رویارویی اقتصادی اروپا با آمریکا
اتحادیه اروپا از تهدید تحریم های آمریکا به شدت انتقاد کرد
یک کارشناس مستقل امور اقتصادی در آمریکا: اتحادیه اروپا از تهدید تحریمهای آمریکا علیه پروژه واردات گاز طبیعی از روسیه به شدت انتقاد کرد.
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما به نقل از شبکه تلویزیونی پرس تی وی، مجری این شبکه ابتدا گفت: اتحادیه اروپا به آمریکا هشدار داد به تهدیدات تحریمهای خود علیه این اتحادیه بر سر پروژه احداث خط لوله برای واردات گاز طبیعی از روسیه، خاتمه دهد.
جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در این خصوص گفت: سیاستهای این اتحادیه باید در اروپا تعیین شود، نه از سوی طرفهای ثالث.
وی تأکید کرد: اتحادیه اروپا با سیاست تحریمهای آمریکا علیه شرکتها و منافع اروپایی که صرفاً به دنبال تجارت قانونی با کشورهایی مانند روسیه و ایران هستند، مخالف است.
مجری افزود: آمریکا هر کشوری را که در پروژه خط لوله گاز طبیعی «نورد استریم-۲» دخیل باشد، تهدید به اتخاذ تدابیر سختگیرانه و یکجانبه کرده است. به عنوان مثال، آمریکا این کشورها را تهدید کرده است که اگر در پروژه یاد شده دخیل باشند، از دسترسی به سامانه مالی آمریکا محروم خواهند شد. آلمان که یکی از نقش آفرینان اصلی در پروژه نورد استریم-۲ به حساب میآید، تهدیدهای آمریکا را به عنوان اقدامی که ناقض حق حاکمیت و استقلال اتحادیه اروپاست، زیر سؤال برده است.
مجری اضافه کرد: ما اکنون طی ارتباط زنده ماهوارهای با پای ایان، محقق مستقل در امور اقتصادی، در شهر ایرواین در ایالت کالیفرنیای آمریکا به گفتگوی اختصاصی در خصوص این موضوع مینشینیم.
مجری: آقای ایان! به این برنامه خوش آمدید. شما شاهد بیانیه قاطع اخیر اتحادیه اروپا علیه تهدیدات تحریمهای آمریکا بوده اید. این در حالی است که برخی از منتقدان قبلاً اتحادیه اروپا را به این لحاظ مورد انتقاد قرار میدادند که این اتحادیه بیش از حد به آمریکا وابسته شده بوده است. آیا به نظر شما، اتحادیه اروپا قادر است خودش سیاست خارجی خود را به ویژه در خصوص تجارت با کشورهای خارج از این اتحادیه (مانند روسیه)، تعیین کند و تحت تأثیر آمریکا قرار نگیرد؟
پای ایان: این سؤال بسیار خوبی است. آنها (مقامات اتحادیه اروپا) در حال تلاش برای حفظ استقلال خود در این زمینه هستند، اما آنها با یک صحنه بزرگترِ بین المللی (در خصوص داشتن روابط با آمریکا) مواجه هستند که ابعادی عمیقتر و بلندمدتتر دارد. مشکلی که (برای اتحادیه اروپا) وجود دارد این است که دلار آمریکا کماکان به عنوان ارز معیار در ذخایر ارزی جهانی و همچنین در تجارت بین المللی، به رسمیت شناخته میشود و نفت و گاز طبیعی نیز بر اساس دلار آمریکا ارزش گذاری میشوند. این یک حق انحصاری است که آمریکا دههها در اختیار داشته است.
این در حالی است که اخیراً به طور فزاینده، حاکمیت دلار در تجارت جهانی زیر سؤال رفته است، به ویژه این که قدرتهای بزرگِ انرژیِ اروپایی و آسیایی مانند روسیه، چین و ایران با یکدیگر همکاری میکنند و تلاش دارند دلار آمریکا را به عنوان ارز معیار در تجارت بین المللی، دور بزنند (و از ارزهای ملی خود استفاده کنند). در روسیهِ پس از بوریس یلتسین، کرملین، تحت رهبری زیرکانه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور کنونی روسیه، که در بازی شطرنجِ ژئوپولیتیکِ (بین المللی) مهارتِ خاصی دارد، توانسته است از منابع طبیعی گسترده روسیه برای ایجاد اتحادها و ائتلافهای همکاری با سایر کشورها- از جمله کشورهای اروپایی- در جهت دستیابی به منافع ژئواستراتژیک (جغرافیایی-راهبردی) و پدافندِ اقتصادی در برابر تحریمهای هدفمند آمریکا، بهره برداری کند. پوتین به خوبی میداند که وابستگی اتحادیه اروپا به (واردات) گاز طبیعی روسیه، برای اروپا امری اجتناب ناپذیر است.
وی همچنین میداند که صنایع مختلف در بخشهای خصوصی در آلمان و سایر کشورهای مهم راهبردی در اتحادیه اروپا، بسیار اختیارگرا هستند و به آزادیِ اراده و حق عملکردِ آزادانه برای خود، اعتقاد دارند. آنها صرفاً نمیخواهد روی خطی که واشنگتن و لندن برایشان ترسیم کرده اند، حرکت کنند. به عنوان مثال، گرهارد شرودر، صدر اعظم اسبق آلمان، پس از آن که از صدر اعظمی این کشور اصولاً بیرون انداخته شد، فوراً به هیأت مدیره شرکت (روسی) گازپروم پیوست. گرهارد شرودر به این علت که تمایلاتی رو به شرق داشت، در آلمان تحت فشار قرار گرفت تا از صدر اعظمی این کشور کنار رود. به یاد داشته باشید که انگلیس و آمریکا در دو جنگ جهانیِ پی در پی (اول و دوم) در حالی پیروز شدند که بخشی از اهداف آنها این بود که اجازه ندهند روسیه و آلمان با یکدیگر متحد شوند، بلکه همواره به عنوان دشمنان خونینِ یکدیگر در مقابلِ هم صف آرایی کنند. این در حالی است که اکنون میبینیم آلمان علاقه فراوانی برای همکاری با روسیه به ویژه در خصوص دریافت گاز طبیعی از این کشور دارد. این در حالی است که به طور همزمان، گویی جنگ آخرالزمانیِ تجاری و اقتصادی در دو سوی اقیانوس اطلس (میان آمریکا و اتحادیه اروپا) شکل گرفته است. آمریکا تلاش دارد به منظور متوقف کردن پیشرفتهای تجاری و اقتصادی کشورهای بزرگ شرقی مانند چین و روسیه و ممانعت از ادامه تعمیق همکاریهای تجاری آنها با اتحادیه اروپا، این دو کشور (روسیه و چین) را تحت تحریمهای یکجانبه و هدفمندِ خود قرار دهد.
مجری: در خصوص تهدیدات تحریمیِ ادامه دارِ آمریکا علیه کشورهای عضو اتحادیه اروپا و بسیاری دیگر از سایر کشورهای جهان، آیا به نظر شما، زمان کنار گذاشتن دلار آمریکا به عنوان ارز مرجع در تجارت بین المللی فرا نرسیده است؟
پای ایان: چنین به نظر میرسد که روند کنار گذاشته شدن دلار آمریکا (از معاملات جهانی)، تقریباً یک روند طبیعی باشد که شرق (مانند چین و روسیه) در حال تلاش برای انجام آن هستند. روسیه سعی میکند، خط لوله نورد استریم-۲ خود را که بسیار پربازده و قابل اطمینان است، جایگزین سایر پروژها برای گاز رسانی به اروپا کند. شرق اکنون میداند که میزان بدهیها هنگفت آمریکا و انگلیس به سطحی بی سابقه رسیده است و از اینرو، استیلای ارزهای غربی را بر مراودات بین المللی زیر سؤال برده است.
در ضمن، شرق تحقیقاتی بسیار دقیق و گسترده در این زمینه انجام داده و به این نتیجه رسیده است که ادامه تهدیدات تحریمی آمریکا و این که کشورهای تحت تحریم آمریکا، از دسترسی به سامانه مالی این کشور محروم خواهند شد- حال این محرومیت، به هر معنایی که باشد- در حقیقت یک فرصت (مناسب) برای کشورهای شرقی است، زیرا جهان هم اکنون با رکودی اقتصادی روبرو است و این رکود، بر اثر شیوع بیماری همه گیرِ کووید-۱۹ به علت انتشار ویروس کرونای جدید به سرتاسر جهان، به مراتب عمیقتر شده است.
شرق میتواند از این شرایط بهره برداری کند و مانند یک کشتی گیر ماهر، فنِ بدل به حریف خود (غرب) بزند و معیارهای مالی شرق را تقویت کند. مثلاً پکن و مسکو میتوانند از شمشهای طلای فراوانی که رسماً ذخیره کرده اند (و مقادیر آنها دقیقاً گزارش شده است)، به عنوان پشتوانه مالی قوی برای ارزهای خود به عنوان ارزهای تجاری بین المللی بهره برداری کنند، تا با دلار بدون پشتوانهِ واشنگتن در سطح جهانی به مقابله برخیزند و به استیلای انحصاری دلار آمریکا بر مراودات بین المللی خاتمه دهند.
غرب (به ویژه آمریکا) «چِکِرز» (یک بازی نسبتاً ساده) بازی میکند، اما روسیه «شطرنج» (که یک بازی بسیار پیچیده است) بازی میکند. اگر غرب نیز بخواهد با شرق «شطرنج» بازی کند، آنگاه شرق با بازیهای «گو» و «وِیچی» (که حتی از شطرنج هم پیچیدهتر هستند)، واکنش نشان خواهد داد.
اگر واشنگتن و لندن به فشارهای خود بر برلین (در زمینه خط لوله نورد استریم-۲) ادامه دهند، این خطر را به جان میخرند که ممکن است باعث شوند آلمان نیز از اتحادیه اروپا خارج شود. اگر چنین شود، نه تنها به پروژه سستِ اتحادیه اروپا پایان داده خواهد شد، بلکه ارز «یورو» نیز ملغی میشود و آنگاه همه کشورهای اروپایی به ارزهای ملی سابق خود بازخواهند گشت. از اینرو، ما شاهد نبردی متقابل میان شرق و غرب در رابطه با تعیین ارز معیار در مراودات بین المللی هستیم.
مجری: از پای ایان، محقق مستقل امور اقتصادی، برای شرکت در این برنامه و ارائه نقطه نظرات جالب توجه اش تشکر میکنم.