توسعه توانمندیهای فردی
۵ پیامد منفی خوشبینی
مطالعات جدید نشان داده است که "خوشبینی با ایجاد اعتمادبهنفس کاذب نهتنها در زندگی فرد هیچ تفاوتی ایجاد نمیکند گاهی اوقات حتی میتواند برعکس باشد و منجر به نتایج مخرب شود.
به گزارش گروه وب گردی خبرگزاری صدا و سيما، خوشبینی و تفکر مثبت امروزه بهمثابه یک ایدئولوژی افراد بسیاری را به خود جلب کرده است. انبوهی از کتابها و مقالات روانشناسی در دسترس است که بدون آشکار کردن خطرات، بر خوشبینی و تفکر مثبت داشتن تأکیددارند. شعارهایی از این قبیل که: "نیمۀ پر لیوان را نگاه کن"؛ "همهچیز عالی است"؛ "مثبت فکر کن"؛ "تو میتوانی به رویاهات جامه عمل بپوشانی فقط کافی است هرروز به آنها فکر کنی" و جملاتی ازایندست در شبکههای اجتماعی بهوفور یافت میشود. اینها بهمرور سبکی از زندگی راه انداختهاند که خوشبینی و تفکر مثبت را بهعنوان کلید دستیابی به خوشبختی در زندگی معرفی میکنند.
البته یافتههای تحقیقاتی متعدد، بسیاری از مزایای داشتن چشمانداز خوشبینانه در زندگی را آشکار کرده است، اما این تمام حقیقت نیست. مطالعات جدید نشان داده که "خوشبینی با ایجاد اعتمادبهنفس کاذب نه تنها در زندگی فرد هیچ تفاوتی ایجاد نمیکند گاهی اوقات حتی میتواند برعکس باشد و به نتایج مخرب بینجامد. "
پیامدهای منفی خوشبینی
خوشبینی زیانهای بسیاری دارد و بدین ترتیب بسیاری از افراد تعادل زندگی خود را با اتکا به خوشبینی صرف از دست میدهند و چه بسا خود و اطرافیانشان را به خطر میاندازند.
در اینجا ۵ پیامد زیانبار خوشبینی معرفی میشوند که میتواند ما را در حفظ سلامت جسمی، روانی و مالی یاری کند.
۱- بیتوجهی به احساسات منفی
متأسفانه آنقدر در روی قدرت مثبت اندیشی تمرکز شده است که دیگر قدر احساسات منفی را نمیدانیم. برخلاف آنچه برخی از کتابهای خودیاری میگویند، وقتی ما سعی میکنیم با اندیشههای مثبت تمام غم، عصبانیت، ترس و سایر احساسات ناخوشایند خود را از بین ببریم، بهزیستی روانشناختی ما بهبود نمییابد.
بدون احساس درد عاطفی که ناشی از مشکلات مختلفی است که در زندگی خود با آن روبرو بودهایم، هرگز به سمت انجام اقدامی نخواهیم رفت تا اوضاع را برای بهتر شدن خود و دیگران تغییر دهیم. اجازه دادن به خود برای درک طیف وسیعی از احساسات مثبت و منفی به فرد کمک میکند تا معنایی در زندگی پیدا کند و در میان ناملایمات بهعنوان یک انسان رشد کند – اینیک دستورالعمل اساسی برای پرورش انعطاف پذیری روانشناختی است.
بههرحال، بیرون راندن هرگونه افکار منفی از ذهن نه تنها تلاشی بیهوده است که حتی میتواند به نتیجه معکوس منجر شود.
در یک آزمایش، کلاسیک به نام "خرس سفید" به شرکتکنندگان گفته شد ۵ دقیقه به "خرس سفید" فکر نکنند و هر بار که به آن فکر کردند زنگی را به صدا درآورند. شرکتکنندگان با وجود تلاش برای فکر نکردن به سوژه در هر دقیقه چند بار زنگ را به صدا درآوردند. بدین ترتیب دکتر دانیل واگنر نشان داد که تلاش برای اجتناب از فکر کردن به یک موضوع و سرکوبیاش باعث میشود بسیار بیشتر به آن فکر کنیم.
در تفکر مثبت توصیه میشود که "به مشکل فکر نکن" یا برای مقابله با یک موضوع منفی صورت مثبت آن را برای خود تکرار کن. اما مطالعات نشان داده که استفاده از تأییدهای مثبت برای مقابله با گفتگوی منفی ممکن است برای همه مفید نباشد. در این مطالعه کشف شد که دانش آموزان با عزتنفس پایین پس از اینکه از آنها خواسته شد جمله مثبت "من یک فرد دوستداشتنی هستم" را تکرار کنند، احساس بدتری دارند. پس با به کار بردن جملات مثبت نه تنها به خودمان دروغ میگوییم بلکه، چون میدانیم آنچه میگوییم حقیقت ندارد دچار ناامنی ذهنی میشویم.
۲- تشویق باور جادویی
خوشبینی بیشازحد میتواند ذهن ما را کدر کند و ما را به محاسبه غلط خطرات و تصمیمگیریهای نامناسب سوق دهد. این باعث میشود که ما به دروغ تصور کنیم که اتفاقات مثبت بیش از دیگران برای ما اتفاق میافتد و ما نسبت به بقیه در برابر حوادث منفی کمتر آسیبپذیر هستیم.
چنین نگرشی، که به نام تعصب خوشبینی شناخته میشود، در این مثالها مشهود است که والدین معمولاً معتقدند فرزندانشان استعداد بیشتری نسبت به دیگران دارند و نیز افرادی که بهطور روزمره درگیر سبک زندگی ناسالمی مانند مصرف فست فود و دخانیات هستند با خوشبینی میگویند که ما دچار بیماریهایی مانند سرطان و نارسایی کبد نمیشویم.
تعصب خوشبینانه همچنین باعث شود که ما امور و چیزها را به روشی کمتر عینی ببینیم، این مسئله وقتی به وجود میآید که ما با گفتن این که من به خودم ایمان یا باور دارم، تصمیم بگیریم که علائم هشداردهندهای را که احساسات منفی به ما نشان میدهند نادیده گرفته و قدرت کنترل واقعیت را از دست بدهیم. مانند دختری که تمام خواستگارانش را با این باور که شاهزادهای با اسب سفید به خواستگاریاش میآید رد میکند.
۳- ایجاد توهم کنترل
نتیجه طبیعی سوگیری خوشبینی این است که ما فکر میکنیم نسبت به آنچه واقعاً هست، کنترل بیشتری بر نتایج رویدادها داریم. این " توهم کنترل " است، به همین دلیل است که با وجود اینکه اعداد برنده یک قرعهکشی بهطور تصادفی انتخاب میشوند، وقتی به مردم آزادی انتخاب شمارهها داده میشود، از بردن اطمینان بیشتری دارند.
نکته اصلی این است که تفکر مثبت میتواند ما را خوشبین کند تا جایی که توانایی خود را در تعیین نتایج بیش از حد ارزیابی کنیم. وقتی زندگی شرایطی را فراهم میکند که از دسترس ما خارج است، تلاش برای دستیابی به کنترل واقعی آنها فقط آرزویی از طرف ماست.
در مواقعی از این دست، تفکر مثبت ما را از نگاه کلینگر و واقعگرایانه منحرف میکند و در عوض ترجیح میدهد تصویری خوشایند برای ما ترسیم کند که ممکن است اصلاً وجود نداشته باشد.
۴- پرورش رضایت خاطر کاذب
طبق مطالعهای که اخیراً انجامشده، نشان داده گاهی که ما بهترین نتیجه ممکن را از یک رویداد در آینده برای خود تصور میکنیم، ذهن خود را فریب میدهیم و باور میکنیم که پیشاپیش به آن دستیافتهایم؟
در این مطالعه به شرکتکنندگان گفته شد که خود را در انجام هر کاری به بهترین شکل ممکن تصور کنند (بهعنوانمثال برنده شدن در یک مسابقه یا گرفتن نمره A در یک آزمون) نتایج نشان داد که سطح انرژی آنها کاهش مییابد و درنتیجه نسبت به شرکتکنندگانی که به آنها گفته شده نتایج واقعبینانه یا منفی تر را تصور کنند، عملکرد بدتری را ارائه میدهند.
محققان توضیح دادند که خیالپردازی در مورد دستیابی به نتیجه ایده آل میتواند انگیزه فرد را برای دستیابی به هدف کاهش دهد، زیرا ذهن تجربه دستیابی به هدف را پیشاپیش تجربه کرده است.
به همین ترتیب، وقتی محققان اطلاعات مالی و جمعیتی جمعآوریشده از خانوادههای آمریکایی را مورد تجزیه و تحلیل قراردادند، متوجه تمایز واضحی در نحوه تصمیمگیری مالی افراد خوشبین شدند.
بهطور خاص، افراد خوشبین دارای مانده کمتری در کارت اعتباری خود هستند، در هزینهها صرفهجویی کمتری میکنند و حتی ساعتهای کمتری را نسبت به سایر افراد کار میکنند.
صرفنظر از اینکه خوشبینی در این افراد ناشی از تفکر مثبت بوده یا از قبل در ژن آنها بوده است، این مطالعه نشان میدهد که مقدار زیاد خوشبینی میتواند برای ما مضر باشد. بالاخره این طبیعت انسان است که وقتی بیشازحد نسبت به خود اعتماد به نفس پیدا کند، از خود راضی باشد.
۵- ایجاد احساس گناه
درباره مسئولیت ما در قبال نحوه تفکرمان و تأثیر افکار بر احساسات و رفتارمان در سالهای اخیر چیزهای زیادی گفته شده است درنتیجه همه ما تحتفشار ناگفتهای قرار داریم تا افکار منفی را از خود دور کرده و افکار مثبت را جایگزین کنیم. هنگامیکه قادر به انجام این کار نیستیم، به این باور میرسیم که تقصیر ما است که بهاندازه کافی تلاش نکردهایم تا خود را جمع کنیم و "مثبت فکر کنیم".
اکنون، علاوه بر آنچه در وهله اول ما را آزار میداد، احساسات منفی دیگری نیز در خود داریم: احساس گناه برای اینکه نمیتوانیم خود را متقاعد کنیم که نسبت به وضعیت خود خوشبین باشیم! درنتیجه بسیاری از ما به جای پذیرفتن ترس، نگرانی و عصبانیت در وهله اول و مقابله مستقیم با آن، با احساس ناراحتی از خود به دلیل داشتن احساسات کاملاً طبیعی، وقت و انرژی خود را تلف میکنیم.
سخن آخر
وقتی لیوانی نیمه پر از آب، روی میز شما است، بیش از نحوه دیدن ليوان، کاری که با آن انجام میدهید مهم است. آن را بنوشید از آن لذت ببرید و دوباره پرکنید.