افزایش سن ازدواج در دراز مدت با آسیب هایی که به سلامت جسمی و روانی جامعه وارد می کند؛ میزان کارآیی جمعیت فعال را کاهش می دهد و کاهش بهرهوری و تولید در جامعه نیز از دیگر تبعات آن است.
پژوهش خبری: امروزه در ایران تغيير ماهیت و اشکال ازدواج و به طور کلی الگوی همسرگزینی و نظام خانواده، ازدواج های ناموفق و طلاق های زودهنگام و بالا رفتن توقعات برای آغاز زندگی، تغییر در نگرش افراد و انتظاراتی که از زندگی مشترک دارند عملا ً ازدواج جوانان را دچار مشکلات جدی کرده است که افزایش سن ازدواج را می توان یکی از این مشکلات دانست.
افزایش ناگهانی و چشمگیر میانگین سن ازدواج طي چند دهه اخير، تا جايي که بر اساس آمارها ۹۵ درصد از کسانی که در سن ازدواج هستند، ازدواج نمیکنند. در واقع زنگ هشدار به صدا در آمده است. به ويژ ه آن که بدانيم بر اساس تحقيقات انجام شده اين پديده صرفا علت اقتصادي ندارد بلکه تغيير در سبک زندگي و انتظارات و نگرش هاي نسل جوان را مي توان ناشي از اين امر دانست.
پديده تجرد خودخواسته، نوعی سبک زندگی جدید به وجود آورده است. برخی پدر و مادرها احساس می کنند ازدواج فرزندانشان به تأخیر افتاده است و از این موضوع نگرانند، در حالي که فرزندان آنها احساس میکنند هنوز برای ازدواج زود است و باید به برنامههای دیگر زندگیشان بپردازند.
هم اکنون بیش از ۱۱ میلیون دختر و پسر جوان در آستانه ازدواج در کشور وجود دارند. میانگین سن ازدواج در مردها ۲۷ سال و در خانم ها ۲۵ سال است. آمارهای ثبتی از تداوم افزايش سهم ازدواج های بالای 35سال برای مردان و ازدواج های بالای 30 سال برای زنان حکایت دارد و اين در حالي است که بيشتر شاهد افزايش تعداد دختراني هستيم که از سن ازدواجشان گذشته و اين موضوع احتمال تجرد قطعي براي دختران را بيش از پسران نشان مي دهد.
بررسی های کارشناسی و نتايج نظرسنجی ها از علل افزايش سن ازدواج، از دخالت عوامل مختلف اقتصادي؛ اجتماعي و فرهنگي در افزایش سن ازدواج حکایت دارد. از جمله علل اقتصادي مي توان به : فراهم نبودن شرايط براي ازدواج جوانان، اشتغال و مسکن، توقعات مادی غیر منطقی، مهاجرت در پي شغل و تحصيل اشاره کرد.
از علل اجتماعي فرهنگي نيز مي توان به مواردي چون مسئولیت پذیر نبودن جوانان، نگراني نسبت به از دست دادن آزادي هاي فردي بعد از ازدواج، نبود شرایط مناسب براي پیدا کردن همسر مناسب؛ کمال طلبی افراطی که موجب وسواس تصمیم گیری در ازدواج میشود، نبود خودشناسي و خودباوري در جوانان، مدرک شریک زندگی،نقش فناوری های ارتباطی و تحولات ساختاری در الگوی ازدواج، اهميت ميزان تحصيلات و ادامه تحصيل، ترس، بی اعتمادی؛ تردید و. ... را برشمرد.
در ادامه اين پژوهش با اشاره به پيامدهاي افزايش سن ازدواج که تبعات اجتماعی زیادی به همراه دارد؛ مي توان به آسیب ها و مضرات ازدواج دیرهنگام و نبود مسئولیت پذیری و بی توجهی به آن در سایر زمینه های زندگی، گرایش به ارتباطات غیر متعارف دختر و پسر، هدر رفتن طراوت سنین جوانی و بدخلقی در زندگی به دلیل ارضا نشدن نیازهای فرد، دل نگرانی والدین از ازدواج دیر هنگام فرزندان، افسردگی و اختلالات جنسی، پناه بردن به مواد مخدر و بسیاری از آسیب های دیگر اشاره کرد.
کاهش شديد میزان ازدواج جامعه را با فروپاشی خانواده و در نهایت نوگرایی افراطی روبرو خواهد کرد. ترس از آینده و نگرانی در برابر آینده، هراس از پیری، تنهایی و مرگ، احساس ناامیدی، نهادینه شدن چهار پدیده رقیب تشکیل خانواده (ازدواج سپید، روسپیگری و فحشا و ازدواج های خیلی موقت یک ساعته! و روابط آزاد جنسي)، کاهش نرخ باروری تا زير سطح جايگزيني، باروری سخت، رواج تک فرزندی از ديگر پيامدهاي اين مسئله اجتماعي است.
در نهايت اين که افزایش سن ازدواج در دراز مدت با آسیب هایی که به سلامت جسمی و روانی جامعه وارد می کند؛ میزان کارآیی جمعیت فعال را کاهش می دهد و کاهش بهرهوری و تولید در جامعه نیز از دیگر تبعات آن است.
خلاصه آنکه ايران به عنوان يک جامعه در حال گذار در شرايطي به سر مي برد که ارزشها و نگرشهاي افراد در حال دگرگوني است و متأسفانه ازدواج جايگاه قبلي خود را نزد جوانان ندارد. ازدواج ديگر به عنوان تنها سبک زندگي پذيرفته شده، يکهتازي نميکند.
به نظر مي رسد در ابعاد رفع موانع اقتصادي، اجتماعي و روانشناختي؛ ازدواج و ايجاد و تقويت نگرش مثبت به ازدواج و خانواده، لازم است اقدامات مؤثري در اولويت برنامهريزيهاي مسئولان قرارگيرد.
همچنین در ادامه پژوهشگر به برخي اقدامات چاره جويانه اي که از سوي نهادها و مسئولان درمقابله با اين معضل پرداخته است.
متن کامل این پژوهش در آرشیو پژوهش های خبری در دسترس است.