پخش زنده
امروز: -
بعد از تولد فرزند متوجه میشود بچهای که به دنیا آمده است، از ناحیه پا مشکل دارد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما؛ بعد از شنیدن خبر بی هوش شود و به کما میرود. تحمل واقعیت برایش سخت است. میترا همه مراحل پزشکی را که یک زن باردار باید انجام دهد طی کرده بود و در آزمایشها هیچ نشانهای از ناقص بودن فرزند هم دیده نشد. اما بعد از زایمان متوجه میشود که نوزاد پا ندارد!
توصیف دوباره همه این لحظات برای این مادر بسیار سخت و غیرقابل توصیف است. او میگوید؛ بعد از زایمان تا ۶ ماه نمیخواستم کسی من و فرزندم را ببیند؛ برای همین بچه را به هیچ کس نشان نمیدادم. اما یک خواب باعث شد تا به خودم بیایم! آن خواب برایم مثل تلنگر بود. به خودم گفتم من هیچ کاره ام! خدا داده است و باید برای این بچه مادری کنم.
میترا در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود ادامه داد: فکر کردن به این موضوع بود که باعث شد با خودم کنار بیایم؛ با نگاهها با پچ پچها و نیش و کنایهها کنار آمدم و پذیرفتم که من فرزندی دارم که با این نقص به دنیا آمده است. حالا باید همه توانم را برای بزرگ کردنش بکار بگیرم. همسرم محسن هم همراهم بود. میخواستیم این بچه را به خوبی بزرگ کنیم. با هر سختی که بود پروتز برای پاهایش گرفتیم و کمک کردیم تا محمد مهدی بایستد.
محسن نیز در حالی که هنوز هم قبول کردن شرایط خاص محمد مهدی برایش سخت است؛ گفت: محمد مهدی ۲ ساله بود که شمال کنار دریا رفتیم و یک لحظه دیدم که این بچه نیست! در ساحل به دنبالش گشتم در کمال تعجب و ناباوری دیدم که زیر آب در حال شنا کردن است. باورم نمیشد، ولی محمدمهدی داشت شنا میکرد!
به تهران که برگشتیم او را به کلاس شنا بردم. ابتدا مربی حاضر به آموزش دادن بچهای که پا نداشت نبود، من هم گفتم اجازه بدهید یک بار در آب شنا کند! همین که شنا کردن محمد مهدی را دید، پذیرفت که به او آموزش دهد.
حالا محمد مهدی ۷ ساله است. او سنگ نوردی میکند؛ شناگر حرفهای هست و با پنجههای آهنی میدود. مادرش میترا به همه قول مدال پارالمپیک را داده است. او میگوید: مطمئنم که محمد مهدی میتواند روزی پرچم ایران را بالا ببرد.
محمد مهدی هم باور دارد که میتواند قهرمان شود. او با لحنی کودکانه وسط حرفهای پدر و مادرش دوید و گفت: میخواهم قهرمان شوم؛ دوست دارم پرچم ایران را بالا ببرم برای همین هم درس میخوانم و هم ورزش میکنم تا موفق شوم.
قهرمانی در پارالمپیک بزرگترین هدف این خانواده خوب است؛ هدفی بسیار دور که با امیدواری و تلاش این خانواده برایشان بسیار نزدیک است.