگار که اینها باعث این اتفاق شده بودند. برگردیم به ۹۸ آن آبان ۹۸ بود، بنزین با آن وضعیت بعد هم مردم آمدند در خیابان و آن برخوردها با آنها شد، بعد از آن چه اتفاقی افتاد، دیماه ۹۸، دیماه ۹۸ هواپیمای اوکراینی سقوط کرد، دردناکی سقوط هواپیما و کشته شدن آن همه آدم سرجای خودش، هولناکی سه روز پنهان کاری، من میگویم آن سه روز فرصتی بود که میشد استفاده کرد، همدلانه با مردم حرف زد و موضوع را حل کرد. مثل مواردی که این اتفاق افتاده است، من میگویم چرا آن تجربه را نکردیم، من دارم راجع به اتفاقاتی میگویم که به هر دلیلی پیش آمده است اینها باعث ریزش اعتماد مردم شده است. شما، من، چون خودم هم روزنامه نگار هستم از شما سؤال میکنم، شما باور ندارید که آن اتفاق باعث ریزش اعتماد مردم شد، ببینید اینکه در جامعه که همه راجع به آن حرف میزنیم و میگوییم اتفاق افتاد، من خودم یادم است صبح روزی که ستاد کل نیروهای مسلح میخواست بیانیه را صادر کند، من تلویزیون را باز کردم صداوسیما داشت راجع به دانش بنیان حرف میزد، شبکههای مجازی داشت خبر را منتشر میکرد، صداوسیما داشت راجع به دانش بنیان حرف میزد، انگار نه انگار که اتفاقی در این کشور افتاده است که باید الان که بعد از سه روز دارد اطلاع رسانی میشود حداقل صداوسیما همه شبکه هایش را بسیج کند و به مردم بگوید این اتفاق افتاد و ما داریم راجع به آن حرف میزنیم. من دارم راجع به تصمیم بخشی از نظام میگویم، اینجوری نیست که تا اگر بیاییم نقد بکنیم بگوییم فلان جا اشتباه شده، هر جایی باشد، حق داریم نقد کنیم، و چرا نقد میکنیم، از سر دلسوزی و بابت اینکه تکرار نشود والا اگر من هم میخواستم بی اعتنا باشم و بگویم انشاالله دو سه تا دیگر هم اتفاق بیفتد و یک ذره دیگر هم ریزش بشود، چرا دلم میسوزد و اینجوری میگویم، برای اینکه فکر میکنم میشود جلوی تکرار این اتفاقات را گرفت.
سؤال: برویم سراغ همان بحث انتخابات؟
طباطبایی: میخواهم این را به شما بگویم ذره ذره اتفاقاتی که میافتد در ریزش اعتماد واطمینان مردم به آینده مؤثر است. ما نمیتوانیم انتخابات را بعنوان یک موضوع مجرد از همه اینها درنظر بگیریم و بگوییم الان موسم انتخابات است و مردم بیایید. گذشته دارد، اتفاقاتی افتاده است راجع به آنها بایدتوضیح داده شود، مردم همدلانه توضیحات همدلانه و صمیمانه راهمچنان پذیرا هستند، با وجود اینکه دلخور هستند، با وجود اینکه احساس میکنند که یک جاهایی اتفاقاتی افتاده است که به درستی پاسخگویی وجود نداشته است، همه اینها به کنار، این مردم همان مردم هستند و فرقی نکرده اند، این مردم همان مردمی هستند که هشت سال دفاع مقدس در این کشور بوده، از جان، مال و جان عزیزان شان گذشته اند، امروز این شرایط را داریم.
سؤال: الان نمیگذرند یعنی؟
طباطبایی: من الان میگویم شدنی است همچنان با مردم حرف بزنید. بروید نظرسنجی کنید، من معتقد هستم بخشی از مردم بخاطر همان ناامیدی و اینکه آینده روشنی نمیبینند، من همچنان میگویم مردم ایران جزء نجیبترین و شریفترین مردم هستند به موقع اش که احساس کنند دشمن خارجی و کسانی چشم طمع به ایران دارند حتماً وارد صحنه میشوند. اما قبول دارید که باید در داخل احساس امنیت و پشتوانه و پشتیبانی کنند. مردم اگر احساس کردند بی پناه شدند، من دارم راجع به بخشی از مردم حرف میزنم، حتماً من نماینده و حزب من نماینده برشی و بخشی از جامعه است که یک صدای متفاوتی ممکن است داشته باشد از صدای رسمی دستگاه حکمرانی و معتقد هستم که من نمیتوانم از جانب همه مردم حرف بزنم، همینطور که کسانی که اگر میآیند و نماینده مجلس میشوند نمیتوانند از جانب همه مردم نظر بدهند و شروع کنند به قوانینی را بگذرانند که اینها به نمایندگی نمیکند مطالبات بخشی از جامعه را، آنها هم بخشی از مردم ایران هستند. من میخواهم بگویم الزامات مشارکت در مرحله اول این دلگرمی و پشت گرمی دادند به مردم است که کنارتان هستیم از دردها و مشکلاتتان آگاه هستیم، غیر از اینکه انکار نمیکنیم این دردها و مشکلات را، اتفاقاً منتظر هستیم که بیایید و راجع به اینها حرف بزنیم، نه اینکه فقط بشنویم که حتی بعضی از وقتها شنیده نمیشود، به آن ترتیب اثر بدهیم و همه از خدای مان است که الان این اتفاقات بیفتد من که دارم این حرفها را میزنم از خدایم است که یک اتفاق خوبی در جامعه بیفتد و مردم به این نتیجه برسند که مشارکت در انتخابات و مشارکت برای تعیین سرنوشت شان بهترین کار است.
سؤال: رهبری در صحبتهایی که درباره همین موضوع مشارکت داشتند در مقاطعی، اشاره میکنند به گروههایی که علاقه مند به افزایش مشارکت نیستند. به نظر شما این گروهها چه کسانی هستند؟
طباطبایی: من فکر میکنم که ایجاد هر دوقطبی غیر از آن دوقطبی رقابت سالم، ازجمله دوقطبی باحجاب و بی حجاب، دوقطبی خودی و غیرخودی، دوقطبی انقلابی و غیرانقلابی، دوقطبی ارزشی و غیرارزشی، تمام اینها کمک میکند به همین چیزی که شما فرمودید و رهبری به آن اشاره کردند. من یک مثال بزنم برای شما، سر ماجرای حجاب که این روزها بحث داغ جامعه است و خواهش من از شما این است که اگر کارشناسی میآورید، حالا من پریروز یک جایی بودم خانه اندیشمندان یک برنامهای گذاشته بودند برای موضوع عفاف و حجاب، بررسی حقوقی عفاف و حجاب، یکی از دوستان میگفت که به ۹ نفر از نمایندگان مجلس که مدافع این طرح بودند زنگ زدیم هیچکدام حاضر نشدند بیایند و دفاع کنند در خانه اندیشمندان.
سؤال: اندیشه ورزان؟
طباطبایی: خانه اندیشمندان. همین که داشتند تصرف اش میکردند برادران انقلابی که خلاصه گروههای اینها مختلف جمع شدند و انجمنهای علمی جمع شدند و نگذاشتند این اتفاق بیفتد. میخواهم بگویم خواهش من از شما این است که از آن طرف اگر مدافعین میآیند، از آن طرف هم منتقدین و معترضین به این قانون و لایحه و همین طرحی که الان دارد در مجلس هشتاد و پنجی میرود جلو. ببینید وقتی که واقعیات جامعه را نمایندگان مجلس نمیبینند و یا نمیخواهند ببینند یا اصلاً نمایندگی نمیکنند آن بخشی از جامعه را یک همچنین دغدغه و مطالباتی دارد، میآیند مثلاً سر موضوع عفاف و حجاب، شما امسال دیدید رهبری رفتند نمایشگاه کتاب، دیدید که جلوی کدام غرفه ایستادند و با چه کسی حرف زدند، نمیدانم دیدید یا خیر، رفتند جلوی غرفه ایستادند یا یک خانم جوانی که حجابش در این حد بود که اگر در خیابان این را ببینند همانجا جلبش میکنند و میبرند همان جایی که مهسا را بردند. رهبری ایستادند با ایشان حرف زدند، ایشان راجع به کتابها توضیح داد، بیشترین توقف رهبری آنجا بود، هیچ اتفاقی هم نیفتاد، نه ضربهای به اسلام خورد، نه پایههای نظام متزلزل شد، اتفاقاً به نظر من آن جوان همان جا جذب این نگاهی شد که این مدل رفتار میکند. کاتولیکتر از پاپ که قرار نیست که بشوید که، این همه تندروی، برای موضوعی که شده است دغدغه مردم به جای اینکه من دیدم یکی از نمایندگان محترم مصاحبه کرده بود، تیترش این بود، باید عجله کنیم برای تصویب این طرح والا سیل ما را خواهد برد، من با خوش بینی و امیدواری همیشگی خودم، گفتم خدایا بالاخره دوستان فهمیدند، الان احتمالاً یک طرحی راجع به معیشت مردم است، راجع به اقتصاد یک کاری دارند میکنند، چه میدانستم گفتم، متن را خواندم، این نماینده محترم نوشته بود؛ لایحه حجاب و عفاف باید فوری در مجلس تصویب بشود والا سیل ما را خواهد برد. چه سیلی، این موی خانم ها، گیر کرده در چشم بعضی از این آقایان، فکر میکنند تمام مشکل کشور الان این است، برادر عزیز من، دوستان تصمیم گیر، قانونگذار، همه دوستان، اگر این موضوعات اولویت بندی نشود، این حرفهایی که زده میشود و دغدغهای که رهبری دارند، محقق نمیشود، مهمتر از آن دغدغه و مطالبات مردم پاسخ درست داده نمیشود، نمیتوانیم امیدوار باشیم این کارها را بکنیم جواب آن هم مشارکت بالا باشد، البته اینجا میرسم به آن حرفی که شما زدید و رهبری نگرانی دارند، گروههایی به نظر من من خوش بینانه باز هم میگویم، ناآگاهانه در بدترین حالت اش به هر حال همین بحثهایی که بعضی از دوستان اصولگرا مطرح میکنند، در قالب نفوذ، دنبال مأیوس کردن مردم هستند برای اینکه مردم نیایند در انتخابات، برای اینکه مشارکت بیاید پایین که همان اتفاق بیفتد. مردم اگر در انتخابات یازدهم، مشارکت برایشان اتفاق نمیافتاد در تهران حداقل ۲۵ درصد نمیرسید، آن کسانی که الان به دنبال تصویب این طرح و لایحه در مجلس هستند دنبال محدودیت بیشتر برای مردم هستند، رأی نمیآوردند که الان گرفتارشان باشیم. اینها است چیزهایی که.. تندرویهای داخلی اگر میخواهیم، ببینید من فکر میکنم، معتقد هستم، مردم نگاه شان به خارج از کشور نیست، اگر ما در داخل درست عمل کنیم. بارها این سخن رهبری گفته شده است و تکرار شده است که مگس روی زخم مینشیند برویم زخم را درمان کنیم. ما زخم داریم، این زخم توسط اتفاقاً گروههایی که خودشان را انقلابیتر از سوپرانقلابی نشان میدهند، انقلابیتر از انقلابیون و به هر حال دنبال موضوعات و مسائلی میگردند که موضوعات و مسائل روز مردم نیست، چیزهایی است که باعث ناامیدی مردم میشود. من فکر میکنم که صداوسیما در این زمینه هم میتواند واقعاً کمک کند، دستگاههای مختلف میتوانند کمک کنند در این مدت بلکه یک مقدار از این شدت و تندروی... دو طرف هم دارد البته، من فکر میکنم که اگر این تندرویها را بشود کنترل کرد، کسانی که بر تحریم میدمند، بهانهای برای تحریم نخواهند داشت. ببینید وقتی شما مردم احساس کنند صدایشان در مجلس شنیده میشود، آن جوان معترض، آن دانشجوی معترض، آن دانشجویی که دلش میخواهد در ایران خودش بماند و تحصیل کند، زندگی کند اینجا، یک زندگی آرام و معمولی داشته باشند مردم، احساس کند صدایش از داخل مجلس شنیده میشود، آیا میآید فریاد بزند و صدای اعتراضش را در خیابان بلند کند. بهتر است مجلسی داشته باشیم که در آن صدای معترضین شنیده شود و سازوکاری آنجا پیدا کند که غیر از اینکه صدای معترضین شنیده میشود برای آن مطالبه و دغدغه، به جای اینکه آن معترضین نمایندهای از جانب خودشان نبینند ناامید شوند هم در مشارکت سهم از مشارکت مؤثر است و هم اینکه باعث میشود که اعتراض شان را باید با یک صدایی و با یک زبانی بیان کنند. اینجا است که باید باز هم بنشینیم و بگوییم عزیز من جوان من موضوع ات چه است. داریم میگوییم راجع به موضوعات مختلف، من به یک موضوعی اشاره کنم، همین مجلس، عملکرد مجلس یکی از چیزهایی است که باعث میشود مشارکت پایین بیاید. راجع به موضوع کنکور، مجلس عملاً بخشی از این موضوعات را ول کرده است، بله موضوعات مهمتر دارد، حجاب خانم ها، اخیراً حجاب آقایان، آمده اند چکار کرده اند، شوراهای عالی بخشی از اختیارات مجلس و قانونگذاری را عملاً دست گرفته اند. شورای عالی انقلاب فرهنگی میآید مصوبه کنکور میگذراند. مصوبهای که من قاطعانه میتوانم به شما بگویم، چون حزب ندای ایرانیان یک حزب جوانی است که بیشتر جوان ترها به آن اقبال دارند، ما یک بخشی داریم که بخشی است که تازه دارند وارد دانشگاه میشوند، این دوستان کنکوری تقریباً ۹۰ درصدشان معترض این قانون هستند، کسی به حرف آنها گوش نمیدهد. ما در دو بیانیه و یک نامه به رئیس جمهور بعنوان رئیس شورای انقلاب فرهنگی خواهش کرده ایم که بیایید و این را برگردانید به مجلس بگذارید نمایندگان در همین وضعیت لااقل نگویند هر تیکهای از موضوعات دارد یک جایی تصمیم گیری میشود، این چه مجلسی است. اگر میخواهیم راجع به مجلس حرف بزنیم میتوانیم راجع مجلس اول، صدا عصاره همه جریانات سیاسی، گرایشهای فکری بود، آنجا تضارب آراء شکل میگرفت، حتی دعوا میشد، سر موضوعات اساسی، مردم امیدوار بودند آن موقع بوده است و بعد از آن بوده است که مردم آنطوری خودشان را به آب و آتش میزدند برای کشور برای نظام. میتوانیم برگردیم هنوز به آن شرایط. معتقد هستم هم امکانپذیر است به همان اندازه که براندازی معتقد هستیم نه ممکن است نه مفید است معتقدم اصلاح ساختارها، اصلاح صریح و شفاف و بدون لکنت، بدون ذرهای ملاحظه، مؤثر است در اینکه دوباره همان اتفاقات خوب برای کشور بیفتد. برای همین اصلاً دور هم جمع میشویم، حرف میزنیم، من میآیم اینجا مینشینم. امیدوارم که یعنی یک روزی من به یکی از آقایان گفتم همین که صدای اعتراض بلند است خیلی خوب است، بترسیم از روزی که مردم بی اعتنا شوند به شرایط و امیدوارم این اتفاق نیفتد واقعاً.
سؤال: مجلس اگر ضعیف شود چه میشود؟
طباطبایی: ببینید مجلس اگر ضعیف شود همین اتفاقی میافتد که الان دارد میافتد یعنی نظرسنجیها نشان میدهد که مردم اقبالی به مشارکت ندارند واقعیت را داریم میگوییم صریح و شفاف.
سؤال: شما نظرتان را میگویید دیگر حالا من هم وکیل مدافع مجلس نیستم که خودشان میتوانند از خودشان دفاع کنند.
طباطبایی: حالا خودشان هم تقریباً در بخشی از موارد میدانند. اولاً برگردیم به اینکه مجلس چطور ضعیف میشود، مجلس وقتی ضعیف میشود که نمایندگی نکند اکثریت جامعه را، یعنی میزان مشارکت به نحوی باشد که هر ناظر آگاهی وقتی نگاه میکند درصد مشارکت را بگوید که این پس معلوم است که رأی گرفته اند و رفته اند و آنجا نشسته اند، ولی این نماینده اکثریت جامعه نیست صداهای مختلف در مجلس شنیده نمیشود. این خودش باعث تضعیف مجلس است. نکته دوم این است که نمایندگان به جای پرداختن به مسال اساسی و روز مردم دغدغه واقعی مردم، مردمی که دارم حرف میزنم، از آن دانش آموز کنکوری است و قبل از آن، تا دانشجویی که با او برخورد میشود در دانشگاه، نماینده باید برود و از حق آن دانشجو دفاع کند در دانشگاه. تا آن استارت آپی که میآیند با او برخورد میکنند. من یک جایی دیدم، حالا این بحث در بحث میشود، ولی لازم است اشاره کنم، یک جایی دیدم یکی از آقایان مدیرمسئول یکی از روزنامههای حکومتی گفته اند بیاییم این پلتفرمها و این استارت آپهایی که حجاب در آنها رعایت نمیشود اینها را مصادره کنیم بدهیم به نیروهای انقلابی اداره کنند، مجلس میدانید کجا ضعیف میشود، آنجایی که الان باید کمیسیون امنیت ملی، فراکسیون تسهیل سرمایه گذاری بیاید بگوید آقا وقتی شما این حرف را میزنید، دیگر کسی جرأت میکند برود استارت آپ بزند یا بیاید سرمایه گذاری بخواهد کند در این حوزه، مجلس قوی یعنی این. مجلس اینجا ضعیف میشود که سکوت میکند، در برابر دست اندازی به حقوق مردم که ممکن است غیر ما فکر کنند. ما همه اش صحبت از سرمایه گذاری میکنیم به طرق مختلف از کسب و کار صحبت میکنیم، رهبری امسال میآیند میگویند اقتصاد مجدداً تأکید میکنند، شما ببینید چقدر کسب و کارها تعطیل شد بخاطر موضوع حجاب. اولویت ما چه است.
سؤال: آمار دارید که چقدر تعطیل شده است؟
طباطبایی: من دارم دور و بر خودمان را میبینم همین دیروز رفته ام یک کافهای که لااقل ۱۵ نفر در آن مشغول بوده اند، الان سه روز تعطیل است. مجلس نماینده باید یک راهی پیدا کند یک راه میانهای پیدا کند.
سؤال: بالاخره قانون دارد کشور دیگر، الان قانون این است.
طباطبایی: الان اولاً این قانون که میگویید که هنوز دارد تصویب میشود.
سؤال: بالاخره قانون حجاب داریم که همین الان.
طباطبایی: قانون حجاب داریم، اما با مدلی که برخورد میشود. ببینید ما قانون ماهواره هم داریم قانون ممنوعیت استفاده از تجهیزات ماهواره، اجرا میشود؟ الان اگر بخواهند قانون ممنوعیت استفاده از ماهواره، قانون است دیگر. همین در خیابان ولیعصر، شما از بالا تا پایین بروید تقریباً باید همه را باید بابت این قانون جریمه کنند. من میگویم قانونی که جرم انگاری اش به قول دستیار رئیس جمهور، خانم پاد گفته بودند یک جایی که این در تعارض با قانون اساسی است این کار. میخواهم بگویم قانونی که جرم انگاری علیه بخش عمدهای از جامعه را دارد انجام میدهد و مردم و بخشی از مردم و برشی از جامعه پذیرای آن نیستند این اولویت ما است و بعد مسائل دیگر در حاشیه قرار میگیرد. الان متن مجلس را شما نگاه کنید هر روز موضوع است. من میگویم مجلسی قوی است که اولویت بندی داشته باشد، معیشت مردم، رفاه مردم، زندگی معمولی، مردم یک زندگی معمولی میخواهند، این زندگی معمولی اول باید محقق شود، ایدهها و آرزوهای مردم باید ... نمایندگان مجلس باید قانون بگذارند نه اینکه تن و بدن آن دانش آموزی که دارد میرود کنکور بدهد بلرزد که چه قانونی امروز تصویب میشود دوباره و چه کاری سر کنکور میآورند که من باید تست بزنم یا نه.
سؤال: ببخشید بیشتر مثال هایتان سیاسی است...
طباطبایی: معیشت مردم سیاسی نیست.
سؤال: نه مثال معیشتی زیاد نزدید، بیشتر تمرکزتان روی حجاب و اینها بود.
طباطبایی: نه میگویم اولویت معیشت و زندگی مردم است آن هم مردمی که راضی هستند به یک زندگی معمولی و حداقلی. من فکر میکنم وقت مان خیلی کم است. میخواهم یک چند کلمه با مردم حرف بزنم.
سؤال: مگه تا الان با چه کسی حرف میزدید.
طباطبایی: الان با مردم حرف میزدم الان مستقیمتر میخواهم با مردم حرف بزنم. روی من به شما بود الان میخواهم روی من به مردم باشد و، چون نوشته ام برای خودم برای من مهم بود که دقیق با مردم حرف بزنم، مردم شریف و نجیب ایران، مردم صبور و دردمند ایران، همه ما این شبها و روزها به مناسبت چیزهایی که با هم شاهد بودیم و هستیم، به مناسبت آن چیزهایی که با هم از آن رنج میبریم و بی خوابیهای مشترک مان و گریههای شبانه مان شبیه هم شده است، خیلی وقت است که بی خواب هستیم، اجازه میخواهم بابت همه این شباهتها چند جمله با شما درد دل کنم، روزی که کشاورز سخت کوش و نجیب طبسی بر شانههای وزیر جهاد کشاورزی زد و گفت و خودتان میدانید و مملکت تان، من هم مثل خیلی از شما گریستم، اما جملهای که این روزها شاید تلافی همه بی خوابیها و دردهایمان را بکند این است که ما میدانیم و کشورمان، نباید خسته شویم و نباید اجازه دهیم خسته مان کنند، فرقی نمیکند برانداز خارج نشین یا بدخواهان داخلی و تندروهایی که نان شان و رونق شان در ناامیدی و خستگی ما است. کشور متعلق به همه ایرانیان است، ازجمله دختران و پسران معترضی که، چون صدایشان شنیده نشد فریاد کشیدند، با نبودن و نیامدن ما شرایط بدتر میشود که بهتر نمیشود. ما مردم غیر از خودمان کسی را نداریم از شما شمایی که میدانم دل در گروی سربلندی و آبادانی و آزادی ایران دارید، شمایی که فاصله منفی تصاعدی ایران با کشورهای دیگر را میبینید و خون دل میخورید، شمایی که فرزندتان در دانشگاه ممنوع الورود شده است، شمایی که دغدغه یک زندگی معمولی و آرام را دارید، شمایی که هر روز نگران رفتن و برگشتن دختران تان هستید، شمایی که ارتباط ایران با دنیا و صلح و آرامش را میخواهید، از شما میخواهم، ما باید با همین روند راه؟ متوقف کنیم. قبول کنید که هیچ کس جز خودمان و در داخل کشور خیرخواه ایران نیست. بیگانه به دنبال رفاه و آرامش ما نیست. ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و اعتراف وزیر خارجه امریکا به دست داشتن آن کشور در کودتا علیه منتخب مردم را از یاد نبرده ایم همچنین خروج یک طرفه امریکا از برجام و تحمیل فشارهای ناجوانمردانه در طول این مدت را هم فراموش نکرده ایم. همچنان که عملکرد تندروهای بی ترمز داخلی و ناکارآمدیهای مجالس و دولتهای مختلف، آنها را هم به یاد داریم. کشور امروز به اینجا رسیده است، میتوانیم شبیه همان کشاورز نجیب طبسی کنار بکشیم و مملکت را به ملوک اش واگذار کنیم و رعیت وار نظاره گر عقب گرد نابسمانیهای بیشتر باشیم یا میتوانیم یکبار دیگر این بازی را به هم بزنیم. باور دارم همچنان که دانشجویان شریف دانشگاه تهران در کنار هم در کمال آرامش مسالمت جویی و ادب فریاد زدند سفر چرا، بمان و پس بگیر، ما هم کنار هم باید بمانیم، نه از موضع انفعال و قهر و خودتحریمی، از موضع مشارکت فعالانه با هر روش و ابزار قانونی که همچنان میتوانیم از آن بهره بگیریم. یادتان نرفته است در موضوع تصویب طرح صیانت، با ایستادگی مردم و امضای کارزارهای مختلف و پایمردی رسانههای داخلی و حضور همه ذینفعان، مجلس موفق به تصویب این طرح نشد. محدودیتهای فعلی در فضای مجازی بخش اندکی از آن طرح تمامیت خواهانه تندروهایی بود که به دنبال ناامیدی مردم هستند. در مورد طرح اخیر با وجود برخی انتقادات پراکنده به دلیل خسته شدن یا شاید بی تفاوتی بخشی از جامعه به اتفاقات پیرامون خود، شاهد یکه تازی همان جماعت تندروی اقلیت در تصمیم گیری برای اکثریت جامعه هستیم. افسردگی و خستگی ما این اجازه را به آن جماعت داده است که در خفا و به دور از چشم افکار عمومی به قانونگذاری و در اصل به جرم انگاری برای بخش زیادی از جامعه اقدام کنند. اقدامی که در تعارض آشکار و قانون اساسی و حقوق اولیه ملت است. حرف من این است، حرف ما این است، گذشته را فراموش نکنیم، اما برای آینده بمانیم برای ایران سربلند و آباد بمانیم. من یک نکته دیگری هم بگویم، من فقط به دوستان مجلس میگویم، به قول عطار، گفت که، همه جا گشتم دیدم که خدا را اسم اعظم خدا در نان است دوستان در حجاب نیست، خلاص.