تفاوت حدیث قدسی و قرآن
حدیث قدسی، چه حدیثی است و تفاوت آن با قرآن چیست؟
به گزارش گروه وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، حدیث قدسی، کلامی از سوی خداوند است که با بیان پیامبر گرامی اسلام، صل الله علیه و آله، نقل میشود و کلمات آن را پیامبر (ص) انتخاب میکنند. بهترین روش برای اطلاع از اینکه موضوع حدیث قدسی چیست، مطالعه نمونههایی از آن است. حدیث قدسی، جایگاه مهمی در عرفان دارد.
حدیث قدسی، سخن خداوند است، اما با قرآن تفاوتهایی نیز دارد.
مسلمانان، جهت دریافت دستورات الهی و آشنایی با معارف اسلامی، از قرآن و حدیث استفاده میکنند. در قرآن، سخنان خدواند را به وسیله وحی به پیامبر (ص) میخوانیم. حدیث قدسی، نوع دیگری از حدیث بوده که گوینده آن خدا است و تفاوتهایی با قرآن دارد.
حدیث قدسی چیست؟
پیامبر گرامی اسلام (ص) بعضی از احادیث را به نقل از خدا بیان میکردند، به این شرح که یک مضمون از سمت خداوند به وسیله فرشته وحی یا الهام به پیامبر (ص) میرسید و ایشان همان مضمون را با الفاظ و بیان خود به مسلمانان میگفتند. حدیث ربانی، نام دیگر حدیث قدسی است و در بعضی از متون آن آن را حدیث الهی نیز میگویند.
حدیث قدسی چه تفاوتی با قرآن دارد؟
وجه تفاوت بین حدیث قدسی و قرآن، هم لفظ و هم معنای قول خداوند است؛ یعنی آیات قرآن دقیقا با همین نوع بیان و کلمات از خداوند آورده شدهاند، اما حدیث قدسی، اگرچه همه معنای آن از جانب خدا است، اما کلمات و نحوه بیان آنها از جانب حضرت محمد (ص) ارائه میشود.
نکته قابل توجه این است که اگرچه در حدیث قدسی، لفظ از خدای بزرگ نیست، اما پیامبر (ص) هیچ دخل و تصرفی در معنی آن وارد نکرده و با منظور خداوند، مطابق است.
حدیث قدسی چگونه دریافت میشود؟
یکی از مباحثی که بسیار مورد بحث و اختلاف نظر متکلمان بوده، نحوه دریافت حدیث قدسی است. برخی بر این باورند که نحوه دریافت قرآن از راه جبرئیل بوده است، اما در حدیث قدسی این واسطه دیگر در کار نیست. با این حال، برخی دیگر احتمال دریافت حدیث قدسی به وسیله جبرئیل را نیز قبول دارند.
حتی برخی دیگر، بر سر وحیانی بودن یا نبودن حدیث قدسی نیز مباحثی را مطرح کردهاند. در اینباره، هیچ نظر قطعی و کاملی وجود ندارد و جهت تصمیمگیری باید نظرها و ادله هر کدام از متکلمین را دنبال کرد تا به نتیجه رسید.
موضوع احادیث قدسی چیست؟
احادیث قدسی درباره موضوعات پراکنده بسیاری هستند. موضوعاتی چون مباحث اخلاقی، عرفانی، توبه، ثواب و عقاب و برخی از مباحث نظری دیگر، از جمله موضوعات اصلی حدیث قدسی هستند. احادیث قدسی معمولاً درباره احکام شرعی نیستند. حتی در برخی از منابع شیعی میتوان موضوعاتی چون اثبات امامت را در احادیث قدسی مشاهده کرد.
فایده حدیث قدسی
کتابهای عرفانی و اخلاقی از جمله اصلیترین منابعی هستند که از حدیث قدسی استفاده میکنند. متون عرفانی و اخلاقی، تأثیر فراوانی از احادیث قدسی گرفتهاند و اهمیت بسیاری به مفاهیم اینگونه از احادیث میدهند. تفسیر و نگاه عمیق به حدیث قدسی، از صفتهای عرفا و استادان اخلاق بوده است و حتی آموزههای صوفیه نیز تأثیر فراوانی از آن گرفتهاند.
آثار محیالدین ابن عربی، مملو از احادیث قدسی هستند؛ میتوان گفت این آثار به شدت در نشر این احادیث و معرفی آنها به مردم نقش داشتهاند. در کل، تأثیر فراوان احادیث قدسی در نشر معارف بلند اسلامی و دینی، موضوعی مسلّم است.
اقسام حدیث قدسی
کارشناسان علوم دینی و علوم قرآن و حدیث، حدیث قدسی را به دو قسم، تقسیم کردهاند. احادیثی که تنها کلامی را از خداوند نقل میکنند و احادیثی که ضمن داستانها و حکایتها یک سخن از خداوند نقل میکنند.
به این شرح، برخی از صوفیه، برخی از احادیث را منسوب به خداوند میدانند که در اصل بخشی از تورات هستند و گاهی با مطالعه احادیث قدسی میبینیم که ابتدای آن، عبارتهایی همچون “در تورات نوشته شده است” و “در انجیل نوشته شده است”، وجود دارند.
چند نمونه حدیث قدسی
جهت درک موضوعات حدیث قدسی و آشنایی با فضای آن، چند نمونه حدیث معتبر را بخوانیم.
۱. خیرخواهی خداوند
«اَهْلُ طاعَتی فیضِیافَتی وَأَهْلُ شُکری فیزیارَتی وَ اَهْلُ ذِکری فی نِعْمَتی وَ اَهْلُ مَعْصِیتی لاأُؤْیسُهُمْ مِنْ رَحْمَتی، اِنْ تابُوا فَأَنَا حَبیبُهُمْ وَ اِنْ مَرِضُوا فَأَنا طَبیبُهُمْ، اُداویهِمْ بِا لْمِحَنِ وَ المَصائِبِ لاُِطَهِّرَهُمْ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْمَعائِبِ.»
خداوند متعال میفرماید: اهل اطاعت من در مهمانی مناند، اهل شکر و سپاس من در دیدار مناند، اهل ذکر و یاد من در نعمت مناند، امّا اهل معصیت و نافرمانی من، آنان را هم از رحمت خویش ناامید نمیکنم. اگر توبه کنند، من دوستدار آنان هستم، اگر بیمار شوند، من طبیب آنان هستم و با سختیها و مصیبتها آنان را درمان میکنم، تا آنها را از گناهان و عیبها پاک سازم.
۲. راه اشتباه
فِی التَّوراةِ: مَنْ لَمْ یؤمِنْ به قضائی وَ لَمْ یصْبِرْ عَلی بَلائی وَ لَمْ یشْکرْ نَعْمائی فَلْیتَّخِذْ رَبًّا سِوائی، مَنْ اَصْبَحَ حَزینا عَلَی الدُّنیا، فَقَدْ اَصْبَحَ ساخِطا عَلَی، مَنْ تَواضَعَ لِغَنِی لِأجْلِ غِناهُ ذَهَبَ ثُلُثا دینِهِ.
در تورات است: هر کس به تقدیر و قضای من ایمان نیاورد و بر بلای من صبر نکند و بر نعمتهای من شکر نکند، پس پروردگاری غیر از من را برگزیند. هر کس صبح کند، در حالیکه بر دنیا غمگین شود، بر من خشمگین شده است. هر کس در برابر ثروتمندی بهخاطر ثروت او تواضع کند، دو سوم دین او بر باد رفته است.
۳. غرور بیاساس
فِی التَّوراةِ: قُلْ لِصاحِبِ الْمالِ الْکثیرِ، لایغْتَرَّ بِکثْرَةِ مالِهِ وَ غِناهُ، فَاِنِ اغْتَرَّ فَلْیطْعِمِ الْخَلْقَ غَداءاً وَ عِشاءا، وَ قُلْ لِصِاحِبِ الْعِلْمِ لایغْتَرَّ بِکثْرَةِ عِلْمِهِ، فَاِنِ اغْتَرَّ فَلْیعْلَمْ اَنَّهُ مَتی یمُوتُ؟ وَقُلْ لِصاحِبِ الْعَضُدِ الْقَوِی لایغْتَرَّ بِقُوَّتِهِ، فَاِنِ اغْتَرَّ بِقُوَّتِهِ فَلْیدْفَعِ الْمَوْتَ عَنْ نَفْسِهِ.
در تورات آمده است: به صاحب مال بسیار بگو که به ثروت فراوان و توانگری خود مغرور نشود. اگر مغرور است، پس صبح و شام، به مخلوقات، طعام بدهد! به صاحب دانش بگو که به علم فراوان خود، مغرور نشود. اگر مغرور است، پس میداند چه زمانی میمیرد؟! به صاحب بازوی نیرومند بگو که به قدرت خود مغرور نشود. اگر مغرور قدرت خویش است، پس مرگ را از خود دور سازد!
۴. نیکی خداوند
اِنَّ اللّهَ یقُولُ: ابْنَ آدَمَ! تَطَوَّلْتُ عَلَیک بِثَلاثٍ: سَتَرْتُ عَلَیک مالَوْ یعْلَمُ بِهِ اَهْلُک ما وارَوْک، وَ اَوْسَعْتُ عَلَیک فَاْسْتَقْرَضْتُ مِنْک فَلَم تُقَدِّمْ خَیرا، وَ جَعَلْتُ لَک نَظْرَةً عِنْدَ مَوْتِک فیثُلْثِک فَلَمْ تُقَدِّمْ خیرا.
خدای متعال میفرماید: ای فرزند آدم! من سه نیکی درباره تو کردهام: ۱. چیزهایی از تو را پوشاندم که اگر خانوادهات میدانستند، تو را به خاک نمیسپردند. ۲. وسعت رزق و روزی به تو دادم، آنگاه از تو قرض خواستم، اما تو نیکی و خیری پیش نفرستادی. ۳. هنگام مرگ، مهلتی دادم تا در یک سوم دارایی خود وصیت کنی، اما تو خیر و نیکی پیش نفرستادی.