رئیس بنیاد مستضعفان و جانبازان با اشاره به اینکه بنیاد رقیب بخش خصوصی نیست افزود: ما به بخش خصوصی کمک میکنیم که ظرفیت هایش را بارور کند و آن جایی که وضعیت را تثبیت کرده و به بلوغ رسیده ورود نمی کنیم.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، شبکه خبر در برنامه صف اول با موضوع: اقدامات و برنامههای بنیاد مستضعفان میزبان آقای حسین دهقان، رئیس بنیاد مستضعفان بود.
مقدمه مجری: امشب قصد داریم در خصوص بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی صحبت کنیم که بعد از انقلاب اسلامی در اسفند سال ۵۸ فعالیت خودش را آغاز کرد و هم اکنون یکی از بزرگترین سازمانها و موسسات اقتصادی کشورمان و حتی خاورمیانه محسوب میشود و در زمینههای مختلف فرهنگی، اقتصادی، تجاری، مثل ارائه خدمات فرهنگی – آموزشی، انرژی، ترابری، کشتیرانی، خدمات بیمهای، بانکی، سرمایه گذاری و پیمانکاریهای عمومی و بازرگانی فعالیت دارد، امشب در خصوص برنامهها، اولویتها و عملکرد این نهاد انقلابی اقتصادی به بحث و گفتگو مینشینیم.
سوال: فکر میکنم الان حدود یک سال از حکم رهبر معظم انقلاب برای ریاست حضرتعالی میگذرد، در ابتدا با هم یک مروری داشته باشیم یک سال گذشته را، چه برنامههایی، چه اهدافی را در دستور کارتان گذاشتید و در حال حاضر ارزیابی خودتان از تحقق این برنامهها چیست؟
دهقان: من اول خبر شما را اصلاح کنم در همان اسفندماه ۵۷ بنیاد مستضعفان با فرمان حضرت امام تاسیس میشود، دقیقا یک ماه بعد، آن زمان قرار بر این میشود که آنچه که از اموال منقول و غیرمنقول از طاغوتیان است و در کشور موجود است اینها را در اختیار شورای انقلاب قرار میگیرد برای تعیین تکلیف، شورای انقلاب و بنیاد مستضعفان را تاسیس میکند و آنجا این طور مقرر میشود که اموال و داراییهایی که از طاغوتیان وابستگان به دربار در اختیار شورا قرار گرفته و در این بنیاد متمرکز میشود برای رسیدگی به محرومین و مستضعفین استفاده بشود این در زمان حضرت امام بود، بنیاد چند مقطع تاریخی خاص دارد هر مقطعی باید با همان ویژگیها و همان وضعیتی که بوده به آن نگاه کرد، در ابتدا یک هیات عالی تشکیل میشود که این مجموعه را اداره کند و به عبارتی به رغم این که، یعنی به رغم که میگویم این طور است که این طور نبوده که این اموال و داراییها در اختیار دولت قرار بگیرد، اما به عبارتی نخست وزیر مسئول اداره این مجموعه میشود تا سال ۶۸، سال ۶۸ تقریبا بنیاد مستضعفان را با تعیین آقای رفیق دوست توسط رهبر عزیز انقلاب بنیاد وارد یک فاز جدید از کار میشود، بعد از یک مدتی بنیاد متکفل رسیدگی به امور جانبازان هم میشود یعنی جانبازان انقلاب اسلامی میروند تحت پوشش بنیاد مستضعفان قرار میگیرند که بنیاد مستضعفان و جانبازان به عبارتی شکل میگیرد که این تا سال ۸۲ ادامه پیدا کردبعد از آقای رفیق دوست که اقای فروزنده میآیند و بعد هم آقای سعیدی کیا و آقای فتاح هر دورهای را ما به خواست خودش چه وضعیت بود چه شد و امروز ما در چه فضایی قرار داریم آنچه که مهم است ما امروز بنیادی را داریم که چند دوره مدیریتی را تجربه کرده، اما بهرحال از یک زمانی که عمدتا برمی گردیم به زمان آقای فروزنده همواره حکم صادره برای رئیس بنیاد یک پیوستی هم دارد که در اصل در آن پیوست سیاستها، اولویتها و نحوه اداره بنیاد در آنجا میآید به طور طبیعی در زمانی که آقای فتاح بودند اتفاق افتاد در زمانی هم که من مسئولیت گرفتم یک پیوست حکمی برای من آمده که در آن پیوست در اصل اشاره دارد به این که سیاست اقتصاد مقاومتی مورد توجه قرار بگیرد بعد مدیریت جهادی و همه آن چیزهایی که حضرت اقا در طی زمان گذشته به مناسبتهایی در قبال مسائل مختلف اداره کشور و جامعه مورد تاکید داشتند آمده که بنیاد باید یک نهادی بشود که این نهاد یک بستر بشود برای اجرایی سازی و الگوسازی همه این موارد. اما آنچه که در این دوره اتفاق افتاد که من هم خیلی مصمم هستم که آنها را اجرا کنم، به این معناست که بنیاد را ما یک بنگاه اقتصادی صرفا نمیبینیم، بنیاد یک مجموعه بنگاه اقتصادی است که قرار است همت خود را بر چند چیز بگذارد، اول صیانت کند از دارایی که در اختیار دارد، دوم اینها را بهره ور اداره کند و به یک نوعی مستهلک شدن آن در طول زمان را از آن مانع بشود، سوم به سمتی برود که درآمدهای پایدار و مکفی برای ماموریت اصلی خودش هم بتواند به دست بیاورد که این ماموریت اصلی بنیاد رسیدگی به محرومین، مستضعفین، توانمندسازی آنها و عمران و آبادانی و پیشرفت مناطق محروم است، اگر این را بگیریم ماموریت اصلی بنیاد، همه فعالیتهای بنیاد باید این رنگ و بو را به خودش بگیرد و بنیاد باید فعالیت هایش را در این مسیر پیش ببرد. حالا اگربخواهیم این کار را بکنیم کارهایی که ما کردیم چه بوده؟ من وارد بنیاد شدم تعداد ۱۸۰ شرکت ما داشتیم، فعالیتهای متفاوتی ما داشتیم، در آن پیوست حکمی که آمده برای ما چند تا ضابطه گذاشته شده، اول ما شرکت زیان ده نباید داشته باشیم، دوم ما باید زنجیرههای فعالیتی خودمان را تکمیل کنیم سوم جایی که شان بنیاد نیست یا به عبارتی مثلا بخش یا مردم میتوانند آن کار را انجام بدهند برای چه ما آنجا هستیم باید از آنجا برویم بیرون، و به یک نوعی باید همین بحثی که مشارکت مردم در فعالیتهای اقتصادی را باید به آن عینیت بخشی کنیم یعنی صرف یک شعار برای ما نباشد در پیوستها است، یا در بحثی از فعالیتها ما دلیلی ندارد که بخواهیم بمانیم فعالیتهای بزرگ فرض کنید اقتصادی انجام میشود سرمایه گذاری بزرگی انجام میشود این در طول زمان وقتی به بلوغ خودش رسید ما باید به یک نوعی از آن خارج شویم و به مردم واگذار کنیم که آنها بتوانند بهرهمند بشوند حالا اگر این دارایی که ما داریم صیانت کنیم، بهره ور کنیم، کارآمد اداره کنیم، بازدهی قابل قبولی از آن بگیریم میرسیم به نکته بعدی که از آنجا ما باید خدمت رسانی کنیم، که حالا اگر سوال فرمودید من پاسخ بدهم.
سوال: توضیحات ابتدایی کامل و جامع بود، اما اجازه بدهید گزارش همکاران آماده کردند گزارش را ببینیم و بعد فصل به فصل این موضوعات را بررسی کنیم. آقای دهقان اگر اجازه بدهید قدری برویم بخش به بخش این موضوعات را بحث بکنیم، مثلا بحث حوزه اشتغال را برنامههایی که بنیاد داشته، اما قبل از آن یک سوالی که هست سوال مبنای تقریبا تمام این سوالات بعدی خواهد بود این که سند بالادستی بنیاد دقیقا سیاستهای کلی ابلاغی رهبر معظم انقلاب صد در صد مدنظر است، اما میخواهیم ببینیم چقدر سندهایی مثل برنامه هفتم یا مواردی از این دست که اگر بگوییم بلند مدت سندهایی که در حوزه میانی مثل سالیانه، مثل بودجه و اینها همخوانی دارد یعنی این که بنیاد مستضعفان وقتی در حوزه اشتغال ورود میکند آیا خودش را تطبیق میدهد با آن اولویتها و سیاستهای کشور در حوزه اشتغال و باری را از روی دوش دولت برمی دارد؟
دهقان: اجازه بدهید من اول یک برگشت داشته باشم به این که ما فعالیتهای بنیاد را چطور داریم سازماندهی میکنیم که بعد برویم سراغ سوال شما، ما آنچه که برای ما مهم بود این بود که رشته فعالیتهای متنوع و متکثر بنیاد را بیاییم در اصل محدود کنیم در حوزههای خاص کار و عملیات، برای این که این کار را بکنیم ما باید میگفتیم که کجاها میرویم و چگونه انتخاب میکنیم آن حوزه کاری و فعالیت مان را، گفتیم ما اگر میخواهیم یک جایی برویم باید چند تا ویژگی داشته باشیم، اول این که بتوانیم در مقیاس تعیین کننده باشیم، این به معنای انحصار نیست، به معنای این است که جایی که حالا یا دولت ورود نکرده یا بخش خصوصی نمیتواند بیاید و یک مقیاسی را سامان بدهد این مقیاس را ما بعهده بگیریم برای این که چه بکنیم بتوانیم هم تامین بخشی از نیازهای جامعه را بکنیم، هم کمک به دولت باشیم در جاهایی که نیاز عمومی جامعه است، اما دولت به هر دلیلی ورود نکرده است، دوم این که گفتیم باید اثرگذار باشیم در بازار، الان شما مثلا فرض کنید در بخشهای مختلف نیازهای جامعه مثل گوشت، لبنیات، مثل اقلام و کالاهای اساسی دائما ما دچار یکسری نوسانات هستیم که بر مردم فشارهای جدی و بعضا یک عدم تعادلهایی را در بازار ایجاد میکند ما گفتیم ما جایی میرویم مینشینیم که این محورهایی اگر بگوییم زنجیرهای را در هر حوزهای هست این زنجیره را کجایش بنشینیم که این تعادل پایدارش را بتوانیم حفظ کنیم، پس آنجا مینشینیم این طور نیست که ما هر کار را هر کجا میکنیم نه، آنجایی که این تاثیر را داشته باشد، برای کشور راهبردی باشد یعنی یک مشکلی را در سطح ملی حل کند، حالا در بازههای کوتاه یا بلند مدت زمان، ما حداقل تاثیرپذیری از نوسانات سیاسی بازار دولت را داشته باشیم یا به عبارتی ما افقهای بلند را نگاه کنیم نه این که صرفا الان یک فرجهای و یا فرصتی بوجود میآید ما مثل بخش خصوصی بخواهیم وارد بشویم از آن استفاده کنیم حالا فردا این فرصت گذشت ما دیگر. نو بودن و متکی به دانش و فناوری روز باشد به عبارتی ما میگوییم که بایستی ما قادر باشیم با توجه به اندازه و مقیاسی که ما داریم کارهای تحقیق و پژوهش مان را به گونهای سامان بدهیم که ضمن این که دانش بنیان میکنیم خودمان را، بهرهمند از به دست آوردن دانشی و فناورانه خودمان میشویم این را در حوزه ملی هم بتوانیم توسعه و تسری بدهیم به عبارتی ما، چون مقیاس داریم توان مالی داریم، چون توان مالی داریم امکان سرمایه گذاری در حوزههای دانشی و فناوریهای نوین برای ما است، این کار را میکنیم که هم به بخشهای عمومی خدمت بدهیم و هم به یک نوعی پیشتازی و پیشرانی در این حوزه را داشته باشیم، البته این که کاری که ما میکنیم بازار در آینده و بلند مدت هم داشته باشد یعنی این طور نیست که ما یک کار را وارد بشویم یک نیازی را جواب میدهیم بهره خودمان را میگیریم از آن خارج میشویم نه، ما باید بتوانیم ماندگاری خودمان را همراه با آن درآمد مکفی داشته باشیم حالا اگر این باشد ما آمدیم گفتیم ما در چند حوزه حتما میمانیم، یکی امنیت غذایی گفتیم ما الان در حوزه دام که لبنیات و این حرفها و گوشت خواهد شد حتما خواهیم ماند حالا عمدتا دام سنگین را خواهیم داشت و آن طرف هم طیور را خواهیم داشت و بعد هم کشاورزی به معنای آنچه که به همین زنجیره خودمان برمی گردد، حالا چه اتفاقی میافتد؟
سوال: و آن ۶ تا موضوع را در نظر میگیرید در همه آنها یعنی جایی میروید که بخش خصوصی یا دولت حضور ندارد.
دهقان: ما این را چگونه میگوییم، میگوییم این زنجیره را ما میگیریم، از نهاده میگیریم تا مصرف، ما کجا در این جا مینشینیم؟ ما میگوییم روی بحث نهاده مینشینیم، نهاده سرمایه میخواهد، نهاده زمان بر است و ...، فرض کنید بذر را، اصلاح بذر را، فرض کنید نهال و نهالستان را و گونههای جدید را، فرض کنید مثلا برای دفع آفات را، فرض کنید برای سیستمهای آبیاری و افزایش بهره وری چه بگوییم کشت را و چه بگوییم کاهش مصرف آب را، ما در این جا میگوییم ما در این بخش میمانیم و در این جا سرمایه گذاری میکنیم و به بخش خصوصی کمک میکنیم میرویم وارد بخش تولید میشویم تولید میگوییم ما چه کار میکنیم ما قرار نیست تولید را بعهده بگیریم ما این جا میآییم با ایجاد شبکه و به کار گیری همه ظرفیتهای مردمی با تامین لجستیک و ورودیها این شبکه را بزرگ میکنیم، پس ما تولید را عملا انجام نمیدهیم ما تولید را کمک میکنیم به مدیریت و تامین آن، حالا میرویم بعد میشود فرآوری، بعد میشود فروش، بازاریابی و هر چه، دنبال این هستیم که در بحث امنیت غذایی بخصوص برای بحث پروتئینها یک برند ملی را توسعه بدهیم که این هم داخلی و هم بیرونی بتواند بازار پیدا کند ما الان، چون مقیاس مان کوچک است، عملا جایش خالی است و ما با این نگاه داریم کار میکنیم هم یک در بعد داخلی و هم در بعد بیرونی و توسعه این برندهایی که امروز دنیا ذیل این برندها تعریف میشود بازارها ذیل برندها شکل میگیرند این کار را بتوانند بکنند، لذا ما در آن بخشهای اصلی میمانیم.
سوال: پس من باید برداشتم این باشد که شما در حوزه صادرات هم فعالیت میکنید.
دهقان: حتما میکنیم
سوال: و آن وقت این طور رقیب بخش خصوصی نمیشوید؟
دهقان: نه، ما محصولاتمان خاص خواهد بود آنهایی که صادر میکنیم و آنچه که بخش خصوصی میکند ما تازه آنجا بنابر این داریم که با این برندسازی که میکنیم بخش خصوصی را حمایت، تقویت و کمک کنیم که او بیشتر بتواند بازاریابی کند و بیرون برود، ما الان یکی از مشکلاتی که داریم و دولت هم باید این کار را بکند، این که ما بازارهای بیرونی را با رقابت داخلی داریم خراب میکنیم من میروم بیرون بازاری را میخواهم بگیرم شما هم دارید میآیید بیرون، من میروم قیمت شما را آنجا میشکنم خودم ارزانتر که بازار بگیرم که ارز بیاورم، چرا باید این طور باشد باید سیستمی باشد که تحت یک برند ملی همه بتوانند این کار را انجام بدهند و همه انتفاع ببرند و دیگر آن بازارها را نشکنیم و خرد نکنیم.
سوال: این را چطور با بخش خصوصی هماهنگ میکنید؟
دهقان: این را باید ما با وزارت صمت به اضافه بخش خصوصی، مثلا فرض کنید در بحث طیور، ما میرویم تمام بخش خصوصی را صدا کردیم گفتیم ما میخواهیم کمک کنیم شما ارزش بیشتری برای خودتان تولید کنید ثروت بیشتری ببرید ما چه کار میکنیم ما میگوییم آقا شما خوراک طیور میخواهید؟ شما واکسن میخواهید؟ حالا هر کسی میخواهد برای خودش برود بیاورد، میگوییم ما میآییم کمک تان میکنیم یک اتحادیه درست کنید ذیل آن اتحادیه همه شما سهامدار بشوید اینها را وارد کنید و مصرف کنید دیگر این قدر هر کسی گرفتار این بحثها نشود، بحث بعدی بحث اقتصاد دیجیتال و هوش مصنوعی است، چون آینده و روند فعلی و جهانی و داخلی به سمت این است یعنی ما هر چه برویم سهم فیزیک محصولات نسبت به دانش و دانایی اش کم میشود، باید این کاررا بکنیم ضمن این که برویم خدمات پلتفرمی و سکو را توسعه بدهیم، این هم یک حوزه فعالیتی است که مشخص است یکی ترابری و حمل ونقل است که ترکیبی است ما در کشورمان وقتی نگاه کنیم به جغرافیا میبینیم تمام کوریدورهایی که در منطقه میتوانستند از ما عبور کنند یا میتوانستند بخش حوزه اقتصاد ما را به اقتصاد جهانی وصل کند اینها را از ما دارند میگیرند.
سوال: یک سوال میخواستم بکنم که در حوزه کوریدورها که خیلی میتواند کمک کند و زیربنایی هم هست طبیعتا بنیاد خیلی میتواند کمک کند.
دهقان: شما میگویید ما میخواهیم حمل و نقل ترکیبی درست کنیم با نگاه کوریدوری و فورواردری یعنی ما بتوانیم از مبدا تا نقطه مصرف را در یک زنجیره حمل و نقلی سامان بدهیم و این زنجیر را یا این اتصال ارتباط را بتوانیم ایجاد کنیم، مقدماتی هم انجام شده داریم کارهایی میکنیم، بحث بعدی بحث صنعتی سازی ساختمان است و توسعه تکنولوژی جدید، ما هنوز فناوری ساختمان مان یا مثلا مصالح ساختمان مان برمی گردد به ۵۰ سال قبل هنوز همان است ما میرویم مثلا در چین میگویند یک بیمارستان هزار تختخوابی ظرف چند روز ساختند، خب چطوری میشود این کار را کرد؟ میآیید ساختمان بلند مرتبه را ظرف یک زمان کوتاهی ساختند چطور میشود این کار را کرد؟ یا مثلا بحث جلوگیری از اتلاف انرژی را فلان و بهمان را با فلان تکنولوژی حل کردند، چرا ما این کار را نمیکنیم؟ ما این جا میگوییم ما باید برویم به سمت صنعتی کردن ساخت و ساز، با استانداردسازی با ورود دانش، با ورود فناوری میتوانیم احجام بالایی از ساخت را به اضافه کاهش جدی هزینه را به اضافه بحث حفظ راندمان و کاهش اتلاف و اینها را بتوانیم حل کنیم لذا دنبال این هستیم که از پیمانکاریهای جزء و اینها ما خارج بشویم مثلا فعال من میروم یک مثلا مجموعه ساخت را میگیرم چقدر میسازم؟ چه خاصیتی برای من دارد این که بخش خصوصی هم دارد میکند و این را خیلی از شرکتها دارند انجام میدهند من نباید در این مقیاس وارد بشوم، پس من میخواهم بروم یک کاری بکنم که بتوانم فناوری را و امکاناتی که فراهم کنم.
سوال: بسیاری از این اقداماتی که در بنیاد گفتید دارید انجام میدهید یا قصد دارید به سمت آن بروید این شبهه را ایجاد میکند که رقابت میکنید شما با بخش خصوصی این خط و خط کش شما چیست برای این که ورود نکنید؟
دهقان: به هیچ عنوان، آن چند تا معیاری که من عرض کردم دقیقا دارد ...
سوال: ۶ تا معیار شما گفتید، دولت ورود نکرده، اثرگذار باشید، مشکلات و اثرگذاریهای راهبردی را بتوانید، عدم تاثیرپذیری از تحولات و تکانههای اقتصادی، نوآوری و ماندگاری در این حوزه
دهقان: یکی دیگر هم به این اضافه کنید، ما هیچگاه در هیچ زمینهای رقیب بخش خصوصی نخواهیم بود ما در کنار بخش خصوصی کمکش میکنیم که ظرفیت هایش را بهتر بتواند بارور کند آن جایی که او به بلوغ رسیده ما اصلا ورود نمیکنیم، یک وضعیت را تثبیت کرده دارد کارش را هم میکند روالها و روتینهای خودش را دارد خودش هم همسان با نیازهای داخلی و بیرونی کرده دارد کارش را میکند من نمیروم آنجا آن کار را کنم.
سوال: مثلا در بحث هتلداری، شما الان در حکم هتلداری داشتید رقابت میکردید با بخش خصوصی؟
دهقان: ما کاملا آن پیوست حکمی که عرض کردم ما آنجا این آورده شده، مثلا فعالیتهایی که با آن زنجیرههای اصلی کار ما همسازی ندارد یا بازدهی کافی ندارد ما از آن خارج میشویم ما الان از هتلداری داریم خارج میشویم ما الان به مزایده رفتیم هتل هایمان را واگذا رکنیم همه آنها را داریم واگذار میکنیم، یعنی این طور نیست که بخواهیم مثل یک جایی را نگه داریم نه، خوب و بد و ترکیبش را داریم واگذار میکنیم، ما در آینده یک ساختاری را داریم ایجاد میکنیم .
سوال: الان در حال واگذاری هستید؟
دهقان: بله به مزایده اعلام کردیم، همین دو سه روزه در روزنامهها ببینید ما اعلام کردیم که هتل هایمان را با این شرایط واگذار میکنیم.
سوال: هنوز که شروع نشده مزایده و ...
دهقان: مزایده شروع شده، اعلام کردیم، طرفهایی که متقاضی هستند و خریدارند باید بیایند پیشنهاداتشان را بدهند آن کسی که برنده خواهد شد.
سوال: در خصوص همان مولد سازی هم میشود درست است؟
دهقان: ما این را میبریم در تکمیل زنجیرههای ارزش خودمان که در همان چند زمینهای که عرض میکنم، میبریم در آن زمینه، یک بحث بحث فولاد را ما داریم در این رشتههای فعالیت مان، که زنجیره فولادمان را تکمیل کنیم، مثلا ما اخیرا رفتیم اوپال را خریدیم به این دلیل که ما معدن را سنگ آهن را و این مجموعه را بتوانیم تکمیل کنیم، این کار را خواهیم کرد، در معدن، چون کشور به طور اساسی در حوزه معدن وارد نشده، ما حتما در حوزه.
سوال: اصلا قرار بود آن شعار معدن جای نفت محقق بشود که نشد، میخواهیم راجع به این صحبت بکنیم، اما آن بحث قبلی شما شاید ابهام ایجاد کند یا هنوز سوال باشد برای بینندگان ایا آماری دارید بدهید که بنیاد مستضعفان در حوزه هتلداری چقدر الان دارد واگذار میکند؟ از لحاظ سرمایه، از لحاظ وسعت ...
دهقان: ما ۱۹ تا هتل داریم از اینها ۵ تا هتل ۵ ستاره است، آزادی است، استقلال است، کوثر اصفهان است و اینها را، به اضافه هتلهای شهرستانها را هم داریم مثلا ما کردستان داریم، کرمانشاه داریم، ...
سوال: برآورد ریالی و ارزشی دارید؟
دهقان: دقیقا ارزیابی کردیم و دقیقا هم قیمت گذاری شده.
سوال: امکان اعلام دارد؟
دهقان: در مزایده آمده ۴۷ همت قیمت گذاری شده است آنجا مثلا یک ابهام وجود دارد که این چطور کشف قیمت شده، ما برای این که کشف قیمت کنیم، گفتیم هتلها را بخصوص این هتلهای بزرگ و ۵ ستاره را گفتیم کارشناسان دادگستری خبره در هر حوزه بیایند این جا را ارزشگذاری کنند زمین میشود ساختمان میشود تاسیسات میشود به اسم برند، آن کار را کردند، اینها همه آمدند هر کسی گفته هر هتلی برندش این قدر میارزد، ساختمانش این قدر میارزد، مثلا تاسیساتش این قدر میارزد، زمینش هم این قدر میارزد این را استخراج کردند بعد گروه مالی آمده این را نگاه کرده این برآوردها را نگاه کرده ما بعد دیدیم که ممکن است یک ابهامی بوجود بیاید و ما جنبههایی از این ندیده باشیم.
سوال: فکر میکنید چقدر زمان ببرد؟ یعنی مثلا همه این اقدامات را انجام بدهید عید مثلا کارفرمای یک بخش خصوصی ...
دهقان: قبل از عید.
سوال: بسیار عالی
دهقان: ما الان در حدود هشت نه ماه است داریم روی این کار میکنیم روی بحث قیمت گذاری و کشف قیمت و رساندن به پای این که به مزایده برویم، ما این کار را کردیم، ما اگر امروز خریداران بیایند و پاکتها فردا باز بشود پس آن فردا میدهیم برود البته ما یک ملاحظهای را اینجا داریم که نمیخواهیم بفروشیم پول بگیریم ما داریم دارایی متناسب با زنجیرههای فعالیت خودمان میگوییم، چون من پول را بگیرم دوباره بخواهم بروم خرید کنم دوباره ... پیچیده میکند ما گفتیم همین که داریم را کسانی که میتوانند آن چیزهایی را که ما داریم را چه بروند کنسرسیوم بشوند چه بروند با همدیگر جوین بشوند هر کاری بکنند آن خریدار باید بیاید یک بستهای را من دارم میدهم یک بستهای را از او بگیرم و با این کیفیت یک تهاتر میشود به عبارتی.
سوال: برای این که بتوانیم بخش به بخش جلو ببریم، حوزه اشتغال را کاملا کادر بندی شده مشخص میفرمایید؟
دهقان: ما اساسا دنبال ایجاد درآمد پایدار کافی برای انجام ماموریت اصلی بنیاد هستیم که آن ماموریت اصلی محرومیت زدایی، توانمندسازی محرومین و عمران آبادانی و پیشرفت مناطق محروم است.
سوال: همه اینها در نهایت میآید در این حوزه هزینه میشود؟
دهقان: حالا ما در آنجا چه کردیم؟ در آن پیوست حکمی که حضرت اقا دادند این جالب است مهم است، میفرمایند که در نظر گرفتن توانمندسازی محرومین بعنوان ماموریت اصلی بنیاد و پرهیز از تبدیل بنیاد به یک خیریه ارائه دهنده کمکهای موردی و ناپایدار، بعد میفرمایند که تنظیم جهت گیریهای اصلی بنیاد و بازمهندسی ساختار و نظامات اجرایی آن در جهت ماموریت اصلی که بالا قید شد و محوریت ماموریت اصلی در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی بنیاد، توسعه آبادانی و پیشرفت مناطق محروم را گفتند و این که بنیاد صرفا یک بنگاه اقتصادی نیست بلکه مهم این است که بتواند بخش دوم را ...
سوال: ماهیگیری را یاد بدهد
دهقان: من مدتی است میگویم این بحث تمام شده است دورانش. میگوییم باید اصلش آبی باشد، ماهی باشد، بعد به طرف قلاب بده ماهیگیری یادش بده قسمت اصلی آن زیرساخت است که باید رویش فعالیت را انجام داد نه خود این صرف انجام فعالیت ماهی باشد خوب شما ماهی را صید میکنید.
سوال: این سوال پیش میآید آمار دارید که بعد از انقلاب که بنیاد راه اندازی شد فعالیتش را شروع کرد چقدر بنگاه داشته و الان چه تعداد بنگاه دارد؟
دهقان: زمانی که بنیاد دست آقای رفیق دوست آمده بود هشتصد تا شرکت داشته دوره بعدی انتقال پیدا کرد چهارصد و پنجاه تا شده بعد شده دویست و پنجاه تا ما که آمدیم به یک معنا صد و هشتاد تا به یک معنا ساعت چهل تا.
سوال: بعضیها بهره ور و سود نبوده و بعضی ادغام شده هر کدوم به نوعی؟
دهقان: بعضی هم به فروش رفته.
سوال: یعنی ما الان یک چهارم کمتر هستیم/
دهقان: ما الان کردیم نود، ما الان یک ساختاری را داریم ایجاد میکنیم تمامی این شرکتهایی که در رشته فعالیت یا در زنجیره ما تعریف نمیشود را جدا کنیم که بفروشیم و واگذار کنیم به مردم، بخشیش مزارع ما را تعاونی کنیم بدهیم همان مردم محل.
سوال: چه طوری برنامهریزی میکنید که وقتی این بنگاه کنار گذاشته میشود اشتغالش از بین نرود؟
دهقان: ما نگهش میداریم این را، بحث واگذاری را ما اهلیت سنجی میکنیم مثل واگذاری قدیم دولت نیست که آقا یکی بیاید پول بدهد، بگیرد فردا مثلا کارخانه اش را جمع کند، سوله اش را جمع کند ماشین آلاتش را جمع کند مکانش را تغییر کاربری بدهد بعد دیگر اثری ازش نباشد، خیر.
سر همین هتلها را ما الان داریم واگذار میکنیم به خریدار شرط را گذاشتیم که این هتل را با آدم هایش با امکانات داریم واگذار میکنیم.
سوال: قاعدتا بلافاصله که ما میگوییم از هشتصد رسیدیم به حول و حوش صد توی ذهن مخاطب این میآید که خوب پس الان چه قدر اشتغال از بین رفته؟
دهقان: کسی که آنجا را خریده آنجا را اداره کرده دیگر من حالا آماری ندارم چنین مسئلهای را.
سوال: ضمانت اجرایی که میگیرید فردی که که تازه اهلیت دارد؟
دهقان: انتفاعی است که برای خود فرد خواهد داشت، شما اگر هر کاری میخواهی بکنی اگر بگویید آینده دارد، درآمد دارد، بازدهی خوب و مناسب دارد و میتواند ایجاد کند از آن خارج نمیشوید.
سوال: اگر مثل آن سایر مواردی که داشتیم آمد و املاک را فروخت.
دهقان: خوب بنگاه هم یک دوره عمر دارد، اگر نوسازی نکنید، بازسازی نکنید اگر تزریق جدید نکنید از سود دهی میافتد خوب هر کسی هم بخرد آن را واگذار میکند یا میفروشد یا جایگزین میکند ولی هیچ قانونی در این کشور علی الحساب یا ما اجازه نمیدهد که فردی که شاغل است از فردا نیستی تو.
سوال: این که داستان هپکو پیش نیاید؟ بعد از نظارت شما، چون دارید مالکیت را واگذار میکنید؟
دهقان: ما داریم یک فکری میکنیم که بگوییم کسانی که میخرند اینها را ما تا یکی دو سال مراقبت میکنیم که بتوانند این فضایی که دارند ادامه بدهند، زمین نخورند، مسئولیت نداریم ها، اما این مسئولیت اجتماعی و ملی را داریم که این دارایی که به یک مجموعه واگذار میشود آن قادر به اداره و حفظش باشد برای ادامهاش حالا فرض کنید ما میتوانیم به صورت صنعت جانبی خودمان در نظر بگیریم آن صنعت جانبی اگر برای ما بود تعهد میکنیم نسبت به آنکه ما محصولش را بخریم توی زنجیره، مثلا فرض کنید در کارخانه تولید خوراک دام دارم میخواهم واگذار کنم خوب من هم خوراک دام مصرف دارم دیگر من سعی میکنم که آن را حفظش کنم، بخرم ازش پشتیبانی کنم که او هم بتواند ادامه دهد.
سوال: به صورت مشخص برنامه تان در حوزه اشتغال چی بوده توی این یکسال چطور برنامه ریزی کرده بودید؟
دهقان: ببینید ما تو بحث اشتغال یک خورده بیشتر داریم ما آمدیم گفتیم که ما بنیاد علوی داریم که ماموریتش همان ماموریت اصلی بنیاد است یعنی قراره که این درآمد را بگیرد برود خدمت بدهد، برای رفع محرومیت توانمند سازی کند خوب بنیاد علوی را ما آمدیم اساسنامه اش را کلاً عوض کردیم و از آن بحث نکته اول که پیوست بود ما چگونه میتوانیم از حالت خیریه بودن خارج بشویم، کمک موردی و ناپایدار هم نکنیم، ما میخواهیم چه کار کنیم؟ ما میخواهیم امکان چند تا چیز را هم زمان فراهم کنیم یک مناطق محروم دستخوش مهاجرت سکنه ناشی از عدم وجود خدمات و دسترسی و شغل پایدار نباشد و ما باید کاری بکنیم که جمعیت را بتوانیم تثبیت کنیم از آن طرف هم مهاجرت معکوس هم کمک کنیم انجام بشود خوب برای اینکه انجام بشود ما باید قادر باشیم شغل پایدار ایجاد کنیم و درآمد مناسب، ما چگونه میتوانیم محرومیت را رفع کنیم؟ اول بحثی که ما داریم این است ما محرومیت را چی تعریف میکنیم یک زمانی میگفتند محرومیت میگفتیم منطقه آب ندارد، زیر بنا ندارد، برق ندارد، بهداشت ندارد، مدرسه ندارد، الان شما نود و هشت درصد روستاهای بالای بیست درصد جمعیت ما آب دارند برق دارند مدرسه دارند گاز دارند راه دارند.
سوال: اصلا تغییر مبنای سیاست گذاری شد دیگر آن موقع ما موقع سرمایهگذاری در زیر ساخت میکردیم، اما الان مبنا و تاکید و توسعه این است که سرمایهگذاری در حوزه پروژههای اشتغالآفرین باشد؟
دهقان: ما میخواهیم چیکار کنیم این بوم را شناسایی کنیم بگوییم ظرفیت انسانی دارد ظرفیت مادی دارد، ظرفیت اجتماعی دارد و یک سابقه عظیم فرهنگی تمدنی هم دارد، باید اینها را سعی کنیم احیا کنیم و هویت بخشی کنیم با آن جمعیت که آنجا هستند، چون جمعیت روستایی ما نه معلوم هست روستا است نه معلوم است شهر است دیگر، میخواهیم برگردیم به هویت خودش که مولد بودن ذاتی آن هویت است خوب برای اینکه این کار را کنیم گفتیم که ما یکی بحث در بعد اقتصادی نگاه میکنیم که ایجاد اشتغال و درآمدزایی است یکی در بعد سلامت فکر میکنیم ارتقا سلامت که در آن جا باید بپردازیم که مردمی که آنجا هستند دسترسی داشته باشند و بهرهمند از خدمات بهداشتی درمانی باشند یکی بحث آموزش را عدالت آموزشی را.
ببینید شما تو تهران و مراکز استانها یک مراکزی هستند مدارسی هستند مثلا فرض بفرمایید پنجاه میلیون در سال میگیرد یک بچه را آنجا تحت بهتر آموزش قرار بدهد حالا هزار نفر اول کنکور همیشه مال اینها هستند دیگر، حالا فرض کنید طرف در سراوان و یا زابل هست اصلا کلاً هیچ امکانی نه معلم به اصطلاح و بحث عدالت آموزشی که ما گذاشتیم در مبنا.
در عدالت آموزشی ما چند تا بحث جدی داریم یک بحث دسترسی به محتوا، توانمند سازی خود معلمین، تجهیز مدارس هم، این کارها را انجام میدهیم و حالا میخواهیم یک پله بالاتر برویم در آینده و آن اینکه که متکی کنیم آن را به فضای مجازی و هوش مصنوعی و استعدادیابی کنیم روی استعدادهای خاص سرمایه گذاریم کنیم.
سوال: و دقیقاً بر مبنای همان شش موردی که بود؟
دهقان: به اضافه اینکه بحث طرحهای زیربنایی که لازمه که توی همین روزها در مناطق محروم اجرایی بشود.
سوال: تقریباً شما به صورت کلی حالا هم حوزه سلامت را اشاره کردید هم حوزه آموزش را روی ساخت منازل مسکونی و اینها، یک نکتهای که خیلی راجع به بحث سرمایه گذاری، چون میخواهیم بحث اقتصادی بنیاد را بکنیم این که مثلاً بنیاد سرمایه گذاریهایی که انجام داده در طول دوره آمده یک جا سرمایهگذاریها بلوکه شده مثلاً شما الان وقتی به ترمینال سلام فکر میکنید، به آزاد راه تهران شمال فکر میکنید و اینها، حالا دوره حضرتعالی هم نبوده دورههای گذشته بوده این سرمایه گذاری آمده اونجا از لحاظ اقتصادی آن بازگشتش خیلی حالا توی سریعترین زمان ممکن نبوده و به همین دلیل وقتی که این سرمایه بزرگ بنیاد اینجا بلوکه شود نمیتواند توی حوزههای دیگر، این توی برنامههای شما چطوری اصلاح میشود؟
دهقان: توی مثلا ترمینال سلام ما پیمانکاریم خوب آنجا هواپیمای کشوری است و این حرفها، ما اجرا کردیم که خدماتی دادیم پولامون را هم گرفتیم آن که تمام.
میآییم در جاهایی که ما سرمایه گذاری میکنیم از محل سرمایه در طول زمان میخواهیم برگشت را تامین کنیم ببینید سال هفتاد و پنج قرار میشود این آزاد راه احداث بشود مبنا این بوده که پنجاه درصد را بنیاد برود، پنجاه درصد بقیه را به اصطلاح دولت بیاید اراضی در حول و حوش اینجا را واگذار کند کاربری هم رویش بگیرد و از محل تبدیل آنها به اصطلاح سهمش تامین شود. خوب بعد با مشکلات جدی زیست محیطی به وجود آمده و فلان و امکان آن کار نبوده خیلی محدود دولت توانسته این قسمت از کار را انجام دهد خوب منطقه یک انجام شده تمام شده دو الان در دست اجراست مسیر برگشت درست شده.
سوال: ما، چون وقت نداریم نمیخواهیم وارد جزئیات شویم سیاستگذاری و سرمایهگذاری بنیاد چطور باید باشد؟
دهقان: یک بحثهای تعهد شده است ما حالا باید این را سریعتر به نتیجه و سرانجام برسانیم. الان خوب دولت چه در دولت شهید رئیسی چه در دولت، در دولت فعلی ما آمدیم این را مساله دولت هم کردیم، مسئله ما صرفاً نیست توی ذهنیت جامعه این است که آزاد راه بنیاد دارد میسازد مال بنیاد است نه این طو نیست. بنیاد پنجاه درصد از این کار را به عهده دارد و بقیه در دست دولت، حالا بنیاد هیچ وقت فعالیت آنجا را متوقف نکرده از دارایی خودش آورده اونجا برای اینکه پروژه ادامه کند، ما الان که خدمتتان هستیم توی منطقه دو بخش دوم حدود شش همت از دولت طلب کاریم یعنی دولت سهمش را نداده، برای منطقه سه حالا به اصطلاح میخواهیم قطعه سوم را کار کنیم از همین حالا میگوییم آقا دولت بیاید تعهدات خودش را تضمین کند که ما بتوانیم اجرا کنیم، از محل درآمد ناشی از عوارض ما بعداً در طول ده پانزده سال این سرمایه خودمان را بگیریم.
سوال: گزارشی را دیدیم که اول بگویم مال یک سال پیش بود، الان شرایط چطوری است این رویه اصلاح شده واقعاً این مالها یا ساختمانهای تجاری بزرگ لاکچری به اصطلاح اصلاً همخوانی با ماموریت و اهداف بنیاد ندارد ببینید؟
دهقان: ما یک زمانی یک زمینی را میخریم میسازیم میخواهیم تبدیل کنیم ارزش افزوده ایجاد کنیم، یک زمانی ما زمینی را در یک منطقه داریم فرض کنید منطقه یک تهران، خوب ما این زمین را چیکارش کنیم ما مجبوریم این زمین را یک برنامه رویش اجرا کنیم که در آن منطقه همخوانی داشته باشد.
سوال: یعنی نگاه اقتصادی، بهرهوری و سوددهی اش مد نظرتان است؟
دهقان: ببینید حالا بحث دومش من میروم اونجا مال میسازم نه، مال را دیگر من نمیسازم من میگویم یه همچین مواردی را من یک آوردهای دارم، اسم ارزش دارایی ام زمین است یک کسی پول دارد میآید شراکت میکند من سهمم را از آن فروش نهایی برمیدارم و یعنی ما اساساً دنبال این هستیم که ارزش دارایی مان را حفظ کنیم من نمیتوانم مثلا در منطقه یک تهران بگویم مسکن محروم بسازم خو این یک معنی.
سوال: پس فرمودید در دوره شما همچین رویکردی نبوده؟
دهقان: هیچ برنامهای را در این وادی نداریم این پروژههایی که الان اینجا نشان داده شده هم واگذار شده در زمان خود آقای رفیق دوست بعدش هم ادامه پیدا نکرده، حالا بعدش هم بحث اطلس مال اینها پیش آمد روی آن گفته شد مسائل فرهنگی.
سوال: بحث سرمایهگذاری که پیش میآید وقتی به سرمایهگذاریهای بنیاد یک مقدار ذره بین میگذاریم نگاه میکنیم چرا شما به سمت جذب سرمایه خارجی نرفتید یعنی در حوزه فاینانس خوب طبیعتاً اگر بنیاد میآمد در حوزه فاینانس سرمایهگذاریهای خارجی آن سرمایه دیگر میآمد توی کسب و کار؟
دهقان: چه کسی گفته نرفتیم، ببینید من از زمانی که آمدم بنیاد یکی از بحثهای جدی ما این بود که بنیاد این امکان برایش هست و این اعتبار را دارد که جذب سرمایهگذار خارجی بکند.
سوال: خارجیها خیلی دوست دارند که با بنیاد کار بکنند؟
دهقان: حالا فرض کنید ما کی میتوانیم کار کنیم، با کشورهای حاشیه خلیج فارس جنوبی با عمان ما رفتیم بحث کردیم با امارات بحث کردیم و با عربستان بحثی نکردیم با اینها همه بحث کنیم که حاضریم بیاییم اونجا فعالیتهایی را شما شکل بدهیم هم حاضریم سرمایه شما را بپذیریم و یا مثلاً با چین من مذاکره خیلی فشردهای کردم و اخیراً هم یک تیم هم فرستادیم که برای پذیرش.
سوال: پس در دوره شما این آغاز شده؟
دهقان: بله مذاکرات جدی کردیم داریم هم پیش میرویم ما امیدواریم که حل بشود البته خب طرف خارجی همیشه دو تا ابهام دارد دیگر میگوید مثلا برجام چی میشود من دارایی ام را آوردم اینجا حالا مثلا فردا تحریم شد و من چه کنم.
سوال: کشورهای دوست که یک مقدار مسیر راحتتر است؟
دهقان: از نظر تحریم را جدی دارند نه اینطور نیست.
سوال: الان این اقدامات رای نتیجهای داشته؟
دهقان: ما فعلاً آخرین کاری کردهایم یک توافق کلی و اولیه کردیم برای اینکه توی حوزه معدن توی حوزه فولاد و توی آزادراه قطعه سوم را از طرف چینیها بیایند اینجا فاینانس کنند یا بیایند با همدیگر کار کنیم حالا فرمهای مختلفی داریم.
سوال: میزان سرمایه گزاری اش مشخص است؟
دهقان: حالا پیشنهاد اولیه ده میلیارد دلار بوده متقابلاً که ما در ازای این بتوانیم هر نوع کالایی را بدهیم به هر کیفیت پول بدهیم، تولیدات داخلی خودمان را بدهیم.
سوال: یک نکته دیگر در حوزه سرمایهگذاریها و اقدامات بنیاد بهش نقد وارد میشود مثال میزنم ما شرکت حالا تو بحث نفتی مثلاً ما شرکت پایندان داشتهایم که خاتم پیمانکارش بود درست است یک زمانی الان خاتم چه جایگاهی را دارد، شرکت پایندان تقریباً میتوانم بهتون بدون تعارف بگویم یک شرکت تقریباً زیان ده است که حالا تو همان معاملاتش دارد کار میکند یا مثلاً حالا از یک بخش دیگهای از حالا ما بسیاری از مؤسسات و دستگاههای اداری و دولتی مان حتی ما مثلاً آموزش و پرورش رفته در حوزه پتروشیمی که سود ده است سرمایهگذاری کرده، اما میخواهم بگویم آن رویکرد و سیاست گذاری در بنیاد شاید آن نقطه هدفش را درست انتخاب نکرده، اما ما در بنیاد شاهد این نیستیم حالا هم بلوکه شدن سرمایه است هم نرفتن به سمت اقتصاد و سیاستهای سود ده هم اینکه خیلی از شرکتها که جایگاه بالایی داشتند الان شاید پایینتر است؟
دهقان: این حالا دیگر مال گذشته است.
سوال: میخواهم بگویم که حالا ما چه برنامهای برای اصلاحش داریم؟
دهقان: در بحث فرض کنم پایندان یا هر چیزی که بگیریم الان عمدتاً رفتیم نشستیم گفتیم ما توی نفتوگاز را که در بالادستی که همه ظرفیتهای موجود را به کار بگیریم از این طرف، از آن طرف همه اینها را مشارکت بیرونی برای اینکه که بیرون هم بتوانیم کار بگیریم خوب الان گرفتیم دیگر ما با وزارت نفت الان دوتا میدان نفتی را گرفتیم از یک سو با نیرهای مسلح شریکیم دوتا میدان گازی را گرفتیم که با مشارکت ...
سوال: پس خوشبختانه در دوره شما خیلی سیاستها اصلاح شده در این یکسال؟
دهقان: از آن طرف همین حبس سرمایهای که شما میگویید خوب خیلی جاها رفتیم مثلاً تصویرش را اینجا نشان دادید، مثلا کرمانشاه بود ما مبنا را گذاشتیم که تا خرداد سال آینده همه اینهار را به اصطلاح بتوانیم واگذار کنیم، یعنی ما دیگر جایی حبس سرمایه نخواهیم داشت یا مثلا اینکه سرمایه بلا استفاده بماند یا بازدهی لازم را نداشته باشد دیگر در آینده شاهدش نخواهیم بود.
سوال: میتوانید بگویید مثلاً بنیاد سال گذشته چه قدر درآمد داشته و از این درآمد چه قدرش رفته در حوزه اقتصادی برای تولید سرمایه و چقدر رفته در محرومیتزدایی؟
دهقان: فقط میتوانم بگویم که تقریباً ما پنجاه پنجاه است در سرمایه گذاری و در بحث خدمات اجتماعی. دوم اینکه ما نسبت به سال چهارصد و دو امسال پنج برابر به لحاظ ارزش ریالی خدمات همان در حوزه محرومیتزدایی مان افزایش دادیم.
سوال: پس درآمدتان هم ارتقا پیدا کرده؟
دهقان: بله، مثلاً ما سودی که خارج از فروش دارایی هایمان به اصطلاح ایجاد کردهایم حدود سه و نیم برابر شده.
سوال: چقدر از این سرمایهگذاری از محل فروش اموال بوده؟
دهقان: حدود شصت.
سوال: حدود شصت درصد از سرمایهگذاریهایتان مثلاً آمار دارید چقدر اموال فروختید؟
دهقان: اینها را بگذریم.
سوال: امکانش نیست، بسیار خوب روی عرصه سیاستگذاری خیلی بحث بود که حالا بنیاد برود به سمتی که هم بلوکه شدن سرمایهها و هم افزایش سرمایه، هم افزایش سود و اینکه بتواند حالا دنبال کننده زنجیره ارزش باشد، الان موسسه کوثر اقتصادی چرا واگذار شد؟
دهقان: نه ببینید یک سیاست کلی توی نهادهای وابسته به دفتر هست اونی که نهادهای خدماتی و فرهنگی کار اقتصادی نکنند حالا که نکنند میشود کمیته امداد پس نکند بنیاد شهید نکند الی غیر.
حالا تصمیم دوم چیه؟ که اینها دارایی هایشان توی زنجیرههای تولیدی آن بخشهای اقتصادی به اصطلاح ادغام شود لذا ما بخش اقتصادی بنیاد شهید را خریدیم. چرا، چون مثلا ما دام داشتیم ما به یک معنا مثلا صنایع پروتئینی داریم ما مثلا اینجا لبنیات و فلان داریم صنایع غذایی داریم اونجا عیناً آمده رفته تو اینجا نشسته یعنی زنجیرهها تکمیل شده. حالا ما به ازایش ما چی دادیم؟ سهام دارای بازدهی مکفی برای اینکه آنها بتوانند به خدماتی که قبل از آن محل دارایشان را انجام میدادند بتوانند بدهند.
یا مثلاً ما بخش کشاورزی کمیته امداد را گرفتیم این به این دلیل است که آنجا دیگر قرار نبوده کار اقتصادی بکند، لذا فعالیتها متناسب است و منتقل شده یک نوعی از جابجایی دارایی شده.
سوال: آقای دکتر تاکید روی اینکه بنیاد هیچ وقت رقیب بخش خصوصی نیست و کمک کننده بخش خصوصی؟
دهقان: ما گفتیم در کنار دولت برای مردم و توسط مردم.
سوال: و اگر نکتهای برای جمعبندی دارید؟
دهقان: دعا کنید ما دنبال این هستیم که انشاءالله بنیاد را شان و جایگاه و منزلت در خور یک نهاد انقلابی را بهش برگردانیم.
سوال: و فکر میکنید که الان با این مسیری که حالا سیاستهای جدیدی که توی دوره شما اتخاذ شده چه قدر فکر میکنید آن سیاست قبلی را بتوانید اصلاح کنید؟
دهقان: تغییر ریل عوض شده، ما در طول یکسال چکار کردهایم فاز شناخت مان را تمام کردیم، کجا چیکار میکند را تمام کردیم، افراد متناسب با این دیدگاه را آوردیم و یا سازمانهایمان را بر این مبنا سازماندهی کردیم میگوییم الان ما آمده جهش و پرش جدی هستیم، یعنی ما دیگر انرژی مان را صرف چیزهایی که مانع از حرکت میشود نخواهیم کرد.