اخلاق انتخاباتی
اخلاقی شدن فضای انتخابات مستلزم شناخت و دور ساختن آسیبهای اخلاقی در انتخابات است.
پژوهش خبری صدا و سیما: اخلاقی شدن فضای انتخابات مستلزم شناخت و دور ساختن آسیبهای اخلاقی در انتخابات است. در این چارچوب در نوشتار پیش رو که مصاحبه با حجه الاسلام علی سرلک عضو هیئت علمی دانشگاه هنر و مدرس حوزه و دانشگاه میباشد. به چیستی، چرایی و چگونگی رعایت اخلاق انتخاباتی و آسیبهای اخلاقی در انتخابات پرداخته شده است.
پژوهش خبری: اخلاق انتخاباتی به چه معناست؟ و نامزدهای انتخاباتی و طرفداران آنها تا چه اندازه باید خودشان را مقید به رعایت اخلاق بدانند؟
حجه الاسلام علی سرلک: بر اساس آموزههای قرآن، در زندگی فرصتهایی پیش روی ما قرار میگیرد که فرصت نموداری و فرصت عریان کردن عنصر و جوهره شخصیت مان است. انتخابات هم فرصتی از همین جنس است؛ یعنی انسانها در عرصه انتخاب به معنای وسیع کلمه اش، و مساله انتخابات به معنای رقابتهای سیاسی به معنای خاص کلمه اش مجالی پیش روی آنها است که جوهره انسانی اشان و گوهر وجودی شان هم صیقل بخورد و هم به میدان بیاید. به واقع انسانها اخلاقیات خودشان را در موقعیتهای متفاوتی که قرار میگیرند بدون اینکه بخواهند هم نمایان میکنند و هم میسازند. یعنی مواضعی که ما داریم. نگرشهایی که پیدا میکنیم. گاردی که میگیریم. رد و قبولی که داریم و رویکردی که در این مسائل داریم؛ اینها به نوعی هم بیان میکنند که ما تا کجا وجودمان اخلاقی است و وجودمان چارچوب و اصالت دارد و جریان حقیقت در او هست یا خدای ناکرده در نقطه مقابل اثبات میکنیم که درون مان چقدر رذایل اخلاقی مثل حسادت، تکبر، عٌجب، خود برتر بینی اینها صف کشیده اند و اینها در بزنگاهها و آوردگاههایی مثل انتخابات هم نمایان میشوند و هم به واقع با نوع موضع گیریهای ما اینها شکل میگیرند.
پس در انتخابات به معنای این رخداد سیاسی، به معنای این اتفاقی که برای تغییر موازنه قدرت در کشورهایی که به واقع به مردم و به جمهور در انتخابات توجه میکنند، در این آوردگاه انسانها، احزاب، گروه ها، اشخاص، نشان میدهند عیار اخلاقی شان چقدر است یا با نوع اکتها و نوع مواضع شان، اخلاق را معنی میکنند یا به اخلاق "چه اخلاق مثبت را و چه اخلاق بد را، چه اخلاق فضائلی را و چه اخلاق رذائلی" جریان میدهند. پس این را باید تابعی از کلیت ماجرای انسان دانست این فرصت انتخابات را، که انسان دارد که دارد خودش را نمایان میکند؛ و خودش را در این عرصه میسازد. و، چون شتاب مساله هم زیاد است و اثر ماجرا هم فراوان است؛ و حساسیت آن هم بالا است. طبیعتا رفتارهای ما ضریبهای زیادی میخورند یعنی مثل شرایط عادی نیست. مثل اینکه کسی از یک مسابقه محله، مسابقه ورزشی که در محله اش جا بماند یا مسابقهای در شهرشان یا استان شان یا کشورشان تا برسد به مسابقات جهانی یا بین المللی یا المپیک یا مانند اینها. هرچقدر حساسیت آن موضوع بالاتر برود. طبیعتا اثرات مثبت و منفی اش در وجود ما و در جامعه بیشتر خواهد شد. از این جهت انتخابات به واقع یک عرصهای است برای ساختن یا ویران کردن اخلاق، برای بر هم زدن بنیادهای اخلاقی یا محکم کردن این بنیادها.
پژوهش خبری: آیا اخلاق امری عارضی و ظاهری یا امری اصالتی، باطنی و جوهری است؟
حجه الاسلام علی سرلک: اخلاق امری جوهری و بنیادین است. اینکه پیامبر (ص) فرمودند: «من مبعوث شدم برای اینکه مکارم اخلاق را تمام کنم.». نشان میدهد اخلاق میوه یک اجتماع دینی است. یعنی اگر شجره طیبه جامعه اسلامی درست غَرس شده باشد و درست حَرَس شده باشد. در آوردگاههایی مثل انتخابات به میوههای شیرینی مثل "همدلی و تفاهم و انصاف و رقابت مثبت و دور شدن از تخریب" و اینها منجر میشود. اگر ما میبینیم که گاهی در مناسبتهایی مثل انتخابات بعضی از کسانی که باید پرچمدار جمهور باشند. پرچمدار عموم مردم باید باشند و نماینده آنها طبیعتا میخواهند باشند. باید اساسا نسبت به آن هویت ملی، هویت دینی و هویت میهنی بی توجهی میکنند به نظر میرسد که ریشههای اخلاق در وجودشان محکم نیست. یعنی فریب هیاهوها را خوردن، فریب این رقابتها و تبرجها و تفاخرها را خوردن انسان را اگر ریشه دار نباشد او را به تعبیر آن شاعر، تبدیل به بازیگر میدان میکند. در عرصه انتخابات بجای اینکه به "صداقت و به تعهد و به مسئولیت پذیری و به تلاش گری" رو بیاورد. به بازی با کلمات و به متلک پرانی و به دست انداختن و به تحقیر کردن و به تخریب کردن" و اینها میپردازد.
آن رفتارهایی است که نشان میدهد در وجود یک انسان چقدر اخلاق جدی است یا چقدر اخلاق شعاری است. پس اگر بگوییم اخلاق سنگ بنای رفتار است چه رفتار فردی ما و چه رفتار جمعی و عمومی ما حرف درستی را گفته ایم. ضمن اینکه طبیعتا اخلاق را باید مرزش را با برخی رفتارهایی که در آداب و خرده فرهنگها شکل میگیرد یک مقداری فاصله داد در عین حالی که همه چیز نشات از خلقیات انسانی است، ولی بالاخره بعضی چیزها مربوط میشود به فرهنگ ها، به آداب، سنن، که اینها یک مقداری تعریف شان اگر بخواهیم تخصصی نگاه کنیم با مفاهیم اخلاقی، قدری متفاوت است. اگرچه از همون جنس و جریان است، ولی بالاخره یک تمایزاتی دارد. اگر بخواهم مثالی بزنم مثلا ما یکسری فرهنگها و رفتارهای بومی یا منطقهای داریم که بر اساس آنها یک رفتاری رفتار اخلاقی تلقی میشود. ولی همان وقتی بیاید در مقیاس بزرگتری، اخلاقی تلقی نمیشود بلکه ممکن است ضد اخلاق هم تلقی شود؛ لذا حساب بعضی رفتارهایی که منبعث از آن زیست بوم خاص فکری آن شخص است را با مسایل اخلاقی را باید تفکیک قایل شویم. اگر بخواهم دقیقتر بگویم باید کانتستها را هم توجه کنیم، ولی اصل مساله درست است که اخلاق اصالت دارد، ولی برداشت-ها و به واقع ذهنیتهای گوینده و مخاطب را باید ملاحظه کرد.
پژوهش خبری: قبول کردن مسئولیت با چه شرایطی اخلاقی است؟
یکی از اصول اخلاقی این است که انسان اگر میتواند مسئولیتی را به عهده بگیرد و جامعه نیاز دارد به توان او و تخصص او، خودش را عرضه کند؛ همان کاری که حضرت یوسف (ع) در قرآن نقل است که به پادشاه مصر گفت: این خزائن را در اختیار من قرار بده و چیز ممدوحی است. منتهی اگر شخصی که خودش را عرضه کرده است؛ بر اساس رفع گیر و رفع مشکل و درد جامعه نیست؛ بلکه تنافٌس در قدرت است. رقابت در قدرت طلبی است. در روایات ما هست که اگر کسی مسئولیتی را بپذیرد در حالی که میداند یک کسی بهتر از او میتواند این کار را انجام دهد؛ او خیانت به خدا و رسول و مومنین کرده است. یعنی عرضه کردن من در جامعه وقتی که احساس میکنم میتوانم، وظیفه ام هست که به عنوان یک تکلیف، میتوانم گرههایی را باز کنم و مشکلات را برطرف کنم کاملا اخلاقی است. آنوقت آدمی که بر این اساس پا به میدان میگذارد حتما آدمی است که اگر رای هم نیاورد و مورد اقبال قرار نگیرد، چون تعهدش رفع مشکل مردم و وظیفه گرایی است آن محصولات فکری خودش را و تجربیات خودش را دریغ نمیکند. تفکری که خودش را همیشه برتر میبیند و داعیه «انا خیر منه» دارد. یعنی کسی که بر اساس عرضه نفسانی خودش به میدان آمده است؛ این آدم حتما از موفقیت رقیبش بدش میآید. به هم میریزد و میخواهد او را تخریب کند، اما اگر کسی بر اساس خدمت به میدان آمده است میگوید من این توان اقتصادی را دارم. این توان سیاسی را دارم. این توان فرهنگی را دارم، ولی به هر دلیلی مردم به او اقبال نمیکنند فرقی نمیکند پا پس نمیکشد؛ و وظیفه اش را در یک جایگاه دیگری انجام میدهد.
خیلی مهم است که آیا ما اخلاق نفسانی داریم یعنی نفسی که میخواهد خود را اصالت دهد و خودش را برتر از دیگران ببیند. اخلاق نفسانی داریم یا اخلاق ربانی داریم. قرآن میفرماید هم فجور و هم تقوا در درون ما جاری است دو تا تمایل و دو تا کشش هستند. من بر چه اساسی خود را در عرصه انتخابات عرضه میکنم. این خیلی نکته مهمی است. خدا رحمت کند حضرت امام (ره) را فرمودند: فرق دیکتاتور و فرق، ولی فقیه همین است که، ولی فقیه خودش را تابع این عوامل میداند آنچه که میگوید را خودش پابست آن است؛ و اگر ببیند این وظیفه را کسی دیگر بهتر انجام میدهد میدان را برای او خالی خواهد کرد. اما دیکتاتور دنبال این است که حرف خودش را به کرسی بنشاند هرچه بادا باد. هر اتفاقی افتاد افتاد؛ و جالب است که بدانید که همواره بهترین اولیا که داعیه دار زمامداری بودند؛ متهم به دیکتاتوری شدند. سیدالشهدا (ع) در ماجرای کربلا یکی از مهمترین سخنرانی هایشان همین است که مردم من برای خودنمایی، برای فزون طلبی، من برای خودم قیام نکردم؛ بلکه قیام من هدف بزرگ تری دارد. «انّما خرجت لطلب الاصلاح فی امة جدّی» میخواهم مساله دیگری را انجام بدهم لذا اگر به حکومت نرسد باز در ظرف امکاناتش کار خودش را انجام میدهد.
پژوهش خبری: تفاوت انتخابات در کشور ما با انتخاباتها در غرب چیست؟
ما، چون اگر خدا بخواهد هدفمان الهی است ابزارمان هم باید متناسب با اهدافمان باشد. خداوند رحمت کند حضرت امام (ره) جملهای دارند میفرمایند: «کسی گمان نکند از طریق غیر شرعی میتواند به انقلاب اسلامی کمک کند.» تفکر ماکیاولی که میگوید هدف وسیله را توجیه میکند و شما برای رسیدن به هر هدفی از هر وسیلهای استفاده کنید. این تفکر تمایز اصلی میان روش اخلاق الهی و اخلاق رقابتی منفی است. آن وقتی که انسان میتواند با مناسبات و با متغیرهای قدرت، به قدرت دست پیدا کند، ولی وقتی ببیند یک حقیقتی را و اخلاقی را زیر پا بگذارد اگر زیر پا نگذاشت میشود حکومت الهی. اخلاق و انصاف اصل مساله است البته این صفر و یکی نیست. ما که معصوم نیستیم جایی پایمان بلغزد جایی اشتباه کنیم از جاده انصاف و اخلاق خارج شویم، اما بعدش ترمیم کنیم. جبران کنیم. یعنی اگر در مورد کسی افشاگریهای نابجا کردیم. باید بگوییم ما اشتباه کردیم. عذرخواهی کنیم و سعی کنیم جبران کنیم. یکی از این انتخاباتها بعضیها ادعا کرده اند تقلب شده است بعد در جلسات و خلوت شان گفتند نه بالاخره تقلبی که بتواند ۱۱ میلیون رای را شکل بدهد. همین را نیامدند به مردم بگویند. چه صدمات و خرابکاریهایی اتفاق افتاد. اخلاق این است که من اگر روزی جو زده شدم چیزی گفتم و رفتاری کردم که اشتباه بود برگردم. جرات این را داشته باشم که بگویم من اشتباه کردم؛ و عذرخواهی کنم.
پژوهش خبری: مناظرات انتخاباتی اخلاق مدار چه محورهای اصلی دارد؟
ما تجربه شیرینی از محتوای مناظرات نداریم گرچه نهاد مناظره لازم است و وقتی نظرها در کنار هم قرار میگیرند وقتی دقیق و روشن و موضوع محور مسائل مطرح میشود مردم هم آگاهی شان بالا میرود و هم قدرت تشخیص آن خوب میشود. ولی مناظراتی که ما تابحال داشتیم پایههای غیراخلاقی در آن مشاهده شده است. رهبر انقلاب فرمودند بعضی از اینها خلاف عقل، خلاف قانون، خلاف اخلاق و خلاف شرع بود. مطالبی که مطرح شد. اصولی که باید در مناظرات رعایت شود اولا صداقت است. صداقت هم شامل همه راست را گفتن است. چون برخی وقتها ما نصف راست را میگوییم و میگوییم ما که دروغ نگفتیم. چون دروغ به معنای فریب است؛ خیانت در اعتماد مخاطب است. اصل اول اینکه: خیلی مهم است که کسی از طریق دروغ گفتن نخواهد اعتماد مردم را بدست آورد. دوم اصل تحقیر نکردن و توهین نکردن به رقیب است. رقیب را باید نقد کرد افکارش را باید تحلیل و آنالیز کرد، اما تحقیر و توهین از اخلاقیات یک مناظره اسلامی یا اخلاقی نیست. سومین اصلی که در مناظرات خیلی لازم و اخلاقی است. این است که موضوع محور بحث کنند. این طور نباشد که طرفین مناظره، مخاطب گیج شود و حقیقت را گم کند. مجموعهای از حرفهای متنوع، با ربط بی ربط مطرح کنند. این قاعده مناظره است که روی موضوعی متمرکز شوند و همان موضوع که ممکن است چندین دیدگاه راجع به آن باشد را طرح کنند. اصل چهارم که در مناظرات باید رعایت شود بحث انصاف است. یعنی خیلی ما چشم مان روشن میشود وقتی بینیم یک کاندیدی از کاندید دیگری در یک موضوع و دو موضوع تعریف کند. آن کار شما پسندیده بود ما گاهی فکر میکنیم کاندیداها باید همه-شان با همدیگر زاویههای بسیار زیادی داشته باشند مقابل هم باشند. انصاف داشتن حال جامعه را خوب میکند. ما گاهی اوقات در مناظرات میبینیم که آقایان مقابل هم میایستند و صفر تا صد همدیگر را نفی میکنند. این بسیار کار زشتی است.
بسیار کار غلطی است. اصل بعدی اینکه یادمان باشد در مناظره ها، اگر حقی و عدالتی در آن اقامه نشود ارزشی ندارد. این اصل خیلی مهم است که کاندیداها نیایند بگویند من در دولتم این کار را میکنم. بلکه بگوید: اگر مردم به من اعتماد کردند. اگر مسئولیت بر دوش من قرار گرفت. آنگاه این کار را انجام میدهم. این با تعلیق برخورد کردن به نظر من هم برای خودشان و هم برای مخاطبانشان یک شرایط واقع بینانهای را قرار میدهد. اصل بعدی اینکه: من نیامده ام که به هر قیمتی مسئولیت به دوش من قرار بگیرد من نیامده ام از طریق زد و بند و جناح بازی و رانت خواری به این مسئولیت برسم؛ و هرگاه احساس کردم در این مسیر دین، ایمان و تعهدم نسبت به مردم آسیب میخورد از گردونه خارج شوم. اصل دیگر اینکه اگر تشخیص دهم بقیه شرایطشان از من بهتر است. یا اصلح است؛ حتما به نفع او کنار خواهم رفت. به نظر میرسد اگر این اصول و شرایط وجود داشته باشد. هیجاناتی که در انتخابات مشاهده میکنیم که مردم مقابل هم قرار میگیرند آنها از بین خواهد رفت و مردم عاقلانه، فکور و آرام تصمیم شان را خواهند گرفت.
پژوهش خبری: اخلاق در برنامههای نامزدها چگونه میتواند متجلی شود؟
هرکدام از برنامهها تولید خلقیات میکند؛ اخلاقیات انسانها حتی معماری روی آنها تاثیر میگذارد. برنامههای گوناگون کشاورزی، صنعتی، برنامههای اقتصادی با رویکردهای متفاوت، مثلا نظام سرمایه داری کاپیتالیستی حتما آدمهای متناسب با خودش را پرورش میدهد. نظام سوسیالیستی آدمها را متناسب با خودش پرورش میدهد. یعنی اگر یک جایی باشد که انسا نها اصالت را به پول بدهند و حریص باشند برای انباشت ثروت اینها به یک روحیاتی میرسند. به یک خلقیاتی دست پیدا میکنند. بخواهند یا نخواهند؛ بدانند یا ندانند. اساسا انسان متاثر از جریان زندگی اش است. همان جریان را دارد به واقع پیش میبرد و یک داد و ستد دائم بین انسان و کاری که دارد انجام میدهد به لحاظ روحیات برقرار است؛ لذا فرض کنید کسی که کارش پژوهش است به یک اخلاقیات و خلقیات و حتی به یک خرده فرهنگهایی میرسد. کسی که کارش کارهای ورزشی است. یا نقطه مقابلش، کسی که کار او دلالی است اینها روحیات آدمها متناسب با برنامههای فردی شان و برنامههای جمعی و ملی قطعا تغییر پیدا میکند.
پژوهش خبری: چگونه در وعدههای انتخاباتی باید اخلاق در نظر گرفته شود؟
فردی که وعده میدهد بین خودش و خدای خودش سه سوال را جواب دهد: اولا ببیند آیا این وعده به مصلحت مردم هست یا نیست. خیر و مصلحت مردم هست یا نیست؟ آیا یک حرف دهن پرکن و حرف رای جمع کن است. یک حرفی است که میخواهد رقیب را از میدان به در کند. واقعا در مرحله اول این وعدههایی که میدهند ببینند به خیر و مصلحت هست یا نیست. دوم اینکه ببینند عملی هست یا نیست. یا حتی نیاز نیست که این اتفاق بیفتد رخ هم بدهد و اتفاق هم بیفتد؛ اصلا مشکلی را حل نمیکند. مساله سوم این است آیا واقعا اگر این وعده، تمام تلاشش را کرد و نشد آمادگی دارد که بیاید و عذرخواهی کند. پایه اخلاقی بودن وعدهها یا برنامههای کاندیداها همینها است؛ که بین خودش و خدای خودش هر کاندیدایی که میآید؛ اینها را حل کند. آیا من به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری، برنامه را قلبا و عمیقا تسلط دارم و قبول دارم. یا اینکه مانند برخی آقایان برنامهای ندارند. برنامههای شان خیلی سطحی، عجولانه است؛ که البته به ضعف ساختار انتخاباتی ما برمی گردد. ساختار انتخاباتی امان واقعا تولید بداخلاقی هم میکند؛ و حتما نیاز به بازنگری داریم ما بعد از این همه ادوار برگزاری انتخابات باید یک گروه عاقلی فارغ از حتی نگاه قانون گذاری که در آن برخی از نمایندگان مجلس هم باشد؛ یک گروه جامعه شناس، روانشناس، علوم ارتباطات، اساتید اخلاق، اساتید مدیریت و اساتید رسانه، بنشینند واقعا این پروسه و سیکلی که در انتخابات ما است آیا خود این باگهایی ندارد که آدمهایی که در آن وارد میشوند بداخلاق و خودپسند بشوند. آیا پروسه انتخابات ما یک پروسه اخلاق محور است. آیا پروسه انتخابات ما پروسه اخلاق محور است. حتما کسانی که وارد میشوند در عرصه انتخابات، به نظر من هر از چند گاهی پای موعظه، نصیحت، بنشینند و یادشان باشد که اصلا برای چه وارد این عرصه میشوند.
پژوهش خبری: رای دهندگان و هواداران نامزدها چگونه باید اخلاق اسلامی را مورد توجه قرار دهند؟
نکته اول اینکه کسانی که رای میدهند چند مساله را مورد توجه قرار دهند: نکته اول اینکه ما اجازه داریم هرکسی که مورد پسندمان است آن را تبلیغ کنیم. حق نداریم دیگری را تخریب و تحقیر و تضعیف کنیم. نکته دوم اینکه: کسانی که در انتخابات شرکت میکنند جزء بزرگترین وظایفشان این است که تحقیقات کامل انجام دهند. نکته سوم: با سوءظن به بقیه نگاه نکنند. بشارت باد بر کسانی که میشنوند و بهترین را تبعیت میکنند. جزء اخلاق الهی ماها این است که در مقام انتخاب کردن گوش مان را به روی سخن بقیه کاندیداها نبندیم. از ابتدا با موضع منفی با آنها مواجه نشویم. بی انصافی نکنیم حرف آنها را بشنویم؛ سبک سنگین کنیم. این قدر صفر و یکی نگاه نکنیم یا فلانی یا هیچکس. این تفکر تفکر غلطی است که ما فکر کنیم همه خوبیها در یک نفر جمع است و همه بدیها در بقیه جمع شده است. این تفکر، تفکر غلط است و واقع بینانه نیست و منشاء شیطانی هم دارد. امیرالمومنین ارواحنا فداه میفرماید: عادل آن است که بتواند بین بد و بدتر را هم تشخیص دهد که بالاخره خیرالشرین است. اینکه ما بتوانیم به عنوان انتخاب کننده، به مواضع دیگران گوش دهیم. توجه کنیم. نکته دوم اخلاق دیگری که هم در خود کاندیداها و هم در طرفدارانشان باید باشد این است که جنبه باخت و شکست را هم داشته باشیم. یعنی بالاخره ما در یک رقابتی شرکت میکنیم. آن کسی که به آن رای میدهیم ممکن است رای بیاورد و یا ممکن است رای نیاورد؛ اگر رای آورد جنبه پیروزی را داشته باشیم.
فخر فروشی نکنیم. کٌری خواندن ها، هٌو کردن ها، مسخره کردن ها، به معنای آن است که جنبه پیروزی نداریم. نقطه مقابل جنبه شکست هم بعضیها ندارند. بالاخره رای نیاوردیم. توی خیابان بریزیم. به اموال عمومی و اموال شخصی مردم آسیب بزنیم. انسان بزرگ انسانی است که هم جنبه پیروزی دارد و هم جنبه شکست را دارد. انسان دلش میخواهد در هر عرصهای وارد شود پیروز شود اگر نشد این چیزی نیست که همه چیزش دست ما باشد. دنیا جایی است که آدم باید بیاید و ببیند که خیلی از چیزها دست ما نیست و از سبب سازی و سبب سوزی خدا باید بفهمد که مسبب الاسباب فقط خداست و غیر او هیچ.
پژوهش خبری: رسانهها چه نقشی در اخلاق انتخاباتی میتوانند ایفا کنند؟
ما با همین اصولی که گفتیم با بحث انصاف، شفافیت، مخصوصا رسانههای ملی مثل صدا و سیما، با جانبداری نکردن با پوششهای صحیح و منطقی همسان اینها اخلاق انتخاباتی رسانهها است. یک جاهایی واقعا باید شفافیت سازی کرد. مثلا در انتخابات اخیر یکی دو تا از این فیلمهایی که نامزدها تحویل داده اند ظاهرا پخش نشد. به مردم یا به خود آن کاندیدا توضیح دهند تا کاندیدا و کسانی که در ستاد آنها هستند دچار سوء ظن نشوند؛ و اعتبار رسانه از دست نرود. رسانه بروز و جلوه میدهد همین ویژگیهای که ما به لحاظ فردی در مورد آن صحبت کردیم. در یک ساحت و عرصه گسترده تر.
پژوهش خبری: اخلاق انتخاباتی چگونه میتواند روی سرنوشت کشور و آینده مردم تاثیرگذار باشد؟
یک اصلی داریم که خیلی من به آن اعتقاد دارم و آن اینکه همیشه پروسه از نتیجه مهمتر است. یعنی "منطق انتخاب" از خود "انتخاب" مهمتر، موثرتر و ارزشمندتر است. اگر درست انتخاب کنیم و برای انتخابمان منطق داشته باشیم حتی اگر کسی که انتخاب میشود؛ منتخب ما نباشد ما پیروز شده ایم. یعنی ما باید بدانیم اخلاق به معنی دقیق کلمه اش، (نه به معنای تعارفی و تشریفاتی آن را) نباید ببازیم. حتی اگر صحنه سیاست را یا صحنه ورزش یا صحنه دیگر را باختیم. خیلی مهم است که بدانیم نهایتا عاقبت برای متقین است. این پیروزی با کسانی نیست که گرد و خاک بپا میکنند. سر و صدا بلند میکنند. پیروزی با کسی است که اصالتها و نجابتها را رعایت میکند. به نظر میرسد این پروسههای انتخاباتی اگر درست سپری شوند و ما درست نقشهای مان را ایفا کنیم. ما پیروزیم حتی اگر نتیجه به خلاف میل ما باشد.
پژوهش خبری: اخلاق اسلامی در تبلیغات چگونه باید محقق بشود؟
اولین آن اسراف است که یکی از گناهان بزرگ است و باید پرهیز کنیم. ثانیا اینکه در تبلیغات، صداقت و راستی را از نظر دور نداریم. در تبلیغات دروغ نگوییم. دروغی را بیان نکنیم. از اصولی که به لحاظ اخلاقی باید رعایت کنیم این است که تبلیغات منفی نکنیم. اگر میخواهیم در مورد دیگران حرفی بزنیم تخریب نکنیم بلکه نقد کنیم. جنبه دیگری که ما مبتلا به آن نیستیم اینکه: از جاذبههای غیرصحیح و غیر عرفی و غیرهنجاری استفاده نکنیم. در بعضی انتخاباتها در کشور خودمان هم گاهی مشاهده شده که گاهی عمدتا در دنیای غرب جاذبههای جنسی و غیرجنسی را میآورند و در تبلیغات درآمیخته میکنند که تحریف کنند و منتخب خودشان و فرد مورد نظر خودشان را از صندوق بیرون بیاورند. این جزء بلاهاست که از جاذبههای انحرافی مثل وعده و وعیدها اینها در تبلیغات نباید باشد.
پژوهش خبری: در همه مراحل انتخابات از ثبت نام، تایید صلاحیت، رقابت و تبلیغات و رای دهی چگونه باید جامعه، اخلاق را در نظر داشته باشد؟
هرچقدر اصول و قواعد اینها مشخصتر و شفافتر باشد. اطلاع رسانی دقیق تری باشد؛ جامعه هم به تعهد اخلاقی خودش میتواند نزدیکتر باشد. مشکل ما یک مقداری ابهام در قوانین است و به واقع اشکال در اجرا است. این اصول را اگر رعایت کنیم در مراحل انتخابات از "ثبت نام، تایید صلاحیت، رقابت، تبلیغات، رای دهی" اخلاق امکان انتشار و رشد بیشتری پیدا میکند.
*کلام آخر
* میزان رعایت اخلاق از زمان شروع تبلیغات و رقابتها چگونه میتواند شاخص انتخاب نامزد اصلح باشد؟
اخلاق به معنای درست، لازم است، اما کافی نیست. یعنی این طور نیست اگر کسی راست میگفت یا مثلا مهربان بود یا منصف بود پس این آدم مناسبی هم برای اشغال پستهای مسئولیتی، مخصوصا پست بزرگی مثل ریاست جمهوری هم باشد. یعنی این طور نیست که اگر آدمی اخلاقی و مهربان و مودب بود؛ منصف بود؛ پس مدیر هم هست پس شجاع هم هست. پس در بحث سیاست خارجی هم میتواند حرفی برای گفتن داشته باشد. نه ما داریم اخلاق را به مثابه شرط لازم میدانیم؛ نقطه مقابلش اگر کسی همه تواناییهای تخصصی و مدیریتی و امثال اینها را داشت، ولی اخلاق نداشت. منصف نبود؛ دروغگو بود. فریبکار بود. حتما شایسته نیست. پس ما وقتی راجع به اخلاق حرف میزنیم درباره شرط لازم داریم گفتگو میکنیم نه به عنوان شرط کافی و طبیعتا اگر کسی اهل رعایت این اخلاقیات و اصول اخلاقی و رفتاری بود و مدیر هم بود و توانمند هم بود و شجاعت در تصمیم گیری هم داشت و اهل تحول و تغییر هم بود. این آراء بسیاری را به سمت خودش جلب میکند. اگر کاندیدایی اهل بداهه گویی بود؛ اهل خوشرویی بود؛ متبسم بود؛ این خیلی دلنشینتر است. این خرده رفتارهای به حسب ظاهر کوچک بسیار در جامعه آرامش و اطمینان را میآورد و جامعه نسبت به همچنین شخصی روی خوش تری نشان میدهد.
پژوهشگر: مهدی ناجی