تنبیه بدنی کودک، آری یا خیر؟
در فرایند تربیت و پرورش فرزندان میتوان از روشهایی غیر از تنبیه کودک استفاده کرد و چه بسا تاثیر بهتر و بیشتری در این مسیر حاصل خواهد شد.
پرسمان پرورش و تربیت که یک موضوع مربوط به زندگی و ممات ملل است بنای آن در خانواده گذاشته شده و در محیط آموزش و اجتماع تکمیل میگردد. کودک، این موجود فرشته گونه، موضوع تربیت و امانتی از خدا در دست والدین است. تربیت به معنای باروری و شکوفایی بذرهای نهفته و گنجینههای پنهان وجود انسان است. تربیت به معنای رشد، نمو و پرورش دادن و هدایت به سوی حق و کمال است و تزکیه نفس و اخلاق و عمل از جمله مفاهیم تربیتی است.
تعلیم و تربیت، یکی از نکات بسیار مهمی است که پدران و مادران باید از تمام مسائل و مشکلات رفتاری و روانی کودکان خود در سنین مختلف آگاه باشند و بدانند چطور با کودک خود رفتار کنند تا آنها همیشه از همه لحاظ در سلامت کامل به سر ببرند و از طرف دیگر، چون کودکان غیر از محیط خانه با محیط خارج از خانه هم سر کار دارند با مسائل و مشکلات متعددی روبه رو میشوند که نیازمند آگاهی پدر و مادر و روش برخورد صحیح آنها با کودک است.
در قرآن و روایات ما در مورد تربیت نکات مهم و کلیدی هست که با کمی دقت و توجه میتوان به آنها پی برد و در زندگی خودمان با عمل کردن به آنها بتوانیم فرزندانمان را با تربیت پرورش دهیم و با تربیت کودکان خود جامعهای با فرهنگ بسازیم.
یکی از اصلیترین نکاتی که در موضوع تربیت مطرح میشود مسئله تنبیه است که در برهههایی از زمان به خاطر اخباری که از تنبیه و آزار کودکان رسانهای شده است به جنجال تبدیل شده است. پرداختن به این موضوع و آگاهی نسبت به تعریف و جایگاه تنبیه درمقوله تربیت مسئله مهمی است.
تنبیه در اصطلاح و لغت
تنبیه در لغت به معنای آگاه کردن، بیدار کردن، واقف گردانیدن به چیزی و آگاه و هوشیار کردن، آمده است و در اصطلاح به عملی گفته میشود که لازمه آن آگاه و هوشیار کردن باشد؛ بنابراین تنبیه، منحصر در تنبیه بدنی نیست و سرزنش و توبیخ و ... یکی از مصداقها و نمونههای تنبیه است.
تنبیه بدنی در مسیر تربیت کودک از ابزارهای کاربردی است، اما به خاطر حساسیت استفاده از این روش تربیتی، توصیه میشود تا حد امکان ابزارهای دیگر تربیتی در اولویت و مورد استقاده قرار بگیرند.
ابزارهای جایگزین تنبیه بدنی
۱. تشویق و تأیید:
تربیت شونده در مسیر تربیت، برخی اعمال صحیح و مطلوب را انجام میدهد. مربی بهمنظور باقی ماندن و تکرار این رفتارهای مطلوب نیاز به ابزاری دارد. این وسیله و ابزار، تشویق و تقدیر نام دارد. تشویق به معنای به شوق آوردن، کار کسی را ستودن و او را دلگرم ساختن است. نیاز به تشویق از تمایلات فطری هر انسان است که تا پایان عمر در او باقی میماند. ویلیام جیمز میگوید: عمیقترین انگیزه در نهاد آدمی، عطش تحسین شدن است. این خطاست که تصور کنیم شخص از آن جهت که بزرگ شده است و خوب و بد را میفهمد، احتیاج به تشویق ندارد، زیرا بسیاری از تلاشها و رقابتهای بزرگ سالان نیز به منظور به دست آوردن تشویق و تحسین دیگران است.
در طول روز به رفتارهای مثبت فرزندتان توجه کنید و با انجام هر کار درست و مثبتی، از فرزندتان تعریف و تمجید کنید. برای مثال اگر او هنگام بازی با خواهر و یا برادرش، رفتار مسالمت آمیزی داشته باشد، به او این نکته را یادآوری کرده و تشکر کنید. بیشتر به رفتارهای مثبت فرزندتان تمرکز کنید. بدین ترتیب رابطهای مثبت بین شما و فرزندتان تشکیل میشود و فرزند شما رفتارهای مثبت خود را تکرار خواهد کرد.
تشویق یکی از ابزار مهم تربیت است که مربی میتواند از آن بهره گیرد و کودک را به کارهای نیک علاقهمند سازد. کودک در سایه تشویق، از بسیاری از خواستههای خود چشم میپوشد و به راهی که مورد نظر مربی است، قدم میگذارد.
در استفاده از ابزار تشویق دقت کنید
الف. تا جایی که ممکن است تشویق مادی و مالی نباشد، زیرا خاصیت دنیا و مادیات، انحراف از مسیر صحیح است و با امر تربیت منافات دارد.
ب. در اعمال تشویق باید مراقب افراط و زیادهروی باشیم، چون در غیر این صورت تشویق در مقابل عمل درست به رشوه در این مسیر تبدیل میشود.
ج. بین عمل انجامشده و تشویق صورت گرفته باید تناسب وجود داشته باشد.
د. در تشویق باید به جنبههای شخصیتی و روحیات فرد تشویق شونده دقت شود
۲. بشارت دادن:
در امر تربیت ابتدا باید معیارهای راه صحیح تبیین شود سپس به دستاوردهای حرکت در این مسیر اشاره کرد. شخص که مورد تربیت واقعشده با توجه به مزایا و فواید مترتب بر طی کردن راه صحیح، مشتاق به پیمودن طریق درست و صواب میشود و به بیان سادهتر بشارت به آثار و برکات کار نیک، نیروی محرکه افعال تربیت شونده است. ازآنجاکه بایدها و نبایدهای تربیتی مستلزم تحمل سختی است و ممکن است همین مشقتها، رغبت لازم را در تربیت شونده کاهش دهد؛ لذا بشارت، نقش مهمی در جایگزینی عشق به تکلیف بهجای احساس تکلف در هنجار و ناهنجارهای تربیتی خواهد داشت.
شیطان رجیم در قیامت بیتوجهی مردم به وعدهها و بشارتهای خداوند در دنیا را علت اصلی انحراف و شوم بختی آنها معرفی میکند و خود را لایق سرزنش نمیداند. این مطلب نشان از این حقیقت است که بشارتهای خداوند در دنیا ابزاری برای حرکت مردم در طریق صحیح است.
قالَ الشَّیْطانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَ ما کانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لی فَلا تَلُومُونی وَ لُومُوا أَنْفُسَکُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِما أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمینَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ.
چون حکم (قیامت) به پایان رسید (و اهل بهشت از اهل دوزخ جدا شدند) در آن حال شیطان (براى نکوهش و تمسخر کافران) گوید: خدا به شما بهحق و راستى وعده داد و من به خلاف حقیقت شمارا وعده دادم و خلف وعده کردم و بر شما (براى وعده دروغ خود) هیچ حجت و دلیل قاطعى نیاوردم و تنها شمارا فراخواندم و شما اجابتم کردید، پس (امروز شما ابلهان که سخن بىدلیل مرا پذیرفتید) مرا ملامت مکنید بلکه نفس (پر طمع) خود را ملامت کنید، که امروز نه من فریادرس شما خواهم بود و نه شما فریادرس من توانید بود، من به شرکى که شما به (اغواى) من آوردید معتقد نیستم، آرى (در این روز) ستمکاران عالم را عذابى دردناک خواهد بود.
۳. تغافل:
در مسیر و فرآیند تربیت باید به خصوصیات و ویژگیهای تربیت شونده توجه کرد. برخی از این ویژگیها خصوصیات فردی او نیست بلکه سرچشمه گرفته از سرشت و ذات انسانی تربیت شونده است. از جمله این ویژگیها میل به عزتمندی در بشر است. خداوند متعال عزت نفس را در سرشت و وجود انسانها نهادینه کرده است. به همین خاطر انسانها دوست ندارد دیگران از خطا و اشتباهات او آگاه شوند.
مربی با توجه به این ویژگی تربیت شونده باید فرض را بر آن بگذارد که صدور چنین عملی از این فرد، ناشی از نا آگاهی به نتایج سوء آن عمل بوده است یا اصولاً از زشتی آن اطلاع نداشته یا برفرض اطلاع، نا خواسته و سهواً آن خطا را مرتکب شده است... البته باید این روش فقط در خطاهای کوچک و غیر مهم و غیر راهبردی استفاده شود.
از آنجا که یکی از وظایف مربی حفظ شخصیت و حرمت تربیت شونده است. استفاده از روش تغافل به خصوص اگر تربیت شونده اشتباه را پنهانی مرتکب شده باشد ما را در رسیدن به این مهم کمک میکند و تربیت شونده فرصتی برای اصلاح رفتار خود مییابد.
از طرفی همیشه تذکر به تربیت شونده موجب تصحیح اعمال و رفتار او نمیشود؛ و در بسیاری اوقات افراط در نصیحت کردن موجب کم شدن حرمت مربی و پرخاشگری تربیت شونده میشود و برای ممانعت از آفت پند و تذکر زیاد باید از تغافل استفاده کرد. امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرمایند:
عَظِّمُوا أَقْدَارَکُمْ بِالتَّغَافُلِ عَنِ الدَّنِیِّ مِنَ الْأُمُور. بر ارزش خود با چشمپوشی از چیزهاى پست بیفزایید.
گاهی عصبانی شدن و اذیت کردن والدین منجر به کتک زدن کودکان میشود. توجه داشته باشید که در چنین مواقعی، نادیده گرفتن، از عکس العمل نشان دادن تاثیر بیشتری دارد. برخی از رفتارهای غلط کوچک را میتوان به راحتی نادیده گرفت و نیاز به نشان دادن عکس العمل شدید ندارد. البته این موضوع بدین معنا نیست که شما نباید در قبال رفتارهای خطرناک فرزندتان بی تفاوت باشید بلکه تغافل به این معنی است که نیازی نیست تا به هر رفتاری که فرزندتان برای جلب توجه انجام میدهد عصبانی بشید برخورد دشته باشید. مثلاً اگر کودک با بهانه گیری و فریاد کشیدن سعی در جلب توجه شما دارد، به او توجهی نکنید، اما بعد از چند دقیقه به او توضیح دهید که او میتواند خواستههای خود را با آرامی و خونسردی به شما بگوید تا شما متوجه حرفهای او شوید.
۴. تهدید و تذکر:
به جای تبیه بدنی میتوان از روش تهدید و تذکر استفاده کرد. اساس تهدید، بر ترساندن کودک از وقوع امری است که از آن هراس دارد. البته باید توجه داشت که امکان عملی کردن تهدیدها در مواقع ضروری وجود داشته باشد و هرگز نباید از تهدیدهای ظاهری استفاده کرد؛ مثلاً اگر کودک کار درستی انجام نداده و حرف مادر را گوش نمیکند، میتوان گفت: اگر به این کارهایت ادامه دهی به پدرت خواهم گفت. این تهدید باید در همین حد باشد و نه بیشتر، البته همکاری پدر با مادر در این رابطه نیز مورد نیاز است.
عصبانی شدن نیز از روشهای تنبیه است. برخی از کودکان لجباز هستند و مراحلی که ذکر شد در تنبیه آنها مؤثر نمیباشد؛ اما باز هم دلیلی برای کتک زدن آنها وجود ندارد. در این مواقع کمی عصبانیت لازم است؛ کافی است با قاطعیت به فرزندتان بگویید: دیگه دارم از دستت عصبانی میشم! همین مقدار کم اگر تکراری نباشد باعث شکسته شدن مقاومت کودک میشود.
تنبیه بدنی، پله آخر برخورد با کودک
همان طور که مشاهده کردید، در فرایند تربیت و پرورش فرزندان میتوان از روشهایی غیر از تنبیه کودک استفاده کرد و چه بسا تاثیر بهتر و بیشتری در این مسیر حاصل خواهد شد؛ اما ممکن است به هر دلیلی ناچار به استفاده از تنبیه در تربیت باشید.
در خصوص تنبیه بدنی باید نکاتی مدنظر قرار بگیرد تا نتیجه مطلوب حاصل شود:
- تنبیه باید بلافاصله بعد از عمل نامطلوب و با توضیح همراه باشد تا تربیت شونده بداند که به چه علت او را تنبیه کردهاند؛
- باید دقت کرد افراط در تنبیه موجب کینهتوزی میشود و گاهی اوقات تنبیه او را به دل میگیرد؛ هدف از تنبیه باید دور کردن فرزند از رفتار بد باشد؛ بنابراین نباید شخصیت او مورد توهین قرار گیرد و تنها باید رفتار زشت او را سرزنش کنید. کتک زدن کودک، عامل رشد نیست و به او رفتار درست را نمیآموزد و فقط به عنوان یک واکنش آنی برای تنبیه استفاده میشود. تا حد امکان از کتک زدن و تنبیه کودکان دور باشید تا آثار مخرب آن را در سلامت جسم و روح کودکان را در آینده مشاهده نکنید. هر اقدامی هر چند موثر، در صورت زیاده روی بیش از حد، اثر خود را از دست میدهد؛ مثلا مادری که برای هر کار تنبیه بدنی کمی هم انجام دهد پس از مدتی فرزند عادت کرده و کار خود را ادامه میدهد.
- ضمن اینکه ممکن است تنبیه، علاوه بر صدمات جسمانی، سبب ترس و وحشت و اضطراب آنان شود و این خود از موانع تربیت است.
نتیجه گیری:
تنبیه کردن یا تنبیه نکردن از جمله سؤالات مهم و پر تکرار والدین در مسیر تربیت فرزندانشان است. مهمترین نکتهای که در استفاده از این ابزار تربیتی باید دقت شود این است که در بین ابزارهای تربیتی، تنبیه کردن به خاطر حساسیت به کار بردن آن در اولویت پایین تری قرار دارد و بهتر است در فرایند تربیت از روشها و راههای دیگر استفاده شود تا از خطرات و آسیبهای به کار بردن تنبیه در امان ماند.