پخش زنده
امروز: -
مطالعات روانشناسی گسترده نشان میدهد که تفکر بیش از حد در افراد بزرگسال جوان و میانسال شایع تر است.
به گزارش گروه وبگردی خبرگزاری صدا وسيما، آیا شما نیز در طول روز به همه چیز فکر میکنید و تمامی جنبههای یک موضوع را با دقت تجزیه و تحلیل میکنید؟ آیا در این زمانها احساس خستگی و اضطراب دارید؟ تفکر بیش از حد یک بیماری شایع و همه گیر در جهان است که میتواند منجر به ایجاد اختلالاتی همچون افسردگی و اضطراب در فرد گردد.
این بیماری در سنین ۲۵ تا ۳۵ سال ۷۳ درصد بروز میکند. همچنین امکان بروز آن در زنان بیشتر از مردان است.
آیا شما نیز قبل از رفتن به رختخواب، نمیتوانید افکار خود را رها کنید؟
افرادی که تفکر بیش از حد دارند نمیتوانند خود را از نگرانیهای زیادی که در درونشان وجود دارد جدا کنند. بی خوابی یک مشکل رایج در این افراد است. ممکن است تمام شب را به تجزیه و تحلیل یک موضوع خاص بپردازند بدون اینکه راه حلی برای آن بیابند.
این افکار به طور مداوم در ذهن آنها تکرار میشود. از آنجایی که این افراد خواب و استراحت کافی ندارند، بیشتر از سایرین در معرض خطر ابتلا به افسردگی قرار میگیرند.
اگر شما نیز همین حالت را دارید میتوانید از توصیههای سلامتی استفاده نمایید.
افکار خود را قبل از رفتن به رختخواب بر روی یک کاغذ بنویسید. خلق کردن آثار هنری، نقاشی کشیدن یا انجام یک سرگرمی خاص میتواند ذهن شما را آرامتر کند و شما را از شر افکار مزاحم خلاص نماید.
آیا شما نیز در مورد اتفاقاتی که قرار است رخ دهد احساس نگرانی و ترس میکنید؟
افرادی که بیش از حد فکر میکنند، با افکار نگران کنندهای درگیر هستند که میتواند زندگی آنها را به طور کلی فلج کند.
این افراد به جای اینکه در حال زندگی کنند، از اتفاقاتی که قرار است در آینده رخ دهد میترسند. به همین خاطر بیشتر آنها به مصرف الکل ومواد مخدر روی میآورند تا از شر این افکار مزاحم خلاص شوند.
بهترین روش برای مبارزه با چنین افکاری این است که هر روز زمانی را برای تفکر به این موارد اختصاص دهید. اگر بیش از حد در مورد موضوعی فکر میکنید، بهتر است به خودتان اجازه دهید با این افکار روبرو شوید.
هر روز ۱۵ دقیقه برای اینکار کنار بگذارید. در طول این مدت شما میتوانید افکار خود را بنویسید یا با صدای بلند تکرار کنید. ایجاد یک عادت جدید و مثبت نیز میتواند عادت زیاد فکر کردن را از شما دور کند.
آیا به طور مداوم همه چیز را تجزیه و تحلیل میکنید؟
افرادی که تفکر بیش از حد دارند، دچار اضطراب و نگرانی نیز خواهند شد. افسردگی همیشه در کنار آنها خواهد بود. در این حالت ذهن از کنترلشان خارج میشود. آنها نمیتوانند به هیچ راه حل مناسبی دست یابند.
زمانی که قادر نیستید افکار مختلف خود را کنترل کنید، میتوانید روشهایی که به این موقعیتها پاسخ میدهید را کنترل نمایید.
زمانی که ذهنتان شروع به ایجاد افکار منفی میکند، از خودتان بپرسید تاثیرات این افکار منفی چیست؟ آیا راه حلی برای آن وجود دارد؟ زمانی که احساس کردید افکار زیادی به سمتتان هجوم آوردهاند، یک نفس عمیق بکشید.
چشمان خود را ببندید و چند دقیقه آرام باشید. به یک مکان خاص فکر کنید که دوست دارید در آنجا باشید. از فکر کردن به آینده بپرهیزید شما نمیتوانید اتفاقاتی که هنوز رخ نداده است را کنترل و مدیریت کنید.
آیا کمال گرا هستید و دوست دارید همه چیز را به تنهایی انجام دهید؟
آیا از شکست میترسید؟ افرادی که همیشه فکر میکنند، معمولا عزت نفس پایینی دارند و به تواناییهای خود شک میکنند. اینگونه افراد در مورد طرز فکر دیگران نگران هستند. باید یاد بگیرید که هیچ کس کامل نیست.
اگر بخواهید اینگونه فکر کنید مطمئن باشید شکست خواهید خورد. تلاش برای کامل بودن منجر به شکست میشود. برای رسیدن به خواستههای خود تلاش کنید، اما انتظار نامعقول از خود نداشته باشید.
آیا همیشه خود را سرزنش میکنید؟
افرادی که بیش از حد فکر میکنند معمولا قطعی هستند و دوست دارند در دنیایی از پشیمانیها و افسوسها زندگی کنند. این افراد مستعد نیستند. اینگونه موارد رفتارهای آموخته شدهای هستند.
زمانی که ذهن شما به سمت افکار ساختار نیافته حرکت میکند به خاطر تجربیاتی است که در گذشته داشتهاید. این افراد اعتقاد دارند در آینده نیز اشتباهات یکسانی را تکرار خواهند کرد و همین امر موجب میشود مدام خود را سرزنش کنند.
از موقعیتهایی که باعث ایجاد استرس میشود اجتناب کنید. شما میتوانید مواردی که باعث ایجاد استرس میشود را مشخص کنید. اگر کاری را در گذشته با یک روش خاص انجام دادهاید و نتیجه مطلوب دریافت نکردهاید، بهتر است روش خود را تغییر دهید.
بر روی اهداف خود کار کنید. قبل از هر کاری تحقیق کنید. تحقیق و جستجو میتواند ترس از ناشناختهها را از بین ببرد. ایجاد افکار و فعالیتهای مثبت میتواند ترس از استرس را از بین ببرد. برای اینکه از شر افکار مزاحم خلاص شوید، خود را با کارهای مثبت و سازنده درگیر کنید.
ورزش کنید، اثر هنری خلق نمایید، موارد مثبت را با دیگران به اشتراک بگذارید، بیرون از منزل گردش کنید و با دوستان و اعضای خانواده رابطه خوبی داشته باشید. داشتن یک سیستم حمایتی نیز میتواند به شما کمک کند.
لطفاراهنمایی بفرمایید.باتشکر
من از سنین کودکی همیشه تو رویاهام زندگی کردم و یه چیزی ماورای فکر کردن و تصورات رو درخودم پرورش دادم...در حدی که تو زندگی واقعیم اگر چیزی نداشته باشم تو رویاهام میسازمش و باهاش زندگی میکنم...تازه هروقت هم که رابطه ای تموم میشه به مرور زمان حالم بدتر و بدتر از قبل میشه و از پا درمیام و درنتیجه از سرکار و اهداف و خواسته هام فاصله میگیرم و مثل یه آدم فلج مغذی دیگه زیاد به چیزی فکر نمیکنم تا خود به خود دوباره شارژ بشم و هدف گذاری کنم و دوباره همین روند تکرار میشه...اغلب اوقات هم وقتی وارد رابطه شدم بدون اینکه بفهمم یواش یواش از کار کردن و هدفم فاصله گرفتم و فکر اینکه به کجا قراره برسم و آخر رابطه چی میخواد بشه و آیا این مال من میشه یا خیر و...در آخر مخاطب خاصم رو هم از دست دادم...
فکر میکردم اگر آدما دلشون بشکنه سرد تر یا قوی تر میشن ولی من فقط ضعیف تر و احساساتی تر میشم در نتیجه این ضربات تو زندگیم رفته رفته سنگین تر میشن
من ۲۵ سالمه و این مورد واقعا عذابم میده.
باتشکر.
و اعصابمو خورد کرده
خیلی دلم براش تنگ شده
فک نمیکردم این داستان زندگی منو نابود کنه
اگر انتقام بگیرم باز عذاب وجدان اذیتم میکنه؟واقعاً باید چ کنم؟؟؟ دکتر اعصاب و روان و روان شناس و کتابهای روانشناسی یه تایمی تاثیرگذاره ولی بعد از چند وقت دوباره برمیگردم به حالت اول
راه حل شما چیه؟
همه ی مشکلات که دوستان گفتنو منم دارم
واقعا میدونم که مشکلی ندارم ولی نمیدونم چرا فکر میکنم
هر کار میکنم نمیتونم فکر نکنم
بعد به هیچ چیز فکر نکنیم.. چون با هر چی مقابله کنی مقاومت میکنه.بهترین راه همین ولی اول باید با نام خدا شروع کرد و یه آیه از قرآن خوانده و معنی و تفسیر آن را به دقت تحقیق کنیم.هر چی شد بعد به هیج چیز فکر نکنیم. آیا ین درسته؟