پخش زنده
امروز: -
خشم، ناامیدی، ترس و دیگر «احساسات منفی» همگی بخشی از تجربهی انسانی ما هستند. همهی آنها میتوانند منجر به استرس شوند و همیشه تلاش میشود که نادیده گرفته شوند یا به شکل دیگری انکار شوند.
به گزارش گروه وبگردی خبرگزاری صدا و سيما، واقعیت این است که این احساسات میتوانند به سلامت ما کمک کنند. رویکرد بهتر این است که بهجای انکار کردن، این احساسات را مدیریت کنیم. همراه ما باشید، میخواهیم به شما بگوییم با احساسات منفی خود چه کنید.
مدیریت احساسات منفی
ایدهی مدیریت کردن احساسات منفی ایدهی پیچیدهای است.
مدیریت کردن بهمعنای نادیده گرفتن این احساسات نیست، تلاش برای نادیده گرفتن آنها معمولا باعث نتیجهی معکوس میشود. همچنین معنای مدیریت کردن این نیست که اجازه دهید این احساسات منفی روابط و زندگی شما را نابود کنند. برای مثال خشم مدیریتنشده میتواند ما را وادار کند تا رابطهی عاطفیمان را بههم بزنیم.
مدیریت کردن احساسات منفی بیشتر بهمعنای پذیرفتن این واقعیت است که ما آنها را احساس میکنیم. سپس باید مشخص کنیم که چرا چنین احساسهایی وجود دارند و به خودمان اجازه دهیم پیامی را که آنها ارسال کردهاند، دریافت و به سمت جلو حرکت کنیم. (بله این جمله ممکن است کمی عجیب بهنظر برسد، اما قطعا احساسات طوری طراحی شدهاند تا پیامیهایی را برای ما ارسال کنند که اگر به آنها گوش بدهیم، پیامشان میتواند بسیار ارزشمند باشد. در ادامهی این مقاله، توضیحات بیشتری در این مورد داده خواهد شد.) همچنین مدیریت کردن احساسات منفی به این معنا است که به آنها اجازه ندهیم ما را تسخیر کنند. ما میتوانیم بدون انکار این واقعیت که آنها را احساس میکنیم، چنین احساساتی را کنترل کنیم.
احساسات منفی در برابر احساسات مثبت
هنگامی که ما دربارهی بهاصطلاح احساسات منفی صحبت میکنیم، مهم است بهیاد داشته باشیم که این احساسات بهخودیخود منفی یا بد نیستند، بلکه آنها مخالف مثبت بودن هستند. احساسات لزوما خوب یا بد نیستند، آنها فقط حالتها و نشانههایی هستند که باعث میشوند توجه بیشتری به دلایل و عوامل این احساسات داشته باشیم و به این ترتیب به ما انگیزه میدهند تا اقداماتی انجام دهیم.
تجربه کردن احساسات منفی همیشه لذتبخش نیست، اما مانند بیشتر احساسات آنها نیز به دلایل مشخصی ایجاد میشوند و تجربه کردن آنها میتواند کاملا سودمند باشد.
تأثیر احساسات منفی
عصبانیت، ترس، رنجش، ناامیدی و اضطراب حالتهای روانی هستند که بسیاری از افراد بهطور روزمره آنها را تجربه میکنند، اما در تلاش هستند تا آنها را نادیده بگیرند. این حالتهای روانی منفی میتوانند استرس بیشتری در بدن و ذهن شما ایجاد کنند که نهتنها ناراحتکننده است، بلکه اگر استرس به یک عارضهی مزمن تبدیل شود، میتواند باعث بروز مشکلاتی برای سلامتی شما نیز شود. هیچ فردی دوست ندارد احساس ناراحتی کند، درنتیجه بسیار طبیعی است که بخواهیم از این احساسات فرار کنیم، همچنین استرس مدیریتنشده واقعا خطرناک است. با وجود این، گاهی افراد گمان میکنند که این احساسات برای همیشه همراهشان خواهد بود یا اینکه مشکل اصلی خود این احساسات هستند.
در اکثر موارد، این احساسات سودمند هستند، چراکه میتوانند پیامی برای ما داشته باشند. برای مثال، خشم و اضطراب نشان میدهند که لازم است چیزی تغییر کند و شاید رفاه ما بهخطر افتاده است. ترس نشانهی این است که سطح ایمنی شما کاهش یافته است. رنجش و ناامیدی ما را تحریک میکند که چیزی را در رابطهمان تغییر دهیم. اساسا احساسات منفی وجود دارند تا به ما هشدار دهند که لازم است چیزی تغییر کند و به ما انگیزه میدهند که این تغییر را ایجاد کنیم.
روانشناسان مثبت نیز بر این باورند که اگرچه احساسات مثبت مانند امیدواری، خوشی و سپاسگزاری مزایای زیادی دارند، اما برخی تأثیرات منفی نیز وجود دارد که میتواند با آنها همراه شود. برای مثال خوشبینی مزایای بسیار زیادی برای سلامتی، خوشحالی و موفقیت فردی ما دارد، اما خوشبینی کنترلنشده میتواند منجر به انتظارات غیرواقعبینانه و حتی ریسکهای خطرناک شود که ما را متضرر کند و در نتیجه میتواند احساسات منفی زیادی با خود به همراه داشته باشد. اما حالتهای روانی آزاردهندهتر مانند اضطراب میتواند ما را تحریک کند تا تغییراتی ایجاد کنیم که باعث موفقیت بیشتر و کاهش خطر شود.
یکی از دلایلی که نباید احساسات منفی را نادیده گرفت این است که آنها طراحی شدهاند که ما را ایمن و دارای انگیزه نگه دارند تا زندگیمان را بهبود دهیم، درست مانند احساسات مثبت.
بهترین راه حلهای مدیریت احساسات منفی
تأثیرات و مزایایی که در بالا در رابطه با احساسات منفی بیان نمودیم؛ مضراتی نیز در مثبت بودن دروغگویی وجود دارد که ما از داشتن آنها احساس شرمندگی خواهیم کرد و میخواهیم آنها را نادیده بگیریم یا وانمود کنیم که احساس مثبتی بیشتری دارد. بهترین استراتژی این است که حالتهای منفی را پذیرفته و آنها را در آغوش بگیریم، البته مشارکت در فعالیتهایی که میتوانند این احساسات را به تعادل برسانند نیز میتواند روش بسیار خوبی باشد. راه حلهای بسیاری موجود است که تا کنون کشف و به عنوان ابزاری جهت پذیرش احساسات پیشنهاد شده است. با توجه به تحقیقاتی که در رابطه با ذهن انجام شده اند روشهایی در نظر گرفته شده که به قبول این احساسات کمک مینماید. این رویکردها در میان مشاورین و درمانگرها محبوبیت خوبی پیدا نموده است که در ادامه این مقاله در رابطه با این تکنیکها توضیحات کاملی را ارائه خواهیم کرد.
یادگیری و آموزش
این دو مشخصه به معنی بالا بردن سطح دانش و نسبت به بدن و ذهن خودتان است و در آغوش گرفتن خودآگاهی و اینکه چطور به استرس و دیگر حالتهای روانی پاسخ دهید. این تکنیک به شما اجازه میدهد تا متوجه شوید چه هنگامی ناراحت هستید و علت آن چیست و بتوانید به شکل بهتری پیامهایی را که بدنتان ارسال میکند تفسیر نمایید.
همراهی و پذیرش
به شکلی فعال بر روی افزایش خود دلسوزی و تحمل در برابر ناامیدی و تمرکز نمایید و میتوانید از مزایای زیادی برخوردار شوید.
حمایت اجتماعی
این مورد میتواند شامل تمرین تفکر عاشقانه و از روی محبت باشد که با وجود آن میتوانید احساس ارتباطی تان را با دیگران گسترش دهیم و با سرمایه گذاری بر روی رابطهها احساس خود دلسوزی تان را بالا ببرید.
به تصویر کشیدن بهترین عملکرد فردی
در این روش شما میتوانید بهترین حالت ممکن خودتان را و چیزی که به نظر میرسید تصور کنید. این تمرین روی حالت زندگی شما تأثیر گذار خواهد بود و با خوش بینی همراه است که هر دو مزایای طولانی مدتی را برایتان خواهد داشت. این روش را میتوان بصورت تمرین ثبت وقایع یا خیلی سادهتر به صورت روش تجسم کردن انجام داد. اما به طور کلی شامل تصور زندگیتان در آینده و به چالش کشیدن خود برای تصور کردن بهترین شکل زندگی تان میباشد. طبق تحقیقات به دست آمده اشخاصی که به مدت دو هفته روزی پنج دقیقه از این تکنیکها استفاده نمایند در مقایسه با افرادی که همین زمان را به فکر کردن در رابطه با فعالیتهای روزانه شان اختصاص میدهند روحیه بهتری داشته و خوشبینتر هستند.
خوشی یا شادی
تحقیقات نشان میدهد که احساسات مثبت میتوانند سه برابر احساسات منفی برای شما سودمند باشند. معنای این حرف این است که برای مثال تجارب مثبت را به زندگیتان اضافه کنید، روی خاطرات شاد و موفقیت تمرکز کنید تا مدتزمانی را که احساس خوب دارید افزایش دهید.
مشاهده و مشارکت
تلاش کنید از روی فکر و بدون داوری و قضاوت در فعالیتهای مختلف شرکت کنید.
تغییرات روانشناسی و رفتاری
روی فعالیتهایی مانند تمدد اعصاب، تمرینات تنفسی و مراقبت از خود تمرکز کنید.
سعادتباوری
به این معنا که برای اهداف زندگی خود و دستیابی به حس تأیید تلاش کنید.
راهکارهای دیگری نیز وجود دارند که به افراد توصیه میکنند مانند روشهایی برای افزایش حالتهای روانی مثبت و واکنش فردی نسبت به استرس و احساسات منفی، حالتهای روانی منفی سراسر وجودشان را فرا نگیرند. با توجه به تحقیقات با موضوع مثبت بودن میدانیم که این حالتها میتوانند بهخودیخود سودمند باشند. در ادامه، چند راهکار دیگر مطرح میشود که میتوان از آنها برای کنار آمدن با احساسات منفی استفاده کرد.
داشتن یک «روز شخصی»، «روز سلامت روانی» یا «مرخصی روزانه»
این روش چیزی شبیه به ماندن در خانه و استراحت کردن است، اما شامل ساختن روزی پر از تجربههای مثبت میشود. به این ترتیب که شما در مرخصی هستید و استرسی را که به صورت روزانه تجربه میکنید، به کمترین سطح ممکن میرسانید. این تکنیک نیز در زمرهی دیگر تجربههای مثبت قرار میگیرد (افزایش حالتهای روانی مثبت میتواند باعث افزایش حس خوش بینی و افزایش قدرت واکنش به اتفاقات بد شود) و باعث میشود عوامل استرس زا در طول روز کمتر شوند. به این ترتیب میتواند از استرس مزمن روزانه دور شد و فرصت بازیابی عاطفی پیدا کرد. برای انجام این کار روزتان را با فعالیتهایی که از انجام آنها لذت میبرید پر کنید.