به گزارش خبرنگار خبرگزاری صداوسیما؛ رفتارهای قهرمان المپیک ۲۰۱۶ مربوط به امروز و دیروز نیست به طوری که از چند ماه مانده به آغاز بازیهای ریو وقتی سجاد انوشیروانی به رای شورای عالی فنی فدراسیون وزنه برداری به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شد، در اتفاقی عجیب، کیانوش رستمی وزنه بردار دسته ۸۵ کیلوگرم تیم ملی اعلام کرد که خارج از برنامههای سرمربی تیم ملی، تمرین و با استناد به برنامههای شخصی، خود را برای المپیک آماده میکند.
با وجود جنجالهای بسیار و ایجاد فضای متشنج رسانهای و با توجه به اهمیت المپیک، فدراسیون وزنه برداری تصمیم به مُماشات با این وزنه بردار گرفت و با خواسته او کنار آمد. در چنین شرایطی کیانوش راهی برزیل شد و به مدال طلای دسته ۸۵ کیلوگرم دست یافت و اعلام کرد که با برنامههای فردی موفق به کسب چنین موفقیت ارزشمندی شده است. این درخشش باعث شد تا او بعد از بازگشت از ریو همچنان اعلام کند که حاضر به تمکین نیست و اگر قرار باشد در اردوی تیم ملی به فعالیت بپردازد باید بصورت فردی و جدا از برنامههای سرمربی پیش رود، برخوردی عجیب و به دور از اخلاق که هرگز در ورزش شاهد آن نبوده ایم...!
مگر نه این است که تیم ملی از اهمیت بسزایی برخوردار است و باید برای همه در الویت باشد؟ آیا در بُعد فنی مربیان تیم ملی اهمیت ندارند؟ اگر کادر فنی تیم ملی مهم نیست چرا در بسیاری از رشتهها با سرمایه گذاریهای هنگفت اقدام به خریداری مربیان مجرب میشود؟ آیا تبعیت از کادر فنی جزو وظایف ورزشکاران نیست؟ اگر موارد مطرح شده اهمیت دارند پس چرا قهرمان المپیک وزنه برداری به تازگی حرف از فعالیت در کشورهای خارجی میزند؟ آیا او با مطرح کردن این فرضیه، بی توجه به منافع ملی درپی کیش و مات فدراسیون برای رسیدن به اهدافش است؟
مَنش پهلوانی جزء لاینفک ورزش است
انگار کیانوش رستمی روزگار گذشته خود را فراموش کرده است، او باید به یاد آورد که اگر حمایتها و سرمایه گذاری مسئولان وزارت ورزش و فدراسیون نبود امروز رستمی را هیچکس نمیشناخت و هرگز موفق به ایستادن روی تخته المپیک نمیشد.
ورزش در بُعد قهرمانی از اهمیت بسزایی برخوردار است و نخبههای رشتههای مختلف ورزشی در این بُعد میتوانند نبوغ خود را در عرصههای بین المللی به رخ حریفان بکشند و در دیپلماسی عمومی کشورها حرفی برای گفتن داشته باشند. این واقعیتی انکارناپذیر و در عین حال قابل تایید است، اما نکتهای که همیشه در ورزش کشور از سوی قهرمانان ملی شاهد آن بوده ایم به بحث پهلوانی در ورزش و اخلاق مداری در آن مربوط میشود.
پهلوانی موضوعی که در جامعه ورزشی کشورمان همیشه از بحث قهرمانی مهمتر و پررنگتر بوده است و قهرمانان ورزشی کشور پهلوانانی، چون پوریای، ولی و غلامرضا تختی را الگوی رفتاری خود میدانند و همچون مرید آنها را مقتدای خود قرار میدهند.
پهلوان مداریِ ورزشکاران اتفاقی خوشایند است که به نشر اخلاق در جامعه (مخصوصا قشر جوانان و نوجوان) کمک میکند و باعث میشود تا تواناییهای فنی ورزشکاران و موفقیت هایشان در مسابقات داخلی و بین المللی به موازات روحیه پهلوانی و نوع دوستی پیش رود تا همیشه ورزش بیش از آنکه عرصهای برای حضور قهرمانان باشد مجالی برای فعالیت پهلوانان بزرگ محسوب شود.
آیا نباید حرمت سرمربی تیم ملی حفظ شود؟
عِرق به تیم ملی و اهتزاز پرچم کشور موضوعی است که قهرمانان ملی به آن عشق ورزیده و در طول تاریخ برای حفظش تلاش کرده اند، تاجائیکه میبینیم با وجود مشکلات مالی و کمبودهای بسیار ورزشکاران برای اعتلای نام ایران از هیچ تلاشی فروگذار نکردند و با غیرت هرچه تمامتر به فعالیت و تمرین پرداختند تا این نام در بُلندای جهان همچون همیشه بدرخشد.
با این تفاسیر سوالمان از کیانوش رستمی که موفق به کسب اولین مدال طلای المپیک ۲۰۱۶ برای کاروان ورزشی کشور شد این است که حفظ حرمت سرمربی آیا دور از پهلوانی است و اهمیت ندارد؟ اگر روزی کیانوش رستمی به عنوان سرمربی فعالیتش را در نیمکت تیم ملی از سر بگیرد در مقابل چنین سرپیچی هایی چه برخوردی خواهد کرد؟
در اواسط برگزاری لیگ برتر وزنه برداری در مطلبی اعلام کردیم که اگر کیانوش در مباحث مربوط به مربیگری از علم خارق العادهای برخوردار است بطوریکه هیچکس را یارای همراهی با او نیست، بهتر است به صراحت این موضوع را با مسئولان مربوطه در میان بگذارد تا آنها با حضور مربیان دیروز و امروز (کوروش باقری، حسین توکلی، حسین برخواه، سجاد انوشیروانی) اقدام به برگزاری دوره هایی خاص کنند تا همگان متوجه توانمندیهای خاص این وزنه بردار در بحث مربیگری شوند. با این اقدام علم مربیان وزنه برداری بیشتر میشود و آنها میتوانند به ضعفهای فنی خود واقف شوند و برای آینده موفقتر عمل کنند.
کلام آخر اینکه منهای مَنش پهلوانی که جزء لاینفک ورزش است، کیانوش رستمی باید بداند در هرجای دنیا که بخواهد به فعالیت و تمرین بپردازد باید مطیع سرمربی اش باشد، او در هیچیک از کشورهای خارجی نمیتواند با این شیوه رفتاری پیش رود، زیرا در خارج از کشور هم رفتارهایی این چنینی منسوخ است.
فرزانه آذرفام