پخش زنده
امروز: -
هدف در آموزش غیر مستقیم وسعت پیدا میکند و مفاهیم بیشتر میشوند. هر کودکی، هر قدر که بخواهد و بتواند، کشف میکند و یاد میگیرد.
به گزارش گروه وب گردی خبرگزاری صدا و سيما، در آموزش غیر مستقیم هدف وسعت پیدا میکند و مفاهیم بیشتر میشوند. هر کودکی، هر قدر که بخواهد و بتواند، کشف میکند و یاد میگیرد. محدودهای برای او تعیین نمیشود.
آموزش مستقیم کودکان یعنی چه؟
آموزش مستقیم هدفی خاص و محدود دارد که در آن کودک باید مفهومی معین را یاد بگیرد و آن را با مفاهیم قبلی ذهن خود مربوط کند و از آن در مسائلی که برایش پیش میآید بهره بگیرد. مثلاً آموزگار حرف «ن» را به کودک میآموزد؛ او باید آن را یاد بگیرد و کلماتی را که در آنها حرف «ن» بکار رفته است بخواند و بنویسد ودر همه جا آن را باز شناسد، یا از راه مشاهدههای گوناگون دریابد که گیاه از دانه میروید؛ بتواند دانه را باز بشناسد، آن را بکارد و اهمیت دانه را از نظر زندگی گیاهی دریابد.
آموزش مستقیم یعنی:
در آموزش مستقیم از کودک میخواهند که از راههای مختلف (مکتوب، شفاهی و عملی) دانستههای خود را بازگو کند؛ در واقع بدین گونه از او به طور مستقیم امتحان گرفته میشود و با نمره دادن میزان دانستههای او را میسنجند. در آموزش مستقیم کودک مقید و محدود است. باید بنشیند، مشاهده کند، گوش بدهد، یاد بگیرد، تمرین کند و در چهارچوب معین فعالیت داشته باشد. در اغلب موارد نه تنها از طریق آموزش مستقیم کودک چیزی نمیآموزد بلکه در برابر آموزش مستقیم از طرف مربی، والدین، خانواده و حتی مدرسه جبهه گیری هم میکند و در بهترین حالت فقط از ترس پدر و مادر به این نوع آموزش تن میدهند.
نکته: آموزش مستقیم تا سن ۷ سالگی برای کودکان مضر و مانند سم است. آموزش مستقیم برای بچه از بدو تولد تا ۷ سالگی ممنوع است.
آموزش غیرمستقیم کودکان چیست؟
در آموزش غیر مستقیم هدف، وسعت پیدا میکند و مفاهیم، متعدد و گوناگون میشوند. هر کودکی، هر چقدر که بخواهد و بتواند، کشف میکند و یاد میگیرد. محدودهای برای او تعیین نمیشود. کودک در فعالیت ها، بیشر آزادی دارد. آموزش برایش جنبه بازی و سرگرمی پیدا میکند. میتواند خود برنامه اش را تنظیم کند و پرسشهای گوناگون در زمینه آنچه فهمیده و کشف کرده است مطرح کند. ارزشیابی از دانستههای او نیز غیر مستقیم انجام میشود. آنچه در گفتگو، یا فعالیتهای انفرادی و گروهی از او دیده میشود کافی است. امتحان و نمرهای در کار نیست. آموزش پیش از دبستان را در بیشتر کشورهای جهان، نوعی آموزش غیر مستقیم میدانند. حتی در بسیاری از کشورها کوشش دارند آموزش دبستانی را هم به طور کامل، یا دست کم قسمتی از آن را غیر مستقیم کنند.
به طور کلی، آموزش غیر مستقیم با روحیه جستجو گر و کنجکاو سازگارتر است و کودک را به شوق و ذوق بیشتری برای اکتشاف و یادگیری بر میانگیزد؛ با رشد بدنی او نیز مناسبتر است، زیرا از نشستن بیش از اندازه او جلوگیری میکند و او را به حرکت و فعالیت وا میدارد. با یاد گرفتن به معنای واقعی نیز هماهنگی بیشتر دارد، چه تنها توانایی درک و علاقه مندی کودک سبب میشود که میزان یادگیری او گسترش یابد. لحظهای را تصور کنید که گربهای را برای مشاهده به کودکستان آورده اید؛ بی درنگ کودکان به دور گربه جمع میشوند. دست و پا و بدن او را لمس میکنند، و با سوالات زیر روبرو میشوند:
گربه چه میخورد؟
کجا میخوابد؟
چگونه از درخت بالا و پایین میرود؟
چرا میتواند از فاصلههای زیاد به بالا بپرد؟
چرا همیشه با پا به زمین میافتد؟
چرا شب چشم هایش میدرخشد؟
سبیل هایش برای چیست؟
از چه خوشش میآید؟
چرا وقتی که به پشتش دست میکشیم، خر خر میکند؟
چرا خودش را میلیسد؟
چرا زبانش زبر است؟
چگونه و در چه مواقعی بچه هایش را از جایشان بیرون میآورد؟
چگونه از خود و بچه هایش دفاع میکند؟
دشمنش کیست؟
چگونه بچه میزاید؟
بچه هایش چه شکلی هستند؟
چه میخورند؟
چطور موش شکار میکند؟
و دهها سوال دیگر.
در آموزش غیر مستقیم، به همه این سوالات میتوان جواب داد. برای این گونه آموزش میتوان برنامه مشاهده و فعالیت تنظیم کرد و بچهها را به تفکر و مشاهده دقیقتر واداشت. در آموزش غیر مستقیم مشاهده یک حیوان، فرصتی برای یادگیری وسیع تر، غنیتر و همه جانبه ایجاد میکند و از همان ابتدا ارتباط کودک را به طور کامل با محیط اطرافش برقرار میکند. همان گربه سبب میشود که کودک به حیوانات علاقهمند شود و به مشاهده و کشف چگونگی زندگی آنها بپردازد، و طرز رفتار با حیوانات را بیاموزد.
در کودکستانها همیشه باید از روش غیر مستقیم برای آموزش استفاده کرد مگر در موارد استثنایی مثلا آداب معاشرت، بهداشت، یادگیری شعر و ترانه. حتی اینها را نیز تا حد امکان باید به شکل آموزش غیرمستقیم، یعنی به صورت بازی و فعالیت اجتماعی، به کودکان عرضه کرد تا با اشتیاق بدان روی بیاورند.
دفتر سرمشق، آموزش خواندن و نوشتن و حساب کردن، نمره و تکلیف شب، تشویق و تنبیه، جریمه، گرفتن دست بچه و کمک کردن به او برای نوشتن، یا پرسیدن آموختهها به صورت سوال و جواب در کلاسهای کودکستان از اشتباهات بزرگ است که نتیجهای منفی دارد و کودک را از یادگیری واقعی باز میدارد و حتی کودکان فعال و جستجوگر را افسرده و خسته میکند.
ممکن است عدهای از خانواده ها، که خود کمتر تجربهای از آموزش غیر مستقیم دارند، روش آموزش مستقیم را بپسندند، اما مربی باید از آن به طور کامل بپرهیزد و تا جایی که امکان دارد امتیازهای آموزش غیر مستقیم را به خانوادهها یادآور شود.