6 سال اقتدار در عین مظلومیت، روایت دست برتر مقاومت در یمن
دیگر همه طرفهای غربی و بین المللی به خوبی واقفند که نه میتوانند انصارالله را در ساختار قدرت یمن نادیده گیرند، و نه هیچ راهکاری بدون موافقت انصارالله، عملی است.
شش سال پیش جنگی نابرابر علیه فقیرترین کشور عربی به راه افتاد که قرار بود به طور برق آسا، حداکثر ظرف دو هفته، مهاجمان را به تمامی اهداف سیاسی و نظامی خود برساند؛ به همین دلیل عملیات نظامی که جنگ را با آن شروع کردند، «توفان قاطع» نام نهادند.
وقتی در ۲۶ مارس سال ۲۰۱۵ جنگ شروع شد، عربستان اعلام کرد مهمترین هدف این حمله نظامی، بازگرداندن قدرت به «عبد ربه منصور هادی» رئیس جمهوری که پیش از آن استعفا داده و از صنعا گریخته بود و مقابله با شورشیان حوثی است؛ و توانست در این تصمیم ده کشور را با خود همراه نماید.
این کشورها شامل اعضای شورای همکاری خلیج فارس منهای عمان، به علاوه ترکیه، اردن، مصر، الجزایر و سودان بودند. آمریکا، رژیم صهیونیستی، انگلیس و دیگر کشورهای غربی نیز تهاجم نظامی به یمن را تأیید و با کمکهای اطلاعاتی و تسلیحاتی تقویت میکردند.
سخنگوی وقت ائتلاف سعودی در روز اول آغاز جنگ اعلام کرد که در یک ربع اول حمله، تمام امکانات نیروهای مسلح یمن از بین میرود و از بین بردن کامل انصارالله نیز چند هفته بیشتر بهطول نمیانجامد.
از نگاه برخی، در پیروزی سهل و سریع ائتلاف بر انصارالله تردیدی وجود نداشت؛ چراکه مهاجمان از حیث عِده و عُده، قابل قیاس با انصارالله نبودند؛ جنگ با حملات ویران کننده هوایی آغاز و بعد از ۲۷ روز به درگیریهای دریایی و زمینی کشیده شد.
امروز شش سال تمام است که بمبارانهای هوایی، محاصره دریایی و نبرد زمینی ادامه دارد، اما موقعیت طرفین مخاصمه، چه در عرصه میدانی و چه در صحنه سیاسی دچار تحول بنیادین شده است. هیچ یک از اهداف ترسیم شده مهاجمان تحقق نیافته؛ جنگ از خاک یمن، به عمق خاک عربستان منتقل شده؛ بارها و بارها تأسیسات حیاتی عربستان و حتی کاخهای خاندان سعودی مورد حملات پهپادی و موشکی قرار گرفته؛ حیثیت و وجهه بین المللی عربستان بر باد رفته؛ از ائتلاف عربی، حتی اسمی هم باقی نمانده و امارات نیز از یک هم پیمان قدیمی به رقیبی رو در رو با ریاض در جنوب یمن تبدیل شده است.
اما در جبهه مقابل، انصارالله و نیروی مقاومت یمن، پس از شش سال دفاع مشروع در شرایط سخت محاصره همه جانبه، با تکیه بر توانمندی مبتنی بر خودکفایی، موازنه قدرت را در عرصههای سیاسی، نظامی، میدانی و منطقه ای، به نفع خود تغییر داده و امروز به عنوان یک جنبش قدرتمند منطقهای تثبیت شده اند.
سعودیها که تا همین اواخر، حوثیها و جنبش انصارالله را غارنشینهای صعده مینامیدند و گروهی شورشی و نامشروع میدانستند و به هیچ وجه حاضر به مذاکره با آنها نبودند، امروز با عجز و استیصال به دنبال واسطههایی میگردند تا انصارالله را از اعمال فشار بیشتر منصرف، و به مذاکره راضی سازند.
دیگر همه طرفهای غربی و بین المللی به خوبی واقفند که نه میتوانند انصارالله را در ساختار قدرت یمن نادیده گیرند، و نه هیچ راهکاری بدون موافقت انصارالله، عملی است.
انصارالله و نیروهای مقاومت مردمی یمن، چگونه توانسته اند موازنه قدرت را به سود خود تغییر دهند؟
جنبش انصارالله چه رابطهای با جمهوری اسلامی ایران و حزب الله لبنان دارد؟
شرایط سیاسی، منطقهای و بین المللی انصارالله چگونه است؟
نوشتار حاضر برای پاسخ گویی به این سؤالات نگاشته شده است. این پژوهش به روش اسنادی انجام یافته و اطلاعات آن برگرفته از تحلیلها و دیدگاههای کارشناسان، پژوهشهای پیشین، گزارشها و اخبار مندرج در خبرگزاریها و روزنامههای رسمی و پایگاههای خبری تحلیلی معتبر است.
متن کامل این مطلب در اینجا قابل دریافت است.پژوهشگر: مرجان شریف زاده