پخش زنده
امروز: -
کارشناس سی ان ان گفت آمریکا از پانزده سال پیش به صورت تدریجی در حال دور شدن از اروپا و خاورمیانه و چرخش به سمت شرق آسیا بوده است.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما به نقل از شبکه تلویزیونی سی ان ان، فرید زکریا کارشناس مسائل بین الملل و مجری برنامه «جی پی اس» در سی ان ان در تحلیل سیاستهای کلان آمریکا و چرخش سیاسی و نظامی دولت های این کشور به شرق آسیا گفت: «پانزدهم سپتامبر آمریکا و انگلیس اعلام کردند توافقنامهای با استرالیا امضاء میکنند تا براساس آن، فناوریهای مربوط به زیردریاییهای فعال با سوخت هستهای را در اختیار استرالیا قرار دهند و این کار در قالب مشارکت جدید و تقویت شده سه جانبه انجام میشود که با عنوان آکوس معروف شده است.»
فرید زکریا افزود: «یک روز پس از آن، خبر دیگری منتشر شد که در رسانهها پوشش چندانی پیدا نکرد. خبر به اقدام چین مربوط بود. چین به صورت رسمی خواستار آن شد که عضو توافقنامه جامع و مترقی در زمینه مشارکت دو سوی اقیانوس آرام شود که با عنوان سی پی تی پی پی CPTPP معروف است.
این توافقنامه یک معاهده تجاری است که دولت باراک اوباما، رئیس جمهور پیشین آمریکا درباره آن مذاکره و آن را تصویب کرد. این معاهده عمدتاً به منظور مقابله با سلطه فزاینده چین در آسیا (حوزه اقیانوس آرام) بود. دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا سه روز پس از ورود به کاخ سفید از این توافقنامه خارج شد. وقتی دو خبر فوق را در کنار هم میبینیم متوجه میشویم که چالش مطرح از جانب چین تا چه اندازه پیچیدگی دارد.
در دوره پس از خروج واشنگتن از افغانستان، بسیاری از مفسران میگویند که نگرش آمریکا، تفکر کوتاه مدت است و سیاست خارجی آن ثبات ندارد و فاقد قدرت ماندگار است. اما توافقنامه امنیتی سه جانبه (آکوس) نشان میدهد که درخصوص مسائل بزرگ، عکس تفسیر فوق درست است. آمریکا از پانزده سال پیش به صورت تدریجی در حال دور شدن از اروپا و خاورمیانه و چرخش به سمت (شرق) آسیا بوده است.
در دوران جنگ سرد، اروپا میدان اصلی برای رقابتهای ژئوپلیتیک بود. پس از فروپاشی شوروی (سابق) در سال هزار و نهصد و نود و یک، آمریکا نگاه خود را به سمت شرق چرخاند آنهم با وجود دور شدن از بسیج نظامی در دوره پساجنگ سرد. بیل کلینتون، رئیس جمهور پیشین آمریکا، قول داد که یکصد هزار نیروی نظامی آمریکا را در آسیا حفظ میکند. پس از آن مقطع، حوادث یازده سپتامبر رخ داد که آمریکا را وادار کرد تا بر منطقه خاورمیانه متمرکز شود، اما در عین حال، یک چشم خود را همچنان به سمت آسیا نگاه داشت.
جرج بوش، رئیس جمهور پیشین آمریکا، با عبور از سیاست چنددههای واشنگتن، به عادی سازی برنامه هستهای هند مبادرت کرد که علت عمده آن، به دست آوردن متحدی به منظور بازدارندگی درمقابل چین بود. وقتی اوباما به قدرت رسید به گونهای آگاهانه از سیاست چرخش به آسیا سخن گفت. یک روز پس از اعلام خبر اوباما مبنی بر استقرار دو هزار و پانصد نیروی نظامی آمریکا در استرالیا، اعلام کرد که آمریکا قدرتی در حوزه اقیانوس آرام است و آمریکا اینجا آمده است که بماند.
سیاست دونالد ترامپ درباره چین همان سیرک شخصی سازی کارها بود به طوری که زیگزاگی از تمجیدهای مضحک درباره شی جینپینگ رئیس جمهور چین بود تا حملاتی صریح به علت کسری تجاری آمریکا در روابط تجاری با چین و بعدها هم این حملات به علت کووید-۱۹ متوجه چین شد.
اما دولت ترامپ همان راهبرد چرخش به سمت شرق و تعمیق این راهبرد ادامه داد به طوری که نیروهای نظامی آمریکا از منطقه خاورمیانه خارج میشدند و توجهها متوجه حوزه اقیانوس آرام میشد. بعدها گفتگوی چهارجانبه امنیتی ناکارآمد و سست بین آمریکا، استرالیا، ژاپن و هند موسوم به کووآد شکل گرفت که هدف آن، تقویت همکاریهای نظامی بین این چهار کشور بود. عامل تسریع کننده حیاتی برای سیاست چرخش به شرق آمریکا، خود (قدرت روزافزون) چین بوده است.»