پخش زنده
امروز: -
در میدان مبارزه سرسخت و پرتلاش و در زندگی مشترک حامی و همدل همدیگرند؛ این خلاصه زندگی یک زوج تکنواندوکار است که ۲۴ سال پیش به هم بله گفتند و تلاش کردند برای هم بهترین باشند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما؛ سهیلا مهدی زاده درباره همسرش میگوید: یک جورهایی شبیه به پرستار میماند. خیلی مهربان است. به جرات میتوانم بگویم از اوایل ازدواجمان بیشتر دوستم دارد.
سهیلا خانم و علی آقا قبل از اینکه زن و شوهر باشند، دخترخاله پسرخاله اند و هم دخترعمو پسرعمو؛ موضوعی که باعث شده است از بچگی شناخت بیشتری از هم پیدا کنند و قبل از بیست سالگی ازدواج کنند؛ البته بعد از انجام تستهای توصیه شده ژنتیک.
علی آقا میگوید: همه خانمها شاید این جوری صبر نداشته باشند، چون من خیلی آدم اهل ریسکی هستم، خیلی به چالش افتادیم؛ ولی اگر انقدر صبوری و علاقه بین ما نبود فکر نمیکنم میتوانستیم مشکلات را پشت سر بگذاریم و سختیها را به راحتی تبدیل کنیم.
این زوج برای افزایش سهم شادی و نشاط در زندگی مشترکشان، ورزش را انتخاب کردند؛ و برای تداوم حال خوبشان مشوق هم در ورزش شدند.
سهیلا خانم میگوید: ورزشی مثل تکواندو را اول فقط برای سرگرمی انتخاب کردم، کم کم شده علاقه ام، و الان شده یک منبع درآمد خیلی خوب برای من.
علی اقا هم ادامه میدهد: دقیقا هر وقت از ورزش فاصله میگیریم خودمان احساس میکنیم هم پرخاشگر میشویم و هم انرژی مان تحلیل میرود؛ وقتی ورزش میکنیم طراوت بیشتری داریم. اصلا حس میکنیم ورزش تاثیر مستقیمی روی روح و روانمان دارد؛ روی روابطمان با هم.
خانم مربی هم ادامه میدهد: انقدر درگیر ورزش شدیم که دیگر اصلا اختلافی با هم نداریم که بگوییم این اختلاف خیلی تاثیرگذار هم باشد.
الهه حاصل زندگی مشترکشان هم خیلی زود جذب ورزش میشود. خودش میگوید: تکواندو را از سه سالگی شروع کردم و دو سال دیگر مربی میشوم.
الهه با تصویر پرمهری که از رابطه عاطفی پدر و مادرش پیدا میکند، در هجده سالگی ازدواج میکند. به گفته او پدرش با رفتار پرمهر و عاشقانهای که با او و مادرش داشته به آنها هدف و انگیزه داده است.
پدرش میگوید: از بچگی نگذاشتم نازک نارنجی بار بیاید؛ یعنی من و همسرم او را به باشگاه آوردیم. همین الان هم در باشگاه ما کار میکند، درآمد کسب میکند و استقلال مالی دارد.
در این خانواده خوب همیشه، اما همه چیز بر وفق مراد نبوده.
سهیلا مهدی زاده توضیح میدهد: باشگاه دوممان را که زدیم همزمان شد با شیوع کرونا؛ در این مدت خانه، ماشین، زمین همه چیزمان را دادیم که باشگاه را حفظ کنیم درسته که خیلی سخت بود و همه چیزهایی را که این همه سال برایش زحمت کشیدیم و به دست آوردیم از دست دادیم,، ولی الان با انگیزه و انرژی بیشتر داریم تمام تلاشمان را میکنیم تا علاوه بر اینکه آنها را به دست میآوریم در کارمان هم پیشرفت کنیم.
در بحرانهای زندگی گاهی به بن بست هم رسیده اند؛ سهیلا خانم میگوید: این خیلی طبیعی است؛ وقتی آدم یک چیزی را به دست میآورد ممکن است چیزهای دیگری را از دست بدهد.
در طول مدتی که کرونا ما را با خسارت روبرو کرده بود، من خیلی عصبی بودم و به هم ریختم؛ همسرم صبورتر بود و من را حمایت میکرد. آن زمان به مشاور مراجعه کردیم و روابطمان را بازسازی کردیم. این باعث شد راهکارهای خیلی خوبی بدهد و با انگیزه بیشتری کارمان را شروع کنیم.
خواستند و اراده کردند که بر مشکلات غلبه کنند.
سهیلا میگوید: کمتر با هم حرف میزدیم و پیشنهاد خانم دکتر این بود که بیشتر با هم صحبت کنید، راهکار بنویسید. یک سری راهکارها به ما دادند، آنها را انجام دادیم و خدا رو شکر الان خیلی در حال پیشرفت هستیم.
علی مهدی زاده هم ادامه میدهد:به خاطر بلندپروازی هایمان با چالشهای زیادی برخورد میکردیم,، اما چون هوای همدیگر را داشتیم راحت این موانع را پشت سر میگذاشتیم و به نتایج خیلی خوبی میرسیدیم. من خودم محل کارهای زیادی را عوض کردم؛ اینجا حمایتهای همسرم بود که ما توانستیم به نقطه خوبی برسیم.
گشایشهایی که بعد از هر سختی تجربه میکنند، حالا خاطرههای خوب زندگی مشترکشان شده است. سازگاری شان با کم و کاستهای زندگی ریشه در دوران مجردیشان دارد.
علی مهدی زاده میگوید: همیشه زمان تحصیلم کار میکردم اصلا این جوری نبود که از کسی درخواست پول کنم.
این استقلال مالی و شخصیتی از همان ابتدا به نفع زندگی مشترکشان تمام شد.
سهیلا خانم میگوید: من از ۱۴ سالگی کار میکردم و تا الان از هیچ کس کمک مالی نگرفتم. در دورههای فنی حرفهای آموزش گل سازی دیدم. بعد شاگرد گرفتم گل درست کردم؛ در همان مدت هم سعی میکردم منبع درآمدی برای خودم درست کنم.
این زوج تکواندوکار، هر دو مربی تکواندو هستند و قانون مبارزه را به جوانها یاد میدهند، تا در مقابل تلاطمهای زندگی هم سرسخت و اهل مبارزه شوند. بعد از ۲۴ سال زندگی مشترک، میگویند محبت بی دریغ به هم عادت رایج این روزهایشان است. زوجی که با گذر از روزهای پرجاذبه جوانی و رسیدن به میانسالی هوای زندگی مشترک را بیشتر دارند؛ و هر چه از عمر زندگی مشترکشان گذشته مهر و عاطفه و صمیمت بینشان بیشتر شده است.