پخش زنده
امروز: -
علت گرایش شدید اهالی اروپا برای پیوستن به گروههای تکفیری چیست؟ پاسخ را باید در نوع برخورد کشورهای غربی با سبک زندگی جوانان و بی هویتی آنان جستجو کرد.
پژوهش خبری: نوامبر گذشته، وقتی که داعش با انفجار و تیراندازی باعثِ کشتهشدن ۱۳۰ نفر در پاریس شد، هیچکسی از سوریه اعزام نشده بود. یک سال قبل، وقتی القاعده از شبهجزیرۀ عربستان، بهخوبی حملهای مرگبار علیهِ دفتر مجلۀ شارلیابدو را سازمان داد، هیچ تفنگداری از یمن به آنجا نفرستاده بود. بلکه این دو علمیات را جمعی از جوانانِ فرانسوی انجام دادند که از توبرۀ رادیکالها بیرون آمده بودند. آنها، سوای از هر آنچه در خاورمیانه رخ میدهد، از قبل ناراضی بودند و دنبالِ بهانهای میگشتند، دنبالِ عنوانی یا روایتِ گستردهای که بر عصیانِ شخصیِ آنها با خون مهر تأیید بزند.
اما علت گرایش شدید اهالی اروپا برای پیوستن به گروههای تکفیری چیست؟ پاسخ را باید در نوع برخورد کشورهای غربی با سبک زندگی جوانان و بی هویتی آنان جستجو کرد.
تحلیل |
تا چندی پیش کسی باور نمیکرد که یک پسر یا دختر اروپایی که در حال تحصیل در باکیفیتترین دانشگاههای جهان است، ناگهان داوطلب عضویت در یک گروه تروریستی شود و خودش را به صورت غیرقانونی به این جمع برساند تا در کشتار آنان شریک شود اما حالا و با ظهور پدیده داعش، این مساله به یک روال عادی بدل شده است. علت این مساله را در کجا باید جستجو کرد؟ |
میشل انفری، فیلسوف فرانسوی |
میشل انفری، فیسلوف فرانسوی در اولین واکنش در حساب توئیتر خود نوشت: «راست و چپ که در مقیاس بین المللی بذر جنگ علیه اسلامی سیاسی را کاشتند، محصول این جنگ را در سطح ملی برداشت می کنند.» اونفری در یک برنامه تلویزیونی گفت: «فرانسه باید سیاست اسلام هراسی اش را متوقف کند.» او همچنین در مصاحبه با مجله لوپوان با اشاره به اینکه این حملات صرفا پاسخ متقابل به جنگی است که ائتلاف به رهبری غرب آغاز کرده افزود: «اولین مهاجم غرب است، من شما را به تاریخ ارجاع می دهم نه به احساسات و عواطف.» انفری معتقد است که بمباران داعش راه حل مسئله تروریسم نیست بلکه باید مسیری دیگری از راه دیپلماسی برای نجات صلح در جهان پیدا کنیم. از نظر او، بمباران داعش باعث می شود که جوانان حاشیه نشین در فرانسه تحریک شوند که دست به اقدام بزنند.
|
اولویه روی، فیلسوف و اسلام شناس فرانسوی |
اولویه روی، فیلسوف و متخصص اسلام با انتشار مقالهای در لوموند نوشت: «جهادگرایی اسلامی یک طغیان نسلی- نهیلیستی بیدوام در میان جوانان فرانسوی» است. او با اشاره به اینکه افراطی شدن در نهایت ارتباط کمی با شرایط سیاسی سوریه دارد معتقد است: «تروریستها نماد افراطی شدن مسلمانان نیستند بلکه انعکاس شورش نسلی هستند که گروه خاصی از جوانان را هدف می گیرد.» منظور او جوانان مسلمان نسل دوم مهاجرانی است که در فرانسه متولد شده اما تحت تاثیر پدیده مهاجرت، هنوز از نظر فرهنگی جذب فرهنگ غربی نشده اند. تروریستها «اسلام را انتخاب می کنند زیرا فقط همین محصول در بازار شورش رادیکال قابل دسترسی است.»
|
نشریه فارین پالیسی |
جهادیها در حاشیۀ جمعیتهای مسلمان زندگی میکنند: تقریباً هیچکدامشان سابقۀ انجامِ مناسک دینی را ندارند، بلکه برعکس. مقالههای ژورنالیستی مداوماً بعد از هر حملهای اظهارِ شگفتی میکنند. روزنامهنگاران از نزدیکانِ این قاتلان پرسوجو میکنند و همیشه حسِ شگفتزدگیِ مشابهی وجود دارد: «اصلاً سردر نمیآوریم؛ پسر خیلی خوبی بود (یا اینطوری: نوجوان خیلی بیآزاری بود). پابندِ مناسکِ مذهبی نبود، مشروب میخورد، علف میزد، با دخترها میپلکید... هوم، ولی خب، راستش این چند ماهه تغییر کرده بود؛ ریشهاشو بلند کرده بود و خودشو با چیزهای دینی خفه میکرد». یا در نمونۀ دخترانهاش، به مقالههای بیشماری نگاه کنید که دربارۀ حسنی آیت بولحسن «دوشیزۀ مجنونِ جهاد» نوشته شدهاند. این چیزها را نمیشود با آموزۀ «تقیه» یا پنهانکردنِ ایمان توضیح داد، زیرا وقتی این جوانان «دوباره متولد» میشوند، دیگر هیچچیز را پنهان نمیکنند، بلکه اکثراً تغییرِ دینشان را در فیسبوک هم اعلام میکنند. آنها خودِ جدیدشان را به نمایش میگذارند که قادر به هرکاری هست، برای انتقامگرفتن از خواستههای سرکوبشدهشان اشتیاق نشان میدهند، از میلِ و نیروی جدیدشان برای کشتن صحبت میکنند، و از جذابیتِ مرگ برای خودشان حرف میزدند. خشونتی که این جوانان دنبال میکنند، خشونتی مدرن است: آنها به شیوۀ قاتلانِ آمریکایی میکُشند، یا مثلِ آندری برویک در نروژ: خونسرد و آرام. نهیلیسم واحساسِ فخر و مباهات برایشان در هم تنیده شده است. فردگرایی تقدیرگرایانۀ این جوانان، به انزوای آنان در اجتماعاتِ مسلمان برمیگردد. تعدادِ انگشتشماری از آنها به صورت منظم به مسجد میرفتهاند. آن رهبرانِ مذهبیای که در نهایت تصمیم گرفتهاند پیرویِ آنها باشند، معمولاً امامهایی خودخوانده هستند. رادیکالیسمِ آنها با یکجور فانتزیِ قهرمانبازی و خشونت و مرگ همراه است، نه با شریعت یا اتوپیا. در سوریه، صرفاً میخواهند بجنگند، نه در جامعه ادغام میشوند، نه علاقهای به این کار دارند. دلیلِ اینکه بردههای جنسی میگیرند یا از اینترنت زنانی را دعوت میکنند که نسلِ آیندۀ جهادیها را به دنیا آورند، به خاطرِ این است که هیچ پیوندِ اجتماعیای ندارند با جوامعِ مسلمانی که ادعا میکنند میخواهند از آنها دفاع کنند (و در نتیجه نمیتوانند از آنها همسر بگیرند). این جوانان بیشتر نهیلیست هستند تا آرمانگرا. حتی اگر بعضی از آنها مدتی را با جماعت تبلیغ (جنبشی که طرفدارِ اسلام بنیادگراست) گذرانده باشند، هیچکدامشان عضوِ سازمانهای اسلامی فرانسه نمیشوند، و هیچکدامشان در جنبشهای سیاسیِ طرفدارِ فلسطین شرکت نمیکنند. هیچیک از آنها در خدماتِ جمعی شرکت نمیکنند: افطاریدادن در ماه رمضان، یا وعظکردن در مسجد، یا سر زدن به خانۀ فقرا. تقریباً هیچکدامشان مطالعاتِ جدیِ دینی ندارند و اصلاً هیچکدامشان به الاهیات علاقهای ندارد، حتی به مباحثِ مربوط به ماهیت و معنای جهاد یا داعش هم توجهی نشان نمیدهند.
|
اسلام «بان لیو» چیست؟ |
اسلامی که به اسم آن در پاریس عملیات تروریستی صورت گرفت، نه اسلام سنی است و نه شیعه و نه وهابی و نه برآمده از تفاسیر بنیادگرایانه شناخته شده از اسلام بلکه اسلام «banlieue» (حومه های فقیرنشین شهری) فرانسه است که محصولی است از بحران هویت جوانهای مغربی تبار فرانسه، خشم و عقده های انباشته شده حاشیه نشینی و الگوهای رفتاری و ساختار تشکیلاتی گنگ (gang) های خیابانی آمریکایی. جوان «مسلمان» حومه نشین شهرهای فرانسه، نه فرانسوی است و نه عرب، زبان فرانسه را با لهجه غلیظ عربی صحبت میکند اما غالباً قادر نیست حتی یک جمله به زبان عربی صحبت کند، شیوه بیانش موسیقی «رپ» خیابانی اعتراضی و خشمیگن به سبک سیاه پوستان گتوهای آمریکاست، محل تجمع با همکیشانش نه مسجد است و نه نماز جمعه و نه مجالس دعا بلکه گوشه و کنار خیابانهاست در دایره های موتور سواران با بطری مشروب یا نخ حشیشی در دست که به نوبت در بینشان میچرخد. https://plus.google.com/100278869480153262395/posts/cTU2Fw58ib3
|
یورونیوز |
گزارش تلویزیون رسمی اروپا از علل وقوع حوادث تروریستی در اروپا از منظر روشنفکران و اهالی اندیشه http://persian.euronews.com/2016/01/23/paris-attacks-intelectuels-explication/
|
نشریه «دیفنس وان» |
اغلب تحقیقات انجام گرفته در باب اینکه به چه دلیل مردم به گروه های افراطی می پیوندند به تمایز بین انگیزه های بیرونی و درونی این افراد خلاصه می شود. انگیزه های خارجی بیشتر از درک شخص نسبت به حوادث بزرگ جهان ناشی می شود. البته، در همان حال که اغلب تحلیلگران و سیاست گذاران عواملی خارجی چون ضعف حکومت ها، مشکلات تحصیلی، اجتماعی و اقتصادی را در انگیزه بخشی به تروریست ها دخیل می دانند، در میان آنهایی که ریشه های جریان افراط گرایی را مورد بررسی قرار می دهند در باب اهمیت این عوامل تفاهم کمتر و به همان نسبت مجادله بیشتری وجود دارد. ترجمه: http://www.mehrnews.com/news/2515743/%DA%86%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-
|
نشریه «گلوبال پست» |
داعش به این دلیل برای مسلمانان اروپایی جذاب نیست که به آنها کمک می کند فقر خود را فراموش کنند، بلکه به این دلیل برای آنها جذابیت دارد که جایگزینی جذاب و معنادار در مقابل زندگی برای رفاه مادی و امنیت اقتصادی به آنها پیشنهاد می کند. این تفکر که بهبود شرایط اجتماعی و مالی در مناطق مسلمان نشین غرب اروپا بر پیوستن افراد جدید به داعش تاثیر می گذارد، ساده انگارانه است. درست است که بکارگیری نیرو در میان افرادی که از نظر مالی با مشکل مواجه شده اند، ساده تر است، چرا که این افراد به پول احتیاج دارند و چیزی برای از دست دادن ندارند. با این وجود، این نظریه نیز نمی تواند موفقیت داعش را در جذب آن دسته از افراد که فقر مالی نداشتند و یا در شرایط خوب اجتماعی بودند، توضیح دهد. برای نمونه می توان به ناصر موتانا مرد جوانی از ویلز اشاره کرد که برای پیوستن به داعش، چهار پیشنهاد برای تحصیل در رشته پزشکی در دانشگاه های انگلیس را رد کرد.
|
علل گرایش زنان اروپایی به داعش |
رابرت مندیک در گزارشی که اوایل سپتابر در روزنامه ساندی تایمز منتشر شد تاکید کرد :اکنون شمار قابل توجهی از دختران و زنان انگلیسی تبار در ساختار داعش به فعالیت می پردازند. به گفته این روزنامه نگار انگلیسی شماری از این زنان مسئولیت پلیس مدنی را در مناطق مختلف تحت کنترل داعش به عهده دارند. وی به نقل از مسئولین امنیتی انگلیسی خبر داد: این زنان انگلیسی آشنایی و ارتباط خاصی با فردی دارند که دو خبرنگار آمریکایی را سر بریده ونام سازمانی اش هم "جان" می باشد.
|
تحلیل |
به نظر میرسد سبک تربیتی و سبک زندگی خالی از معنویت اروپایی سبب شده تا جوانان این کشور دارای نوعی پوچی عقیدتی باشند و با هدایت رهبران گروههای تکفیری و به منظور جبران خلاء معنویت در زندگی خود، دست به اقدامات افراطی نظیر فعالیتهای تروریستی در این قاره میزنند؛ موضوعی که تنها پرهیز از اسلام هراسی و تلاش برای عرضه دقیق و صحیح دین و معنویت به جوانان قابل تصحیح است. |